انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

اشغال یک سفارت به چهار روایت

علی نیلی

همه چیز از روز عید قربان شروع شد؛ پنجشنبه دهم آبان ۵۸ جمعیت قابل توجهی از اهالی تهران در پارک خزانه و ترمینال جنوب اجتماع کردند تا نخستین نماز عید اضحی را به امامت آیتالله منتظری اقامه کنند. این اجتماع به دعوت اولیه جامعه روحانیت مبارز تهران و برای احیای سنت نماز عید قربان صورت میگرفت. متعاقب اطلاعیه جامعه روحانیت مبارز، حزب جمهوری اسلامی هم در اطلاعیهای اعلام کرد: «پس از ادای نماز در یک راهپیمایی، نهایت انزجار و تنفر خود را نسبت به سیاستهای استعماری دولتهای انگلیس و آمریکا در دستگیری جوانان مسلمان و مبارز و پناه دادن به شاه قاتل که دستهایش به خون عزیزترین جوانان این آب و خاک رنگین است، اعلام خواهیم داشت.» به این ترتیب ستاد برگزاری نماز عید قربان تشکیل شد که بند ۵ و ۶ نخستین اطلاعیهاش چنین بود: «۵- مسیر راهپیمایی: خیابان یادآوران (آرامگاه سابق)- خیابان شوش- خیابان خیام- میدان امام خمینی(ره) (توپخانه سابق)- خیابان فردوسی- میدان فردوسی- خیابان سپهبد قرنی- خیابان طالقانی (تختجمشید سابق). ۶- قرائت قطعنامه در مقابل سفارت آمریکا».

صبح روز عید، حدود دو میلیون نفر (بر اساس تخمین خبرگزاری پارس) در جنوب شهر تهران گرد آمدند. پیش از نماز، حجتالاسلام هاشمینژاد، نماینده مردم مشهد در مجلس خبرگان سخنرانی کرد و بعد از نماز، آیتالله منتظری خطبه خواند، سپس راهپیمایی با چنین شعارهایی آغاز شد: «آمریکا اسرائیل ننگ به نیرنگتان، خون جوانان ما میچکد از چنگتان»، «آمریکا آمریکا دشمن خلق مایی، منافق منافق در خط آمریکایی»، «مرگ بر این کارتر و مهمان او» و… در حین راهپیمایی اعلام شد که به دلیل بعد مسافت، مراسم در میدان شوش خاتمه مییابد و قطعنامه هم همانجا قرائت میشود. البته در مقدمه بیانیه آمده بود: «… و در مقابل سفارت آمریکا، این لانه فساد و جاسوسی، موافقت خود را با قطعنامه زیر با فریاد سهبار اللهاکبر اعلام میداریم.» با وجود اعلام خاتمه راهپیمایی عید قربان در میدان شوش، حدود هشت هزار نفر از راهپیمایان خود را به سفارت آمریکا میرسانند و شعار میدهند: «سفارت آمریکا، این لانه جاسوسان، تعطیل باید گردد»، «به گفته خمینی، قرارداد نظامی، الغا باید گردد» و «اسلام پیروز است، آمریکا نابود است.»

روز شنبه، مهمترین رسانه های کشور، روزنامه صبح «جمهوری اسلامی» و سه روزنامه عصر «اطلاعات» و «کیهان» و «انقلاب اسلامی» به چند موضوع مهم میپرداختند؛ ترور آیتالله قاضیطباطبایی نماینده امام در تبریز، محکومیت توطئههای آمریکا در راهپیمایی روز پنجشنبه و حضور چهرههای شاخص دولت در جشن انقلاب الجزایر.

روزنامه بنیصدر که دیرتر از جمهوری اسلامی و زودتر از کیهان و اطلاعات منتشر میشد و بنابراین بیشتر خبرها و گزارشهای حوادث روز گذشته را منتشر میکرد، عکس و تیتر یک خود را به راهپیمایی اختصاص داده بود و ضمن گزارش مراسم عید قربان نوشته بود بعد مسافت برای خاتمه راهپیمایی در میدان شوش نمیتواند دلیل قانعکنندهای باشد چون مردم در طول انقلاب رشادت و از خود گذشتگی نشان دادهاند. همین روزنامه در مطلبی با عنوان «تداوم خط سرخ شهادت» چنین تحلیل کرده بود که هر بار تظاهراتی ضد آمریکا یا ضد امپریالیسم برگزار میشود، شهادتی هم رقم میخورد و اینبار هم ایادی «امپریالیست آمریکا و صهیونیسم» دست به ترور آیتالله طباطبایی زدهاند. روزنامه انقلاب اسلامی، در کادری در نیمتای بالای صفحه اول خود، بند اول قطعنامه را منتشر کرد. این بند «امپریالیسم آمریکا که با انقلاب اسلامی ادامه غارت منابع ملی را غیرممکن میبیند» محکوم کرده بود. اما متن کامل سخنان هاشمینژاد و منتظری در ارگان حزب جمهوری اسلامی منعکس شده بود. سرمقاله این شماره جمهوری اسلامی با عنوان «دانشجویان و اشغال هتلها؟» واکنشی بود به خبر اشغال هتلهای خالی توسط دانشجویان فاقد خوابگاه. نویسنده در تحلیل ماجرا، محافظهکاری بیش از حد نهادهای اجرایی در پیادهکردن عدل اسلامی را از عوامل این حرکات دانسته بود ولی هشدار داده بود که حرکات حقطلبانه نباید ناشیانه و خودسرانه و بیموقع صورت بگیرد.

یک روز پیش از سالگرد صدور فرمان حمله ارتش به دانشگاه تهران در دولت شریفامامی و کشته شدن عدهای دانشجو و دانشآموز، این دو روزنامه، هر دو پیام امام به مناسبت سیزدهم آبان را هم منتشر کردند. رهبر انقلاب با دعوت از دانشجویان و دانشآموزان و طلاب و روحانیون سراسر کشور برای بزرگداشت این روز، از آنان خواسته بودند «با قدرت تمام حملات خود را علیه آمریکا و اسرائیل گسترش داده تا آمریکا را وادار به استرداد این شاه مخلوع جنایتکار نمایند.»

دو روزنامه عصر دوازدهم آبان علاوه بر همه این خبرها، یک خبر تازه هم داشتند؛ اینکه به دستور نخستوزیر و به مناسبت نخستین سالگرد کشتار دانشگاه، فردا سیزدهم آبان عزای عمومی است، پرچمها نیمهافراشته میشوند و مدارس تعطیل خواهند بود. درج اطلاعیه و بیانیه گروههای مختلف به مناسب سیزدهم آبان، حجم زیادی از مطالب روزنامهها را به خود اختصاص میداد. برای مثال روزنامه اطلاعات بیانیه مجاهدین (منافقین) خلق را چاپ کرد.

روزنامههای شنبه مملو بودند از اعلام برنامه گروههای گوناگون برای بزرگداشت سیزدهم آبان. «شورای انقلاب دانشگاه تهران» با اعلام نامگذاری سیزدهم آبان به «روز دانشگاه تهران»، گردهمایی دانشجویان و دانشآموزان را در زمین چمن دانشگاه در ساعت دوازده ظهر خواستار شده بود. انجمن اسلامی ۱۳۰ دبیرستان هم بیانیه شرکت خود در راهپیمایی را امضا کرده بودند. طبق این بیانیه راهپیمایی از پانزده مسیر به سمت دانشگاه تهران صورت میگرفت و ساعت ده صبح، مراسم در زمین چمن آغاز میشد. سازمان فرهنگیان جبهه ملی هم در بیانیهای هشدار داده بود که دانشآموزان باید مراقب باشند «و مشتها که حواله دشمن میکردید بر دهان هم نزنید…»

یکشنبه، سیزدهم آبان، مهمترین خبر روزنامههای صبح تهران، بازخواست از دولت موقت درباره دیدار مهندس بازرگان با برژینسکی، مشاور رئیسجمهور ایالات متحده در حاشیه جشن استقلال الجزایر بود. درباره این دیدار، حزب جمهوری از دولت چهار سوال پرسیده بود که دو سوالش مستقیما به «مسئله آمریکا» اشاره داشت: «در زمانی که امام و امت شدیدا سیاستهای تجاوزکارانه آمریکا را محکوم میکنند، آیا ملاقات با برژینسکی میتواند با حرکت انقلابی مردم مسلمان ایران هماهنگ باشد؟» و «ما نمیتوانیم از آمریکا بخواهیم روش خود را نسبت به ما تغییر دهد، بلکه باید با حرکات مناسب انقلابی و سیاسی، آمریکا را ناگزیر به عقبنشینی در منطقه نماییم. در این رابطه خبر یکی از روزنامههای صبح تهران مبنی بر اینکه شما چنین درخواستی را کردهاید آیا صحت دارد یا خیر؟ اگر صحت دارد مقتضی است که توضیحات لازم را بدهید و اگر صحت ندارد، باید هرچه زودتر تکذیب شود.» اخبار کردستان، تغییر در دادستانی تهران، ادعاهای ارضی عراق، مصوبات مجلس خبرگان قانون اساسی و… از خبرهای مشترک روزنامههای انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی روز یکشنبه بود اما روزنامه بنیصدر دو مطلب داشت که آشکارا دولت را هدف قرار میداد؛ یادداشت «مغضوبین کاخ نخستوزیری» درباره همراه شدن خبرنگار این روزنامه با نخستوزیر در سفر به اصفهان بود. طبق گزارش آن خبرنگار، «ترتیب مسافرت، صحبت نخستوزیر و استقبال مردم، جوی شبیه به کارزارهای انتخاباتی بهوجود آورده بود. انسان فکر میکرد در جریان انتخابات ریاستجمهوری است… راستی بازرگان صریحا تاکید کرد و شاید برای نخستینبار بود که به این صراحت که من در خط امام هستم. در ضمن به جای اینکه بگویند آمریکا دشمن اصلی ما است، گفتند اسرائیل…» در ادامه آمده بود که گزارش انتقادی از جریان سفر به اصفهان، روزنامه را در لیست مغضوبین نخستوزیری قرار داده است و نتیجه آنکه: «نتوانستهایم نه از سفر نخستوزیر و همراهانشان به الجزایر گزارش مستقیم به خوانندگان خود بدهیم و نه در مورد اولین ملاقات و مذاکره سیاسی مستقیم بین اولین رئیس دولت جمهوری اسلامی و یکی از بالاترین مقامات سیاسی ایالات متحده آمریکا یعنی آقای برژینسکی، رئیس شورای امنیت آمریکا اطلاع داشته باشیم.» خبر دیگر انقلاب اسلامی به نقل قولی از دکتر پیمان اختصاص داشت: «دولت بینش لیبرالیستی و غیرمکتبی دارد.»

عصر آن روز، در حالیکه روزنامه اطلاعات از خبرهای داغ ظهر خیابان طالقانی جامانده بود و تنها خبری از مراسم صبح دانشگاه تهران داشت، روزنامه کیهان در چاپ دوم خود از «ورود گروهی در سفارت آمریکا» خبر داد و در چاپ سومش تیتر زد: «سفارت آمریکا به اشغال دانشجویان درآمد» خبر اول در صفحه اول، مشاهدات خبرنگار کیهان را گزارش میکرد. طبق این گزارش، ساعت یازده صبح، راهپیمایان از مسیر خیابان طالقانی به سمت دانشگاه روبهروی سفارت آمریکا متوقف شده و شعار ضدامپریالیستی سر میدهند، پانزده تا سی نفر از در و دیوار بالا میروند و وارد سفارت میشوند، ماموران کلانتری ۷ و کمیته انقلاب منطقه ۶ مانع ورود افراد دیگر شدهاند، از طرف سفارت برای متفرقکردن مهاجمین گاز اشکآور پرتاب شده، عدهای از مهاجمان وارد زیرزمین ساختمان شدهاند، چون روز یکشنبه است و سفارت تعطیل بوده، ظاهرا کسی از کارمندان آنجا حضور نداشته و مذاکره با متحصنین برای خروج از سفارت ادامه دارد. کیهان با یک مقام بلندپایه در وزارت خارجه، فردی به نام گوهری به عنوان مسئول ارشاد کمیته انقلاب منطقه ۷ و گلدنپیر، کاردار سفارت انگلستان هم صحبت کرده بود. کاردار انگلستان گفته بود: «از طریق بیسیم با سفارت آمریکا تماس گرفتیم و متوجه شدیم حدود دویست نفر وارد سفارت آمریکا شدهاند. افراد مزبور کاملا یک اعتراض صلحآمیز را به نمایش گذاشتند و بهعنوان اعتراض وارد سفارت آمریکا شدهاند… سفارت کاملا آرام است و افراد سفارت به کار خود مشغول میباشند. افراد به حال تحصن در داخل سفارت میباشند و تحصن افراد فوق هیچ ناراحتی را متوجه کارکنان نکرده و کاملا مسالمتآمیز است.» خبر دوم کیهان، بیانیهای بود که در خبر ساعت سیزده رادیو، با امضای «دانشجویان مسلمان پیرو خط امام» قرائت شد و اعلام میکرد: «… سفارت جاسوسی آمریکا در تهران را به تصرف درآوردهایم تا اعتراض خویش را به گوش جهانیان برسانیم.»

صبح دوشنبه، عطش دانستن جزئیات خبر حمله به سفارت آمریکا، هویت مهاجمان و سرانجام کار، خیلیها را پای دکههای روزنامهفروشی کشاند. روزنامه جمهوری اسلامی با تیتر درشت از «اشغال انقلابی سفارت آمریکا» سخن میگفت و خبر میداد: «کارکنان سفارت اسناد محرمانه را در آتش سوزاندند.» ارگان حزب جمهوری اصل واقعه را چنین شرح میداد: «ساعت ۳۰/۱۰ صبح دیروز گروهی از دانشجویان دانشگاهها که خود را پیرو خط امام معرفی میکردند، سفارت آمریکا را اشغال کردند. دانشجویان مزبور برای اشغال سفارت با مقاومت چندانی مواجه نشدند، فقط از طرف محافظین سفارت چند گاز اشکآور مورد استفاده قرار گرفت. این دانشجویان همگی بازوبند مخصوص داشتند و یک عکس از امام نیز بر سینهشان بود. این گروه به نحو کاملا سازمانیافتهای سفارت را تصرف کردند و هیچگونه برخوردی بهوجود نیامد. دانشجویان بلافاصله کمیتههای بررسی اسناد، عملیات خدمات و اطلاعات تشکیل دادند و کار بررسی را شروع نمودند. دانشجویان مذکور اعلام کردند برای کادر ایرانی سفارت هیچگونه مشکلی وجود ندارد و همچنین آمریکاییان گروگان گرفته شده همگی سالمند.» این روزنامه هفت اطلاعیه نخست دانشجویان و اعلامیههای حمایت حوزه علمیه قم، حزب جمهوری اسلامی، سازمان مجاهدین انقلاب و جنبش مسلمانان مبارز را هم منعکس کرده بود. حسین موسوی، سردبیر روزنامه در سرمقالهاش با عنوان اصلی «نوالقلم» و عنوان فرعی «اصل انقلابی تولی و تبری و خشم مشتعل تودههای ما» اقدام دانشجویان را ستود. در فرازی از سرمقاله جمهوری اسلامی آمده بود: «ممکن است این عمل در عرف ادب دیپلماتیک کار پسندیدهای نباشد. و این حتمی است که دستگاههای تبلیغاتی غربی از جمله آمریکا و انگلستان و اسرائیل سعی خواهند کرد این عمل را وحشیانه و ناقض حقوق بینالمللی جلوه بدهند ولی ما میگوییم انقلاب مردمی قانون ویژه خود را دارد و این قانون را خلقهای مستضعف جهان خوب میفهمند… اقدام دانشجویان اگر اعتراض بر علیه نفتخوران و سرمایهداران میلیتاریست وحشی آمریکا هست، بر له خلقهای مستضعف در بند نیز هست، اگر این اقدام کینه تند انقلابی خلق ما را در مقابل جهانی پر از زور و نیرنگ و فریب فریاد میکشد، مهر و محبت انسانی خلق ما برای تمام خلقهای دربند امپریالیسم جهانی به سرکردگی آمریکا را نیز آواز میخواند…»

دیگر روزنامه نیمروزی تهران، انقلاب اسلامی، تیتر «دانشجویان مسلمان پیرو امام: ای امام دیگر تاب تحمل نداشتیم» را برای روز چهاردهم آبان انتخاب کرده بود و اصل ماجرا را چنین گزارش میداد: «روز گذشته حدود ساعت ۱۰ صبح عدهای از دانشجویان از حوالی سفارت آمریکا دست به راهپیمایی زده و با دادن شعارهایی نظیر “آمریکا، اسرائیل مرگ به نیرنگتان؛ خون شهیدان ما میچکد از چنگتان” به طرف سفارت آمدند. در جلوی سفارت، دانشجویان که از مدتی قبل طرح این برنامه را داشتند، چهار نفر را برای بازکردن در، از بالای در به درون فرستادند و آنها به وسیله قیچی آهنبر همراه خود، زنجیر در را قطع کردند و راه ورود را برای دانشجویان گشودند. پس از آن هر یک از دانشجویانی که از قبل مسئول امور خاصی شده بودند، با نصب عکسهای امام که در پایین آن مشخصات و وظیفه مربوطه قید شده بود، بر سینه خود، شروع به انجام وظایف خود کردند. نظم و ترتیب این افراد از ابتدا چشمگیر بوده و کار آنها با قسمت خدمات شروع شد…» خبرنگار انقلاب اسلامی مصاحبهای اختصاصی با حجتالاسلام موسوی خوئینی هم داشت. او گفته بود: «ساعت ۱۱ صبح در محل کارم جامجم (رادیو و تلویزیون) بودم که به من اطلاع دادند یک گروه از دانشجویان مسلمان میخواهند سفارت آمریکا را در اعتراض به دولت آمریکا به تصرف خود درآورند. زمانی به اینجا رسیدم که سفارت در اختیار دانشجویان بود. از آنجاییکه آنان را میشناختم و میدانستم که صد درصد در خط امام هستند و به هیچ گروه یا دستهای وابسته نیستند، به آنان ملحق شدم و تا پایان این حرکت اینجا خواهم ماند.» او ابراز امیدواری کرده بود که دولت بیدار شود و سیاست خارجی خود را تصحیح کند. ابوالحسن بنیصدر در سرمقاله روزنامهاش با عنوان «آمریکا و انقلاب» جنبههای مثبت و منفی اقدام دانشجویان را بررسی کرده بود. از نظر این عضو شورای انقلاب، نتایج منفی اشغال سفارت عبارت بودند از: «اشغال سفارت دستکم مبین عجز دولت موقت انقلاب حتی در مرکز کشور است… این امر آشکار میکند که میان سیاست خارجی دولت و تمایلات عمومی سازگاری وجود ندارد… وقتی جانبداران خط امام به این کار دست میزنند یعنی دولت را به هیچ میگیرند و این دولت منصوب امام است. این اقدام به اعتبار دولت تا جایی که باید صدمه وارد میکند… ممکن است این طور تعبیر بشود که این اقدام سنجیده یا نسنجیده به قصد ساقطکردن دولت انجام گرفته است. آنوقت سوالهایی که طرح میشوند بسیارند. سادهترین آن اینکه اگر مردم راضی نیستند چرا برای ساقطکردن دولت این شیوه اتخاذ بشود؛ شیوهای که ممکن است سنتی را پایه بگذارد که هر گروهی هر وقت خواست از آن استفاده کند. این عمل یکبار دیگر به داخل و خارج کشور آشکار میگرداند که مراکز تصمیمگیری متعدد و پراکنده است و زمان به زمان بر شماره این مراکز و درجه خودکامگی آنها افزوده میشود… با اشغال هتلها و سفارت آمریکا، اینطور به نظر میرسد که مراکز تصمیمگیری جدیدی نیز از سوی دانشجویان به وجود آمده است» و… صاحبامتیاز روزنامه انقلاب اسلامی، نکات مثبت اشغال سفارت آمریکا را نیز احصا کرده بود: «ملتی که از جنگ دوم به بعد به خاطر تحت سلطه بودن آمریکا به روزی افتاده است که میبینیم، خواهان سیاست قاطعی در قبال آمریکاست… اشغال سفارت نشانه کمال هشیاری مردم ما و بیانگر قاطعیت نسل جوان امروز در دفاع از استقلال کشور و انقلاب خویش است. یکبار دیگر جهان در برابر این واقعیت قرار گرفت که مخالفت و نفرت مردم ما نسبت به شاه سابق و گردانندگان رژیم او و دستیاران ایرانی آمریکا، عمیق و بسیار عمیق است… یکبار دیگر جهان از این حقیقت آگاه شد که سفارت آمریکا در امور داخلی ایران دخالت گستردهای میکرده است…»

بعد از ظهر دوشنبه، دو رقیب دیرین به فاصله کوتاهی روی پیشخان دکهها قرار گرفتند. اطلاعات غیر از تیتر «قاطعترین و کوبندهترین اقدام ضدامپریالیستی جوانان انقلابی ایران» یک خبر تازه هم داشت که در کیهان نبود: «ایران رسما از آمریکا خواهان استرداد شاه خائن شد.» اطلاعات خبر بیاتشده اشغال سفارت را با حاشیهنگاری جذاب کرده و مصاحبه مطبوعاتی سخنگوی دانشجویان را هم پوشش داده بود. این سخنگوی بینام ضمن تشریح اهداف و نحوه عملیات، گفت: «حرکت دانشجویان در رابطه با هیچ مقامی نبوده است و قبلا نیز در این مورد با هیچ مقامی مذاکره نکردهایم… بعد از پیروزی تصرف، تماسهایی از دولت با ما گرفته شده است اما به علت اینکه شورای هماهنگی ما هنوز در نظر ندارد وارد مذاکره شود، ما در این خصوص اقدامی نکردهایم.» این روزنامه دو ستون صفحه آخر خود را به درج بیانیههای حمایتی جاما، کردهای مقیم مرکز، جمعیت ایرانی تعاون با فلسطین، دادسرای انقلاب و حزب توده اختصاص داد. سرمقاله اطلاعات، «در نبرد استعماری به پیش»، چنین آغاز میشد: «عاقبت کاسه صبر جوانان آگاه و انقلابی ما لبریز شد و خشم خود را در اشغال دلیرانه لانه جاسوسی آمریکا آشکار کردند و بر تمام تعارفات دیپلماتیک که لعابی از سازشکاری و مماشات داشت، نقطه پایان نهادند…» کیهان جزئیات بیشتری از ماجراهای اشغال سفارت و حواشی آن داشت چه آنکه ستاد خبری در درون سفارت برپا کرده بود. دعوت دانشجویان از سیداحمد خمینی برای حضور در جمعشان، پیام مهم دانشجویان مستقر در سفارت به امام، اشغال کنسولگری آمریکا در شیراز و اطلاعیه شماره ۹ اشغالکنندگان سفارت خبرهای اختصاصی چهاردهم آبان این روزنامه بود. سرمقاله کیهان به قلم ع.ا.افجه هم تمامقد از اقدام دانشجویان دفاع میکرد: «…راستی اگر این رهبر و خط مشخص او در جواب به روحیه جوانان کشور وجود نداشت، چه فاجعهای میتوانست به وقوع بپیوندد و سرنوشت انقلاب به کجا میکشید؟ اگر این روحیه انقلابی و سیریناپذیر رهبر است که جوانان را بنا به خاصیت شتابی که از اثرات انقلاب اسلامی گرفتهاند جوابگو باشد نبود، راستی امکان نداشت امروز نهال انقلاب در کوران پاییز و زمستان مذاکرات و مصالحات محافظهکارانه به خشکی گراید؟…»

نیمه آبان، خبر حمایت امام از اقدام دانشجویان، دور جدیدی از واکنشها به تسخیر سفارت را در پی داشت. حالا دیگر تقریبا همه گروهها، اشخاص و احزاب شناختهشده، حمله به لانه جاسوسان را اقدامی انقلابی و لازم میشمردند. روزنامه جمهوری اسلامی خبری را برای تیتر یک خود انتخاب کرده بود که در هیاهوی اشغال سفارت آمریکا، مجال انتشار نیافته بود؛ اینکه دولت موقت در جلسه شامگاه دوازدهم آبان خود قراردادهای همکاری با ایالات متحده و عهدنامه مودت با اتحاد جماهیر شوروی را لغو کرده بود. این روزنامه نشست مطبوعاتی وزیر امور خارجه را نیز پوشش داده بود که در واقع نخستین واکنش رسمی دولت به این حادثه محسوب میشد. خبرنگار روزنامه جمهوری اسلامی از ابراهیم یزدی پرسیده بود: «آیا دولت از حرکت انقلابی دانشجویان مسلمان پیرو خط امام حمایت میکند؟» و پاسخ شنیده بود: «من تصور میکنم عمل دانشجویان در پشتیبانی از عمل دولت بوده زیرا دولت بود که این یادداشت را هفته گذشته به دولت آمریکا داده و استرداد شاه را خواسته…» طبق توضیحات وزیر امور خارجه، دولت موقت از طریق کاردار آمریکا در جریان بیماری سخت شاه و سفر او به ایالات متحده قرار داشت، چند یادداشت رسمی بین دو کشور درباره این موضوع رد و بدل شده است و در ملاقات با برژینسکی هم موضوع اصلی گفتوگوها وضعیت محمدرضا پهلوی بوده است. سرمقالهنویس ارگان حزب جمهوری نیز به تبیین دو شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» و «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» پرداخته و حرکت دانشجویان را قدمی در راستای تحقق این شعارها دانسته بود. این روزنامه فهرستی بلند بالا از حامیان اقدام دانشجویان را در صفحات خود داشت که حتی کتابخانه ولیعصر بیجار و کارکنان مخابرات بهشهر را هم شامل میشد.

روزنامه انقلاب اسلامی سخنان امام را برای تیتر نخست خود برگزید: «در ایران باز انقلاب است انقلابی بزرگتر از انقلاب اول» اما خبر داغش، تقدیم استعفای بازرگان به امام بود. انقلاب اسلامی این خبر را به نقل از خبرگزاری پارس منتشر کرده اما از قول خبرنگار خود در قم اضافه کرده بود که این استعفا پذیرفته شده است و امام شورای انقلاب را مامور اداره کشور کردهاند. غیر از این، به چالشکشیدن سخنان یزدی در کنفرانس خبری، بیش از نیمی از صفحه ۱۴ شماره ۱۱۲ این روزنامه را پر میکرد؛ اینکه توضیحات وزیر درباره اطلاع امام از کلیات برنامه سفر دولتمردان به الجزایر کافی نیست و «آیا ملاقات با برژینسکی مشاور امنیتی کارتر از جزئیات است» در مطلب دیگر، توضیحات وزیر خارجه درباره تماسها و یادداشتهای متبادله با تعابیری چون «خطاهای دیپلوماتیک» و «سطح پایین ذکاوت دیپلوماتیک» مورد نقد نویسندگان انقلاب اسلامی قرار گرفته بود. بنی صدر در سرمقاله روزنامهاش با عنوان «عکسالعمل آمریکا»، بدون اشاره به نوشته چند روز پیش خود در برشمردن اثرات منفی اقدام دانشجویان، نوشت: «و حق آن است که اشغال سفارت آمریکا، عملی غیر از عمل یک گروه کوچک برای یک مقصد معین است. این عمل، اعتراض تمامی یک ملت است. شانتاژ نیست، اعتراض است، اعتراض به سیاست ویرانگری که طی سی سال در ایران عمل کرده است و هنوز نمیگذارد مردم ما بر سرنوشت خویش حاکم شوند. بر دولت ما بود که…» و فهرستی از ابتکار عملهای بالقوه و برزمین مانده را فهرست کرده بود. انقلاب اسلامی هم مانند جمهوری اسلامی در یک صفحه کامل، فهرستی از حامیان حمله به سفارت را منتشر کرد که در آن نامهایی چون اهالی خیابان چهارمردان قم، انجمن اسلامی کشاورزان قریه سولقان فیروزکوه و کارگران چاپخانه وزارت ارشاد ملی به چشم میخورد.

پانزدهم آبان، نخستین تصاویر از گروگانهایی که چشمانشان بسته بود، در روزنامههای عصر منتشر شد. با کیفیتترین عکس را روزنامه انقلاب اسلامی چاپ کرد که یک گروگان را با لباس نظامی، دستهای تسلیم و چشمهای بسته نشان میداد. روزنامه اطلاعات عکسهای بیشتری داشت اما چون مانند انقلاب اسلامی کسی را در شورای انقلاب نداشت، ذیل تیتر یک خود «دولت بازرگان استعفا کرد» نوشته بود: «هنوز از قبول استعفای بازرگان خبری نیست!» با این حال روزنامهنگاران با سابقه اطلاعات از سخنان امام در جمع کارکنان بیمه مرکزی، تیتری انتخاب کردند که ماندگار شد: «در این انقلاب شیطان بزرگ آمریکا است». در همین روز چاپ دوم کیهان خبرهای کاملتری از تحولات سیاسی کشور داشت. طبق گزارشهای کیهان هیئتدولت شامگاه دوشنبه در طولانیترین جلسه خود با دستور بررسی مسائل کشور، تصمیم به استعفا میگیرد. در این جلسه غیر از وزیر مشاور در برنامه و بودجه یعنی عزتالله سحابی که در سفر حج بود و سه وزیری که به عنوان هیئت حسن نیت به کردستان سفر کرده بودند، همه وزرا و معاونان نخستوزیر شرکت داشتهاند. کیهان گزارشی از سفر فرزند امام به تهران و ملاقاتش با دانشجویان مستقر در سفارت آمریکا هم داشت. سیداحمد خمینی گفته بود: «من در جریان اشغال سفارت توسط دانشجویان پیرو خط امام با آنها ارتباط یا تماسی نداشتم و صرفا به دعوت آنان به اینجا آمدهام.» مهمترین اقدام سیداحمد در این سفر شاید ممانعت از حمله به سفارتخانههای دیگر بود. ماجرا از این قرار بود که عدهای برای حمله به سفارت انگلستان در حال یارگیری و جمعآوری نیرو بودند. این خبر ابتدا واکنش تسخیرکنندگان سفارت آمریکا را برانگیخت. آنان در بیانیهای تاکید کردند: «اشغال سفارت و گروگانگیری، یک بازی نیست.» بعد از این بیانیه، فرزند امام هم در جمع خبرنگاران گفت تعرض به سفارتخانههای دیگر، «حتی سفارت انگلستان» صحیح نیست و در قم به ما اطلاع دادهاند که تحریک برای چنین اقداماتی، کار سیا و موساد است. فقط باید چاپ سوم کیهان منتشر میشد تا مخاطبین پر و پاقرصش یا بیخبران تهران متوجه شوند: «با قبول استعفای بازرگان از سوی امام، شورای انقلاب مامور اداره کشور شد.» در هر سه چاپ کیهان شماره ۱۰۸۴۹، صفحه گزارش روز چنین تیتری داشت: «مبارزه با امپریالیسم خط اصلی انقلاب»

با گذشت سه روز از گروگانگیری، دیگر وقت آن بود که خبرها از اصل ماجرا به سمت آثار و تبعاتش سوق پیدا کند. چهارشنبه شانزدهم آبان، اخبار و تحلیلهایی از اقدامات شورای انقلاب، ردی در همه مطبوعات داشت. کنفرانس خبری چهار دانشجوی خط امامی در محل سفارت و انتشار جزئیات تازهای از کشفیات سفارت هم در همه روزنامههای تهران بازتاب داشت. آنچه روزنامهها را متفاوت میکرد سرمقالههایشان بود؛ ارگان حزب جمهوری اسلامی (که بعدها متهم اصلی سقوط دولت بازرگان قلمداد شد) در سرمقاله خود با عنوان «بازرگان، انقلاب و نسل جوان» نوشت: «به هر حال مسئله این است که ضعف بازرگان در کیفیت ایفای نقشهای سیاسی و ضعف بیشتر او در مسائل تبلیغاتی، نباید مانع شناخت این واقعیت صریح شود که او یکی از برجستهترین متفکرین و یکی از سرسختترین مبارزین اخیر ایران بوده و هست که متاسفانه نمیتوانسته است در نقش رهبری سیاسی آنچنان که باید ایفای وظیفه کند و این بدین معنی نیست که استعفای او به معنی غیبت او از صحنه مبارزات حقطلبانه مستضعفین خواهد بود. او با قلمش، با قدمش، با شیوه تفکر اسلامی و علمیاش و با تجربه مبارزه اعتقادیاش در کنار همه نیروهای خداجو و حقپو بوده و خواهد بود و امت غیر از سیاست، سنگرهای دیگری نیز دارد…» سرمقاله انقلاب اسلامی به «مسئولیتهای شورای انقلاب» میپرداخت. از نظر بنیصدر مسائل اساسی کشور عبارت بودند از: «سیاست خارجی کشور بهخصوص رابطه با آمریکا و صراحت و وضوح بخشیدن به آن…، سیاست کشاورزی و حل مشکل زمین…، سیاست پولی و تجدید سازمان بانکی کشور، جلوگیری از افزایش قیمتها و حل مشکلات صنایع و بازرگانی داخلی و خارجی، تجدید سازمان اداری و قشونی…، پایانبخشیدن به توسعه مراکز تصمیمگیری خودکامه و یکیکردن واقعی رهبری اجرایی، حل مسئله کردستان و کوتاهکردن دست توطئهگران داخلی و خارجی از کردستان و از همهجا، امنیت داخلی و خارجی کشور…» عضو شورای انقلاب با انتقاد از رویه دولت موقت، مشارکت مردم در حل انبوه مشکلات را خواستار شده بود. سرمقاله کیهان، سویههای انتقادی تندتری داشت و دولت موقت را محکوم میکرد. از نظر نویسنده، «علل اصلی عدم موفقیت دولت بازرگان» عبارت بودند از: «مسئله تزکیه و تصفیه ادارات و سازمانهای دولتی در سطح مملکت چیزی بود که با یک سیاست غلط (عدم استخدام) رو به فراموشی گذارده شد و عملا تعطیل گردید…، مسئله مسکن و سکنی دادن به مردم کمدرآمد و دانشجویان شهرستانی که نمیتوانند با مقرریهای ناچیز خویش جوابگوی هزینه سنگین مسکن در جامعه باشند، خود یکی از عوامل مهم بود…، سیاست خارجی که شدیدا زیر نفوذ سیاست محافظهکارانه دولت قبلی بود هیچگاه دارای یک خط مشخص در جهت مبارزه با امپریالیستهای شرق و غرب و نفی قراردادهای یکطرفه آنان نبود و مردم را در یک بلاتکلیفی عجیب قرار میداد…، سیاست اقتصادی و اینکه بالاخره دولت در سطح بینالمللی و مملکتی جهت تعدیل قراردادهای اقتصادی با کشورهای بیگانه و ثروتهای بادآورده داخلی و جلوگیری کردن از اینکه دیگر چنین اجحافاتی صورت نگیرد، اقدام مشخصی نکرد…» اطلاعات چهارشنبه سرمقاله نداشت اما خبر داده بود که نمایندگانی از سوی دولت آمریکا برای مذاکره بر سر گروگانها به تهران سفر میکنند.

در آخرین روز کاری هفته، هیچ خبری مهمتر از پیام امام مبنی بر عدم پذیرش نمایندگان کارتر نبود. جمهوری اسلامی پنجشنبه تیتر زد: «با فرمان امام مبنی بر عدم پذیرش نمایندگان کارتر، آمریکا در شدیدترین بحران سیاسی فرورفت» تیتر انقلاب اسلامی چنین بود: «نه دندانشکن امام به آمریکا» اطلاعات تیتر انتخاب کرد: «امام: نه! هیچکس حق ندارد با آمریکا مذاکره کند» و کیهان تیتر یک خود را به نخستین افشاگری دانشجویان اختصاص داد: «نفوذ گسترده سیا در سازمانهای اجرایی ایران» و تیتر کوچکتری که خبر میداد: «فرستادگان کارتر از نیمه راه برگشتند» از میان این چهار روزنامه، فقط اطلاعات و انقلاب اسلامی سرمقاله داشتند. سرمقاله اطلاعات که امضا نداشت، با عنوان «فقط جغدها و کوردلان…» به مخالفان اشغال سفارت و موافقان مذاکره میتاخت. این نوشته فراز جالبی داشت: «شاید بریدن از آمریکا، این تمدن پوشالی را که چون زرورقی بر برهوت و ویرانههای ایران کشیده شده به باد دهد اما دستکم در آن وضع، میفهمیم کجا هستیم، چه داریم و بدون اتکا به دیگران آیا به عنوان یک ملت مستقل و آزاد میتوانیم زندگی کنیم یا نه؟» سرمقاله انقلاب اسلامی همچون چند شماره قبل، توصیههایی کلی به شورای انقلاب داشت. این روزنامه هم از سخنان امام در جمع دانشجویان اصفهانی، جملهای کلیدی بیرون کشیده بود: «مطمئن باشید که آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند» انقلاب اسلامی به واسطه بنیصدر خبرهای شورای انقلاب را داشت و بنابراین زودتر از همه رقبا، ترکیب و مسئولیت جدید اعضای شورای انقلاب را اعلام کرد. به این ترتیب مردم روزنامهخوان در شامگاه پنجشنبه هفدهم آبان میدانستند انقلاب دوم تداوم خواهد داشت و روزهای آینده ایران را رنگ دیگری میدهد.

 

قضاوت درباره اقدام دانشجویان پیرو خط امام به غایت مشکل و پیچیده است و البته میشود بسان همه سادهسازیهای دیگر، آن را مسبب همه مشکلات جمهوری اسلامی دانست چنان که برخی کردهاند و گفتهاند. این نوشته فقط برای آن بود که نشان دهد استکبارستیزی و آمریکاستیزی ریشه های عمیقتری از ورود دانشجویان به سفارت ایالات متحده داشت و تقریبا همه نقش آفرینان انقلاب، سهمی از آن داشتهاند.

 

این مطلب در همکاری با مجله کرگدن منتشر می شود .