انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

آموزش ستمدیدگان اثر پائولو فریره

فریره، پائولو، آموزش ستم دیدگان۱۳۵۸،احمد بیرشک و سیف‌الله داد، چاپ اول، انتشارات خوارزمی

کتاب آموزش ستمدیدگان، نوشته‌ی پائولو فریره شامل ۲۷۱ صفحه متشکل از پیش گفتار، دیباچه،مصاحبه و گفت‌وگو با نویسنده راجع به اهمیت هوشیاری و انقلاب ، یادداشت و مهم‌ترین بخش یعنی چهار فصل اصلی است.

فریره دلیل تأکید زیادش بر مسئله‌ی آموزش را ازآن‌جهت می‌داند که ” جامعه از فرد تشکیل‌شده و آموزش‌وپرورش فرد را و درنتیجه جامعه را می‌سازد.” به همین دلیل قسمت مهمی از این کتاب ( و همچنین بخش زیادی از کارهای دیگر فریره) به این موضوع اختصاص دارد و از طرف دیگر به اعتقاد خود نویسنده حقیقتی که این کتاب با آن سروکار دارد، نشان دادن اهمیت مسئله‌ی ” عمل” است؛ فریره می‌گوید:” درست همان‌طور که ستمگر برای ستمگری به نظریه‌ی عمل نیاز دارد، ستم‌کش نیز برای آزادی نیازمند نظریه‌ی عمل است.”

از دیگر مشخصات این کتاب عینی بودن آن است و باید در نظر داشت که این نوشته “تنها حاصل تفکر و مطالعه نیست بلکه اوضاع عینی را نمایان می‌سازد.”

فصل اول:

فریره در فصل اول این کتاب بیشتر سعی کرده است مفاهیم موردنظرش را معرفی کند و سپس به تشریح آنان بپردازد. از اولین مفاهیم مطرح‌شده “مردمی سازی” و “مردم‌گریزی” است. طبق نظر فریره برای رسیدن به آزادی، جامعه باید به سمت مردمی سازی برود و بااینکه مردم‌گریزی یک واقعیت تاریخی است اما لزوماً یک رسالت تاریخی نیست. نویسنده رسیدن به مردمی سازی را در حرکت ستمدیدگان و تلاش برای آزادسازی خود می‌بیند و دست‌یابی به آن را از طریق آموزش ستمدیدگان به ستمدیدگان می‌داند.
فریره این فرایند را از جنبه‌های مختلف موردبررسی قرار می‌دهد و به مخاطب خود می‌نمایاند که برای اینکه دو قطب ستمدیده و ستمگر از بین برود، به چه فعالیت‌هایی از طرف ستمدیدگان نیاز است، و همچنین در همین حین ستمگران چه کنش و واکنشی را برای کند کردن این فرایند انجام می‌دهند. درواقع فریره معتقد است ” در این مبارزه‌ی آزادی‌بخش، ستمدیدگان باید نمونه و الگوی خودشان باشند… و ستمدیدگان با آزاد کردن خود می‌توانند ستمگران را نیز آزاد کنند.”
و در انتهای این فصل نویسنده اشاره می‌کند که ” در همه‌ی مراحل آزاد شدن، ستمدیدگان باید خود را آدمیانی بدانند که در وظیفه‌ی وجودی و تاریخی خود برای کامل‌تر شدن، شرکت کرده‌اند”.
فصل دوم:
نویسنده در این فصل محتوا و روش آموزش را به‌نقد می‌کشد و از دو نوع سیستم آموزشی تحت عناوین ” آموزش بانکی” و ” آموزش مسئله طرح کن” صحبت می‌کند. فریره ویژگی‌های مختلفی را برای آموزش بانکی برمی‌شمارد؛ ازجمله :” معلم می‌آموزاند و دانش‌آموزش فرامی‌گیرد، معلم همه‌چیز را می‌داند و دانش‌آموزش هیچ‌چیز نمی‌داند،معلم حرف میزند و شاگرد با فروتنی گوش می‌دهد و…” فریره هدف چنین آموزشی را” در به حداقل رساندن یا نابود کردن قدرت خلاقیت دانش‌آموزان و برانگیختن ساده‌لوحی آنان به نفع ستمگران” می‌داند و درحالی‌که معتقد است آموزش باید به‌گونه‌ای باشد که اختلاف و فاصله‌ی بین دانش‌آموز و معلم را کم کند، آموزش “مسئله طرح کن” را به‌جای “آموزش بانکی” مطرح می‌کند و معتقد است “آموزش مسئله طرح کن متضمن پرده‌برداری دائمی از واقعیت است.”
فصل سوم:
این فصل از کتاب بیشتر بر روش و محتوای آموزشی متمرکز است. فریره بحث را با توضیحی مختصر بر گفت‌وشنود آغاز می‌کند و معتقد است کلمات در این رابطه نقش مهمی ایفا می‌کنند. در تعریف فریره از کلمه‌این‌گونه آمده است که کلمه شامل دو بخش اندیشه و عمل است و آن کلمه‌ای که توانایی دگرگون کردن جهان را ندارد، کلمه‌ای نا اصیل محسوب می‌شود.
بعد از نمایان ساختن اهمیت گفت‌وشنود در آموزش، فریره عشق، فروتنی، ایمان به آدمی،امید و تفکر نقادانه را به‌عنوان عوامل مؤثر بر آن معرفی می‌کند و معتقد است در صورت وجود این عوامل، ” رابطه‌ای افقی” بین گفتگوکنندگان به وجود می‌آید که نتیجه‌ی آن اعتماد متقابل بین افراد در این رابطه است.همچنین نویسنده بیان می‌کند که ” بی گفت‌وشنود ارتباط به وجود نمی‌آید و بی‌ارتباط هیچ تربیت راستینی نمی‌تواند وجود داشته باشد.”
در قسمت بعدی همین فصل فریره بر روی محتوا تأکید می‌کند و معتقد است ” برای یافتن محتوای برنامه‌ی آموزشی باید به‌سوی واقعیتی که میانجی مردم است و به‌سوی درکی که مربیان و مردم از آن واقعیت دارند، برویم.”به‌طورکلی می‌توان گفت رویکرد فریره نسبت روش و محتوای آموزشی بیشتر جنبه‌ی مردم شناسانه دارد و در هردوی این زمینه‌ها تلاشش بر روی دخیل کردن خود مردم در این برنامه‌ها است. به‌عنوان‌مثال فریره در بخشی از این فصل پیشنهاد می‌کند برای تولید محتوا بین گروه‌ها رفته و مسائل و راه‌حل‌ها را از خود آن‌ها بشنوند چراکه هرگروهی متفاوت از دیگری است.
نویسنده این فصل را با توضیح کوتاهی راجع به مصاحبه و مطالعه و بحث پیرامون مقالات و یادداشت‌ها، به‌عنوان منابع تربیتی مختلف، به پایان می‌رساند.
فصل چهارم:
در این بخش از کتاب فریره بیشتر مفاهیم مطرح‌شده در فصول گذشته را بسط می‌دهد و یا بر آن‌ها تأکید می‌کند. از موضوعات مهم موردبحث در این فصل، نقش رهبران و ستمدیدگان در انقلاب و برشمردن ویژگی‌های نظریه‌ی گفت‌وشنودی و عمل ضد گفت‌وشنودی، است. فریره به‌روشنی موضع خود را در رابطه با افرادی که باید انقلاب توسط آنان صورت بگیرد مشخص می‌کند؛ او معتقد است که نمی‌توان رهبران را از میان افرادی برگزید که هرچند در لحظه ستمگر نیستند اما با پیروزی انقلاب خودشان به‌جای ستمگران امروز می‌نشینند؛ اگر چنین اتفاقی بیفتد این انقلاب شکست‌خورده محسوب می‌شود. از طرفی فریره معتقد است که ” خصلت آموزشی و گفت‌وشنودی این انقلاب که آن را به انقلاب فرهنگی تبدیل می‌کند، باید در تمامی مراحل حضورداشته باشد”، چراکه این ویژگی مؤثرترین ابزار برای بازداری از تخریب یا به انحراف رفتن انقلاب است. نویسنده گفت‌وشنود را از ویژگی‌های یک انقلاب اصیل می‌داند و معتقد است که این همان چیزی است که یک انقلاب را از یک کودتای نظامی متفاوت می‌سازد.
در بخش بعدی همین فصل فریره بر روی ویژگی‌های نظریه‌ی گفت‌وشنودی و ضد آن متمرکز می‌شود و برای هر یک چهار ویژگی را نام می‌برد که در مقابل هم قرار می‌گیرند. اولین ویژگی عمل ضد گفت‌وشنودی “پیروزی” است. درواقع فریره معتقد است هدف کسی که عمل ضد گفت‌وشنودی انجام می‌دهد، در تمامی روابطش، پیروزی است؛ درحالی‌که در عمل گفت‌وشنودی این ویژگی به ” همکاری” تغییر می‌کند.ویژگی دوم در عمل ضد گفت‌وشنودی استفاده از اصل ” تفرقه انداختن و حکومت کردن” است درحالی‌که نظریه‌ی گفت‌وشنودی بر” یگانگی برای آزادی” تأکید می‌کند. ویژگی بعدی ” فریفتگری” در عمل ضد گفت‌وشنودی است که به این واقعیت اشاره دارد که نخبگان می‌کوشند تا نظر توده را با نظرات خود مطابقت دهند؛ اما در گروه مقابل باوجود ” سازمان‌ها” از بروز چنین سلطه گری ای جلوگیری می‌شود. آخرین ویژگی‌ای که فریره به‌عنوان تفاوت عمل گفت‌وشنودی و ضد آن مطرح می‌کند، به رویکرد این دو نظر به فرهنگ بازمی‌گردد که در نظر گفت‌وشنودی فرهنگ‌ها باهدف جلوگیری از تضادهای خصمانه، باهم ترکیب می‌شود، اما در عمل ضد گفت‌وشنودی گروه مستولی سعی می‌کند درزمینهٔ ی فرهنگی گروه دیگر نفوذ کند.