آگوستا کونچیلیا برگردان شیرین روشار
یادآوری کنیم که در ماه اوت ۱۹۷۵، نیروهای آفریقای جنوبی جنوب آنگولا را، که همچنان جزو پرتغال بود، به اشغال درمی آورد. در دسامبر همان سال، آنگولا اعلام استقلال می کند؛ نیروهای آفریقای جنوبی عقب نشینی کرده اما از شورشیان «اتحاد ملی برای استقلال کامل آنگولا» هواداری می کنند. سربازان کوبائی برای اینکه «جنبش مردمی آزادی آنگولا» بتواند قدرت خود را حفظ کند، به یاری آنها می شنابند. و کشور زئیر نیز به نوبه خود از «جبهه آزادی ملی آنگولا» حمایت می کند. جنگ داخلی به اوج خود می رسد…
نوشتههای مرتبط
پی یرو گلایجزز (Piero Gleijeses)، استاد ایتالیایی-آمریکائی دانشگاه، در بررسی جدید (۱) خود، که به گفته نوآم شامسکی «استادانه و بی نظیر» است، به افشای مسئولیت آمریکا در ادامه درگیری در آفریقای جنوبی پس از اسقلال آنگولا (در ۱۱ نوامبر ۱۹۷۵) همت می گمارد. نقطه ضعف های موجود در سازمان اطلاعات مرکزی (CIA) که از دوگانگی داخلی دستگاه اداری آمریکا ناشی می شوند، گاه سبب می شوند که وزارت امور خارجه، در مقابل، به عنوان یک عامل میانه رو قلمداد گردد. گلایجزز که پیش از این نیز کتابی مملو از افشاگری درباره تاریخ حضور کوبا در آفریقا (۲) نوشته است، همچنین به اختلاف های تاکتیکی میان هم پیمانان می پردازد. کوبا که سیاستی مداخله جویانه تر دارد، خطر اقدامات تلافی جویانه آمریکا را به جان می خرد، در حالیکه شوروی میان میل شدید به ایجاد آرامش با آمریکا و تعهداتش در جبهه آفریقا در کشمکش است.
یادآوری کنیم که در ماه اوت ۱۹۷۵، نیروهای آفریقای جنوبی جنوب آنگولا را، که همچنان جزو پرتغال بود، به اشغال درمی آورد. در دسامبر همان سال، آنگولا اعلام استقلال می کند؛ نیروهای آفریقای جنوبی عقب نشینی کرده اما از شورشیان «اتحاد ملی برای استقلال کامل آنگولا» (Unita) هواداری می کنند. سربازان کوبائی برای اینکه «جنبش مردمی آزادی آنگولا» (MPLA) بتواند قدرت خود را حفظ کند، به یاری آنها می شنابند. و کشور زئیر نیز به نوبه خود از «جبهه آزادی ملی آنگولا» (FLNA) حمایت می کند. جنگ داخلی به اوج خود می رسد.
دولت جرالد فورد، رئیس جمهور وقت آمریکا، و هنری کیسینجر، مشاور وی، از سال ۱۹۷۴ تمام هم خود را بر منزوی کردن MPLA می گذارند. پس از انتخاب جیمی کارتر در نوامبر ۱۹۷۶، کنگره آمریکا ماده اصلاحیه ای به تصویب می رساند که بر اساس آن هر گونه کمک به شورشیان آنگولا ممنوع اعلام می شود. با اینحال کارتر زیر نفوذ برژینسکی، مشاور خود، به همان اندازه جرالد فورد نسبت به حضور کوبا حساسیت نشان می دهد و از به رسمیت شناختن دولت آنگولا سر باز می زند.
با روی کارآمدن رونالد ریگان (۱۹۸۹-۱۹۸۱)، که حمایت بی قید و شرط از (Unita) را به یک داو سیاست داخلی بدل می سازد، آفریقای جنوبی دست خود را باز می بیند. آنها تنها به یک حمایت تدارکاتی اکتفا نمی کنند، بلکه پرتوریا در سال ۱۹۸۷ به یک سری عملیات نظامی گسترده دست می زند که ارگان رسمی «فشرده تاریخ» (Concise History) ارتش آفریقای جنوبی در آن زمان، از آن به عنوان «بزرگ ترین عملیات نیروهای زمینی و هوائی آفریقای جنوبی از پس از جنگ جهانی دوم» یاد می کند.
نبرد «کوئیتو کوآناواله» (Cuito Cuanavale) در جنوب شرقی آنگولا (ژانویه ۱۹۸۸)، نقطه اوج سیزده سال تهاجم آفریقای جنوبی علیه ثروتمندترین مستعمره سابق پرتغال است. پرتوریا که واقف است با سرنوشت خود بازی می کند، حمله را انتخاب می کند. و فیدل کاسترو نیز این چالش را می پذیرد. با توافق با رهبران آنگولا، تصمیم می گیرد نیروهای اضافی اعزام کند و میخائیل گورباچف، رهبر وقت شوروی، را به ارسال سلاح های پیچیده تر متقاعد می کند. در اوت ۱۹۸۸، آفریقای جنوبی عقب نشینی می کند و طرح سازمان ملل مبنی بر استقلال نامیبی را می پذیرد. کوبا می تواند نیروهای خود را بازخواند. نلسون ماندلا شکست آفریقای جنوبی را به عنوان «چرخشی در آزادسازی قاره آفریقا از شر تبعیض نژادی» تلقی می کند. نام سربازان کوبائی که در آنگولا کشته شده اند، امروز به همراه اسامی تمامی قهرمانان تاریخ آفریقای جنوبی بر دیوار یادبود «Freedom Park» (پارک آزادی) در شهر پرتوریا، نقش بسته است.
تاریخ استعمار قاره آفریقا مملو از جنگ هائی دیگر نیز هست، آنهائی که به این عنوان خوانده نمی شدند و فقط در جستجوی منفعت به راه انداخته می شدند. در سال ۱۹۰۳، یک کمپین بین المللی به ابتکار روزنامه نگار انگلیسی، ادموند مورل، شرایط کار در کارخانه های کائوچوسازی حکومت مستقل کنگو را، که بعدها کنگوی بلژیک می شود، جناینکارانه قلمداد می کند. پی یر ساورنیان دو برازا (Pierre Savorgnan de Brazza) که در سالهای ۱۸۸۶ و ۱۸۸۷ کمیسر کل کنگوی فرانسه بود، برای بررسی اوضاع به آنجا فرستاده می شود. گزارش برازا که در سال ۱۹۰۷ نوشته است، دستگاه اداری را زیر سلطه منافع شخصی و سرپوش گذاری بر زیاده روی های «غیرقابل تحمل و گسترده» به بی کفایتی محکوم می کند. زنده شدن این متن فراموش شده را مدیون تاریخ نویس کاترین کوکری-ویدروویچ هستیم، متنی که در آن زمان زیاده از اندازه رسواکننده تلقی شده بود که بتواند منتشر شود.
پی نوشت ها :
۱- Piero Gleijeses, Vision of Freedom, Pretoria, and the Struggle for Southern Africa, 1976-1991, The University of North Carolina Press, Chapel Hill, décembre 2013, 655 pages, 31 euros.
۲- Piero Gleijeses, Conflicting Missions : Havana, Washington and Africa, 1959-1976, The University of North Carolina Press, 2002.
۳- Le Rapport Brazza. Mission d’enquête du Congo : rapport et documents (1905-1907), preface de Catherine Coquery-Vidrovitch, Le Passager clandestine, Neuvy-en-Champagne, 2014, 305 pages, 19 euros.