انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

امر واقع لاکانی

کتاب امرواقع لاکانی ترجمه مهدی سلیمی برگرفته از سخنرانی اسلاوُی ژیژک در کنفرانس «ژاک لاکان: تلویزیون» (The Lacanian Real: Television) به تاریخ ۱۰ آوریل ۱۹۸۷ در نیویورک است. این اثر که در قالب مجموعه کتاب های پرتاب های فکر منتشر می شود، چنان که امیر هوشنگ افتخاری راد دبیر این مجموعه ها اشاره می کند: گاه واجد ایده هایی نا متعارف، گاه شرح و تفسیر هدف مند، گاه قطعه – نوشته هایی گسسته، اعم از ترجمه یا تألیف هستند که معطوف به یک نفی متعین تاریخی در مقابل نفی ایدئالیستی یا شرح و توصیف یک فکر در مقام سیستم و ایدئولوژی ناب می باشند.

در بخش یادداشت مترجم، مهدی سلیمی به خوانش های متعدد از آثار ژاک لاکان، از نیمه دوم قرن بیستم به بعد اشاره می کند که نشان دهنده وسعت تأثیر نظریات او بر حوزه های مختلف تفکر است: آلتوسر بر این باور است که سوژه ای که لاکان طرح ریزی می کند همخوان با سوژه ای است که مارکس از دل روش ماتریالیسم تاریخی خود بیرون می کشد. لاکلائو و موفه امر واقع لاکانی را، در ارتباط آن با ساحت ایدئولوژیک – اجتماعی، در ایده خود از آنتاگونیسم ارائه کرده اند، به طوری که امر واقع موجب از میان رفتن شکاف موجود در امر اجتماعی می شود و به آنتاگونیسم واحدی متشکل از مردم دست می یابیم. خوانش ژیژک و به طور کلی مکتب اسلوونی، اغلب به سویه های سیاسی و فلسفی نظریات لاکان معطوف است. در این کنفرانس نیز ژیژک با ابزار روانکاوی لاکان به سراغ مسائل روزمره و پدیده هایی آشنا همچون تلویزیون می رود و به بررسی زمینه های ایدئولوژیک و سیاسی این پدیده می پردازد.

در بخش لاکان: دو درس درباره تلویزیون این سؤال توسط ژیژک مطرح می شود که: از پدیده تلویزیون چه چیزی راجع به آموزه های لاکان می توان آموخت؟ در درس اول این بخش با عنوان: روانکاوی روان شناسی نیست، ژیژک بیان می کند که اگر در کار لاکان، غنای تمام حالات متفاوت سوژگانی شدن (Subjectivization) خود را بکاهیم و خلاصه کنیم، اگر همه غنای تجربه «اکنون» از طریق زندگی افراد در مقام سوژه – موقعیت هایشان را کنار بگذاریم، آنچه بر جای می ماند یک مکان خالی است که «قبلاً» با این غنا پر شده بود و این خلأ اصلی، این فقدان ساختار نمادین، همان سوژه است، سوژه اسم دلالت. ژیژک در ادامه این درس اضافه می کند: سوژه می کوشد خود را، با یک بازنمایی دلالت کننده، بیان کند؛ و در بازنمایی ناکام می ماند. اینجا، به جای غنا، با یک فقدان رو به رو هستیم و این خلأ، که به واسطه همین شکست گشوده شده، همان سوژه اسم دلالت است.

در درس دوم این بخش با عنوان: فقط دو بار می میرید! ژیژک به مفهوم ابژه در نظریه لاکان می پردازد که فقدان اسم دلالت را پر می کند و یک خلأ مرکزی در دیگریِ بزرگِ مستقر در ساختار نمادین است. بنا بر خوانش ژیژک، هر کس باید دو بار بمیرد، همان تئوری تکرار هگلی در تاریخ است. ژیژک بر این باور است که تصویر بدنِ متعالیِ مستقر میان این دو مرگ را می توان پیشتر نزد ارباب کلاسیک جامعه پیشا بورژوازی مشاهده کرد؛ مثلاً چنین پنداشته می شد که شاه، در پسِ بدن عادی خویش، بدنی اسرار آمیز دارد، بدنی که دولت را تشخص می بخشد. بدن فرا جسمیت یافته (trans-substantiated) ارباب کلاسیک نتیجه مکانیسمی پیشتر نمایشی است که مارکس شرح داده است: ما سوژه ها بر این تصوریم که رفتارمان با شاه در مقام شاهی اش به واسطه این است که او در ذات خود شاه است، اما واقعیت امر این است که شاه بودن او به این خاطر است که ما همچون یک شاه با او رفتار می کنیم و این حقیقت که قدرت کاریزماتیک شاه نتیجه آیینی در ساحت نمادین است که سوژه ها آن را اجرا می کنند، باید مخفی بماند: ما، در مقام سوژه، قربانی این توهم هستیم که شاه پیش از این در ذات خود شاه است. لذا ارباب کلاسیک فرمانروایی اش را به یک اتوریته غیر اجتماعی و بیرونی، از قبیل خدا یا یک رخداد اسطوره ای پیش و غیره، ارجاع می دهد، و به خود، در مقام یک ارباب، مشروعیت می بخشد. به محض برداشتن نقاب از این مکانیسم نمایشی که به او اقتداری کاریزماتیک می بخشد، قدرتش را از کف می دهد. در ادامه این درس ژیژک به رهبر توتالیتر اشاره می کند که از طریق دور و چرخه ارجاعی (refer-ring)، قدرت خود را مشروعیت می بخشد. نقطه ارجاع رهبر توتالیتر، یعنی آنچه او برای مشروعیت بخشیدن به فرمانروایی اش بدان ارجاع می دهد (مردم، ملت و …) تنها از طریق خود رهبر تعیین می شود. در ادامه بنا به نظر ژیژک، تعریف لاکانیِ دموکراسی بدین صورت خواهد بود: یک نظام سیاسی – اجتماعی که مردم در آن وجود ندارند، مردم به عنوان یک واحد مستقل هستی ندارند، آنها در نماینده یگانه خود تجسم یافته اند. از این رو، خصیصه بنیادین یک نظام دموکراتیک این است که مکان قدرت، به واسطه ضرورت ساختاری اش، مکانی خالی است. در یک نظام دموکراسی، فرمانروایی بر عهده مردم است، اما از آنجا که مردم نمی توانند بدون واسطه بر خود حکومت کنند، مکان قدرت همواره باید مکانی خالی باقی بماند.
در ادامه و در بخش رانه مرگ، ژیژک بر این باور است که در سطح همین تفاوت ما بینِ دو مرگ، همین مکان خالی در قلب دیگری (the other) است که باید امر غامضِ رانه مرگ را تعیین کنیم. در تقسیم بندی ژیژک از مراحل مختلف آموزه های لاکان با ارجاع به رانه مرگ و اسم دلالت، در دوره اول این دیدگاه لاکان مطرح می شود که هر واژه، یک چیز است، همین که واقعیت نمادینه شود، یا در یک شبکه نمادین گرفتار آید، خودِ چیز بیشتر در کلمه و در مفهوم آن حضور می یابد تا در واقعیتِ بلافصل فیزیکی خویش. در دوره دوم، رانه مرگ به وسیله خودِ نظم نمادین هویت می یابد: به زبان لاکان، رانه مرگ چیزی نیست جز نقابی بر صورت نظم نمادین. رکن تعیین کننده دوره سوم آموزه های لاکان، تأکید بر امر واقع به جای امر نمادین است.
در بخش ممنوعیت امر محال، ژیژک با اشاره به لاکان که می گوید دستور اخلاقی حالتی از حضور امر واقع در امر نمادین است: Fiat justitia, et pereat mundus یعنی: عدالت باید اجرا شود، حتی اگر به قیمت نابودی جهان تمام شود، (جمله ای منسوب به نخستین فردیناند روم)، آن را یک سویه از امر واقع لاکانی می داند. به عقیده ژیژک با پیشرفت آموزه های لاکان در دهه های شصت و هفتاد، منظور وی از امر واقع موجودیتی است که باید ساختار پیدا کند تا پس از آن، بتوانیم کژدیسی ها و پیچیدگی های ساختار نمادین را توضیح دهیم. در ادامه این بخش ژیژک به تعریف ابژه امر واقع می پردازد: علتی که فی نفسه هستی ندارد؛ به این معنا که تنها در رشته ای از آثار خود حاضر است، اما همیشه به شیوه ای جا به جا و کژدیسه. لاکلائو و موفه اولین کسانی بودند که این منطق از امر واقع را در ارتباط آن با ساحت ایدئولوژیک – اجتماعی در ایده خود از آنتاگونیسم ارائه کردند: آنتاگونیسم یک جوهر محال است، یک حد خاص که فی نفسه هیچ است، و به طرز پس نگرانه ای از طریق یک سری آثار خویش ساخته می شود. در نهایت ژیژک نتیجه می گیرد که امر واقع گرچه وجود ندارد اما دارای یک سلسله ویژگی هاست. امر واقع معادل ژوئی سانس است: آثار ژوئی سانس وجود ندارد، بلکه نا ممکن و محال است، اما آثار تروماتیک بسیاری تولید می کند.
ژیژک در بخش آزادی به منزله امر واقع، بر اساس آموزه های لاکان آزادی را از منظر دیگری نگاه می کند: آزادی، گزینش آزاد، یعنی نقطه ای از امر واقع و امر محال. در تفسیر این بخش مهدی سلیمی اشاره می کند: آزادی به مثابه حیث واقع محال، یعنی انتخابی که در واقع پیشتر از اینها از ما گرفته شده است و ما در جهان نمادین است که توهمی از آزادی داریم. بنا بر خوانش ژیژک از لاکان در رابطه بین سوژه و اجتماع، همواره نقطه choix force (گزینش اجباری) وجود دارد. در چنین نقطه ای اجتماع به سوژه می گوید: تو برای انتخاب آزادی، اما به شرطی که چیز درست را انتخاب کنی؛ اما اگر راه نادرست را انتخاب کنی، آزادی انتخاب را از دست خواهی داد!
بخش بعدی کتاب به همرویدادی تضادها (coincidentia oppositorum / coincidence of opposites) اختصاص دارد. بنا به اشاره مترجم، همرویدادی هم معنی انطباق را می رساند و هم معنی هم زمان رخ دادن چیزهای منطبق را با خود به همراه دارد. به بیان ژیژک امر واقع هم زمان هم هسته ای سخت و نفوذ ناپذیر است که در برابر نمادینه شدن مقاومت می کند و هم موجودیت واهیِ محضی است که فی نفسه هیچ ثبات هستی شناسانه ای ندارد. لاکان از نمادین شدن امر واقع (symbolization of the real) سخن می گوید، یعنی یک امر واقع که به یک معنا بر نظام نمادین تقدم دارد و متعاقباً به محض آنکه در شبکه نمادین گرفتار شود، به وسیله آن، ساختار می یابد. لمر واقع، در عین حال، محصول فرایند نمادین شدن است، مازادی که از نمادین شدن می گریزد و به تعبیری، توسط نمادین شدن خودش تولید می شود. این فرایند هم زمان مازاد و پس مانده ای تولید می کند که در حقیقت همان مازاد – ژوئی سانس (surplus-jouissance) است. در حالت دوم، امر واقع فاقد هیچ چیزی نیست، یک شکاف، و یک گشودگی در مرکز نظم نمادین است. این همان فقدانی است که نظم نمادین حول آن ساختار می یابد. ابژه امر واقع، در معنای لاکانی اش، ابژه ای متعالی (sublime object) است، ابژه ای که در نظام نمادین، تحقق یک فقدان درون «دیگری» است. در حالت سوم، وضعیت امر واقع هم زمان هم احتمال محض است و هم ثبات منطقی. در حالت چهارم، امر واقع مازاد quod بر quid یا یک ایجابیت محض ورای مجموعه ای از ویژگی ها و توصیف هاست. این همرویدادی بلافصل تضادها یا حتی این دترمیناسیون های متناقض هستند که امر واقع لاکانی را تعریف می کنند. به این ترتیب می توانیم بین وضعیت های دوگانگی متناقض سه ساحت خیالی، نمادین، و واقعی تمایز قائل شویم. در رابطه خیالی، دو قطب متضاد، مکمل یکدیگرند. رابطه نمادین به صورت افتراقی (differential) است. امر واقع همچون یک نقطه همرویدادی و انطباق بلافصل قطب های متضاد تعریف می شود.
در بخش بعدی کتاب و در یک نگاه لاکانی، ابژه به مثابه امر واقع تنها یک حدّ معین (certain limit) است: می توان پشت سرش گذاشت، اما نمی توان به آن رسید. در آموزه های لاکان، دست کم سه گونه ابژه قابل تشخیص است. نخست اینکه خود مؤثر «هیچ چیز» نیست، مکان خالی است. نوع دیگری از ابژه، حضور مادی پاره ای از واقعیت است. این ابژه یک باقیمانده است، پس مانده ای است که نمی توان آن را به شبکه ای از مناسبات صوری درخور ساختار نمادین فرو کاست، اما در یک موقعیت تناقض آمیز، هم زمان، شرط ایجابی برای پابرجایی ساختار صوری است. نوع سوم ابژه، از یک حضور مادی سرکوبگر و عظیم برخوردار است. صرفاً تجسم صامتی از یک ژوئی سانس محال است.
در بخش سوژه ای که قرار است … ژیژک راز سوژه را راز انتقال (transference) خویشتن می داند: برای تولید معانی تازه، ضروری است که هستی سوژه در دیگری فرض شده باشد. در سوژه ای که قرار است معتقد باشد (The subject supposed to believe) نکته تعیین کننده اینجاست که این دیگری که معتقد فرض شده است در واقع اصلاً وجود ندارد. برای نشان دادن تأثیراتِ او در واقعیت، کافی است وجود او توسط دیگران فرض شود. دومین مفهوم در این مجموعه مفاهیم، سوژه ای است که قرار است لذت ببرد (The subject supposed to enjoy jouir). اینجا نیز سوژه فی نفسه وجود ندارد و برای نشان دادن آثارش، کافی است به واسطه دیگری دارای هستی فرض شود. آخرین مفهوم سوژه ای است که قرار است میل بورزد (The subject assumed to desire). معنای فرمول لاکانی چنین است: میل هیستریک، میل دیگری است. این مفاهیم در تحلیل مکانیسم ایدئولوژیکی مفید واقع می شوند.
در بخش درهای دو گانه قانون، ژِیژک نتیجه می گیرد که قانون – که در نگاه سنتی کلیتی ناب و خنثی است – آلوده به یک نیروی حیاتی شرم آور است و خصوصیات یک کولاژ ناسازگار و متناقض را به خود می گیرد که تحت نفوذ ژوئی سانس قرار دارد. در بخش قانون شرم آور، به خطر توتالتر واقعی اشاره می شود که زمانی بروز می کند که قانون دیگر نمی خواهد مرده بماند. بخش پایانی کتاب با عنوان دو فقدان به این مسأله اشاره دارد که هیچ حقیقتی درباره حقیقت وجود ندارد. قانون هیچ تکیه گاهی در حقیقت ندارد: قانون بی آنکه باشد، ضروری است.
چاپ اول کتاب امر واقع لاکانی اثر اسلاوی ژیژک و ترجمه مهدی سلیمی را انتشارات رشد آموزش با تیراژ ۱۱۵۰ نسخه در سال ۱۳۹۰ و با قیمت ۲۵۰۰ تومان منتشر کرده است.
http://sadrolgharavi.blogfa.com