انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

افراد استخوان‌داری در حوزه مردم‌شناسی نداشته‌ایم!

یک عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی گفت: در حوزه‌ی مردم‌شناسی، افراد استخوان‌داری نداشته‌ایم. به همین دلیل، در رشد نکردن رشته‌ی مردم‌شناسی، نخبگان بیش از حکومت مقصرند.

حمیدرضا دالوند در گفت‌وگو با خبرنگار سرویس میراث فرهنگی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، درباره‌ی موانع پیشرفت علم مردم‌شناسی در ایران، توضیح داد: بر سر راه رشد علم مردم‌شناسی، بویژه مردم‌شناسی دولتی در ایران، چند مانع وجود دارد که برای درک بهتر آن‌ها نیاز داریم، پیشینه‌ی این رشته در ایران را بررسی کنیم.

او اظهار کرد: این رشته حدود سال ۱۳۱۵، در زمان رضاشاه، با مشارکت ایران‌شناسان و مشاوران خارجی مورد توجه قرار گرفت و مطالعه و فعالیت در این رشته آغاز و اداره‌ی مردم‌شناسی بنیان گذاشته شد؛ ولی این روند ادامه پیدا نکرد، چون از شهریور ۱۳۲۰ تا میانه‌ی دهه‌ی ۳۰ به‌خاطر پریشانی‌های پس از جنگ جهانی دوم، فعالیتش متوقف شد.

دالوند با بیان این‌که رشته‌ی مردم‌شناسی در سال ۱۳۳۵ بار دیگر ثبات پیدا کرد، گفت: حدود سال ۱۳۳۵، دکتر صادق کیا اداره‌ی «فرهنگ عامه» را سامان بخشید. او که خود در رشته‌ی زبان‌شناسی تحصیل کرده بود و به بحث آموزش اهمیت زیادی می‌داد، افرادی را در این رشته تربیت کرد و به کار میدانی واداشت که آن‌ها در دهه‌ی ۴۰ خوش درخشیدند. اداره‌ی «فرهنگ عامه» در سال ۱۳۵۲ گسترش یافت و به مرکز پژوهش‌های مردم‌شناسی «فرهنگ عامه» ایران تبدیل شد.

عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ادامه داد: به‌طور کلی، در دهه‌ی ۵۰ که اوج گسترش فعالیت‌های مردم‌شناسی دولتی بود، اولین‌بار برای آموزش پژوهشگران مردم‌شناسی هزینه شد و عده‌ای برای تحصیل و آموزش به خارج از کشور فرستاده شدند؛ ولی از فعالیت‌های این دوره بهره‌برداری نشد، چون با وقوع انقلاب اسلامی، برخی از آن‌ها که برای تحصیل به خارج از کشور رفته بودند، دیگر بازنگشتند و عده‌ای هم که برگشتند، متوجه شدند آن اداره از هم پاشیده است و هریک به جایی رفتند. ضمن این‌که عده‌ای هم پاک‌سازی یا خانه‌نشین شدند. در نتیجه، فعالیت‌ها راکد ماند. بعد از آن، در دوره‌ی ریاست جمهوری سیدمحمد خاتمی، حرکت‌هایی برای رشته‌ی مردم‌شناسی انجام ‌شد، ولی در ادامه، باز هم فعالیت‌ها راکد ‌ماند.

این پژوهشگر حوزه‌ی مردم‌شناسی دربار‌ه‌ی نتیجه‌ی بررسی پیشینه‌ی این رشته‌ در ایران توضیح داد: فراز و فرودهای سیاسی در جامعه ما منجر می‌شود که فعالیت‌های مردم‌شناسی ناتمام بمانند و حرکتی که آغاز می‌شود، در مدت کوتاهی مورد توجه قرار گیرد و اندک پیشرفتی کند؛ ولی باز براثر تحولات سیاسی متوقف شود یا تغییر کند. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که رشته‌ی مردم‌شناسی از فراز و فرودهای سیاسی آسیب بسیار دیده‌ است.

دالوند درباره‌ی مشکلات مربوط به پیشرفت اداره‌ی مردم‌شناسی، گفت:‌ اداره‌ی مردم‌شناسی از آغاز فعالیتش با مشکلاتی روبه‌رو بود؛ ابتدا این‌که افرادی که در آن شروع به فعالیت کردند، کارمندان اداری یا معلم بودند و نیرویی که متخصص رشته‌ی مردم‌شناسی محسوب شود، در این موسسه نبود، چون نیرویی که برای فعالیت در این حوزه تربیت شده باشد، وجود نداشت. از سوی دیگر نیز در این اداره از افرادی که بیرون از تشکیلات دولتی در حوزه‌ی مردم‌شناسی فعال بودند و مطالعه داشتند، استفاده نمی‌شد و چه بسا گاهی افرادی که در اداره فعال بودند، با این افراد رقابت می‌کردند یا کسانی بودند که این اداره را قبول نداشتند و آن را به باد انتقاد می‌گرفتند.

او با بیان این‌که در ایران، در زمینه‌ی آموزش رشته‌ی مردم‌شناسی نیز مشکلات بسیاری وجود دارد، اظهار کرد: دهه‌ی ۴۰ اولین‌بار بود که کرسی‌های دانشگاهی به این رشته توجه کردند؛ ولی در این دوران، دانشگاهیان به ترجمه‌ی طوطی‌وار دانش جهانی دست زدند و جزوه‌هایی را بدون تطبیق با مسائل مردم‌شناختی ایران ترجمه کردند. از این‌ رو، هرگز افراد استخوان‌داری در مردم‌شناسی دانشگاهی ایران ظهور پیدا نکردند که تأثیر‌گذار باشند و در سیاست‌ و فرهنگ بومی فعالیت لازم را داشته باشند. بنابراین خلأ حضور افراد استخوان‌دار در حوزه‌ی مردم‌شناسی باعث شد که خیلی از کارگزاران حکومتی، مردم‌شناسی را نشناسند، در حالی که اگر ما افراد دانشگاهی قوی داشتیم، این اتفاق نمی‌افتاد.

عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با مقایسه‌ی مطالعات حوزه‌ی جامعه‌شناسی و مردم‌شناسی، توضیح داد: ‌جامعه‌شناسی می‌تواند یک موضوع کوچک و عینی را به داده‌هایی کمی تبدیل کند، مثلا کودکان کار را به‌عنوان یک موضوع، مطالعه و براساس داده‌های آماری، آن را بررسی کند، مطالعات این رشته همواره زودبازده و مورد توجه بوده است، ولی مطالعات مردم‌شناسی، ابعاد پیچیده‌ای دارد و زمان می‌خواهد تا مردم‌شناس مدلی بسازد و جریانات حوزه‌ی خود را مطالعه کند. با بیان آنچه گفته شد، تا کنون برای توصیف انسان‌ ایرانی و حل مشکلاتش در حوزه‌ی مردم‌شناسی موفق نبوده‌ایم.

او با بیان این‌که در زمینه‌ی رشد نکردن رشته‌ی مردم‌شناسی در ایران، فقط حکومت مقصر نیست، گفت: اتفاقا نه فقط حکومت‌ها و فراز و فرودهای سیاسی، که کوتاهی نخبگان موجب رشد نکردن این رشته شده است. با نگاه به تاریخ این رشته در ایران متوجه می‌شویم که این رشته افراد چندان استخوان‌داری نداشته است. افراد بسیار کمی توانسته‌اند در این حوزه‌ کار تأثیرگذاری انجام دهند. در دهه‌ی ۵۰، مردم‌نگاران مراکز مردم‌شناسی بیشترین تماس را با جامعه، بویژه با جامعه‌ی روستایی داشتند؛ ولی در میان آن‌ها، کمتر کسی چگونگی حرکت مردم به سوی تغییر و انقلاب را درک کرد و دست کم گزارشی محرمانه به مقامات بالا داد. این در حالی بود که افرادی که عنوان جامعه‌شناسی را یدک می‌کشیدند در جریان انقلاب، بیشتر خودشان را نشان دادند و تا امروز، سیطره‌ی خود را بر علوم اجتماعی در ایران حفظ کرده‌اند.

این پژوهشگر حوزه‌ی مردم‌شناسی توضیح داد: مردم‌شناسان تحصیل‌کرده فعالیت‌های تأثیرگذار خود را در دهه‌های اخیر شروع کرده‌اند، از جمله‌ی آن‌ها می‌توان به ناصر فکوهی اشاره کرد، او توانست نظر حاکمیت و جامعه را به خود جلب کند، پیش از ناصر فکوهی، انسان‌شناسی دانشگاهی در ایران چندان برای عموم‌ مردم شناخته‌شده نبود. البته فعالیت و زحمت دیگران، بویژه زنده‌یاد دکتر روح‌الامینی و استادان بزرگی مانند صفی‌نژاد، بلوک‌باشی، بهاروند، شهشهانی و … نیز قابل تقدیر است؛ ولی نوع نگاه و فعالیت ناصر فکوهی، مانند سایتی که راه انداخت (انسان‌شناسی و فرهنگ) توانست مفاهیم مردم‌شناسی را به لایه‌های جامعه ببرد. همچنین یکی دیگر از کسانی که در این حوزه فعالیت کرده و با پشت سر گذاشتن شرایط سخت، توانسته‌ است در این حوزه کار کند و تأثیرگذار باشد، علیرضا حسن‌زاده است. نسل جدید تحصیل‌کرده شامل کسانی مانند حسن‌زاده می‌تواند راه فکوهی یا نعمت‌الله فاضلی را ادامه دهد.

دالوند درباره‌ی راهکارهای رشد این حوزه، گفت: ‌اولین راهکار توسعه‌ی این رشته در ایران، بحث آموزش است. باید برای آموزش رشته‌ی مردم‌شناسی سرمایه‌گذاری شود و دولت کمک کند که نخبگان این رشته بتوانند برای تحصیل به خارج از ایران سفر کنند. ضمن این‌که باید هزینه‌ای صرف شود تا برای فارغ‌التحصیلان این رشته در ایران، شغلی وجود داشته باشد. اگر به مردم‌شناسی بها داده شود، این رشته می‌تواند در حل مشکلات اجتماعی کشور موثر باشد. امروزه مشکل اختلاف‌های قومی، بنیادگرایی، اختلاف‌های فرقه‌یی، مهاجرت و … جهان ما را با چالش روبه‌رو کرده است. از این‌ رو، بیش از هر زمان دیگری به مردم‌شناسان نیاز داریم. پس اگر کمی برای آن خرج کنیم، سرمایه‌گذاری پر بازده و سودآوری خواهیم داشت.

منبع: ایسنا