انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

انتشار ویژه نامه فلسفه معماری: پدیدارشناسی مکان ۲

اطلاعات حکمت و معرفت

مجله «اطلاعات حکمت و معرفت» شماره ۱۱۳ خود را به «فلسفه معماری: پدیدارشناسی مکان ۲» اختصاص داده است. این مجموعه، مکمل مقالات شماره ۱۱۲ ماهنامه با عنوان «فلسفه معماری: پدیدارشناسی مکان ۱» است. در این دو دفتر، معماری با نگاهی فلسفی و با رویکرد پدیدارشناختی بررسی شده است. منیره پنج تنی دبیر دفتر ماه در شماره نخست این مجموعه، پدیدارشناسی را رویکرد مسلط در فلسفه معماری قلمداد می کند و آن را در یک تقسیم بندی کلی از دو منظر در حوزۀ معماری قابل بررسی می داند؛ دو منظری که شاکلۀ اصلی این دو پرونده را نیز تشکیل داده اند: ۱- پدیدارشناسی به مثابۀ جنبش فلسفی (آنچه با فرانس برنتانو و اساسا با ادموند هوسرل آغاز شد و با نام فیلسوفانی چون مارتین هایدگر، ژان پل ساتر، موریس مرلوپونتی گره خورده است.) و ۲- پدیدارشناسی به مثابۀ روش پژوهش کیفی (آنچه که متخصصان روش های پژوهش کیفی از جمله پاترسون، کولایزی، گیورگی، وَن کام، وَن مانن با الهام از جنبش پدیدارشناسی طرح ریزی کرده اند.) در واقع آنچه در این دو دفتر پیاپی با عنوان «فلسفه معماری: پدیدارشناسی مکان» منتشر شده، اندیشیدن به معماری و مباحث مربوط به “مکان” با تمرکز بیشتر بر “پدیدارشناسی”، خواه به عنوان فلسفه و خواه به عنوان روش، است؛ زیرا به تأکید منیره پنج تنی، پدیدارشناسی یکی از ظریف ترین، پر نفوذترین و کارآمدترین آن ها روش های پژوهش در حوزۀ معماری است. دفتر نخست این مجموعه (شماره ۱۱۲ ماهنامه اطلاعات حکمت و معرفت) از هشت مطلب تشکیل شده بود که عبارتند از: «فلسفه معماری» در گفت و گویی با دکتر مهرداد قیومی بیدهندی، «جنبش پدیدارشناسی» گفت و گو با خانم دکتر شمس الملوک مصطفوی، «ساختن و سکنی گزیدن جزء جدانشدنی هستی آدمی» نوشتۀ دکتر محمدجواد صافیان، ترجمۀ بخش نخست مقالۀ «بازنگری نقادانه ای بر سرشت پیچیدۀ مکان» به قلم دکتر ورونیکا اینگ با ترجمۀ خانم دکتر ویدا نوروز برازجانی، «معماری وحدت و ضرورت بازتأویل آن در معماری مدرن جهان اسلام» به قلم دکتر محمدرضا شیرازی، «پدیدارشناسی معماری» نوشتۀ تیموتی کی.کیسی با ترجمۀ علی نجات غلامی، «دشواری های زیبایی شناسی معماری» فصلی از کتاب «زیبایی شناسی معماری» به قلم راجر اسکروتن و ترجمۀ محسن اسلامی، و در نهایت ترجمۀ بخش نخست مقدمۀ کتاب «پدیدارشناسیِ تجربۀ زیباشناختی» به قلم مایکل دوفرن با عنوان «تجربۀ زیباشناختی و ابژۀ زیباشناختی» که حسین کاظمی یزدی ترجمه کرده بود. مقاله های دفتر دوم این مجموعه (شماره ۱۱۳ مجله) علاوه بر پیگیری و تکمیل مباحث شماره پیشین، بر جنبه های روشی پدیدارشناسی تمرکز بیشتری دارد. برای آشنایی دقیق تر جهت به کارگیری پدیدارشناسی به عنوان روش پژوهش به ویژه در حوزۀ معماری و هنر، منیره پنج تنی به سراغ دکتر یزدان منصوریان، متخصص روش های پژوهش کیفی، رفته است. در این گفت و گو با عنوان «پدیدارشناسی بیرون از مرزهای فلسفه» کاربرد پدیدارشناسی به عنوان یک «روش پژوهش کیفی» در حوزه های مختلف مانند روان شناسی، علوم تربیتی، علوم اجتماعی، مردم شناسی، علوم پزشکی، پرستاری و در نهایت هنر و معماری بررسی می شود و این امر تأییدی بر سخن هربرت اسپیگلبرگ نویسندۀ کتاب ارزشمند «جنبش پدیدارشناسی» است که می نویسد: ««در کشورهایی مثل ایالات متحده تأثیر پدیدارشناسی در حوزه های دور از فلسفه چه بسا آشکارتر و ثمربخش تر از تأثیر آن در خود فلسفه باشد. » در دومین مقاله این مجموعه که «اندیشه، زبان و معماری» نام دارد، علی بابایی در گفت و گو با خانم دکتر زهره تفضلی نقش زبان را در شکل گیری اندیشۀ معمارانه و جایگاه معماری را در اندیشۀ گادامر بررسی کرده است. سومین مقاله به قلم دکتر امیرمسعود دباغ «خوانش معماری از منظر نشانه شناسی» نام دارد. در مقالۀ چهارم دکتر فاطمه (مائده) صانعی، برای بررسی رویکرد سنت گرایان در معماری، نخست به معرفی مفاهیم و اصول کلی هنر چشم انداز سنت گرایان می پردازد و سپس کاربست این مفاهیم و اصول را در قلمرو معماری با نمونه نشان می دهد. مقاله پنجم با عنوان «بازنگری نقادانه ای بر سرشت پیچیدۀ مکان» بخش دوم مقالۀ خانم دکتر ورونیکا اینگ است که دکتر ویدا نوروز برازجانی ترجمه کرده است. ششمین مقاله با عنوان «تجربه زیباشناختی و ابژۀ زیباشناختی» ترجمۀ مقدمۀ کتاب برجستۀ «پدیدارشناسیِ تجربۀ زیباشناختی» به قلم «میکل دوفرن» است که حسین کاظمی ترجمه کرده است. این کتاب برجستۀ دوفرن چهار بخش دارد: پدیدارشناسی ابژه‌ی زیباشناختی، تحلیل اثر هنری، پدیدارشناسی ادراک زیباشناختی و نقد تجربه‌ی زیباشناختی و در این مقدمه همۀ این سرفصل‌ها بررسی شده اند. «همان‌طور که از عنوان این مقدمه بر می‌آید دوفرن کارش را با بررسی تجربۀ زیباشناختی شروع می‌کند -و بیان می‌کند که منظور او از تجربۀ زیباشناختی، تجربۀ بیننده است نه آفریننده- و در ادامه به توضیح نسبت میان تجربۀ زیباشناختی و ابژۀ زیباشناختی می‌پردازد.» دوفرن پس از آنکه تعریف تجربۀ زیبا‌شناختی را وابسته به‌ تعریف ابژۀ زیبا‌شناختی می‌کند و البته تعریف دومی را هم به اثر هنری وابسته می داند، مسئلۀ آگاهی نسبت به آن ابژه و در نتیجه ادراک زیباشناختی را طرح می کند. در واقع «ابژۀ زیباشناختی، ابژه‌ای است که به‌طور زیبا‌شناسانه ادراک می‌شود». سپس، این پرسش را پیش می‌کشد که آیا تجربۀ زیباشناختی عمل درونی ذهن ما نیست؟ «نویسنده در پاسخ به این پرسش می‌گوید که باید میان آنچه متعلق به ابژه است و آنچه جزئی از سوژه‌ است تمایز قائل شد و اینکه شروع کار او در این تحقیق “امر تجربی” بوده است.» همچنین این پرسش را طرح می کند که از میان کثرت آثار هنری کدام‌یک را می‌توان ابژۀ زیباشناختی تلقی کرد و خود این پرسش، به طرح پرسش دیگری می انجامد که ملاک اصالت هنری چه خواهد بود؟ بخش دوم این مقاله با بحث نویسنده دربارۀ اصالت و رابطۀ آن با «زیبا» آغاز می‌شود.

مقالۀ هفتم «در جست و جوی تجربیات جدید بدن به واسطۀ فضا: نسبت میان سوژه و فضا» به قلم اوا مهدلیکوا و با ترجمۀ مهرداد پارسا، به نسبت میان سوژه و فضا می پردازد و تجربۀ فضا را عنوان یکی از ضروری ترین و طبیعی ترین تجربیات وجود آدمی بر می شمارد و چنان پیش می رود که می گوید: «آدمی از اساس به فضا پیونده خورده است». «ژاک دریدا و سیاست معماری» به قلم فرانچسکو ویتاله و ترجمۀ پویا ایمانی، هشتمین مطلب دفترماه را تشکیل می دهد. « ژاک دریدا در متن­هایی که راجع به معماری نوشته آن را «آخرین دژ متافیزیک» معرفی می­کند و از ضرورت واسازی معماری حرف می­زند، واسازی­ای که هم نظریه و هم عمل معماری را در بر گیرد. مقاله­ی حاضر می­کوشد تا این نکات را با توسل به تعریفی که دریدا از امر سیاسی در مفهوم و سنت غربی­اش به دست داده، یعنی «هستی-مکان-سیاست» تبیین کند. در فرهنگ غربی، امر سیاسی همواره به گردآمدن در یک فضا و بستن مرزها به­عنوان شرط وجودی یک واحد زنده­ی سیاسی گره خورده است. مکان و قلمرو صرفاً عناصری مادی نیستند که به امر سیاسی اضافه شوند، بلکه برای ساخت رؤیای آن واحد زنده­ی سیاسی لازم و ضروری­اند، و این رؤیا چیزی نیست جز توهم متافیزیکی یک خودبسندگی ناب و کامل که غیر و غیریت و تغییر را بیرون آن­چه ما هویت فردی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی­مان می­پنداریم نگاه می­دارد. به باور دریدا، واسازی معماری باید پرده از این توهم بردارد و فضای کارکرد و تجربه­ای متفاوت از معماری را بگشاید، فضایی که در آن امکان رابطه با دیگری هم­چون شرط مطلق و تقلیل­ناپذیر هر شکلی از هویت آشکار می­شود.» آخرین مطلب دفتر ماه شماره ۱۱۳ مجله اطلاعات حکمت و معرفت، مقاله ای است به قلم دیوید سیمون، با عنوان «پدیدارشناسی، مکان، محیط و معماری» با ترجمۀ زهرا نجفی. سیمون، نویسنده، پژوهشگر رفتار محیطی، جغرافی‌دان پدیدارشناس و پروفسور در بخش معماری «دانشگاه‌ایالت کانزاس» در منهتن است. او در تدریس و پژوهش‌هایش، روی طبیعتِ رفتار محیطی و تجربه، به ویژه در محیط‌های مصنوع متمرکز است و علاقه ویژه خود را در این پرسش جست‌وجو می‌کند که چرا مکان‌ها برای اشخاص مهم هستند و چگونه معماری و طراحی می‌توانند وسیله‌ای برای ساخت مکان باشند. او در این مقاله بر اهمیت پدیدارشناسی به عنوان یک روش پژوهش کیفی در کنار پژوهش های کمی و پوزیتیویستی تأکید می کند. بخش دوم این ماهنامه گنجینه مخطوطات نام دارد و مشتمل بر یک مقاله با عنوان «نجوای سبکروحان» به قلم مرضیه سلیمانی است. بخش ادب و هنر این مجله دربردارندۀ مقالۀ «نشان شناسی و شمایل شناسی» به قلم ووادیسواف تاتارکیویچ است که سید جواد فندرسکی ترجمه کرده است. فندرسکی در معرفی این مقاله چنین نگاشته است: « اندیشمندان رنسانس درباره مقولات تمثیلی چنین می‌اندیشیدند که هر چیزی را می‌توان با یک نشانه،‌کلمه، مفهوم، شعار، علامت بیان کرد و هر اندیشه و مفهومی، حتی انتزاعی‌ترین ،می‌تواند در یک تصویر بیان شود. هر چیزی تمثیل و نماد است و برای اندیشه‌ای می‌توان نماد یا تمثیلی را پیدا کرد. سبک و نوع این تفکر جدید نبود، اما بداعت اندیشه‌های این قرن در جذابیت خاص نماد، شعارها و تقابل مفاهیم و تصاویر بود. در این دوره افرادی خاص و مشخص زندگی خود را به طور ویژه صرف کشف نشانه‌ها و تمثیل‌ها کردند. آنها این کار را چنان نظام‌مند انجام می‌دادند که انگار کاری علمی می‌کنند، زیرا مطمئن بودند که آن واقعاً یک کار علمی است. کار آنها به صورت دو نوع کار اصلی درآمد:‌ نشان‌شناسی و تفسیر نشانه‌ها» بخش بعدی مجله اندیشه و نظر نام دارد و مشتمل بر دو مقاله است. مقالۀ نخست «تحولات فکری و مذهبی اروپا در آستانه قرون وسطی» نام دارد که پاتریسیا بریل آن را نگاشته و محمد جواد محمدی آن را ترجمه کرده است؛ مقالۀ دوم «هورقلیا:عالم مثال یا عالم صورت های مثالی و ادراک خیالی» نوشتۀ هانری کربن و با ترجمه انشاءالله رحمتی. دو بخش پایانی صد و سیزدهمین شماره ماهنامه اطلاعات حکمت و معرفت، به معرفی و نقد و بررسی کتاب و گزارش های مهم یک ماهِ گذشتۀ حوزۀ اندیشه اختصاص دارد. در بخش کتاب منیره پنج تنی معماری ایران را در آثار اوژن فلاندنِ نقاش در گفت و گو با حشمت الله انتخابی از لابه لای تصاویر کتاب «سفر به ایران» بررسی کرده است. کتاب «سفر به ایران» در واقع برگزیده ای از سفر آقایان اوژن فلاندنِ نقاش و پاسکال کُستِ معمار است که در سال های ۱۸۵۱ تا ۱۸۵۲ به ایران آمدند. این اثر زیر نظر وزارت کشور فرانسه به چاپ رسیده است. کتاب اصلی در چهار جلد، ۳۵۰ قطعه تصویر دارد. دبیر بخش کتاب پس از این گفت و گو، کتاب های مربوط به حوزۀ پدیدارشناسی و همچنین معماری را برای علاقمندان این حوزه معرفی کرده است. در آخرین بخش، منوچهر دین پرست مهم ترین وقایع مهم یک ماه گذشته در حوزۀ اندیشه را گزارش کرده است.