انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

چالش‌های رشته انسان‌شناسی در ایران

مصاحبه با دکتر روح‌اله نصرتی )عضو هیئت علمی گروه انسان‌شناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران)

دکتر روح الله نصرتی که مدرک دکتری خود را در رشته جامعه‌شناسی اقتصادی و توسعه دریافت کرده‌اند، اکنون عضو هیئت علمی گروه انسان‌شناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران هستند. با توجه به اهمیت رشته انسان‌شناسی در جامعه ایران، از ایشان درباره این رشته و چالش‌های آن پرسیدیم.

۱) به نظر شما، انسان‌شناسی در ایران چه فرصت‌ها و تهدیدهایی پیش‌رو دارد؟

بدون اینکه بخواهم به پیشینه انسان‌شناسی در ایران و موقعیت گذشته آن بپردازم، تلاش می‌کنم فرصت‌ها و تهدیدهای امروزی این رشته را بیان کنم. مهم‌ترین فرصت‌های انسان شناسی در ایران را می توان از دو منظر شرایط محیطی و بیرونی و شرایط درونی نظام آکادمی به شرح ذیل خلاصه کرد:
الف: منظر درونی
۱- سرمایه انسانی آموزش‌دیده در رشته انسان‌شناسی
رشته انسان‌شناسی با توجه به قدمت و پیشینه خود در طول چند دهه گذشته فارغ‌التحصیل و آموزش دیده انسان‌شناسی زیادی را تحویل جامعه داده است و از این منظر دارای سرمایه انسانی با کیفیت است. بدون شک امروزه در کنار انواع سرمایه‌های دیگر، سرمایه انسانی بسیار مهم است. وجود این تعداد از افراد آموزش دیده دانشگاهی از نقاط مختلف ایران، ظرفیت بسیار خوبی را برای مطالعه تنوع و تکثر فرهنگی ایران و در نتیجه شناخت بهتر مختصات ایران فراهم ساخته است.
۲- ترجمه و تألیف کتاب‌هایی در حوزه‌های تخصصی انسان‌شناسی و معرفی ظرفیت‌های تخصصی این رشته به جامعه
در طول دو دهه گذشته علی رغم ضعف‌های نسبی، کتاب‌های تخصصی متعددی در زمینه انسان‌شناسی تألیف و ترجمه شده است و زمینه معرفی گرایش‌های تخصصی انسان‌شناسی و کاربرد آن‌ها را به جامعه علمی فراهم نموده است. این اقدام فرصت مناسبی جهت طرح پرسش‌های جدید در ارتباط با جامعه و فرهنگ ایران و تلاش انسان‌شناسانه جهت حل مسائل ایران فراهم ساخته است.
۳- پرهیز از افتادن در دام کمّی‌گرایی در زمینه توسعه رشته، بدون توجه به زمینه‌های کار و نیازهای جامعه
یکی از مهم‌ترین فرصت‌ها در رشته انسان‌شناسی، امکان توسعه منطقی این رشته در گرایش‌های تخصصی در دانشگاه‌ها است. زمینه برای ایجاد تخصص‌های انسان‌شناسی در دانشگاه‌های کشور فراهم است. به عبارت دیگر در این زمینه می‌توان گفت رشته انسان‌شناسی برخلاف رشته‌های دیگر علوم اجتماعی به لحاظ بازار کار و نیازهای جامعه اشباع نشده است و امکان توسعه گرایش‌ها و رشته‌های کاربردی میسر است.

۴- اتخاذ روش‌شناختی خاص
به ویژه تأکیدات روش‌شناختی بر مطالعات میدانی و بینش خاص انسان‌شناختی به ویژه تأکید بر مطالعات بین رشته‌ای، فرصت مناسبی جهت حرکت در مسیر کاربردی کردن این رشته است.

ب: منظر بیرونی و محیطی
۱- اهمیت یافتن عنصر فرهنگ در تحلیل مسائل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و توجه ویژه به دانش تخصصی حوزه فرهنگ و به تبع آن رشته انسان‌شناسی
روندهای کنونی در جهان و تغییرات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی جهانی گویای این است که فرهنگ اهمیت محوری و کانونی جهت درک منطق این فرایندها و روندها دارد. بنابراین دانش انسان‌شناسی که داعیه بررسی و درک سازوکارهای فرهنگ را دارد، در این زمینه می‌تواند پیشگام در شناخت روندها و فرایندهای کنونی باشد و به تبع آن اثرات کاربردی بودن خود را در حل مسائل محلی و جهانی می‌تواند نمایان سازد.

۲- توجه و تأکید بر الگوهای بومی و محلی توسعه در انسان‌شناسی و هم‌گرایی این تأکید با گفتمان رسمی دولت‌ها در ایران، مبنی بر الگوهای محلی توسعه
دانش انسان‌شناسی بر توسعه درون‌زا و متکی بر نظام فرهنگی هر جامعه تأکید می‌کند. از این جهت بدون اینکه نافی اثرات جهانی بر تغییرات در الگوهای فرهنگ محلی باشد، برای فرهنگ محلی اصالت قائل است و تغییر و توسعه را از منظر تعامل دو گرایش محلی و جهانی و ظهور اشکال جدید رفتاری و معنایی تحلیل می‌کند. بدین ترتیب توجه به مؤلفه‌های محلی در امر توسعه امکان اثرگذاری انسان‌شناسی در حوزه سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی فرهنگی را در عرصه رسمی فراهم می‌سازد.

۳- انجمن‌های علمی و نهادهای غیر دولتی و امکان تبادل تجربیات میدانی این نهادهای غیرآکادمیک با نهادهای آکادمیک
البته در این زمینه تعداد انجمن‌های علمی زیاد نیست، ولی تعداد اندک آن‌ها از جمله انجمن انسان‌شناسی ایران و مؤسسه انسان‌شناسی و فرهنگ، در یک دهه گذشته منشأ اثرات مثبت و سازنده در انسان‌شناسی بوده‌اند و زمینه آشنایی، انجام پژوهش‌های مشترک بین رشته‌ای و شکل‌گیری اجتماع علمی را فراهم ساخته‌اند.

۴- پژوهشکده مردم‌شناسی سازمان میراث فرهنگی
با توجه به قدمت این پژوهشکده و اخذ اعتبارات و بودجه دولتی، امکان تعاملات علمی و انجام پروژه‌ها و پژوهش‌های انسان‌شناختی فراهم است.

۵- موقعیت و شرایط خاص توسعه‌ای ایران و چالش‌های فرهنگی مرتبط با آن و نهایتاً تبدیل شدن ایران به میدان بکر برای مطالعات انسان‌شناختی
امروزه ایران به دلیل موقعیت خاص توسعه افتگی با لایه‌های متراکمی از گسست‌ها مواجه است. شناخت این خصوصیات و توانایی یافتن پاسخ به این مسائل، ایران را به لحاظ میدان مطالعه تبدیل به منطقه بکر کرده است و از این منظر بهترین فرصت برای انسان‌شناسی است تا از دستاورهای علمی این رشته بتواند جهت شناخت این موقعیت‌ها استفاده کند.

۶- تنوع فرهنگی جامعه ایرانی و ضرورت شناخت دینامیسم‌ها، پویایی‌های فرهنگی، سازگاری‌ها و ناسازگاری‌های فرهنگی جامعه ایرانی
تنوع فرهنگی جامعه‌ی ایران و امتداد مرزی ایران با کشورهای منطقه در شمال، غرب، شرق و جنوب موقعیت و فرصت مناسب جهت شناخت حوزه فرهنگی ایران و امکان تعاملات و ارتباطات علمی بین‌المللی را با آکادمی کشورهای همسایه فراهم کرده است.

تهدیدات رشته انسان‌شناسی
۱- ناتوانی در تعریف و بازشناسی هویت خود. این مشکل هم در ارتباط با نام این رشته و هم در ارتباط با فقدان سنت شکل گرفته در انسان‌شناسی صادق است. انسان‌شناسی اگر بر مبنای نیازهای امروزی جامعه نتواند به تعریف واحد و مشخص از هویت خود برسد، می‌تواند در آینده با مشکل مواجه شود. در وضعیت کنونی انسان‌شناسی بایستی بر مبنای تغییرات اجتماعی و تغییر شیوه‌ها و الگوهای زیست جامعه ایرانی به بازنگری در رویکرد و نوع آموزش‌های لازم بپردازد. به عنوان مثال بیش از ۸۰ درصد الگوی زیست در جامعه ایرانی، الگوی زیست شهری است؛ بنابراین آموزش‌های ارائه شده بایستی بر مبنای پاسخ به مسائل این گونه زیستی باشد. البته این موضوع به معنای نادیده گرفتن الگوهای زیست روستایی و عشایری نیست. اتفاقاً این دو الگوی زیست در جامعه ایرانی بسیار مهم هستند و بخش زیادی از الگوهای رفتار شهری هم متأثر از این گونه‌های زیستی است و بایستی مورد توجه قرار گیرند. مسأله‌ی مهم و بنیادی در اینجا رویکرد و بینش انسان‌شناختی جدید است. در چارچوب رویکرد انسان‌شناسی جدید مقوله فرهنگ، مقوله دور و بیگانه از فرهنگ انسان‌شناس نیست و موضوع مورد مطالعه انسان‌شناسی نه فرهنگ دیگری، بلکه فرهنگ خودی است. در چارچوب چنین رویکردی امکان طرح مسایل فرهنگ خودی و ارائه راه‌حل برای این مسائل میسر می‌شود.
۲- عدم ارتباط با جامعه و صنعت و ناتوانی در ارائه راه حل‌های مسائل فرهنگی

۳- عدم حرکت به سمت کاربردی شدن و ایجاد گرایش‌های تخصصی

۴- عدم ارتباط با آکادمی دنیا و ارتباطات بین‌المللی

 

۲) انتقادات شما به رشته انسان‌شناسی در ایران چیست؟

مهم‌ترین نقدها به رشته انسان‌شناسی را می‌توان در موارد ذیل خلاصه کرد. البته طرح نقدها به معنای نادیده گرفتن جنبه‌های مثبت انسان‌شناسی در ایران نیست. این رشته از زمان شکل‌گیری خود از طریق تربیت نیروی انسانی آموزش‌دیده در حوزه فرهنگ، دارای اثرات مثبت در حیات اجتماعی و فرهنگی ایران بوده است. البته در این زمینه می‌توان به صورت مفصل بحث کرد؛ اما چون سؤال شما در خصوص نقدها است، مهم‌ترین نقدهای درونی را می‌توان به صورت ذیل خلاصه کرد:

۱-فقدان سنت در دانشگاه. موضوع فقدان سنت در ارتباط با همه گرایش‌های علوم اجتماعی از جامعه‌شناسی گرفته تا انسان‌شناسی صادق است. انسان‌شناسی در ایران فاقد سنت است. موضوع محوری انسان‌شناسی، فرهنگ است. در ارتباط با فرهنگ چندین سنت نظری از سنت تفسیری گیرتز گرفته تا سنت ماتریالیستی ماروین هریس ارائه شده است. انسان‌شناسی در ایران در چارچوب سنت مشخصی فعالیت نمی‌کند. فقدان سنت، امکان تولید علم و دانش انباشتی را تضعیف می‌کند.
۲- کم توجهی به وجه کاربردی دانش انسان‌شناسی در آکادمی

۳- ارتباط کمتر با آکادمی دنیا و امکان انجام پژوهش‌های مشترک بین‌المللی

۴- فقدان کار و فعالیت پژوهشی جمعی

۵- فقدان ارتباط ساختارمند با نهادهای بیرون از دانشگاه

۶- انجام پژوهش‌های آکادمیک صرف

۷- عدم توجه به حوزه‌های تخصصی جدید و لزوم تولید دانش کاربردی

۸- فقدان ارتباط ساختارمند با فعالان و نهادهای غیردولتی خارج از دانشگاه

۹- عدم اهتمام لازم به الگوها و چارچوب‌های نظری

۳) انسان‌شناسی ایران در چه صورتی می‌تواند هم‌رده این رشته در برترین کشورها قرار بگیرد؟

انسان‌شناسی ایران نیز مثل تمام رشته‌های دیگر تا نزدیک شدن به برترین کشورها راه دشواری را در پیشرو دارد. چون نزدیک شدن به موقعیت کشورهای پیشرفته فقط ناشی از ظرفیت دانشگاه‌ها و آکادمی‌ها نیست. نهادهای بیرون از دانشگاه موقعیت تعیین‌کننده در تحول و ارتقا موقعیت دانشگاه دارند؛ به عنوان مثال حمایت‌ها و مساعدت‌های مالی جهت پروژه‌های میدانی، توجه به اهمیت فرهنگ در برنامه‌ریزی توسعه و در حوزه صنعت و لزوم به‌کارگیری نیروهای متخصص انسان‌شناسی در این زمینه خارج از اراده دانشگاه است. ولی در هر حال با توجه به ظرفیت‌های این رشته به شرط تولید دانش بومی و محلی براساس استانداردهای کیفی لازم، امکان ارتباط و تعامل بیشتر با نهادهای آکادمیک دنیا، ایجاد ظرفیت‌های لازم جهت انجام مطالعات میدانی جمعی و انتشار یافته‌ها در بستر بین‌المللی، همکاری‌های پژوهشی مشترک با آکادمی‌های دیگر کشورها، توجه به تغییرات اجتماعی و فرهنگی محلی و درک سازوکارهای تغییرات محلی در بستر موقعیت جهانی، می‌تواند موقعیت انسان‌شناسی ایران را بهبود بخشد.

 

۴) برای کاربردی شدن رشته انسان‌شناسی و اینکه این رشته بتواند از لحاظ بازار کار افراد را جذب کند، چه راه‌حل‌هایی پیشنهاد می‌کنید؟

کاربردی شدن رشته انسان‌شناسی نیاز به اقدامات ذیل دارد:
– مهم‌ترین گام در این زمینه، تغییر در محتوای آموزشی است. محتوای آموزشی رشته انسان‌شناسی بایستی بر مبنای نیازهای جامعه و معطوف به توان‌افزایی فارغ‌التحصیلان این رشته در حل مسأله باشد. در این زمینه در کنار آموزش دانش نظری، مهارت‌های تجربی هم باید آموزش داده شود.
– بایستی بر مبنای نیازهای روز، حوزه‌های کاربردی و تخصصی انسان‌شناسی تعریف و معرفی گردد. به اعتقاد من، هر ۴ گرایش اصلی انسان‌شناسی (انسان‌شناسی فرهنگی، انسان‌شناسی زیستی، انسان‌شناسی باستان‌شناختی و انسان‌شناسی زبان‌شناختی) قابلیت کاربردی شدن دارند و در دنیا از این تخصص‌ها برای حل مسائل کاربردی استفاده می‌شود. در کنار این ۴ رشته اصلی، گرایش‌های فرعی انسان‌شناسی فرهنگی از جمله انسان‌شناسی تجارت، انسان‌شناسی کسب و کار، انسان‌شناسی دیجیتال، انسان‌شناسی صنعت، انسان‌شناسی پزشکی، انسان‌شناسی توسعه، انسان‌شناسی شهری و… بسیار مورد توجه و کاربردی هستند.
– برنامه‌ریزی در جهت ایجاد گرایش‌های تخصصی در مقاطع تحصیلات تکمیلی. در وضعیت موجود، فارغ‌التحصیلان این رشته در هر سه مقطع تحصیلی انسان‌شناسی عمومی را آموزش می‌بینند و تخصص لازم در یک موضوع و یا گرایش واحد را ندارند. در حالی که منطق و نیاز بازار بر جذب افراد متخصص در یک حوزه تخصصی است.
– تقویت و ایجاد انجمن‌های علمی غیر دولتی انسان‌شناسی. انجمن‌های علمی نقش بسیار مؤثری می‌توانند در معرفی این رشته با حوزه بازار و صنعت داشته باشند. متأسفانه در این زمینه انجمن‌ها چنین نقشی را ایفا نمی‌کنند. انجمن‌های علمی به دلیل ساختار منعطف و تسهیل‌گر نقش مهمی در ایجاد اجتماع علمی، تبادل تجربیات، امکان شکل‌گیری تعاملات و سرمایه اجتماعی می‌توانند داشته باشند. این ساختارها می‌توانند حلقه و پل ارتباط دانشگاه با جامعه و بازار باشند.
– معرفی و ارائه دستاوردهای پژوهشی انسان‌شناسی به مراکز و نهادهای بیرون از دانشگاه. بسیاری از فعالیت‌های پژوهشی دانشگاهی در درون دانشگاه انجام می‌شود و اساساً نهادهای بیرونی و بازار به یک معنا در جریان روند این پژوهش‌ها و نتایج حاصل از آن نیست. ایجاد سازوکارهایی در دانشگاه جهت ارتباط بیشتر نهاد دانشگاه با حوزه صنعتی و بازار کار، می‌تواند در این زمینه کارگشا باشد.

 

مصاحبه گر ریحانه شهبازی است و این مطلب پیش از این در نوروزنامه ۱۳۹۹ منتشر شده است: نوروزنامه ۱۳۹۹