انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

آئین های گذر از ماه شعبان به ماه رمضان

آئین به معنای روش، رسم، ادب و آن چه که مرسوم، متداول و معمول است[۱]، ریشه در سنت های کهن دارد و صورتی از رفتارهای فرهنگی است که کارکردهای گسترده تری از ارتباط دارد. آئین ها را تا زمانی که مردم برپایش بدارند بازتولید می شود و از این رو کارکردی معجزه وار دارد ، چرا که در تقابل با زمان تقویمی می تواند زمان را
حجم بخشد و آن را به عنصری ماورایی و ضد زمان بدل سازد. بدین سان گونه های آئینی این قابلیت را می یابند که گذشته را از صافی امروز گذرانده و به آینده پیوند دهند.
در این راستا همواره در گذر از وضعیتی به وضعی دیگر مراسمی انجام می گیرد که به نوعی اعلام ورود به آن دوره جدید، پیوند گذشته به حال و آینده و به منظور تثبیت آن صورت می پذیرد.[۲]

از گذشته زمان در دیدگاه انسان به دو گونه مقدس و نامقدس بخش می شد. زمان مقدس آن بود که صرف امور مقدس و ایمانی می گشت و زمان نامقدس آن بود که در گذران امور عادی زندگی به کار می رفت. اما زمانی که مقدس به شمار می آمد، خود به چند گونه تقسیم می شد. یک زمانی بود که صرف به جای آوردن شعایر ایمانی می شد، از جمله نمازها و فراز خواندن سرودهای دینی؛ زمان های مقدسی نیز بود که مراسم مذهبی و آیینی برپا می شد و گاه نموداری از شادی ها و گاه عزاداری بود؛ و سرانجام، زمانی بود که یادآور ریتم های کیهانی شمرده می شد، مانند فرا رسیدن هلال ماه یا خورشیدبه برج جدی و حمل.

طبعا انسان اعصار کهن می کوشید تا آنجا که ممکن باشد، دایره زمان های مقدس را گسترش دهد و از ازمنه زمان های نامقدس بکاهد. هر هلال ماهی تولد تازه ای و هر محاقی مرگیبود. حتی گاه گمان می رفت که خورشید هر روز زاده می شود. بدین گونه، طبیعت ژرفا،  گسترش و معنایی بس وسیع تر از آن داشت که انسان زمان ما اغلب باور دارد. ضمنا باید توجه کرد که معنای هر رویداد دارای ریتم طبیعی و کیهانی از این نیز وسیع تر بود و باور بر این بود که هر رخداد کیهانی و طبیعی که هر ساله تکرار می شود، دقیقا تکرار همان چیزی است که در ازل رخ داده است. بنابراین، آیین های وابسته به زمان مقدس رخدادهای دارای ریتم نیز می توانست با مراسم هایی توام باشد که با اجرای آنها، زمان اسطوره ای و آغازین به زمانی حاضر و ابدی تبدیل می گشت. اما همان گونه که برداشت انسان اعصار کهن او خود کلیت می یابد و انسان جهان را نیز چون خود می انگارد، برداشت وی از جهان نیز بر زندگی او موثر می افتد. از جمله وجود این ساخت دارای ریتم جهان، به احتمال قوی، باعث پدید آمدن نظم و سامان دقیق در برگزاری نیایش ها، عبادات و آیین های انسانی شد.

این پدیده خاص در امر نو شدن دوره زمانی یا حلول ماه یا سال نو، به سبب اهمیت عمیقی که در زندگی معنوی انسان، علاوه بر جنبه های مادی و درهم تنیده با آن داشته است، سبب پدید آمدن یک رشته آیین ها و سنت های پربار و غنی گشته است که به نحوی شگفت آور در میان جوامع گوناگون بشری مشترک است و این اشتراک در واقع واکنش همانند جوامع بشری نسبت به کنش واحد طبیعت پیرامون ماست.[۳]از جمله این آیین ها و سنن می توان به آیین های زمان های مقدس از جمله ماه صیام اشاره داشت مانند۱- پاک سازی محیط، تطهیر خویشتن، اقرار به گناهان، بیرون راندن دیوان و شیطان از خانه و کاشانه و روستا به یاری اوراد و ادعیه و جز آن؛ ۲- رفتن به سوی مرزهای خانه و روستا، به سوی دریا یا رودخانه به هنگام پایان راه پیمایی؛ ۳- پیرایش تن و بدن و روان ۴- تغییر در رویه معمول زندگی (از جمله تغییر عادت های خوراک، پوشاک، خواب و از این قبیل) ۴- گردهمآیی ها و اجرای مراسم دینی به طور دسته جمعی و… اشاره داشت. به طبع تمام این مراسم در همه گوشه وکنار جهان به یک نحو و یک شکل برگزار نمی شده و نمی شود و نیز این فهرست نیز تمام گوشه کنارهای این دوره را در بر نمی گیرد. اما به هرحال، به هر کجا و به هر شکل که باشد، این مراسم همان مقصود کلی را دربر دارد که عبارت از نو کردن زمانه و اعلام این نوشدگی و آغاز دوره جدید در زندگی است به گونه ای که بسیاری، شیوه ای متفاوت در اندیشه و شیوه زندگی خود می آغازند و با گذشته خود وداع می کنند. شاید نیز به گونه ای این شانس دیگری برای افراد برای دگر گونه زیستن باشد.

آداب و مراسم ماه مبارک رمضان یکی از مباحث مهم فرهنگ مردم است که به واسطه قدمت خود از قداست ویژه ای برخوردار است. از آنجا که این رسوم زمینه ساز همبستگی و اتحاد روانی در جامعه و تجلی روح جمعی در میان آحاد ملل مسلمان هستند از اهمیت اجتماعی فراوانی نیز برخوردارند. متاسفانه در هجوم عوارض فرهنگ بیگانه و مشکلات زندگی شهری و ماشینی بسیاری از این سنت های زیبا به بوته فراموشی سپرده شده اند و بسیاری دیگر نیز کم رنگ تر از گذشته به حیات خود ادامه می دهند.

آیین های ماه مبارک رمضان را می توان به پنج بخش طبقه بندی کرد که در این مقاله به مراسم پیشواز رمضان پرداخته می شود. بخش های دیگر عبارتند از: سحری و افطاری، روزهای آغازین و نیمه ماه، شب های قدر و مراسم عید فطر. درک ارزش های این ماه وقتی عمیق تر می شود که با شناخت و غور و بررسی مراسم و آیین های اقوام مختلف همراه باشد. در هرجای این سرزمین مردم به گونه ای به پیشواز این ماه می روند و باورها و اعتقادات خاصی در این باره دارند.

استقبال از ماه رمضان

از نیمه ماه شعبان تا اواخر این ماه جنب و جوش خاصی برای به پیشواز رفتن ماه رمضان در میان مردم دیده می شود و مسلمانان ایران و جهان جهت اجرای فرایض دینی این ماه عزیز آماده می شوند از جمله این موارد می توان اشاره کرد:

نظافت و خانه تکانی

مردم همچنان که در موقع دیگر سال به استقبال بهار طبیعت می روند این بار د راستقبال از بهار قران به زدودن آلودگی از چهره خانه و محله می پردازند تا با آسودگی خیال
به انجام تکالیف دینی خود در این ماه بپردازند.

پاکیزگی تنها به محیط خانه محدود نگشته و پیر و جوان با طیب خاطر در نظافت اماکن عمومی محله خود شرکت می کنند و مساجد و تکایا را جهت برگزاری مراسم گوناگون رمضان آماده می سازند. از جمله کارها سفید کردن دیوارها، آماده نمودن وسایل خنک کننده یا گرمایش( متناسب با فصل) است .حتی به عنوان مثال در شهر طالقان زنان نیز در نظافت مساجد شرکت کرده و حیاط مسحد را گل کاری نموده و ظروف را شسته و پرده ها را می آویزند.

افراد در امر نظافت شخصی نیز اهتمام ورزیده به طوری که از چند روز مانده به ماه رمضان حمام ها ی عمومی شلوغ تر از هر موقع دیگر می کردند که این امر البته در
زمان های گذشته که حمام در خانه ها اندک بود بیشتر به چشم می خورد. از دیگر پیرایش های این ماه حنا بستن و خضاب کردن بود به طوری که معتقد بودن اگر
کسی در ایام ماه رمضان دستانش برای دعا به سوی خداوند دراز شود و ناخن ها و دستها حنا نداشته باشند از لطف درگاه الهی بی بهره می گردند. در مجن که شهری در فاصله ۳۵ کیلومتری شمال غرب شاهرود است و به دلیل بافت پلکانی خود ان را ماسوله کویر می نامند غبارروبی خانه ها و مساجد، و حنا بستن به دستان در پیشواز رفتن رمضان از آداب نیکوی متداول در این ماه است. زنان میانسال در گروه های چندنفره با حضور در منزل یکی از اهالی همراه با ذکر صلوات، بر کف دست، انگشتان پا و دست و سر خود حنا می مالند و بدین طریق در آخرین روزهای ماه شعبان به استقبال ماه رمضان می روند.[۴]

تهیه مایحتاج رمضان

از جمله کارهای دیگر، تهیه مایحتاج ماه مبارک رمضان است که در گذشته که این همه بازار در تمام روزهای سال و در هر زمان و موقع دایر نبود با جدیت بیشتری انجام
می گرفت. زیرا در ایام گذشته کسب و کار تقریبا به حالت تعطیل در می آمد و لازم بود که مردم مایحتاج خود را با آسودگی تهیه کنند و به رونق مجالس ویژه این ماه
بیفزایند. از قبیل مراسمی که در آن به ادای نذورات به ویژه نذورات خوراکی می پرداختند.

اگر به اقلام غذایی نگاهی بیندازیم متوجه تغییرات چشمگیری در عادات غذایی مردم در این ماه می گردیم از جمله مصرف عدس، نان و خرما و برنج نسبت به ماه های دیگر افزایش می یابد. یزدی ها مثلی دارند که در این ماه هر کس باید هفت من عدس بخورد. در دهشیر از مناطق یزد نان جو فراوان پخته می شود. زیرا عقیده دارند که این نان خوراک حضرت علی(ع) و دیگر ائمه اطهار بوده و آنان روزه خود را با این نان افطار می کردند.

علاوه بر این، نوع غذاهای مصرفی و تغییر شیوه طبخ نیز قابل توجه است. تهیه انواع آش ها، حلوا، شله زرد، شیربرنج و انواع شیرینی ها مانند زولبیا و بامیه که از لحاظ
کالری و ذخایر انرژی بسیار غنی هستند، و می توانند جوابگوی انرژی از دست رفته در طول روزه داری باشند، از این جمله است.

در قدیم برای تهیه گوشت مورد نیاز نیز تمهیداتی اجرا می شد از جمله این که در فراهان اراک هر سال در این موقع گوسفند پرواری می کشتند و گوشت آن را به طرق مختلف نگهداری می کردند( قورمه می نمودند، یا به وسیله طناب و چوب از سقف اتاق و یا انباری می آویختند که به این نوع گوشت”شوشو”می گفتند). بریدن رشته برای آش و تهیه نشاسته برنج نیز از طرق دیگر تهیه مایحتاج ماه رمضان بود. زنان منطقه سنگر د راین ایام هر روز از این نشاسته رویخی یا فرنی تهیه می کردند و سرسفره افطار می گذاشتند.[۵]

کلوخ اندازان

در گذشته یک روز قبل از ماه رمضان مراسم کلوخ اندازان صورت می گرفت. در این روز مردم هر شهر یا روستا به گردشگاه های اطراف می رفتند و انواع خوراک ها و غذاها را
همراه خود می بردند و ضمن دور هم نشستن به تفریح و بازی می پرداختند. آنها این روز را با خرمی و شادی به پایان می بردند و با شادی و شعف و روحیه عالی وارد ماه جدید می شدند. در واقع این مراسم باعث آماده سازی روحی و جسمانی افراد برای روزه گرفتن بود. علاوه بر جنبه تفریح و شادمانی که به نوعی الگوی زیبایی از میل فراوان مردم برای ورود به این ماه از طرف والدین برای فرزندان بود، باعث تقویت روحیه افرادی می گشت که روزه بر آنان واجب بود.

غذاهایی هم که در این روز تناول می گردید از انرژی فراوان برخوردار بود. به عنوان مثال در یزد شولی که نوعی آش است و انواع مختلف دارد پخته می شد، مانند شولی عدس، شولی باقلا، شولی شلغم . از دیگر خوراکی های یزدی ها در این روز آش رشته و حلوای شله زرد و پالوده یزدی است.[۶]

تعیین حلول ماه مبارک رمضان رویت هلال ماه جدید

در غروب روز آخر ماه شعبان بالای پشت بام و مناره های مساجد رفته و در آسمان ماه جدید را جستجو می کنند. در صورت دیدن ماه اعمال مخصوص ماه مبارک را به جا
می آورند. اگر به علت ابری بودن آسمان امکان رویت هلال ماه نو نبود افرادی به آبادی ها و شهرهای نزدیک که افق شهرشان با شهرهای دیگر یکی بود می فرستادند که در
اصطلاح به این کار قاصد در کردن می گفتند .[۷]

از دیگر شیوه ها یاری گرفتن از حاکم بلد بود. حاکم بلد یا اعلم بلد، مجتهد جامع الشرایط بود که قول او بر همه واجب و فرض محسوب می گردید. او با رویت هلال ماه آعاز ماه رمضان را اعلام و مردم را به روزه گرفتن حکم می کرد. رسوم زمان اعلام ماه رمضان بسیار جالب بود مانند شلیک کردن توپ، به انگشتر فیروزه یا درخت سبز و آب روان و قران نگاه کردن، نظر به سکه یا طلا انداختن و فرستادن صلوات. برخی نیز با خود  آیینه به پشت بام می بردند و آن قدر آن را جابه جا می کردند تا عکس ماه در آیینه
منعکس گردد.[۸]

تعیین سحری

برای تعیین زمان سحر نیز شیوه های گوناگونی وجود داشت. از جمله شنیدن صدای مناجات از گلدسته های مساجد، بانگ خروس، جار کشیدن، به صدا درآوردن طبل و شیپور و امروزه استفاده از زنگ ساعت و تلفن. نگاهی به این شیوه ها به آسانی روند تغییرات اجتماعی و فرهنگی مراسم و آیین ها را در یک جامعه نشان می دهد و ملاحظه می شود از گذشته به این سو تعیین وقت سحر و بسیاری مراسم دیگر این ماه از حالت جمعی به حالت فردی تغییر شکل یافته است. به عنوان مثال در گذشته اکثر موارد فرد به وسیله افراد دیگر از این موضوع مطلع می گشت ولی امروزه در خانه خود به وسیله تعیین ساعت و یا با روشن کردن رادیو و تلویزیون از وقت سحر مطلع می شود که در واقع سیر تکنولوژی، این تغییرات فرهنگی را به خوبی هویدا می سازد و روشن است که بسیاری مشاغل و کارکردها نیز در روابط اجتماعی تغییر کرده است. بسیاری از این مراسم زیبا امروزه به بوته فراموشی سپرده شده اند و نام و نشانی از آنها نیست. اجرای بسیاری از آنها می توانند الگویی زیبا و به یاد ماندنی و آموزه ای بدیع به خصوص برای نونهالان و جوانان از اجرای این مراسم در ماه مبارک رمضان باشند هم چنین سبب آشنایی دیگر فرهنگ ها با فرهنگ زیبای رمضان از سوی ایرانیان گردند.

فریده مجیدی خامنه
عضو هیات علمی پژوهشکده مردم شناسی
سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری

________________________________

[۱]- معین، محمد، فرهنگ فارسی، امیرکبیر، ،تهران، ۱۳۶۳ ش، ذیل وازه آئین

[۲]- لازم به توضیح است در این مقاله نگارنده قصد تعبیر وان گنپی از مراسم گذر از
شعبان به رمضان ندارد زیرا تفحص و بررسی بسیار بیشتر در این مورد نیاز است. با این

حال بد نیست بدانیم ،مناسک گذار اصطلاحی است که برای اولین بار در سال ۱۹۰۹ توسط
آرنولد وان گنپ [۲] مردم شناس بلژیکی ساخته شد و عمومیت یافت . این مناسک به باور
او در لحظه های حساس زندگی انسان که گذار از یک وضعیت به وضعیت دیگر انجام می گیرد،

به منظور تثبیت آن صورت می پذیرد.
از این رو این مراحل را “بحرانهای زندگی “[۲] نیز نامیده اند . این مناسک مختص دفع
خطرات مافوق طبیعی از شخص یا کل جامعه است که حالت معلقی را بین حالت پیشین و حالت
جدید آن به وجود خواهد آورد . تغییر موقعیت هایی هم چون تولد، ازدواج، مرگ و ….
چنان در زندگی انسان مهم بوده اند که اشکال مناسک ویژه ای را به وجود آورده اند. (-

نک به :الف- فکوهی ، ناصر، ( ۱۳۸۱): تاریخ اندیشه و نظریه های انسان شناسی ،نشر نی

،تهران،ص ۲۶۱ ب- پانوف، میشل، (۱۳۶۸): فرهنگ مردم شناسی ، نشر ویس ،تهران ، ص ۲۸۹
)

[۳]- نک: بهار، مهرداد، جستاری در فرهنگ ایران، به کوشش ابوالقاسم اسماعیل پور،
اسطوره، تهران، ۱۳۸۵، ص ۲۸۰ و هم چنین نک: Mircea Eliade, Patterns in Comparative
Religion, U.S.A.,1974, ch.XI.
[۴]- قلی پور کالمرزی، فاطمه، استقبال از رمضان با حنابندان، نشریه میراث معنوی،
شهریور ۸۶، شماره ۳
[۵]- وکیلیان، احمد، رمضان در فرهنگ مردم، انتشارات سروش، تهران، ۱۳۷۰
[۶]- نک: همان، هم چنین: دشتکی، گیتی، دوست، دوست، علی دوست، نگاهی به آیین های کهن

رمضان در یزد، نشریه میراث معنوی، شهریور ۸۶، شماره۳
[۷]- همان، هم چنین نک: جانب اللهی، مردم نگاری یزد، آرشیو پژوهشکده مردم شناسی،
سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری

[۸]- وکیلیان، احمد، همان