انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

اصلاح‌طلبی و جهان مجازی

نازنین متین‌نیا

یک هفته است که در گزارش‌های رسانه‌های خارجی، نام «حسن روحانی» با واژه «رفرمیست» (اصلاح‌طلب) ترکیب می‌شود تا نویسنده گزارش به مخاطب، از اهمیت انتخابات ریاست‌جمهوری ایران در بهار ۹۶ بگوید و اینکه چطور ایرانی‌ها عطف به سخنان آقای روحانی:«راه تعامل با جهان را پیش گرفتند و به افراط‌گری نه گفتند».

در واقعیت زندگی سیاسی و اجتماعی ایران اما، آقای حسن روحانی تعریف کلاسیک «رفرمیست» را ندارد. در این واقعیت روحانی، نامزد انتخاباتی است که موفق شد در کارزار انتخاباتی، حرف‌هایش را بیشتر از بقیه کاندیداها به گوش مردم برساند و مردم، او را بیش از بقیه باور کنند و به او رای دهند. در شکل ساده این اتفاق، حسن روحانی یک برنده انتخاباتی است و نه آن تصویر رویایی که رسانه‌ها و گزارشگران خارجی از او می‌سازند و «رفرمیست» بودن یا همان «اصلاح‌طلبی» از آن طیف دیگری از گروه‌های اجتماعی و سیاسی ایران است که روحانی در آن قرار نمی‌گیرد. سوال مهم این‌جاست که چرا به چشم رسانه‌های خارجی، رییس‌جمهور ایران «اصلاح‌طلب» خوانده می‌شود و مسیرش مسیر تغییر نامیده؟

بخشی از این اتفاق به سخنان و حرف‌های آقای روحانی برمی‌گردد. به تمام سخنرانی‌هایی که در دوره تبلیغات ریاست‌جمهوری، داشت و برنامه‌هایی که عنوان کرد. سخنان آقای روحانی در تمام آن یک‌ماه، بخشی از حرف‌ها، باورها و برنامه‌هایی بود که پیش از این توسط چهره‌های سیاسی اصلاح‌طلب عنوان می‌شد. ایستادن اصلاح‌طلبان در قامت نیروی کمکی به وی هم بخشی از همین فرایند تصویرسازی بود و در نهایت پیروزی او و چهره خندان مردم ایران در جشن شنبه شب، حاکی از رضایت اکثریتی از این انتخاب داشت و چنین مسیری، بخشی از تصویر «رفرمیست» بودن آقای روحانی را می‌سازد.

اما برای آنکه درک بیشتری از این تصویر در ذهنیت جهان بیرون از ایران درباره رییس‌جمهور داشته باشیم، باید نگاهی به بخشی از بدنه حامیان او بیاندازیم. بدنه‌ای که شاید حتی در تحلیل‌های پیش‌ از شروع تبلیغات انتخابات ریاست‌جمهوری، اهالی ستاد وی نیز چندان آن‌ها را در نظر نداشتند و تنها به عنوان یک اهرم کمکی، در محاسبات خود می‌گنجاندند؛ فضای مجازی و فعالیت کاربران ایرانی. کابینه دولت یازدهم از همان روزهای ابتدایی شروع به کار دولت، نمایشی پرقدرت از حضور در فضای مجازی داشت. کمی پیش از انتخابات سال ۹۲، حسن روحانی در فیس‌بوک پروفایل داشت و بعدتر هم محمدجواد ظریف، علی جنتی، شهیندخت مولاوردی، معصومه ابتکار و محمود واعظی به فیس‌بوک رسیدند. با گسترش اپلیکیشن اینستاگرام و در حدود یک‌سال بعد از انتخابات ۹۲، اعضای کابینه همه در اینستاگرام هم حاضر شدند و یک‌سال بعد و با فراگیری توییتر، آن‌هایی که فعال‌تر بودند، نظیر معصومه ابتکار و شهیندخت‌ مولاوردی و حسام آشنا، فعالان دولتی ۱۴۰ کاراکتری شدند. حتی اکانت رسمی حسن روحانی در توییتر هم محلی برای ارجاع مخاطبان این فضا شناخته شد و همراهی در مدیران و مردم ایران در دنیای مجازی ایرانی تا سال ۹۶ به یک اتفاق عادی و روال تبدیل شد. کار به جایی رسید که حتی مدیران دولت گذشته که دستی در فیلترینگ فیس‌بوک و توییتر داشتند هم به این روند و مسیر مدیران دولت اقتدا کردند و وارد جهانی شدند که پیش‌تر آن‌را نفی می‌کردند و کارایی‌اش را لازم نمی‌دانستند. به این ترتیب در بهار سال ۹۶ و به وقت شروع به کار ستادهای انتخاباتی کاندیدها، شبکه‌های مجازی و کاربران مجازی هم، بخشی از گروه هدف بودند؛ اما نه تمام گروه هدف. شنیده شد که ستادها کانال تلگرام با کاربران چند میلیونی خریداری می شد و پس از هر مناظره کانال‌ها مسئولیت خوراک‌رسانی را به عهده گرفته‌اند و هرکدام به سبک و ذائقه کاندیدای خود در حرکتند. اما آن بخشی از فضای مجازی که خوراک‌ساز هدفمند نداشت، بیشترین کمک را به نامزد موفق کرد. اکانت‌های شهروندان معمولی در فیس‌بوک و توییتر و اینستاگرام که بدون وابستگی به هیچ ستاد یا ایده‌لوژی خاصی تنها و تنها به قصد ادامه روند چهارسال گذشته، انتخابی به نام آقای حسن روحانی داشتند، فعالیت خود را داوطلب و خودجوش آغاز کردند. بخش اعظمی از این فعالیت هم نه درباره وی بود و نه علاقه و طرفداری از او. این جمعیت فعال یک هدف مهم دیگر را دنبال می‌کرد؛جلب رضایت آن‌هایی که انتخابات را تحریم کرده‌اند و رای نمی‌دهند. شاید تنها هفته آخر اکثریت مباحث درباره دوقطبی پیش‌آمده آقایان روحانی و رییسی بود. اما تا قبل از آن، آنچه مفهوم اصلی بحث‌ها، نظرها و حتی مشاجره‌های این فضا با موضوع انتخابات بود، اکثرا درباره رای دادن و حضور در پای صندوق رای بود. شهروندانی که از مشارکت کمتر در پای صندوق‌های رای نگران بودند و خاطرات انتخابات سال ۸۴ را روایت می‌کردند، شهروندانی که نگاه بی‌اهمیت به انتخابات شوراها را نقد می‌کردند و می‌خواستند در این انتخابات تاثیرگذار باشند، شهروندانی که تحریم کنندگان انتخابات را مورد سوال قرار می‌دادند و …. همه در فیس‌بوک و توییتر تجمع کرده بودند. تجمعی که خوراکش به کانال‌های تلگرامی هم می‌رسید و به دست کاربرانی کم دغدغه‌تر و حتی کاربرانی می‌رسید که اکانتی در فیس‌بوک و توییتر ندارند.
البته درست است که در این میان، عده‌ای هم با نشر اکاذیب و شایعه‌ها و یا نوشتن مطالبی نادرست و … این بحث‌ها و اتفاق‌ها را آلوده کردند، اما این اتفاق سوژه‌ اصلی این یادداشت نیست و مجالی دیگر می‌خواهد. بحث اصلی چهره قدرتمند مجازی ایرانی‌هاست. ایرانی‌هایی که برخلاف تمام همسایگان خود و در منطقه خاورمیانه، دنیای مجازی را به یک ابزار جامعه مدنی تبدیل کرده‌اند تا در دنیای واقعی تاثیر پررنگی داشته باشند. کاربران فعال و صادق این جهان در یک حرکت جمعی دست به اصلاح ایده‌ها، تفکرها و منطق‌های یکدیگر زدند. از اهمیت رای دادن گفتند و تلاش کردند تا روندی مصالحه‌آمیز یارگیری اجتماعی کنند و حالا با توجه به نتیجه انتخابات، چه کسی می‌تواند بگوید که این تلاش و حرکت جواب نداد؟
در واقع تجربه انتخابات در فضای مجازی ایران، یک تجربه منحصر به فرد و مهم شد. تجربه‌ای که تصویری از «اصلاح‌طلبی» را به کاربران دنیای مجازی می‌داد. کاربرانی که اکثریت آن‌ها، با توجه به داده‌های مجازی و تعداد فالوئرهای اکانت‌های رسمی چهره‌های اصلاح‌طلب، بسیار بیشتر از سایر طبقات بود و حتی در مبارزه با دنباله رو‌ها (فالوور) چند میلیونی یک خواننده رپ که ناگهان تغییر سلیقه داده، برنده میدان بود.

حضور چنین هوادارانی در جمع دوستداران آقای حسن روحانی، تصویری تازه از وی به جهان رسانه‌های خارجی می‌دهد. بخشی اعظمی از منابع اطلاعاتی روزنامه‌نگاران و رسانه‌های خارجی از همین هشتگ‌ها و خوراک مجازی می‌آید که در انتخابات ریاست‌جمهوری ایران در دسترس قرار گرفت و بخش دیگر هم در مقایسه با صحبت‌های کاندیداها، آن خواست برای تغییر و اصلاح در صحبت‌های روحانی مورد توجه قرار گرفت. این‌طور است که در بهار ۹۶ و کمی بعد از انتخابات ریاست‌جمهوری ایران، حسن روحانی که روزی روزگاری «شیخ میانه‌رو» نامیده می‌شد و هیچوقت پس‌وند «اصلاح‌طلبی» را به دوش نکشید و خود را برادر اصلاح‌طلبان ایرانی خواند، به مدد تصویر آنچه که ایرانی‌ها در فضای مجازی از ایران می‌خواهند و به ثبت رسانده‌اند، رییس‌جمهوری نامیده می‌شود که «رفرمیست» است و چهره‌ای هماهنگ با چهره مردم ایران دارد و «اصلا‌ح‌طلب» است.