آبادی ، فصلنامه ی تخصصی شهرسازی و معماری ، سال نوزدهم ، شماره ی ۶۴ ، پاییز ۱۳۸۸ ؛ ویژه ی بازار وفضاهای تجاری
فصلنامه مذکور به سردبیری محمدعلی طبرسا و مدیرمسئولی معاونت شهرسازی و معماری به انتشار می رسد و این شماره ی خود را به بازار و فضاهای تجاری اختصاص داده است .
نوشتههای مرتبط
فهرست مطالب :
– تعاریف و مفاهیم بازارهای شهری ایران / احمد سعیدنیا
– نظام دادو ستد در بازار و نسبت آن با معماری و شهرسازی ایرانی / سید محمد بهشتی
– نقش و کارکرد اجتماعی بازارهای سنتی شهرهای ایران / مصطفی بهزادفر ، سید مجید نادری ، حمیده فروزان گهر
– بازار قدیم دزفول و استراتژی های پایدار معماری بومی ؛ بررسی راهکارهای اقلیمی ، مصالح و روشهای اجرا / امید رهایی ، مریم نیک بخت ، علی رهایی
– بررسی نقش فضایی بازار در ساختار شهرهای ایرانی (با بهره گیری از روش چیدمان فضا ) نمونه های موردی : تهران ، تبریز ، کرمان ، اصفهان / مصطفی عباس زادگان ، عباس آذری
– ضرورت پرداختن به مقوله ی فرهنگ در آسیب شناسی بازارهای تاریخی ، نمونه ی موردی ؛ بازار میدان گرگان / غلام رضا اکرمی ، علی رضا قاضی مقدم
– هماوایی نور و گذرزمان در بازار قم / زهرا عباسی
– تحولات کالبدی – کارکردی بازار قلعه محمود کرمان / محسن قاسمی ، ملیحه نوروزی
– ویژگی ها و پراکندگی بازارهای موقت شهری و روستایی در ایران / وحید ریاحی
– دیدگاه برخی صاحب نظران درباره ی تحولات بازار در حوزه ی شهرسازی و معماری / هیئت تحریریه آبادی
– سیر تحول شکل گیری فضاهای تجاری در غرب و شرق از نگاه تاریخ معماری / اکبر عبداله زاده طرف
– نگاهی بر بازارهای سنتی و موقت در کشورهای اسلامی خاورمیانه ، نمونه ی موردی : قلمرو جغرافیای ترکیه /بتول مجیدی
– طراحی ، توسعه و مدیریت فضاهای زیرزمینی در کانادا / بهزاد اسکندر افشار ، مژگان محمودی راد
– پژوهشی در فعالیتهای گردشگری و اولویت های خرید / روزالین پیچ و ماری لیترل / مونا مجدی
– بازتولید کالبدی و محتوایی هویت اسلامی در هنر و معماری معاصر / عبدالحمید نقره کار ، محمدعلی طبرسا
– شهرنشینی ، رشد پایدار و فقرزدایی در آسیا / مالکم جک / ابوالفضل مشکینی ، روحی میر کمالی و اکرم توکلی
– معرفی پروژه
– الگو واره ذهنی ؛ محصول تعامل روند طراحی موسیقی و معماری / سید باقر حسینی ، ملوسک بیرجندی
– تغییرات عملکردی و کالبدی حیاط در معماری مسکونی معاصر شهر تهران / محمود رضایی ، سعید نوروزیان ملکی
– تجزیه و تحلیل اندیشه ها و مبانی نظری آثار چارلز کورآو راج روال در عرصه ی معماری هند / هاشم هاشم نژاد ، شیرین آقایان
– در جهان معماری / مریم سیدان حسینی و مهناز میرعمادی
– گزارش
– معرفی کتاب / اعظم ادهمی خامنه
مقاله ی ۱ : تعاریف و مفاهیم بازارهای شهری ایران
نکته ی قابل ذکر مقاله این است که مطابق عنوانش به تعاریف بازارهای شهری اشاره نکرده است البته شاید دلیل این امر ارائه ی اختصاری مقاله در این فصلنامه باشد .
در این مقاله ابتدا بازار را فضایی برای خرید و فروش و تولید و عرضه ی کالاها در نظر گرفته است که با یک مسیر ارتباطی پیوستگی پیدا کرده و در پیوند با شهر است .
علاوه بر بازار ، به بازارچه که مخصوص هر محله بوده ، اشاره شده است که نیازهای محلی را تامین می کند .
فعالیت ها ی بازار را نیز به دو گروه اقتصادی ، تجاری تقسیم نموده که فعالیت های اقتصادی در سه بخش تجاری ، تولیدی ، انبارداری عمل می کنند و تجاری به دو گروه عمده فروش و خرده فروش تقسیم می شود .
عمده فروش ها بیشتر در راسته های تخصصی ، سراها و تیمچه ها مستقر می شوند . آنها به انبارهای بزرگ در نزدیکی مغازه یا حجره های خود نیاز دارند . برای همین منظور در سراها که فضاهای باز گسترده ای هستند ، مستقر می شوند .
خرده فروش ها بیشتر در امتداد گذر اصلی بازار قرار می گیرند و همانند یک خیابان محل خرید در شهر عمل می کند .
اصناف هم از جمله مجموعه ای از کنشگران بازار هستند که بنا بر دلایل مختلف گرایش دارند در جوار یکدیگر فعالیت کنند مثلا بهره مندی از تسهیلات مشترک و همکاری در کنش ها و فعالیت ها و… .
نحوه ی قرارگیری و ترتیب مکان گیری صنوف و مشاغل مختلف در بازارهای شهری ایران ، دارای نظم و ترتیب حساب شده ای است ؛ جواهر فروشی ها در ابتدای بازار قرار می گیرند و صحافی و کتاب فروشی در دالان مسجد جامع و سپس پارچه و بلور و چینی در امتداد یا به موازات بازار زرگرها شک می گیرند . از دلایل همجواری این راسته ها در امتداد یکدیگر و قرارگیری در ورودی بازار به خاطر سهولت دسترسی مشتریان زن به این نوع بازارها است .
تیمچه های ظروف و بلور و بازارچه های پارچه و منسوجات گران قیمت (قیصریه ) از پرمشتری ترین و پررفت و آمدترین محله های بازار به شمار می روند .
در ادامه ساختار کالبدی بازارهای شهری ایران را ارائه داده که بیشتر تاکید بر وجود مجموعه ی بازار است یعنی بازار به شکل منفرد نیست بلکه یک مجموعه است شامل (کاخ ، مسجد ، میدان و دیوان و… ) .
برای نمونه نیز به بازار تبریز اشاره شده است .
از میان ویژگی های بازارهای شهری ایران گذراصلی و فرعی ، میدان ، مسجد ، تکیه ، حمام ، سراها ، تیمچه ها ، کاروانسرا ها و… را توضیح داده که برخی از آنها سرپوشیده و برخی دیگر سرگشوده است که با هم تناسب دارند و سرپوشیده بودن آنها کالاها را از آسیب باد و باران ، آفتاب و گرد و غبار مصون می دارد .
از مهم ترین ویژگی بازار فضاهای پیاده است که سرپوشیده بوده و مغازه ها در دو سوی آن قرار گرفته اند و در زبان اروپایی به آن گالری می گویند که مشتریان نه تنها برای خرید بلکه برای تماشا و کسب اطلاع نیز به آن مراجعه می نمایند .
در بازارهای کنونی نوآوری هایی نیز قابل مشاهده است ازجمله نورپردازی ، عرضه ی کالا در ویترین ها ، درب کرکره ای مغازه ها .
علاوه بر نوآوری های انجام شده پس از ورود اتومبیل و محصولات کارخانه ای به شهرها ، ساختار فضایی شهرها ، مراکز اقتصادی و اجتماعی آن دستخوش تغییرات بنیادی شده است که بازار از آن مستثنی نیست .
در انتها نیز به فرسودگی کالبد بازار اشاره شده و دلیل آن را وضعیت اقتصادی اصناف ندانسته بلکه وجود ثروت نهفته در آن می داند !
مقاله ی ۲ : نظام دادو ستد در بازار و نسبت آن با معماری و شهرسازی ایرانی
بعد از بیان مقدمه ی مختصری درباره ی مجموعه ی بازار و اهمیت و جایگاه آن در شهر به توضیحی درباره ی شهر و طبقات اجتماعی آن پرداخته است .
در این سرفصل به حیات مدنی که در شهرها جریان دارد اشاره شده که مبتنی بر گروه ها و ترکیب جمعیتی شهر ، نسبت آنها با یکدیگر ، نوع مشاغل یا کلا نقشی که در قوام و حیات شهر داشتند ، است . این جماعت از نظر تعداد و نوع کسب و کار و موقعیت اجتماعی در شهر گوناگون بودند که می توان هر یک را در چند طبقه دسته بندی کرد :
– گروهی که در رابطه ی مستقیم با حکومت یا قوای حاکمه قرار داشتند مثل حکام ، مستوفیان ، گزمه ها
– کسانی که سروکارشان با کشاورزی بود ، کسانی که در باغات و مزارع اطراف و حومه ی شهر کار می کردند ولی در شهر می زیستند .
– گروه دیگر کسانی بودند که در امر داد و ستد نقش داشتند ؛ از کوچک ترین نقش در دادوستد یعنی خرده فروشی کالا که در یک مغازه و در یک محله ممکن است رخ دهد ؛ مثلا یک بقال ، تا کلان ترین دادو ستد ها که در حوزه ی کشوری نقش داشت ؛ مثلا سلطان زیره یا سلطان فرش ایران .
– پیشه وران شامل صنعت گران ، هنرمندان و کلیه ی کسانی که مشاغلی غیر از سه گروه سابق داشتند و کلیه ی نیازمندی های اهالی شهر را تامین می کردند مانند نانوایان ، نجارها ، آهنگران ، بناها و….
اصناف این گروه فقط به شغل خود مشغول نبودند بلکه در حیات مدنی شهر نقش مهمی را ایفا می کردند برای نمونه در یزد به شئی که در حسینیه ی کوچک محله ی فهدان کنار علم و کتل ها به دیوار تکیه داده شده است و جریره نامیده می شود مجموعه ای از خرمهره ها آویزان شده که لابه لای آنها اشیای کوچکی دیده می شود که مثل ماکت اشیای بزرگ ابزار و آلات کسب و کار پیشه وران مختلف است مثل اره ، ماله ، ساطور و…
جریره در مقابل دسته های سینه زنی عزاداران محرم حرکت داده می شود و هر یک از این ماکت ها ابزارو آلات نماینده صنف خاصی از مجموعه اصناف پیشه وران شهر بود ؛ یعنی هر شی کوچک به عنوان نماینده حقوقی آن صنف به اهالی اعلان می کرد که ما همچون شما در عزای سیدالشهدا شریک هستیم .
از میان این چندگروه گروه تجار (سوم) از همه اهمیت بیشتری داشته زیرا همیشه این امکان برایشان فراهم بود که به خاطر ارزش افزوده حاصل از دادو ستد ثروتمند شوند و در معرض معاملات پیچیده ی اقتصادی و حقوقی قرار بگیرند و نیازمند مراجعه به علمای دین پیدا نمایند .
سلسله مراتب در هرم اقتصادی :
اصناف مختلف پیشه وران نسبت به هم دارای سلسله مراتبی بودند . سلسله مراتبی که مکمل یک جریان اقتصادی واحد می شدند ؛ وهیچ وقت هم این سلسله مراتب نظمش بهم نمی خورد چون اجزا عناصری که می بایست دور هم جمع شوند مثلا یک فرش تولید شود تعدادشان متعدد است و آنها بایست در نسبت و نظم خاصی قرار می گرفتند که منجر به تولید تعداد خاصی فرش شود . برای برقراری این نظم نیازمند گروهی ست که مسئولیت این امر را برعهده گیرد . گروه سوم یعنی کسانی که در عرصه ی دادو ستد فعال بودند در راس هرم این برنامه ریزی قرار داشتند . آنها بودند که با پیش بینی ها خود برای سال آینده فعالیت پیشه وران را تنظیم می کردند .
نسبت میان هرم اقتصادی و معماری بازار :
فضاهای متعدد و متنوع بازارکه نقش هایشان با هم متفاوت بوده است در مجموع یک کل منسجم را می ساختند که تمام عناصرش به یکدیگر متکی بودند ، همچون خود مشاغل مختلف موجود در بازار که به یکدیگر وابسته بودند . به دلیل همین وابستگی ها ، بازاری ها نه به راحتی به کسی اجازه می دهند که به جمع شان اضافه شود و نه کسی می توانست به راحتی از بازاری بود عزل شود . وشاید به همین خاطر بود که بازاری ها اغلب از یک ریشه خانوادگی پشت اندر پشت در بازار داشتند – البته همه فرزندان یک بازاری ضرورتا در بازار مشغول نمی شدند بلکه هر یک می بایست در طول زمان شایستگی خودرا به عنوان یک جز موثر اثبات کنند تا بتوانند در این نظام پذیرفته شوند و بالعکس اگر کسی که چنین شایستگی ای را کسب می کرد حتی با یک ورشکستگی از این نظام طرد یا عزل نمی شد .
فرهنگ ویژه ی تجار :
اگر کسی در بازار ورشکسته می شد کسانی که به طور طبیعی امنای بازار شده بودند و اصطلاحا به آنها امین التجار می گفتند از آنها حمایت می کردند به این شکل که وی دیگر بازاریان را جمع می نمود واز آنها طلب یاری می کرد و ایشان در برابر طلبکاران وقت بیشتری می گرفتند یا طلب را صاف می نمودند تا بدهکار تنها به ایشان بدهی داشته باشد و اینگونه او را ضمانت کرده و دوباره می گذاشتند که به فعالیت خود ادامه دهد ، بنابراین بازاری شدن تنها با داشتن پول اتفاق نمی افتد ، بلکه بازاری شدن یعنی برخورداری از یک فرهنگ و تربیت خاص .
تجار و اداره ی شهر :
آن سازمان مدیریتی که در عرصه ی دادو ستد وجود داشت تنها امر تجارت را مدیریت نمی کرد بلکه مدیریت تمامی شهر را برعهده داشت که امروزه دولت و حکومت آن را عهده دار است . اسنادی مثل وقف نامه ها به خوبی گویای نقش اداره کنندگان غیر حکومتی شهرها هستند . قناتها ، آب انبارها، فضاهای عمومی مانند مساجد ، حسینیه ها و… از احداثات حکومت ها نبودند .
حیات مدنی :
در بخش آخر اشاره به این شده که بازار تنها یک فضای تجاری و اقتصادی نیست بلکه ویژی های اجتماعی و فراغتی نیز داشته به گونه ای که وجود فضاهای سرپوشیده در آن تصدیقی بر این امر است . برای روشن تر شدن این موضوع خیابان به عنوان نمونه آورده شده است که در گذشته یک محور فرهنگی و مصداق حیات مدنی بود که در آن یک کیفیت از زندگی شهری تحقق می یافت . در حالی که امروزه خیابان فقط محل عبور و مروریا یک معبر است .
مقاله ی ۳ : نقش و کارکرد اجتماعی بازارهای سنتی شهرهای ایران
پس از ارا ئه ی مقدمه ای درباره ی بازار و اهمیت آن که علاوه برنقش اقتصادی دارای کارکردی اجتماعی نیز می باشد اشاره ای به بازار اصفهان گردیده است .
در این مقاله منظور از نقش اجتماعی ، بودن بازار به عنوان مکانی برای برگزاری مراسم عزاداری و جشن های ملی و مذهبی است .
شروع مقاله با تعریف کوتاهی از واژه ی بازار ، پیدایش ، پیشینه و ساختار آن بوده ، سپس کارکردهای اجتماعی و فرهنگی بازار ارائه گردیده است .
کارکردهای اجتماعی و فرهنگی بازار :
بازار به مثابه عرصه ی اجتماعی و فرهنگی همواره مکانی برای بخشی از فعالیت های انسان اجتماعی بوده است . در حقیقت ، بازار از دیرباز مکانی بود که حاصل فعالیت های انسانی در آن مبادله می شده است . نتایج فعالیت های انسانی ، به منزله ی محصولات فرهنگی ، هم برای برآوردن نیازهای انسانی و هم به منظور عینیت بخشی به قابلیتهای انسانی به بازار عرضه می شده است . از این رو بازار از سویی جنبه اقتصادی و از سویی دیگر ابعاد اجتماعی و فرهنگی داشته است .
مطالعه و تفحص فرهنگی – اجتماعی در فضای بازارهای سنتی دقیقا نشان دهنده حضور پررنگ و برجسته ی عناصر فرهنگی و اجتماعی در محیطی ظاهرا اقتصادی است . در بخش های پررنق بازارها ، روزانه هزاران نفر از اطراف و حتی از خود شهر وارد بازارمی شوند و به دادوستد و مراودت اقتصادی می پردازند . در بطن این مراودت ، همه روزه پدیده های فرهنگی – اجتماعی متنوع و پیچیده ای ظاهر می شود که در فعالیتهای اقتصادی موثر است . کاربرد زبان یکسان ، استمداد از خویشاوندان ، رهنمون شدن خریداران به مغازه های خویشاوندان ، ایجاد ارتباط غیررسمی و کاملا میتنی برآشنایی با خریداران و مواردی از این دست همه روزه فعالیت های اقتصادی بازار را تسهیل می نماید .
علاوه بر کارکردهای اجتماعی بالا ، می توان به مبادله ی اطلاعات و اخبار نیز اشاره کرد .
در گذشته ، ساختار اجتماعی جامعه ی ایران برمبنای روابط قومی ، فامیلی ، نژادی و عوامل اجتماعی دیگر و براساس گروه بندی های محله ای بود . ساکنان شهر هر کدام متعلق به یک محله بودند و در مواردی که میان افراد و قومیتها اختلافاتی بروز می کرد هر کس در وهله اول منافع خود و اطرافیانش و سپس منافع سایرین را در نظر می گرفت . در این وضعیت بازار به عنوان محلی برای ابراز همبستگی ، وحدت و انسجام اجتماعی شهروندان نقش خود را می نمایاند .
از مهم ترین ویژگی های درون مجموعه ی بازار تشکل های صنفی ، سیاسی و اجتماعی بود که احتمالا می توان این تشکل ها را پایه گذار تشکیل نهادهای مدنی در جامعه دانست . این تشکل ها اغلب در قبال مسائل جاری جامعه موضع گیری کرده و نظر خود را در رد یا قبول موضوعی به نحوی اعلان می کردند . در برخی ادوار بازاریان در مخالفت با حکومت دست به اقداماتی می زدند و غالبا اعتراض آنها با تعطیلی بازار انجام می گرفت .
به غیر از اشاراتی که در بالا درباره کارکردهای اجتماعی بازار شده در سرفصل دیگر عوامل موثر در نحوه ی استقرار فعالیت ها در بازار ارائه گردیده است .
عواملی که در تعیین محل استقرار فعالیت های بازار موثرند میزان جذابیت کالا برای شهروندان ، ارزش کالا و امنیت لازم ، متجانس بودن فعالیت ها است .
در ادامه بررسی کوتاهی از بازار اصفهان ارائه شده است که در واقع رشد و توسعه ی آن در زمان انتخاب شدن به عنوان پایتخت مورد نظر است یعنی با انتخاب شهر اصفهان به عنوان پایتخت در زمان حکومت صفوی ، شهر رشد کرد ودر پی آن بازار اصفهان که در آن زمان پیرامون میدان کهنه بود و رشد ارگانیک داشت ، به یکباره مورد طراحی و ساخت قرار گرفت و رشدی منظم و هندسی پیدا کرد .
نظام های شکل دهنده ی بازار :
در شکل بازار اصفهان تمامی نظم های مکتب اصفهان یعنی نظم مقدس ، نظم هوا ، نظم خاک ، نظم آب ، نظم گیاه ، نظم نور موثر بودند .
نظم مقدس :
بافت ارگانیک بازار در جهت بله نمی چرخد اما در مفهومی عمیق تر ، آن را تابع نظم مقدسی می کند . بازار از دروازه ها به مرکز شهر ، که همانا به مسجد جامع و میدان ختم می شود ، می رسد . بنابراین مقصد همه آنها فضایی است که نظام کیهانی برآن حاکم است . علاوه بر آن عناصر مهم شهری از جمله مساجد در جوار راه ها استقرار می یابند و عابر در گذر از معابر ، مدام با مناره و گنبد مسجد ، موقعیت خود را در شهر شناسایی می کند و بدین ترتیب مناره ها و گنبدها تبدیل به المان ها و نشانه های شهری می شوند .
نظم هوا :
در بافت کهن تر ، بازار پشت به باد مزاحم غرب قرار گرفته و این درحالی است که باد مطبوع در آن جریان دارد . در بافت طراحی شده دوره ی صفوی ، گذرهای بازار در جهت وزش نسیم ها قرار گرفته است .
نظم خاک :
شکل گیری بازار و توسعه ی آن از میدان کهنه به سمت میدان نقش جهان در امتداد شیب زمین انجام می گیرد .
نظم آب :
آب در جهت شیب طبیعی زمین و هماهنگ و همسو با آن جریان پیدا می کند . مسیر حرکت آب در نحوه شکل گیری بازار اصفهان و هم چنین نحوه قرار گیری بناهای پیرامون بازار نقش به سزایی ایفا دارد . سقاخانه ها در مسیر دسترسی به آب آشامیدنی و حوض های سنگی در تقاطع ها قرار می گیرد .
نظم گیاه :
نظم گیاه را در بازار ، هم می توان در بناهای پیرامون آن دید و هم در نقش و نگار برخی ورودی های درون بازار یافت . به تعبیر دیگر در بازار ، نظم گیاه خود بازار است که بسان گیاه تنومندی ریشه در خاک دوانده و تمامی شهر را زیر سایه پوشش خود قرار داده است . فقط باید یادآوری شود که درختان و گل ها در خیابان ها و معابر وجود دارند و به دلیل سرپوشیده بودن بازار ، امتداد خطی آن با عدم وجود گیاه نمایان می شود .
نظم نور :
دکان ها و حجره ها هیچ منبع نورگیری طبیعی مستقیمی ندارند و در تاریکی اند ، گذرها و راسته های بازار با نورگیری از سقف در حالت نیمه تاریکی هستند ، فضاهای روشن ، حیاط عناصر پیرامونی و یا معابر مسکونی هستند که به واسطه ی آنها خروج از بافت بازار ممکن می شود .
در بخش آخر علاوه بر کارکردهایی که در مباحث قبلی به آن ها اشاره شده ، بازار به عنوان “راه میان بر ” درنظر گرفته شده است و بسیاری بدون اینکه خریدار یا فروشنده باشند از بازار عبور می نمایند و یک بررسی تطبیقی میان بازارهای سنتی ایران و بازارهای مدرن مطرح گردیده است .
مقاله ی ۴ : بازار قدیم دزفول و استراتژی های پایدار معماری بومی ؛ بررسی راهکارهای اقلیمی ، مصالح و روشهای اجرا
در مقدمه این مقاله به جایگاه اقلیمی و شرایط طبیعی دزفول اشاره شده و رابطه ای که اقلیم بر معماری آن داشته که با سازگاری دیرین تبدیل به معماری بومی گردیده است .
توصیف بازار دزفول :
بازار دزفول نیز مانند دیگر بازارهای ایرانی از یک دروازه ی اصلی آغاز شده و پس از گذر از مرکز شهر به یک دروازه ی اصلی دیگر ختم می گردید.
بازارهای آهنگرها در این شهر ، در کنار دروازه های اصلی شهر احداث شده است و بعدا در طول مسیرهای شهری گسترش یافته است . بازار قدیم دزفول همانند بسیاری از شهرهای سنتی ایران دارای رشد خطی بوده و از طریق اشغال فضاهای اطراف تبدیل به کارکردهای مورد نیاز ، توسعه یافته است .
در بعد فراشهری نیز می توان به نقش منطقه ای بازار اشاره کرد . حمایت از صنایع دستی و جذب فرآورده های کشاورزی و دامپروری نقاط از اطراف باعث تقویت بنیه در بازار می گردد .
در حال حاضر بازار سنتی دزفول از تداخل راسته های متعددی تشکیل شده است و هر راسته حجره هایی با پلان مربع شکل یافته است . اکثر مشاغلی نیز که در حال حاضر در این بازار مشاهده می شوند مشاغلی قدیمی و سنتی هستند از قبیل آهنگری ، خراطی ، تهیه و تولید صنایع دستی و رنگ آمیزی آنها و چکش کاری دیگ های مسی و رویی .
مهم ترین عامل آزاردهنده اقلیمی تابش بیش از اندازه و رطوبت زیاد است . به همین دلیل سقف ها در اینگونه بازارها دارای ارتفاعی بلند هستند و در قسمت انتهایی خود شکافهایی جهت کوران هوا و عبور دادن گرمای جمع شده در زیر سقف یافته اند .
برخلاف سایر شهرهای فلات مرکزی ایران ، بازار دزفول سقف و پوشش دائمی ندارد و پوشش هایی از جنس ورق های فلزی به عنوان سقف و سایبان در آنجا به کار برده شده است که در گذشته از پارچه و حصیر با ساختاری چوبی به جای این خرپاهای فلزی استفاده می شده است .
ملاحظات اقلیمی در ساختار بازار قدیم :
به دلیل قرار گیری شهر دزفول در اقلیم گرم و نسبتا خشک واهمیت سازگاری معماری با این اقلیم در این بخش اشاراتی به آن شده است .
در معماری این شهر با اهداف طراحی اقلیمی چند نکته حائذ اهمیت است ازجمله :
۱. محافظت ساختمان در برابر تابش آفتاب در مواقع گرم (استفاده از نور غیرمستقیم خورشید )
۲. جلوگیری از افزایش رطوبت هوا در مواقع گرم (جلوگیری از تابش مستقیم خورشید به داخل ساختمان)
۳. هدایت تابش آفتاب به فضاهای داخلی در زمستان
بازار دزفول برخلاف بازارهای مناطق مرکزی ایران که دارای سقف آجری با مصالح بنایی سنگین هستند ، نیمه سرپوشیده است و با مصالح سبک و موقتی پوشیده شده است . همچنین برخلاف بازارهای شهرهای حاشیه ای خلیج فارس که معمولا سرباز بوده و امکان کوران هوا وجود دارد ، نیمه سرپوشیده گشته است .
دیوارهای آجری و سنگین ، بدنه ی بازار را تشکیل داده اند . این در حالی است که سقف بازار از جنس ورق های فلزی براق می باشد که روی اسکلتی از خرپاهای فلزی نصب شده اند . در دوره های پیشین این پوشش توسط پارچه و حصیر انجام می شد . ساختار اسکلت خرپایی نگهدارنده سقف پارچه ای و حصیری ، از جنس چوب بود که البته امروزه از بین رفته است . استفاده از این گونه سقف های سبک ، دلایل ویژه ای یافته که در این گزارش عنوان می گردند :
فعالیت های روزمره ساکنین دزفول به دلیل گرمای طاقت فرسای هوا ، عمدتا در بعد از ظهر و پس از خنک شدن نسبی هوا صورت می پذیرد لذا فضای بازار باید به گونه ای باشد تا با جریان هوا سریعا خنک شود . سقف سنگین گرمای روز را در خود نگه داشته و در بعد از ظهر آن را متصاعد می نماید . از طرفی نیز سقف های سبک ، در عصرها سایه ی لازم نیز برای فضای بازار فراهم می آورند . لذا سقفهای براق با مصالح موقت و سبکی مورد نیاز است تا شرایط آسایش فراهم شود .
در بازار قدیم دزفول مصالح بومی مانند : خاک ، سنگ ، شن ، چوب و آب مناسب نیز به کار رفته است .
بازار کنونی دزفول :
امروزه محل بازار اصلی دزفول نسبت به بازار قدیم ، تغییر کرده و در کنار آن قرار گرفته است . راسته اصلی بازار قدیم اکنون به انشعابی فرعی از بازار جدید و اصلی شهر تبدیل شده که محل فعالیت شغل های قدیمی و از رده خارج است .
دیگر کسی به نیاز به خراطی ، ظروف روی و.. ندارد . کارخانجات جدید ، نیازهای مردم را برطرف کرده اند . امروزه در بازار قدیم دزفول ، به جز در چند راسته که اختصاص به پارچه فروشی ها و پوشاک دارند ، در سایر راسته ها ، فعالیتها یا به صورت نیمه تعطیل درآمده یا از رونق افتاده است . صنعتگران سنتی اکثرا به تغییر حرفه ی خود پرداخته اند و دیگر رغبتی به حفظ سنن گذشته ندارند .
در انتهای این مقاله هم نتیجه گیری انجام شده که به مواردی نظیر سعی معماران در چند منظوره نمودن فضاها و انعطاف پذیر کردن آنها اشاره دارد ، همچنانکه این امکان وجود داشته تا فضای یک میدانچه در بازار با تعویض برخی از عناصر موقت و متحرک تبدیل به حسینیه یا محل اجتماعات گردد.
– مقاله ی ۵ : بررسی نقش فضایی بازار در ساختار شهرهای ایرانی (با بهره گیری از روش چیدمان فضا ) نمونه های موردی : تهران ، تبریز ، کرمان ، اصفهان
مطابق مقدمه ی این مقاله ؛ بازار به عنوان بخشی از ساختار شهر دارای روابط فضایی با شهر است که در طی زمان این روابط دچار تغییر و تحولاتی شده است . با گسترش فضایی و مداخلات در شهرهای ایرانی ، نقش بازار به عنوان بخشی ارزشمند از کل شهر دچار تغییر تحول شده است .
روابط و منطق اجتماعی فضا:
اشاره به مفهوم “گونه ی زیستی پنهان ” به معنی شناخت ساختار اجتماعی ، ارتباط اجزا با هم ، الگوی فعالیتهای نظام یافته و روابط فضایست که توسط هیلیر و هنسن مطرح شده است .
منطق اجتماعی فضا نشان می دهد که غالبا طراحی یک شی دست ساخته ی انسان منطق خاص خود را دارد . این شکل گیری در دو مرحله انجام شده است : در مرحله ی اول اهداف عملکردی در نظر گرفته می شود و عناصر یا مصالح در قالب یک شکل به یکدیگر متصل می شوند تا یک هدف کاملا تعریف شده یا مجموعه ای از اهداف تحقق یابد. در مرحله دوم سبک به آن اضافه می شود .
بررسی نقش بازار در ساختار شهرهای تهران ، تبریز، کرمان و اصفهان :
در این بخش از مقاله شاهد معرفی کوتاهی از ساختار شهرها در پیوند با بازارهای موجود در آنها هستیم برای نمونه تهران به عنوان شهری است که طی دوره ی قاجار پایتخت ایران شناخته شد و بازار این شهر هم طی دوره های مختلف تاریخی و به تدریج شکل گرفته است .
بازار کرمان هم به شکل چهارسوق بوده و در دو راستای عمود برهم جا گرفته اند که راسته های آن از چهارسو به راه های عمده ی تجاری شهر یا منطقه ختم می شده اند . در واقع بازار کرمان همسان گروهی دیگر از بازارهای ایران علاوه بر نقش مهم اقتصادی ، محل رفت و آمد ، برخوردهای مردم ، یادآور گذشته و شمایل کلی معماری سنتی و قدیمی این شهر است.
ویژگی های بازار اصفهان در نوع خود منحصربه فرد است . این بازار در ابتدا در هسته ی اولیه و قدیمی شهر ودر ارتباط با مسجد جمعه ، میدان کهنه ، قصر سلطنتی قدیمی و راه های ارتباطی منتهی به دروازه های شه قرار داشته و رشد کرده است . سیاست گسترش شهری از بافت قدیم به بافت جدید با بکارگیری از عنصر بازار یکی از شاهکارهای شهرسازی دوران صفویه بود که هم به شهر جدید روح بخشیده و هم شهر قدیم را تقویت نموده است .
بازار تبریز نیز اکنون به عنوان بزرگترین و جامع ترین بازار جهان معرفی می گردد. که وسیع ترین مجموعه مسقف و به هم پیوسته جهان به شمار می رود .
به طور کلی شهرهای مذکور با بهره گیری از روش چیدمان فضا در دو دوره ی قدیم و معاصر مورد بررسی واقع شده اند که نتیجه ، این است :
خلاصه داده های استخراج شده هر کدام معیار سنجشی برای بررسی ویژگی های فضایی شهر است ، به این ترتیب که هر جه تفاضل بالاترین و پایین ترین هم پیوندی بیشتر باشد ، شهر دارای ویژگی های ناهمگن تری است .
– بافت های قدیمی دارای میانگین هم پیوندی پایین تری نسبت به وضعیت موجود هستند .
– در تحلیل چیدمان فضا تفاضل بالاترین و پایین ترین هم پیوندی به عنوان یک شاخص می باشد .
این تفاضل هر چه بیشتر باشد نشانگر آن است که مناطقی از شهر ایزوله هستند . از آنجا که محدوده های ایزوله شده توسط نظارت اجتماعی محافظت نمی شود ، امکان بروز نابسامانی های اجتماعی وجود دارد. به علاوه از آنجا که نواحی ایزوله شده در معرض تردد عامه مردم نیستند از مزایای اقتصاد حرکت بی بهره اند لذا سطح اقتصاد خرده فروشی آنها نیز پایین تر است .
در مجموع می توان به این نتیجه رسید که شهرهای قدیمی نسبت به شهرهای امروزی دارای ویژگی همگن تری بودند . ولی در هر چهار شهر مورد مطالعه ، ساختار معاصر شهر به دلیل خیابان کشی های دهه ی پهلوی اول ، دارای نظم ساختاری جدیدی شده اند که منطق اجتماعی گذشته خود را از دست داده و بازارها ، دیگر به عنوان ستون فقرات اصلی شهر که قلب فعالیتی شهر بودند دیگر این نقش را برعهده ندارند . در ساختار جدید محدوده های ایزوله به صورت لکه هایی حتی در میانه شهر وجود دارند . به طور کلی می توان جمع بندی کرد که نقش فضایی بازار در ساختار شهرهای ایرانی در مجموع روندی نزولی داشته است . اما این روند رابطه ی معکوس با گسترش و تغییرات ساختار شهری دارد . به عبارت دیگر هر چه شهر روندی روبه رشد در تغییرات داشته است در مقابل نقش بازار در شهر کاهش یافته است .
بررسی ارتباط فراگیر و محلی بازار و شهر :
مفهوم وضوح شهر ارتباط مستقیمی با مفهوم بازسازی شهر در ذهن (خوانایی) دارد بنابراین وضوح یک شهر رابطه ای میان ویژگی های محلی و فراگیر فضای شهری است . درک کل سیستم شهری از طریق فضاهای آن (مانند خیابان ) بستگی به اتصال آن فضاها به دیگر فضاها (ویژگی محلی) و همچنین میزان همپیوندی آن فضاها (ویژگی فراگیر) در کل سیستم شهری دارد . به عبارت دیگر همبستگی آماری بین میزان اتصالات یک خطوط محوری با میزان همپیوندی ، شاخصه ی وضوح نامیده می شود . وضوح ، شاخصه ای است که اهمیت آن خطوط محوری (فضا) را در کل سیستم شهری مشخص می کند .
ساختار شهری از طریق احداث خیابانهای جدید به وضوحیت بالاتری می رسد که در سیستم های سیاسی برای مداخله در جامعه ، قابلیت وضوح مستقیم بدون واسطه سازمانهای محلی لازم است . مسئله ی وضوح شهر در حقیقت زمانی اتفاق می افتد که بین رفتار فضایی سیستم شهری و عادت فرهنگی ، مشارکتهای ساکنین یا ملاقات کنندگان ناسازگاری به وجود آید .
بنابر اطلاعات به دست آمده در این مقاله ؛ در وضعیت کنونی ، وضوح شهر تهران از بازار بیشتر می شود اما در سایر شهرها بازار نسبت به (وضعیت کنونی ) شهرها وضوح بیشتری را دارا ست . در کرمان از همه بیشتر و سپس در اصفهان و بعد از آن در تبریز قابلیت وضوح بازار نسبت به شهر وجود دارد.
اما رابطه میان هم پیوندی یا به عبارتی رابطه میان ویژگی های محلی و فراگیر در شهرهای تبریز و اصفهان قدیم از بازار این شهرها بیشتر است و در تهران و کرمان این ارتباط در شهرها کمتر از بازار است . رابطه میان هم پیوندی یا هم پیوندی فراگیر و محلی شهر تهران کنونی از بازار بیشتر است . این به این معناست که ارتباط ویژگی های محلی و شهری ، همبستگی مناسب تری را نسبت به بازار داراست و به نوعی بازار نتوانسته است خود را با شهر هماهنگ کند . اما در سایر شهرها همبستگی میان هم پیوندی فراگیر و محلی شهر نسبت به بازار کمتر است . پس در نتیجه برخلاف تهران در این شهرها ، بازار بین ویژگی محلی و شهری ارتباطی با همبستگی بیشتری را برقرار کرده است .
– مقاله ی ۶ : ضرورت پرداختن به مقوله ی فرهنگ در آسیب شناسی بازارهای تاریخی ، نمونه ی موردی ؛ بازار میدان گرگان
این مقاله درصد است که به طور جزیی و در رابطه ای متقابل به فرهنگ ، بازار و کالبد شهر بپردازد. به این معنا که در جست و جوی مفهومی برای فرهنگ در بازارهای تاریخی است و سعی در سنجش اثر تغییرات مولفه های فرهنگی و کیفیت های کالبدی بازار بر یکدیگر دارد . آسیب هایی که متقابلا این دو مفهوم به یکدیگر و طبعا به کلیت کارکردی بازار تاریخی وارد می کنند مورد شناسایی قرار می گیرد تا بتوان درمان این عوارض را دقیق تر و با نگاهی عمیق تر پیگیری کرد .
۱. فرهنگ و فضاهای شهری :
در ابتدای این بخش بیشتر بحث درباره ی هم پوشانی دو متخصص فرهنگ و کارشناس مرمت است که باید تا حدودی به فعالیت های یکدیگر آگاهی داشته باشند و اینکه مکان و فضا منحصرا تک بعدی نیست و هنگامی که با افراد پر می شود پویایی می یابد .
۲. فرهنگ و بازارهای تاریخی :
در بخش مذکور ؛ محله های شهری اشکال کالبدی در نظر گرفته می شوند که به صورت قالب های فرهنگی عمل می کنند ، روابط خاصی را با گروه ها و افراد شکل می دهند و زندگی منحصر به فردی در داخل خود ایجاد می کنند . این فرهنگ مشخصا به واسطه ی حضور شهروندان به طور عام در بازار موجودیت پیدا می کند.
خرید و فروش به معنای تعامل و برخوردهای متقابل بازاریان و خریداران به منظور تامین دو جانبه منافع است که فضایی را هرچند هیچ بنایی هم در آن به عنوان محصول فرآیند معماری انسان وجود نداشته باشد به بازار تبدیل می کند .
فرهنگ بازار عبارتی است برای تعریف چارچوب برخوردهایی که ممکن است هر شهروندی با شهروندی دیگر فارغ از اینکه خریدار یا فروشنده باشند در بازار داشته باشد .
۳. آسیب شناسی فرهنگی بازارهای تاریخی :
این بخش به منظور ورود به مطلب مورد نظر مقوله ی فرهنگ را در مقیاسی کلی به دو بخش تقسیم کرد :
یک ؛ فرهنگی که پیش از روزگار ما فرهنگ غالب بازار بود و دوم ؛ فرهنگی که می توان از آن تحت عنوان فرهنگ معاصر بازار یاد کرد .
مبنای منطقی این تفکیک را در خط سیر تاریخی ، همزمان با اصلاحات شهری دوران پهلوی اول و مشخصا خیابان کشی های رضاخانی قرار داده است که عموما تغییرات کالبدی وسیع ، چشمگیر و تعیین کننده ای را به کالبد و به تبع آن به کلیت نظام ساختاری بافت های تاریخی و ستون فقرات آن – بازار – تحمیل کرد .
– آسیب شناسی مولفه های فرهنگی بازار تاریخی :
بازار به شکل یک مجموعه بوده وعلاوه بر نقش اقتصادی به دلیل قرارگیری فضاهای قدسی ، مدارس و… کارکردی اجتماعی و فرهنگی داشته است . مسلم است فرهنگ غالب در چنین بافتی صرفا متاثر از نیروهای اقتصادی بازار نبوده است و چه بسا تاثیر نیروهای فرهنگی و اجتماعی و به طور اخص مذهبی و سیاسی بر عوامل اقتصادی بیشتر بوده است . در واقع بیش از آنچه فرهنگ فراگیر شهر بر مناسبات بازار تاثیر گذار باشد این فرهنگ بازار بوده که کلیت مناسبات اجتماعی شهر تاریخی را تحت تاثیر خود قرار می داد . تحرکات تاثیر گذار اجتماعی – سیاسی بازاریان در دوران مشروطه گواهی بر این مدعاست .
چیزی که امروز از بازارهای تاریخی برای ما برجای مانده است خصیصه های فرهنگی و اجتماعی اصیلی نیست که از هویت کارکردی بازار جدا نبودند بلکه فضایی است صرفا کالبدی عاری از مناسبات اجتماعی که فلسفه وجودی عینیت یافتن چنین بازاری بودند . آنچه امروز کلیت فرهنگ بازارهای تاریخی ما را شکل می دهد همان چیزی نیست که در گذشته به بازارهای ما هویت بخشیده و اصالت آن را تازمانی که به دست ما سپرده حفظ کرده است
با توجه به تحولاتی که در زمینه کالبدی شهر در دوران معاصر با آن روبرو شدیم ، بازار با آسیب هایی روبرو شد که تا قبل از آن یکدست بودن بافت اجتماعی بازارهای تاریخی مانع از آن می شد و ضامن حفظ پایداری ساختارهای فرهنگی و چارچوبهای رفتاری بود اما با ظهور این تحولات و بروز تنوع و تکثر کنترل نشده در عقاید و باورهای شهروندان و به تناسب آن شکل گیری اقشار اجتماعی با پیش فرض های فرهنگی گوناگون و تسری یافتن این تنوع فرهنگی به جماعت مالکان و کسبه بازارها ، پایداری فرهنگ اصیل بازار دچار تزلزل شد .
باید به آسیب های فرهنگی ناشی از تغییر بافت اجتماعی مالکین و کسبه ، به تناسب آن تغییرات در بافت اجتماعی مراجعین و خریداران را نیز اضافه کرد . همین تمایلات ترقی خواهانه و تجددطلبانه در شهروندان نیز منجر به این شد که کمتر به بازارهای تاریخی مراجعه کنند و اگر علی رغم گسترش و دوری از مرکز شهر برای خرید هستند از جداره های خیابانهای جدیدالاحداث که روزبروز لوکس تر می شوند مایحتاج خود را تامین کنند.
در ادامه بحث می توان در سرفصلهایی مانند اثرات متقابل آسیب های فرهنگی و آسیبهای اقتصادی در بازار تاریخی میدان گرگان ، تحلیل تنش های متقابل میان مولفه های فرهنگی و اقتصادی و اثرات متقابل آسیب های کالبدی در بازار تاریخی میدان گرگان عوامل بالا را به شکل موردی ، در معرض مشاهده قرار داد .
– مقاله ی ۷ : تحولات کالبدی – کارکردی بازار قلعه محمود کرمان
در مقدمه این مقاله ، ابتدا اشاره دارد که بازار را نباید جدای از کالبد شهر که به عنوان زمینه ی اصلی آن است ، در نظر گرفت که می تواند شهرهای تاریخی و مرکزی جهان اسلام یعنی خاورمیانه باشد . بنابراین گروهی از خاورشناسان خصوصیات مشترکی را بین آنها یافته اند که شخصیت و هویت این شهرها را نشان می دهد مانند ارگ ، مسجد ، بازار، محلات مسکونی ، کوچه های بن بست ، خانه های درون گرا و… . بااین وجود کاوش های باستان شناسی نشان داده است که خصوصیاتی چون کوچه های بن بست و خانه های درون گرا با حیاط میانی خاص تمدن دوره ی اسلامی نیست واز روزگار کهن در شهرهای باستانی مشرق زمین وجود داشته است . اما بازار از ورای گسترش دولت اسلامی و تسلط بر کشورهایی با قوانین و مقررات تجاری مختلف و با همسو نمودن این قوانین با شریعت اسلام ، شهررا در می نوردد.
بازار این مکان بنیادهای جمعی ، تشکیل دهنده و به وجود آورنده هسته ی اجتماعی – فرهنگی شهر ، سازنده توان اقتصادی شهر ، به شکلی ضمنی و مستقیم بر حرکت اقتصاد شهری اثرگذاری فعال دارد .
طی تحولات اخیر در اقتصاد شهری به فراخور تحولات در اقتصاد ملی و جهانی ، بازارهای سنتی به عنوان عنصری از سازمان فضایی شهر تحت تاثیر تغییرات عمده قرار گرفته اند . این تاثیرات بیش از همه متاثر از ورود لوازم حمل و نقل موتوری ، نحوه ی دسترسی ، نیازهای جدید شهروندان به کالاها و خدمات ونیاز مبرم به فضاهایی بود که بتواند انطباق لازم را با نقش های جدید برقرار نماید . لیکن آنچه نمود پیدا کرده است ، شرایطی نه چندان مطلوب به لحاظ کالبدی و کارکردی در این بخش از شهرها بود که گاهی به متروک شده کامل این مجموعه وسیع شهری (بازارهای سنتی ) انجامیده است .
بازار کرمان :
در این بخش برای شروع ؛ پیدایش شهر قدیم کرمان را بنا بر یک ضرورت ؛ اقتصادی – نظامی دانسته است. ضرورتی که ایجاب می کرد شبکه مهم راه ابریشم و راه ادویه هند و سواحل دریای عمان به صورتی از بیابانهای کرمان و بلوچستان بگذرد و به راه اصلی ابریشم- هرات- اسکندرون متصل گردد. نقطه ای که می توانست محل اتصال و گره پیوند این ارتباط باشد همان محلی است که امروز به شهر کرمان موسوم است .
با توجه به این موقعیت؛ بازار پررونقی تدریجا شکل گرفت که متشکل از کاروانسراها ، سراها و تیمچه هایی است که همگی در دو راستای عمودبرهم جای گرفته اند . این راسته ها از چهارسو به راه های عمده ی تجاری شهر ختم می شوند . محل تلاقی این دو راستا سرای چهارسوق است . راسته ی جنوب شرقی – شمال غربی شامل بازار قلعه محمود ، میدان قلعه ، بازار قلعه ، بازار مسگری و…. است.
این بازار در قدیم به عنوان مهم ترین عنصر شکل دهنده ی شهر قدیم کرمان بوده اما اکنون این فضای منحصر به فرد با کاهش کارکردهای متنوع و متعدد خود مبدل به یکی از مراکز خرید و فروش شهر شده است . مرکزی که برخلاف گذشته فقط مورد توجه اقشار متوسط و کم درآمد شهر به ویژه روستاییان حوزه شهر کرمان است . عدم ارتباط همه جانبه و نظام مند بازار با شهر ، جدایی و بریدگی بافت و راسته های بازار از بافت جدید شهر ، توسعه ی جدید شهری بی آنکه منجر به توسعه بازار شود ، تاسیس مراکز جدید تجاری در شهر و عواملی از این دست همه سبب کاهش نقش عملکرد بازار در شهر ومنطقه و به حال خود گذاشتن بازار گردیده است .
شناخت بازار و محله ی قلعه محمود :
– تاریخچه :
این محله در جنوب شهر قدیم و در کنار بازار قلعه محمود واقع شده است و شامل بازارچه ، مسجد ، دو حمام مردانه و زنانه ، زورخانه و تکیه بوده است . از عناصر اصلی و پراهمیت محله ، بازار قلعه محمود است که در قرن ۷ شکل گرفته است . طول تقریبی این بازار ۵۰۰ متر است که از محل دروازه ی ریگ آباد شروع می شود و تا ابتدای میدان قلعه ادامه دارد . مغازه های بازار اکثرا وقفی بوده و فعالیت های متفاوتی در آن جریان داشتند که مهم ترین آنها مغازه روغنگری بوده است .
– شناخت عوامل آسیب رسان بر کالبد و کارکردهای بازار قلعه محمود :
در بررسی های انجام شده می توان مشکلات بازار را به دو دسته عمده تقسیم کرد :
۱. متروکه شدن بازار و از رونق افتادن آن
با احداث خیابان های جدید در داخل بافت و توزیع کاربری های تجاری و خدماتی در لبه های خیابان واقع در اطراف این محله ، بازار مذکور زندگی و حیات اقتصادی خود را به تدریج از دست داده است . به عنوان مثال احداث خیابان امام از دو طریق باعث کم رونقی بازار گردید:
الف . جداکردن بازارقلعه محمود از بازار قلعه و در نهایت از سیستم به هم پیوسته بازارهای کرمان
ب. در نظر گرفتن کاربری های تجاری بیش از حد برای لبه خیابان امام باعث عامل مذکور شده است .
با ورود تکنولوژی و به دنبال آن ایجاد کارخانه ها ، تعداد زیادی از کاربری های بازار عملکرد خود را از دست داده است . (از جمله روغنگری ها ، عصاری ها ، و آهنگری ها ی بازار قلعه محمود )
یکی دیگر از عوامل بسیار مهم در متروکه ماندن این بازار مهاجرت افرادیست که در این محله زندگی می کرده اند ؛ زیرا این بازار بیش از اینکه در مقیاس شهر فعال باشد بازارچه ای محله ای بود که خدمات چند محله اطراف خود را نیز فراهم می کرد .
مورد آخر هم عدم امنیتی است که بر اثر عدم حضور خریدار و فروشنده به وجود آمده است .
۲. از بین رفتن چهره و منظر کالبدی – شهری بازار قلعه محمود
– متروکه ماندن بازار از خریدار و فروشنده که روحیه ی اجتماعی –اقتصادی و در نهایت کالبدی بازار را متزلزل کرده است .
– الحاق عناصری که هیچ گونه هماهنگی با کالبد بازارندارند ( تابلوها ، تاسیسات و تجهیزات )
– ورود ماشین ، موتور ، دوچرخه و دیگر وسایل نقلیه
– از بین رفتن عملکردها یا به عبارتی کاربری های اطراف بازار ازجمله حمام ، بازارچه ها ، تکیه ، مسجد ، آب انبار و زورخانه… .
در آخر این مقاله هم به ارائه ی چند راهکار جهت احیای بازار و محله ی قلعه محمود پرداخته است .
برای مثال تغییر کاربری برخی از حجره ها به فروش مواد غذایی تا بتواند کاربری محلی خود را بازیابد .
– مقاله ی ۸ : ویژگی ها و پراکندگی بازارهای موقت شهری و روستایی در ایران
در مقدمه ی این مقاله نویسنده ، بازار را اصطلاحی در نظر گرفته است که بر بخشی ثابت یا متغیر با محدوده ای معین از نواحی شهری و روستایی اطلاق می شود که در آن انواع دادوستد و مبادلات کالا و خدمات صورت می گیرد و مجموعه ی بازار را یکی از دستاوردهای تمدن اسلامی می داند .
علاوه برآن بازار را در دو گروه ثابت و موقت دانسته و برای هر یک تعریفی ارائه داده است .
۱. تجربیات جهانی بازارهای موقت :
براساس مطالعات و بررسی های مورخان ، جغرافیدانان و شهرشناسان ، اطلاع دقیقی از تاریخچه ی بازارهای موقت و ایجاد نخستین بازارهای موقت در جهان در دسترس نیست . مطالعه و بررسی متون کهن اسلامی نشان می دهد که بازارهای موقت در سرزمین های اسلامی حتی قبل از اسلام رواج داشته است مانند بازارهایی که در مکه وجود داشته است ، در سرزمینهای شرق اسلامی مانند شامات ، ترکیه ، عراق و… ، درآسیای مرکزی و افغانستان مانند بغداد .
۲. بازارهای موقت در ایران :
در این بخش ابتدا به دلایل برپایی اینگونه بازارها پرداخته شده مانند : عامل مذهب ، اقتصاد ، اجتماعی – فرهنگی سپس به نقاط تمایز بازارهای دائمی و موقت اشاره گردیده است مانند مکان بازار موقت که می تواند مکانهای مذهبی بوده و در پیرو آن در مرکزیت شهری واقع شود ؛ ویژگی های اقتصادی بازارهای موقت که از سه جنبه حائذ اهمیت است : نخست ارزانی کالا و خدمات ارائه شده نسبت به بازارهای دائمی ؛ دوم کیفیت که بیشتر تازه بودن و به روز بودن کالا مورد نظر است مثلا سبزیجات یا میوه ها و ماهیانی که عرضه می شوند ؛ سوم فراوانی و تنوع کالاها و محصولات.؛ ویژگی اجتماعی – فرهنگی بازارهای موقت که دو مسئله برجسته تر از بقیه به نظر می رسد یکی مسئله ی حقوقی ست که فروشندگانی که نمی خواهند مالیات محل را پرداخت کنند به این گونه بازارها می آیند و دیگری ملاقات با خویشاوندان و آشنایان در محل بازار و گذران اوقات فراغت ؛ حوزه ی نفوذ و عملکرد این بازارها به نسبت بازارهای دائم در مناطق مختلف و در گستره ی بیشتری کالاها و خدمات خود را عرضه می کنند .
در ادامه بحث به توزیع و پراکندگی بازارهای موقت پرداخته که بیشتر در استانهای شمالی ایران یعنی گیلان و مازندران وجود دارد اما در استانهای شمال – غربی مانند آذربایجان و اردبیل نیز می توان گونه های کوچکی از آن را مشاهده نمود .
در آخر نیز به نمونه ای از بازارموقت هفتگی(چهارشنبه بازار بهشهر) به شکل مطالعه ی موردی اشاره نموده است .
نظری به کلیت این شماره ی فصلنامه ی آبادی:
با توجه به اینکه بازار در این شماره در محوریت اصلی قرار داشته بیشتر مطالب ارائه شده نیز حول همین موضوع بوده اند که در برخی موارد به نقش کالبدی و فضایی بازار توجه داشته وگاهی آن را در ارتباط با نقش های اجتماعی –فرهنگی قرار می دادند . علی رغم این تلاش باز هم بخش فرهنگی – اجتماعی در حاشیه باقی مانده و بازار منحصرا از نظر معماری و بدون حضور انسان به صورتی شی انگارانه مورد بررسی واقع شده است . باید این نکته ضروری تلقی شود که بازار صرفا یک فضا بدون کنشگران آن نیست و بخش های اقتصادی چون اصناف ، اجتماعی چون اعتقادات حاکم در آن مانند رفتارهای اجتماعی چون قسم ، امنای بازار و یاریگری ، و فرهنگی نظیر مناسک و مراسمی که در آن برپا می شود ؛ از اهمیت بالایی برخوردار است که امید است در شماره هایی با محوریت بازار به آن توجه گردد.