جان آ دولان، برگردان محسن صفشکن
سرانجام، به نظر میرسد گروه در حال ظهور سومی نیز وجود دارد که به طور عمده متشکل از فرزندان مهاجران تازه به املاک هستند، کسانی که از ارزشهای دلالی بازار هواداری میکنند و با میل زیادی با ساختار اقتصادی مکتب تاچر یکی شدهاند. برای این افراد، تبدیل خانه به کالایی بازاری جهت تجارت و سود آینده، نیازی فوری است و این مستلزم آنست که در مراحله اولیه، روی ساخت یک گاراژ خصوصی درون یک قطعه
نوشتههای مرتبط
دلالان بازار
سرانجام، به نظر میرسد گروه در حال ظهور سومی نیز وجود دارد که به طور عمده متشکل از فرزندان مهاجران تازه به املاک هستند، کسانی که از ارزشهای دلالی بازار هواداری میکنند و با میل زیادی با ساختار اقتصادی مکتب تاچر یکی شدهاند. برای این افراد، تبدیل خانه به کالایی بازاری جهت تجارت و سود آینده، نیازی فوری است و این مستلزم آنست که در مراحله اولیه، روی ساخت یک گاراژ خصوصی درون یک قطعه خانه سرمایه گذاری کنند؛ البته در زمان ساخت اولیه ملک، هیچ فکری برای احتیاجات وسایل نقلیه موتوری نشده بود چرا که تعداد محدودی از مستأجران، یک وسیله نقلیه موتوری داشتند. انجمن ملی آژانسهای املاک، مصرانه در سالهای اخیر گزارش داده که گاراژ، سودآوردترین بهسازی خانگی است و به نظر میرسد این آگاهی درباره بازار، در میان کسانی که به این حق به عنوان فرصتی برای ترقی نگاه میکنند قوی است.
این تصمیم برای ساخت گاراژ و یا توسعه آن در ملک فرد، به نظر، بیانی از ایدئولوژی بازار است که «خانه» را به «سرمایه» تجاری ترجمه میکند. با این وجود، آییننامه قانونگذار، خریداران خانههای محلی را ملزم میکند اگر خانه را در طول ۵ سال اول پس از خرید، بفروشند باید تخفیف مربوط به مستاجر بودن را به قیمت اصلی بازگردانند. این به معنای آنست که تصمیم برای ساخت یک گاراژ، به تاخیر میافتد.
دلالان بازار هیچ وفاداریای به املاک نشان ندادند و درواقع از آن به صورت تحقیرآمیزی صحبت کردند. هرچند چنین نگرشهایی به وضوح در تضاد است با نمونههای بسیاری از سرمایهگذاری صاحبخانهها و خود مقامات محلی در تمام گونهها که یک اقدام منطقهای والا نیز برای بهبود وضعیت ساکنان املاک محسوب میشود. همچنین منفعت آنها در ترجمه «خانه» به «کالا»ی بازاری است، به این معنی که جنبههای نمادین مکتب تاچر (مانند موضوعات پیشروی باقیمانده) در اراده آنها مبنی بر بهبود خانه، غایب است. اساسا دلالان بازار، با هزینه کردن روابط فرهنگی دقیقتر موجود در «دموکراسی مالکیت» تاچر، روابط کالایی را میپذیرند. در دموکراسی مالکیت، بیش از فروختن، تاکید بر مالکیت و ملت است.
نتیجهگیری
البته چنین بررسی کوچکمقیاسی از یک پژوهش محلی که اینجا گزارش شد، هیچ طرحی را در خصوص نشانهها و نمادهای ایدئولوژیک وابسته به سبک نمای خارجی خانه و دکوراسیون موقت ارائه نمیدهد. همچنین محتمل است که یک فضای وسیعی برای اصلاح تفاسیر پیشنهادی در اینجا حداقل در رابطه با تجارب جنسیتی و انگیزههای مالکیت وجود داشته باشد،. برای مثال ممکن است برای زنان تصمیم در مورد دکوراسیون خارجی و توسعه سازهای با اولویتهای خانوادگی و مؤثر انجام شود، در حالیکه اینگونه تصمیمات برای مردان احتمالأ بیشتر مربوط به حس خودشان به عنوان نمایندگان اجتماع و به طور خاص به عنوان شرکتکنندگان در روابط مبادله، مصرف و رقابت است.
برای مثال، استوارت[۱] و بوریج[۲] تصمیم خرید خانه را به عنوان تابعی از قدرت خرید فردی در داخل بازارهای اجتماعی مطرح میکنند. نسبتا واضح است که اندازه، سبک، و موقعیت خانه فرد، لااقل در بخشهایی، تابع وضعیت اقتصادی خانوار است. در صدر آن، دسترسی به تجهیزات اجتماعی مانند مدرسه، مرکز بهداشت (بیمارستان) و تنوعات مطبوعی از سرگرمیهای باکیفیت است که بین محلات و اجتماعات تدارک دیده شده است. در چنین زمینه طبقهبندیشدهای، تصمیمات مربوط به خرید خانه و چه کار کردن با خانه از آن پس، بیشتر توسط حس فردی از هویت اجتماعی و الهامات ایدئولوژیکی مانند هوسهای فردی یا نیازهای واقعگرایانه مشخص میشود.
زمینههای این باور که الزامات سیاسی و اقتصادی مکتب تاچر، بر کنشهای شخصی مستأجران سابق املاک محلی تأثیر داشته، دیده میشود و نیز اینکه این تأثیر، قابل مشاهده و قابل تدوین ایدئولوژیک است. این مسئله چه توسط یک تحقیق بادوام ثابت شود، چه یک علاقه گذرای صرف باشد به نتیجه تنشهای واقعی بین غرایز دگرگونسازها و خصوصیسازها و تعهدشان به ماندگاری و اجتماع و نیز غرایز تجاری دلالان بازار بستگی دارد،همان کسانی که تمام تجارب اجتماعی را برای سود شخصی به صورت معاملات کالا ترجمه میکنند.
در هر دوی این موارد، شواهد بصری حاصل از این مطالعه درباره انتخابهای دکوراتیو و ادیبانه مالکان در زمینه ویژگیهای خارجی بنا، به طوری قوی به محرومیت و تصور «برتری و جاوادنگی هویت ملی امپراطوری» اشاره دارد که در نطقهای عمومی طرفداران تاچر، بسیار مرکزی است و سیاست، در تعریف خودِ اجتماعی موجود برای ساکنان-مالکان جدید امکلاک سابق شهرداری، جایگاهی برای آن پیدا کرده است.
[۱] Stewart
[۲] Burridge
این مطلب، بخش آخر از ترجمه فصل ۵ کتاب «در خانه» است.
“همیشه داشتن شیر خودم را تصور میکردهام”؛ انگیزههای ایدئولوژیک صاحبخانههای جدید در تزئینات خارجی (۱)
همیشه داشتن شیر خودم را تصور میکردهام”؛ انگیزههای ایدئولوژیک صاحبخانههای جدید در تزئینات خارجی (۲)
همیشه داشتن شیر خودم را تصور میکردهام”؛ انگیزههای ایدئولوژیک صاحبخانههای جدید در تزئینات خارجی (۳)
همیشه داشتن شیر خودم را تصور میکردهام”؛ انگیزههای ایدئولوژیک صاحبخانههای جدید در تزئینات خارجی (۴)
همیشه داشتن شیر خودم را تصور میکردهام؛ انگیزههای ایدئولوژیک صاحبخانههای جدید در تزئینات خارجی (۵)
صفحه شخصی نویسنده در انسانشناسی و فرهنگ:
www.anthropology.ir/node/24505