انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

ادبیات کودک در اولین دانشنامۀ فارسی

سیدعلی کاشفی خوانساری

دانشنامه‌ها یا دایره‌المعارف‌ها گروهی از کتاب‌های مرجع هستند که می‌کوشند جامع اطلاعات همۀ علوم و یا علمی خاص باشند. پیشینۀ دانشنامه‌ها را تا زمان افلاطون و قبل از آن به عقب برده‌اند. در زبان فارسی و در تمدن ایرانی یا اسلامی هم دینکرد در دورۀ ساسانی، رسالات اخوان‌الصفا در قرن چهارم و دانشنامه علایی نوشتۀ ابوعلی سینا در قرن پنجم از کهن‌ترین نمونه‌ها هستند. مفاتیح‌العلوم نوشتۀ ابوعبدالله خوارزمی و احصاءالعلوم نوشتۀ فارابی هر دو در قرن چهارم هجری، بحرالفوائد، عجایب‌المخلوقات و جامع‌العلوم به قلم فخر رازی هر سه مربوط به قرن ششم هجری هم از نمونه‌های مهم و قدیمی هستند. دانشنامه‌نویسی در زبان فارسی هم قدمت فراوانی دارد و هم گسترۀ گسترده‌ای؛ مثلا به قلم شخصی به نام لطف‌الله حلیمی در قرن نهم هجری چهار فرهنگ و دانشنامه ذکر کرده‌اند.

در دورۀ قاجار بیش از ده یا بیست کتاب با چنین تعریفی می‌یابیم که شاید جامع‌ترین و مدرن‌ترین آن نامۀ دانشوران ناصری باشد. در همان دوران لغت‌نامه آنندراج هم در هند انتشار یافت که اتفاق و گامی مهم در زمینۀ کتب مرجع در زبان فارسی بود.

درج مقوله‌ای در دانشنامه‌ها از جایگاه آن مقوله در میان اهل علم آن روزگار و یا حتی در میان عموم مردم یک دوره حکایت می‌کند. برای همین جا دارد پژوهشگران و دانشگاهیان علاقه‌مند به جست‌وجوی کودک و مفهوم و جایگاه کودکی در ده‌ها دانشنامه باقیمانده از روزگاران قدیم به زبان فارسی بپردازند و دانسته‌های امروزی ما را دربارۀ کودکان و کودکی در فرهنگ و تمدن ایرانی گسترش دهند.

با این حال بی‌شک تعبیر «ادبیات کودک و نوجوان» تعبیری جدید و متأخر است و نباید به دنبال آن در رسالات و نسخ کهن گشت. پس از آغاز چاپ کتاب برای کودکان به زبان فارسی در دورۀ قاجار نیز این کتاب‌ها همچنان «بچه‌خوانی» نامیده می‌شد و حتی در دورۀ پهلوی اول تا دهۀ سی نیز بیشتر عبارتی همچون «کتب قرائتی اطفال‌» به کار می‌رفت و تعبیر «ادبیات کودکان» و سپس «ادبیات کودک» پس از آن معمول شد.

همزمان با کوشش‌های مختلف علمی که در دورۀ پهلوی اول با تکیه بر ناسیونالیسم آغاز شد، تلاش‌هایی برای دانشنامه‌نویسی هم مشاهده گردید. فرهنگ ناظم‌الاطباء از جمله این کوشش‌های قابل ذکر است. لغت‌نامۀ دهخدا نیز گرچه در نگاه اول یک دانشنامه نیست اما در بسیاری موارد به حدود آن نزدیک شده است. مجموعۀ ایرانشهر در دهۀ سی شمسی از دیگر موارد در این رسته است. در این کتاب‌ها اشاره‌ای به ادبیات کودک مشاهده نمی‌شود. در لغتنامۀ دهخدا چه ذیل حرف الف و ادبیات کودک و چه در سایر تعابیر ممکن و مشابه همچون بچه‌خوانی، ادبیات اطفال، کتب اطفال، کتاب کودک و … چیزی نمی‌یابیم.

دائره‌المعارف فارسی یا همان دایره‌المعارف مصاحب را می‌توان اولین دانشنامۀ امروزین به زبان فارسی محسوب کرد. جلد اول این کتاب سال ۱۳۴۵ منتشر شد و در آن زمان دیگر ادبیات کودکان، عبارت و مقوله‌ای شناخته شده در کشورمان بود. علاوه بر گذشت حدود صد و پنجاه سال از آغاز چاپ کتاب فارسی در ایران و حدود صد بیست سال از نشر کتاب‌های کودک در ایران، رویدادهایی چون برپایی نمایشگاه‌های کتاب کودک، تأسیس کتابخانه‌های کودکان، جوایز و جشنواره‌های کتاب کودک، انتشار فهرست کتاب‌های مناسب، انتشار ده‌ها مجلۀ خاص کودکان، انتشار مقالات متعدد دربارۀ ادبیات کودک، انتشار ویژه‌نامه و نشریاتی دربارۀ ادبیات کودک، تشکیل شورای کتاب کودک، تأسیس کانون پرورش فکری کودکان و … همه و همه اتفاق افتاده بود و می‌شد انتظار داشت که در این دانشنامه مدخلی به ادبیات کودک اختصاص یابد.

همان‌طور که انتظار می‌رود چنین مدخلی در جلد اول این دانشنامه دیده می‌شود. این مدخل با عنوان «ادبیات اطفال و نوجوانان» در صفحۀ ۷۳ آمده و حدود یک و نیم ستون یا همان نیم صفحه از این دانشنامه را شامل شده است که به دلیل اهمیت تاریخی ویژه و ناشناس ماندنش به طور کامل نقل می‌گردد:

«ادبیات اطفال و نوجوانان ـ این عنوان معمولاً به مجموعۀ آثاری اطلاق می‌شود که برای مطالعۀ اطفال و نوجوانان و به منظور سرگرمی و آموزش آنان فراهم شده. اما به معنای وسیع‌تر و درست‌تر، آثاری که از لحاظ لفظ و تعبیر و موضوع متناسب با سنین مختلف کودکان و نوجوانان باشد در زمرۀ این ادبیات است. از ادبیات جهان، بخش بزرگی این خصوصیات را داراست، و از این میان، فولکلور و افسانه‌ها و داستان‌های خیال‌انگیز و ماجراهای شورانگیز و حیرت‌آور و برانگیزانندۀ حس کنجکاوی بیشتر مقبول اطفال و نوجوانان است، و بچه‌ها مخصوصاً همواره به داستان‌های عامیانه، افسانه‌ها و اساطیر و داستان‌های جن و پری و جادوگران و پهلوانان، سرگذشت‌ها و اکتشافات، اشعار و ترانه‌های خوش‌آهنگ، و رزمنامه‌ها رغبت نشان داده‌اند.

در تاریخ ادبیات اطفال و نوجوانان چهار دورۀ نسبتاً متمایز قابل ذکر است، دورۀ باستانی، قرون وسطی تا اختراع فن چاپ، از اختراع فن چاپ تا قرن ۱۹م، دورۀ جدید (قرون ۱۹ م و ۲۰ م). قدیمی‌ترین نسخه‌ای که در آن روی سخن با اطفال است و تاکنون به دست آمده از مصر قدیم است، و داستان ملاح کشتی شکسته (از ۲۵۰۰ ق.م)، که اکنون در روسیه مخزون است، نمونه‌ای از داستان‌های مصر قدیم می‌باشد (موضوع داستان بی‌شباهت به داستان معروف روبنسون کروزوئه نیست). بعدها یونانیان و ایرانیان و هندی‌ها داستان‌هایی در این زمینه پرداختند. بالاخص، اشخاص و صحنه‌هایی که هومر به وجود آورده،‌ و نیز فایل‌های منسوب به ازوپ (که منشأ بسیاری از آن‌ها ادبیات باستانی مصر است) از مآخذ عمدۀ قدیم ادبیات اطفال و نوجوانان بوده. در اروپا در قرون ۵ م ـ ۷ م آثار ادبی چندانی به وجود نیامد. در قرن هفتم بعضی از متون لاتینی برای اطفال برگزیده شد. اختراع فن چاپ (در ۱۴۳۶) باعث نشر ادبیات هر کشور در کشورهای دیگر گردید، و از این طریق آشکار شد که بسیاری مطالب فولکلوری که در ادبیات اطفال راه یافته اصل و منشأ واحد داشته، و فقط روایات آن‌ها مختلف بوده است. از کسانی که نام آنان در تاریخ ادبیات اطفال و نوجوانان اهمیت دارد و. ککستن (ح۱۴۲۱ـ ۱۴۹۱) انگلیسی است که از یک طرف در چاپ این‌گونه ادبیات کوشید، و از طرف دیگر افسانه‌های انگلیسی یا روایات انگلیسی افسانه‌ها را در سایر ممالک نشر کرد. در قرون ۱۶ م و ۱۷ م، کسانی چون ش. پرو ادبیات اطفال را وسعت دادند. در قرن ۱۸ م، ج. نیوبری در این راه قدم‌های مهمی برداشت. نظریات ژ. ژ. روسو در تعلیم و تربیت منشأ پیدایش مکتبی از نویسندگان کتاب‌های درسی و قرائتی برای اطفال و نوجوانان گردید. داستان‌ها جنبۀ خشک «پندآمیزی» و «اخلاقی» و آموزندگی گرفت، و از نویسندگان معروف این مکتب می‌توان ت. دی را نام برد. در قرن ۱۹ م کتاب‌های مصور رونقی بسزا یافت. پیشرفت روان‌شناسی و استفاده از آن در تعلیم و تربیت و عوامل مهم دیگر باعث توجه فراوان به ادبیات اطفال و نوجوانان شد، و دورۀ مطالعه در تعیین ادبیات مناسب و آموزنده و لذت‌بخش برای کودکان آغاز شد که هنوز ادامه دارد. از دیگر نویسندگان نامدار ادبیات اطفال و نوجوانان در اروپا و آمریکا و از کسانی که آثارشان منبع استخراج چنین آثاری بوده می‌توان این‌ها را نام برد، میگل‌دِ‌سروانتس، لافونتن، د. دفو، ج. سویفت، ی. گریم، و. گریم، و. اروینگ، ه. ک.اندرسن، ا. لیر، آ. ن. آفاناسیف، ل. م. آلکت، ل. کرل، ر. ل. ستیونسن، ک. کولودی، ژ. ورن، ا. ه. مالو، م. تواین، ر. کیپلینگ، و س. لاگرلوف.از آثار شرقی که داستان‌هایی برای اطفال و نوجوانان از آن‌ها استخراج شده می‌توان کلیله و دمنه، هزار و یک شب، طوطی‌نامه، چهل طوطی، عاق والدین، موش و گربه، و داستان‌های پهلوانی (خاصه شاهنامه) را نام برد. که بعضی داستان‌های آن‌ها وارد ادبیات مغرب زمین نیز شده است (از قبیل داستان‌های علی بابا و چهل دزد، سندباد بحری، علاءالدین، سهراب و رستم، و بسیاری داستان‌هایی که تحت عنوان فابل‌های ازوپ یا فابل‌های لافونتن در کتب قرائتی اروپا و آمریکا ذکر می‌شود). در ایران چند سالی بیش نیست که موضوع تهیۀ متن ادبی مناسب برای اطفال و نوجوانان مورد توجه واقع شده، و کتاب‌هایی مخصوص این دسته چاپ و نشر می‌شود که بیشتر ترجمۀ آثار معروف خارجی است، و بعضی نیز مقتبس از داستان‌های ملی و فارسی می‌باشد. در «نمایشگاه کتاب‌های کودکانه» در آنکارا که در ۱۲ آبان ماه ۱۳۳۷ هـ.ش (۳ نوامبر ۱۹۵۸) افتتاح شد، ۱۱۴ کتاب و مجلۀ مخصوص اطفال و راجع به آنان در گوشۀ مخصوص به ایران به معرض تماشا گذاشته شد، که خوبی چاپ و تصاویر و کاغذ آن‌ها مورد تمجید قرار گرفت.»

 

این مدخل از اهمیت تاریخی ویژه‌ای برخوردار است و جا دارد کلمه کلمه آن مورد نقد و تحلیل قرار گیرد. گرچه در سال ۱۳۴۵ که این دانشنامه منتشر شده، چهار کتاب و چندین مقاله درباره ادبیات کودک منتشر شده بود و در برخی آن‌ها می‌توان تعاریفی دربارۀ ادبیات کودک یافت با این حال این اولین مدخل‌نویسی و تلاش برای ارائۀ تعریفی جامع و مانع درباره ادبیات کودک، در حجمی مختصر و با نگاهی علمی و دانشنامه‌ای است.

عجیب آن‌که به این مدخل با وجود اهمیت شگرف آن در منابع بعدی ادبیات کودک اشاره نشده است. مثلاً در کتب نظری، مرجع و درسی ادبیات کودک که در سال‌های پیش از انقلاب و پس از آن منتشر شده و یا در مجموعۀ ده جلدی تاریخ ادبیات کودک که در دهۀ هشتاد و نود شمسی انتشار یافته است، اشاره‌ای به این مقاله ارزشمند نمی‌بینیم و احتمال دارد نویسندگان کتاب‌های مذکور از وجود آن بی‌خبر بوده‌اند.

در زمان انتشار دایره‌المعارف مصاحب چه در نشریات ادبی همچون سخن، یغما، راهنمای کتاب، نگین و … چه در نشریات تربیتی همچون آموزش‌وپرورش و سپیده فردا به‌طور جدی و مستمر نوشته‌هایی دربارۀ ادبیات کودک درج می‌شد و عجیب است که این مدخل هیچ نقد و بازتاب مطبوعاتی نداشته است. همین‌طور عجیب است که نویسندگان مدخل ادبیات کودک در دانشنامه‌های بعدی هیچ اشاره‌ای به این پیشینه و آغازگری نداشته‌اند.

کم‌اعتنایی اصحاب ادبیات کودک و نوجوان اعم از پدیدآورندگان و پژوهشگران به این مدخل شاید نشان‌گر این بوده که در آن سال‌ها هنوز ادبیات کودک و نوجوان ایران پختگی و قوام لازم را برای تبدیل به یک نهاد حرفه‌ای و اجتماعی که جنبۀ دانشگاهی و دانشنامه‌ای هم یکی از وجوه آن است، نیافته بود و سبب شده نهادهایی مثل ناشران، مجلات، شورای کتاب کودک و کانون پرورش فکری و منتقدان و مدرسان و پژوهندگان ادبیات کودک یا به دلیل فقدان نگاه جامع از آن بی‌خبر مانده و یا به هر دلیل این تلاش ارزشمند و پیشرو را نادیده گرفته‌ ‌باشند.

با توجه به آنچه گفته شد به گمانم بی‌راه نباشد اگر ادعا شود این نوشته، اولین معرفی و نوشته دربارۀ این مقاله و مدخل باشد.

 

گرچه مداخل این دانشنامه نام نویسنده ندارند، از اطلاعات مندرج در ابتدای کتاب حدس می‌زنیم نویسندۀ ‌ این مدخل مرحوم ایرج افشار باشد. البته این احتمال هم که این مدخل نوشته یکی دیگر از همکاران دایره‌المعارف که نسبت یا علاقه‌ای به این موضوع داشته‌اند همچون عبدالحسین زرین‌کوب، شمس‌الملوک مصاحب، بدرالملوک بامداد، احسان‌الله یارشاطر، محمد پروین گنابادی، محمدجعفر محجوب، یا دیگران هم باشد منتفی نیست.

اطلاعات مندرج در این مقاله نشان می‌دهد نویسنده احتمالاً آن را در سال ۱۳۳۸ یا ۱۳۳۹ نوشته و ارائه داده است و در آن به تشکیل شورای کتاب کودک، مرکز خواندنی‌های نوسوادان و کانون پرورش فکری کودکان در اوایل دهۀ چهل شمسی اشاره نشده است.

همان‌طور که حدس می‌زدیم در این مدخل از عبارت «ادبیات کودک» استفاده نشده و همان‌گونه که در آن زمان مرسوم بوده از عبارت جمع یعنی «اطفال و نوجوانان» به جای عبارت مصطلح امروزین «کودک و نوجوان» استفاده شده است. حجم عمدۀ مطالب این مقاله به شرح تاریخ ادبیات کودک از گذشته تا امروز می‌پردازد. در دایره‌المعارف فارسی، منابع مداخل ذکر نشده است اما می‌توان حدس زد که این مدخل ترکیبی از ترجمه یک منبع از کشور انگلستان با دانش نویسنده (احتمالاً ایرج افشار) از ادبیات فارسی و اطلاعات او از دنیای کتاب در ایران باشد. نویسندۀ این مدخل از دایره‌المعارف فارسی ابتدا تعریفی ساده و عملیاتی از موضوع بحث خود ارائه می‌کند. تعریفی که روشن و رساست. سپس تاریخ ادبیات کودک جهان به چهار دوره تقسیم شده و دوران باستان، دوران مسیحی و قرون وسطی و دورۀ جدید به شکل گذرا مرور شده‌اند. دربارۀ کتاب‌های فارسی نیز اطلاعات کوتاهی از گذشته تا امروز نقل شده و با ارائۀ آماری از اولین حضور بین‌المللی کتاب کودک ایران در یک نمایشگاه خارجی بحث را به پایان می‌برد. در نوشتۀ او نامی از نویسندگان مهم ادبیات کودک در ایران، ناشران، مجلات، تصویرگران و … به میان نیامده است.

اسامی نویسندگان جهانی مذکور در این مدخل بسیاری برای مخاطب حرفه‌ای ایرانی مشهور و آشنا هستند. افرادی چون شارل پرو، جان نیوبری، ژان ژاک روسو، سروانتس، لافونتن، دانیل دفو، جاناتان سویفت، یاکوب و ویلهلم گریم،‌ هانس کریستین اندرسن، کارل کلودی، ژول ورن، مارک تواین، لویس کارول، رابرت لویی استیونسن، هکتور مالو و لوییزا می الکات.

با این حال اسامی ناآشنا نیز کم نیستند و برای کسب اطلاعات دربارۀ آن‌ها که حتی نام کامل و شکل امروزین نگارش اسم‌شان به فارسی را نمی‌دانیم باید به جست‌وجو پرداخت. مثلاً ویلیام کاکستون ظاهراً نخستین ناشر انگلستان است و همزمان به ترجمه از زبان فرانسه و امور فنی چاپ نیز می‌پرداخته است. توماس دی هم فیلسوف، روان‌شناس، سیاستمدار و آهنگسازی بوده که کتاب کودک مهمی به نام «سرگذشت جک کوچولو» را نوشته است. واشینگتن اروینگ نویسنده‌ای آمریکایی است که آثار مهمی دارد و از آن میان «افسانه چالۀ خواب‌آلود» برای کودکان توسط والت دیزنی مورد اقتباس قرار گرفته است. ادوارد لیر هم تصویرگری انگلیسی است که هیچانه‌های او برای کودکان و خردسالان جایگاهی ویژه در شعر برایش به ارمغان آورده است. الکساندر نیکولایویچ آفاناسیف محقق فولکلور و نویسنده روسی است. جوزف رادیرد کیپلینگ هم داستان‌نویس و خبرنگاری بریتانیایی است که عنوان جوان‌ترین برندۀ جایزۀ نوبل ادبیات را از آن خود کرده است و کتبی برای کودکان از ‌جمله کتاب‌های جنگل دارد. سلما لاگرلوف هم نویسنده‌ای سوئدی و نخستین زن برنده جایزۀ نوبل در ادبیات است و  چند کتاب‌ داستان و غیرداستان برای کودکان نوشته است. فهرست این اسامی نشان‌دهندۀ سهم چشمگیر نویسندگان انگلیسی است و این گمان را که تنها منبع نویسنده مدخل، دانشنامه‌ای از کشور انگلستان بوده تقویت می‌کند. همچنین استفاده همزمان از ویرگول و حرف عطف شیوه‌ای مرسوم در کتاب‌های انگلستان برخلاف متون آمریکایی است و به آن اصطلاحا آکسفورد کاما می‌گویند. نکتۀ دیگر آن‌که آن منبع حتماً قدیمی بوده چراکه کمتر به نویسنده و کتابی بعد از سال ۱۹۱۰ اشاره دارد. عمده این نویسندگان قرن بیستم را ندیده‌اند. یکی دو نفر مثل ژول‌ورن و مارک تواین در اولین سال‌های قرن بیستم درمی‌گذرند و کیپلینگ و لاگرلوف هم هر دو در همان دهه اول قرن برندۀ جایزۀ نوبل می‌شوند، اما هیچ‌کدام به‌طور جدی ادبیات کودک ادبیات کودک را دنبال نمی‌کنند. پس باید گفت متنی که برای نگارش مدخل مورد استفاده قرار گرفته احتمالاً مربوط به حدود چهل یا پنجاه سال قبل از انتشار دایره‌المعارف مصاحب بوده است. کاش پژوهشگرانی که کتب مرجع قدیمی ادبیات کودک در انگلستان را می‌شناسند، آن منبع را شناسایی و معرفی کنند.

اطلاعات نویسنده این مدخل دربارۀ ادبیات کودک ایران ظاهرا اندک است و اشاره‌ای به نویسندگان و کتاب‌های کودک دورۀ قاجار و همچنین سال‌های ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۰ شمسی ندارد. آنچه که او دربارۀ موفقیت کتب کودک ایران در اولین حضور بین‌المللی خود در نمایشگاه آنکارا نقل می‌کند هم خبری ناقص است که با سایر اطلاعات و اخبار مرتبط قبل و بعد از آن تکمیل و تحکیم نشده است.

 

به هر حال حضور ادبیات کودک در اولین دانشنامۀ مدرن به زبان فارسی موضوعی مهم و ارزشمند است که جا دارد بیشتر مورد توجه و بررسی قرار گیرد. اگر عمری باشد در نوشته دیگری به جایگاه ادبیات کودک در دانشنامه‌ها و فرهنگ‌های بعدی زبان فارسی خواهم پرداخت.