انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

نابودی ارازل و اوباش: «زباله سفید»، اثر جان کینگ (لوموند دیپلماتیک: اکتبر ۲۰۱۴)

اوبر ارتوس برگردان شیرین روشار

بالآخره ترجمه فرانسوی این رمان گیرا که در سال ۲۰۰۲ در انگلستان منتشر شد(۱) در دسترس قرار گرفت که اتفاقاً همصدائی بسیار با اخبار روز دارد، به خصوص با بحث مربوط به «قتل از روی ترحم». جوناتان جفریز مشاور در امور بیمارستانی در لندن است. در سمت مسئول منابع و مخارج، وی مأموریت دارد تا آنجا که ممکن است از مخارج بکاهد، چون «به عنوان یک کارگر متخصص که از اقتصاد و پزشکی سررشته دارد، او بهداشت ملت را از قله ای بالاتر از پزشکان مشاهده می کند. به دور از روند یکنواخت روزانه، او قادر به دریافت داوهای گسترده تری است». جفریز نفرت و انزجار عجیبی نسبت به (White Trash) دارد، («ارازل و اوباش سفید» اصطلاحی که به آمریکائی های سفیدپوست فقیر اطلاق می شود)؛ از دید او، زباله هائی رقت انگیزتر از فقیرهای «رنگین پوست»، انگل های جامعه که نمایندگان آنها کارگران کمکی و کارگران عضو سندیکا، پیران، معلولین رو به مرگ، یا حتی هر بیمار سرطانی یا مبتلا به ایدز هستند؛ خلاصه، کارمندانی که متأسفانه «به سختی می توان متقاعدشان کرد» نسبت به مشروعیت سیاست های لیبرال، و «سیاهپوستان سفید که آفت هر ملت متمدن هستند» و به هر شکلی که بشود سیستم را بلوکه می کنند. جفریز این آدمها را «یک جمله تحقیر می کند». در مقابل او، «روبی» پرستار است، دختری از طبقه کارگر که در محله ای از لندن زندگی می کند که هنوز جنبه های مردمی و مستضعف خود را از دست نداده است. برای او، بیمارستان مکانی است زنده، جهان اصغری است از جامعه که هر کس چیزی برای تقسیم کردن و گفتن دارد. برای جفریز، مکانی است برای آخر زندگی، و به طور کلی تر، مکانی مطلوب برای به اجرا درآوردن آنچه که به نظر او یک پاکسازی اجتماعی ضروری می نماید. این درغلطیدن در پرتگاههای تاریک روان انسان، محصول خالص «cool Britannia» که آقای تونی بلر زمانی که مفهموم «راه سوم» را در ۱۹۹۷ پیشنهاد می کرد، به آن می بالید، او را به جائی می کشاند که دست آخرخواستار جامعه ای است عاری از مبارزات طبقاتی، شاید هم بدون هیچگونه طبقه ای مگر طبقه خودش که برایشان همه چیز قابل فروش است و منفعت در همه چیز ممکن است…

با اختصاص دادن تناوبی فصل هائی به روبی و جفریز، کتاب مناظره ای جامعه شناختی – روانشناختی میان نمایندگان محافل مخالف در پس زمینه ای از فروپاشی خدمات دولتی و اجتماعی به نمایش می گذارد. هر یک به زبان خود حرف می زند – جان کینگ در زمینه گویش های طبقاتی استاد است… در اینجاست که کتاب به قالب ادبی وسیع تری دست می یابد، هم یک رمان سیاه که به نمایش چیزهای وحشتناک می پردازد، و هم هجونامه ای بی نهایت واقع گرا و داستان تخیلی موشکافانه اجتماعی- سیاسی. درباره نویسنده که در سال ۱۹۶۰ به دنیا آمده و محصول خالص طبقه کارگر انگلیسی است می گویند که پس از خواندن کتاب های جرج اورول شروع به نوشتن کرده است. و همچنین می گویند که اورول را به لطف مصاحبه ای که جو استرومر، خواننده گروه کلاش، در آن از وی یاد می کرد، کشف کرده است… نوشته های کینگ را که گروه «Football Factory» (Atelier Alpha bleue, ۱۹۹۸) و فیلم سینمائی آن ساخته نیک لاو معروف کرد، نمی توان فقط به گروه های پانک – هولیگان محدود کرد هر چند که اغلب به نوعی گروه های درحاشیه می پردازد (۲). او بیش از اینها وارث آلن سیلیتو (۳) و بزرگترین نویسنده کنونی فرهنگ مردمی دوره پس از تاچر است.

پی نوشت ها :

۱-John King, White Trash ; traduit de l’anglais (Royaume Uni) par Clémence Sebag, Au diable Vauvert, Vauvert, 2014, 384 pages, 22 euros.

۲-

John King, La Meute et Human Punk, éditons de l’Olivier, 2003 ; Aux couleurs de l’Angleterre, éditions de l’Olivier, 2006 ; Skinheads, éditions Au Diable Vauvert, 2012.

 

پرونده ی «لوموند دیپلماتیک» در انسان شناسی و فرهنگ
http://anthropology.ir/node/15007