انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

آیینی‌سازی ولنتاین؛ غلبه اقتصاد بر فرهنگ

تصویر: پلی در رودخانه ماین- فرانکفورت

آیین(Ritual)ها معمولاً با عواطف و هیجانات مردم عادی کوچه و بازار اجرا و تعمیم می یابد. یعنی آیین-ها هم ریشه در فرهنگ نخبگانی دارند و هم در قلمرو فرهنگ روزمره قرار می گیرند. اما سوال اینجاست که آیین ها چگونه می توانند به صورت زمینه ای برای بروز فرهنگ عامه پسند (Popular Culture) عمل کنند؟

نگاهی به نوشته های پیشین نشان می دهد که اصطلاح آیین در قرن نوزدهم به مثابه «یک مقوله جهانی از تجربه های انسانی» پدید آمد ( بل، ۱۹۹۲: ۱۴) و از این اصطلاح برای «تبیین» دین استفاده شد. سپس ساختارگرایان دریافتند که از آن می توانند برای تحلیل «جامعه» و سرشت «پدیده های اجتماعی» نیز بهره گیرند. چرا که از دیدگاه دورکیمی (۱۹۸۱) آیین ابزاری است که اجتماعات پیوسته «در آن واحد عقاید و آرمان های جمعی را خلق، تجربه و تأیید می کنند».

همین طور در خصوص آیین این نکته مورد توافق اندیشمندان است که آیین موضوعی انحصاراً دینی نیست، چنانکه مری داگلاس (۱۹۶۸: ۴۷۸) می گوید: «بخشی از رفتارهای آیینی ما ریشه در دین دارد». با این حال آیین ها علی رغم تفاوت ویژگی ها، کارکردهای مشترکی هم دارند. میرچا الیاده (۱۹۶۳) معتقد است که آیین ها در هر جامعه «زمان مقدس» را خلق می کنند اما در هر زمانی برگزار نمی شود، لذا به سبب اهمیتی که در جامعه برای آیین قائل اند، زمان برگزاری آن هم از دیگر اوقات، ممتاز می شود (گیویان، ۱۳۸۵: ۱۸۲).

اما منظور از آیینی کردن، اتخاذ راهبردهای ویژه ای برای متمایز کردن و اولویت دادن امر آیینی برای فعالیت ها و ایجاد و ترویج تمایز بین امور عادی و امور برجسته است. بطوری که کریستین بل (۱۹۹۲) آیینی کردن جامعه را عبارت می داند از «تلاشی هماهنگ برای استفاده از قدرت و اعتبار نهفته در آیین برای برجسته ساختن و تصدیق و تجویز فعالیت هایی معین» (گیویان، ۱۳۸۵: ۱۸۶). اما گاهی آیینی کردن توسط گروه های خارج از قدرت رسمی به کار گرفته می شود تا منابع و منافع خود را ترویج و افزون کنند. اشکال خاصی از برگزاری آیین ها که حاکمیت با آنها توافق ندارد از این جمله به حساب می آیند. از این رو در جوامعی که در آن نهضت احیاگر دینی با رقابت پیروان سکولاریسم مواجه  است در مواجهه با برخی پدیده ها و مرزبندی  بین امر دینی و امر غیر دینی دچار نوعی تقابل و «رویارویی فرهنگی» می شود.

ولنتاین یکی از تازه ترین پدیده های فرهنگی چند ساله اخیر است که بیش از هر چیز تمامیت سنت و فرهنگ ایرانی – مذهبی را زیر سوال برده است. زیرا آشکارا یکی از تابوهای بزرگ سنتی یعنی تعامل آزاد دو جنس مخالف در بستری غیر از خانواده و ازدواج را به چالش کشانده و در فضای عمومی به آن عینیت و برجستگی بخشیده است. از این رو، دولت به مثابه وظیفه ای دینی و سیاسی، از طریق رسانه ها و ابزارهای فرهنگی که در اختیار دارد، تلاش می کند تا به مشروعیت زدایی از این آیین بپردازد و مانع توسعه و گسترش آن شود (نک: فاضلی، ۱۳۹۱).

روز ولنتاین، چهاردهم فوریه مقارن با بیست و پنجم بهمن ماه است. تقارن ولنتاین با روزهای بزرگداشت انقلاب اسلامی، که به عنوان روزهای رسمی توسط دولت و رسانه ها جشن گرفته می شود، زمینه سیاسی مناسبی فراهم کرده است تا جشن گرفتن این روز با موانع جدی مواجه نشود. اما تعارض این رسم با موازین شرعی و مبانی سنتی، بیش از آن است که دولت نسبت به آن بی تفاوت بماند.

ولنتاین یا روز عشق، از نشانه  ها یا نمادهایی است که پیوندهای رمانتیک در روابط بین دو جنس را آشکار می سازد، نشانه هایی که از طریق آن عشاق، دوستان و دوستداران پیوند عاطقی و احساساتی خود را عینیت می بخشند. این روز که به گونه ای تلویحی و ناآشکار دربردارنده رابطه دوستی آزاد یا پیوندهای دوستی بیرون از خانواده است، معمولاً دختران و پسران جوان به یکدیگر تبریک می گویند نه همسران یا مردان و زنان متأهل. این سخن به معنای آن است که ولنتاین یا روز عشق به نحو تلویحی و کنایی رابطه آزاد میان دو جنس را می پذیرد و به آن رسمیت می بخشد. از این رو جامعه ای که گفتمان رسمی سیاسی آن، بنا بر دلایل مذهبی و ایدئولوژیک مایل نیست هیچ گونه رابطه آزاد میان دو جنس جز در چارچوب خانواده شکل گیرد طبیعی است که نشانه ای به نام ولنتاین را برنتابد (همو، ۱۳۹۱: ۳۸۱).

اما جان کلام اینجاست که جدای از ممانعت های دینی، فرهنگی، انتظامی و حکومتی که هر ساله در خصوص برگزاری این آیین وارداتی اعمال می شود، ابعاد مختلف و کارکردهای اقتصادی این آیین در چند ساله اخیر نادیده گرفته  شده است؛ به این معنی که در روز ولنتاین چون فضای اجتماعی   آمادگی دارد؛ هدیه دادن و هدیه گرفتن گسترش می یابد، در نتیجه هدیه مادی نمادی برای برگزاری و عینیت بخشی این روز می شود. در حقیقت خرید و فروش کالاهای هدیه ای، شامل انواع کارت های تبریک، عروسک ها، لباس و دیگر کالاهای نمادین یا مصرفی به عنوان هدیه، موجب شکل گیری نوعی مبادله اقتصادی در جامعه شده است که برای دست اندرکاران آن سودهای مناسبی را به همراه آورده و گردش مالی میلیاردی را سبب شده است. از این رو، این رویداد همانند نوروز و دیگر آیین ها به گونه ای موجب رونق یافتن معادلات و مبادلات اقتصادی شده است.

اینجاست که غلبه اقتصاد بر فرهنگ را می بینیم. چرا که استراتژی آیینی کردن لاجرم به تقویت کارگزاران اقتصادی می انجامد. و در تداوم سالانه این موضوع، وقتی بحث تولیدکنندگان وطنی و واردکنندگان هدایای ولنتاین درمیان باشد، به تقویت جایگاه این تاجران و کاسبان می انجامد. در حقیقت آنها افراد آیینی شده را نمایندگی می کنند تا در تداوم این آیین و منافع حاصل از آن سهم و سود مالی خود را ببرند.

از این رو وقتی در دنیایی که مبادله پول و ارزش های اقتصادی بر ارزش های فرهنگی و دینی برتری می-یابد، برخی خصایص بنیادین آیین ها، به ویژه راهبرد «آیینی سازی» (Ritualization)  به صورت زمینه و عاملی مساعد برای به کاربردن ابزارها و شیوه های منفعت طلبی اقتصادی عمل  می کند. و اینجاست که هویت های شکل گرفته در خلال و تحت تأثیر آیین ولنتاین در طول زمان در جامعه ریشه دوانده و عمیق تر می شود.

منابع:
–    فاضلی، نعمت الله (۱۳۹۴). فرهنگ و شهر، تهران: انتشارات تیسا
–    گیویان، عبدالله (۱۳۸۵). «آیین، آیینی سازی و فرهنگ عامه پسند دینی»، فصلنامه مطالعات فرهنگی و ارتباطات، سال دوم، شماره ۵، صص ۲۱۱-۱۷۹
–    Bell, C. (1992), Ritual Theory, Ritual Practice. New York, Oxford: Oxford University P RESS.
–    Douglas, M., (1968), ‘The Component of Ritual’. In New Black friars, June, pp. 475-482