کریس هارمن نویسنده مارکسیت بریتانیایی،نام آشنایی برای خوانندگان آثار جدی است.کتاب انقلاب در قرن بیست و یکم آخرین کتاب و شاید چکیده ای است از تجربیات و نظرات او. هارمن در کتاب حاضر، با استناد به نمونههای واقعی به تبیین و توضیح اتفاقات پیش آمده وقوانین حاکم بر انقلابها، شکست ها و موانع دستیابی به دگرگونی را تبیین کرده است . کتاب در سیزده فصل نوشته شده و در پایان هر فصل با طرح پرسشی ، پلی به فصل بعدی میزند .هارمن در این کتاب به موضوعاتی ، همچون ضرورت انقلاب ،انقلاب را چه می سازد،طبقه و آگاهی انقلاب و انقلابهای قرن بیستم می پردازد .ترجمه بسیار خوب و روان کتاب نیز آن را بسیار خواندنی و جذاب کرده است.
هارمن با ذکر نمونه از انقلابهایی که در قرن بیستم رخ داده است ،قرن بیستم را قرن انقلاب ها وقرن بیست و یکم را شاهد پدیدار شدن روح نوین مقاومت، در سراسر جهان وبه وجود آمدن جنبش های نوین معرفی کرده است؛ با شواهدی از خواست میلیون ها انسان در سراسر جهان برای تغییر و جایگزینی نظام فعلی ؛زیرا عصرجدید عصر سلطه برجهان ،عصر تولید ثروت انبوه ،چیرگی و تخریب طبیعت و محیط زیست میباشد.تسخیر سرمایه داری در جهان ،کابوسی است که زندگی ملت ها را با مشکلات فراوانی روبرو کرده است.هارمن در این کتاب نشان میدهد؛ چگونه بی ثباتی که از شاخص های سرمایه داری است ،باعث به وجود آمدن مقاومت انقلابی میشود.این مقاومت اجتناب ناپذیر است زیرا جهانی سازی به معنای بحران اقتصادی جهان و بر انگیختن جنگ و تخریب محیط زیست میباشد.در آغاز دهه نود نظم نوین جهانی به مردم جهان نوید فرا رسیدن پایان تاریخ را می داد و ادعا میکرد که سرمایه داری تنها انتخاب بشریت است .اما این شرایط به زودی ماهیت واقعی خود را نشان داد و بحران های اقتصادی در جهان ،ملت ها را با مشکلات فراوانی روبرو کرد. اما فقر و تنگدستی ،تنها مشکل پیش روی مردم جها ن نبود ونیست.انسان ها از بربریت و جنگ افروزیهای مدرن واز فریب و سیاه کاریهای جوامع غربی نیزرنج میبرند.
نوشتههای مرتبط
غربی ها، در حالیکه از بربریت و خشونت بمب گذاران علیه شهروندان غربی عصبانی میشوند و تروریست ها را شیطان صفت و مایه شرم تمدن معرفی میکنند ؛خود بمب هایی با هزاران برابر قدرت را بر سر مردم نقاط دیگر جهان فرو میریزند.اما همین انسانهای مدافع تمدن هیچ ابراز انزجار و شرم نمیکنند.
در کنار این معضلات ؛تخریب محیط زیست و طبیعت را نیز باید از هدایای قرن بیست و یکم بدانیم. در عصری به سر میبریم که گروهی نخبه ازابر ثروتمندان جهان در مورد همه چیز تصمیم میگیرند.آنها تصمیم میگیرند که چه چیزی تولید شود، کجا تولید شود وچه کسانی محکومند فقیر بمانند. آن ها به دولت ها فشار میآورند تا خواسته هایشان را برآورده کنند.این فشارها از طریق بانک جهانی و سازمان تجارت جهانی یا از طریق ابزار مستقیم نظامی وارد می شود.این نظام سرمایه داری است که امپریالیسم را میآفریند و برای گسترش سرمایه داری به هر کاری دست می زند اماهر جا که فقر ،سرکوب ،جنگ و نابودی محیط زیست در جریان باشد .هستند انسانهایی که از خود مقاومت نشان دهند .
در ادامه ،هارمن به موضوع دخالت سرمایه داران دراداره جامعه و کنترل اذهان عمومی میپردازد . با برآمدن گروه های نوین حاکمیت ؛جامعه با ایدئولوژی های محافظه کارانه انباشته شدو افکار عمومی با این مفهوم که جامعه ایستا و تغییر ناپذیر است هدایت شد. آن ها خیل عظیمی از روشنفکران، اقتصاددانان ،سردبیران و دانشگاهیان را تربیت کردند ؛تا ارزش های سرمایه داری را بعنوان بخشی تغییر ناپذیر از طبیعت بشری اعلام کنند .امروزه نیز به مردم گفته میشود امکان تغییر جامعه وجود ندارد ؛این پیام از سوی پاپها ،بنیادگراهای مسیحی و سیاستمداران ،جامعه شناسان و نشریات زرد و اقتصاد دانان ترویج میشود.این روند طی سالیان متمادی تاثیر خود را بر روی نسلها گذاشته است امروزه مردم جهان این شیوه زندگی را یگانه شیوه زندگی وبدیهی تصور میکنند الگویی که ندانسته و ناخواسته ،بسیار زیرکانه و زیر پوستی به آنها تحمیل شده است.
این شیوه زندگی در دوران سرمایه داری مانع از شادمانی انسانهاست به ندرت میتوان در صف اتوبوس و یا در پشت ترافیک چراغ قرمزی ،انسانهای خندان را مشاهده کرد. نظام سرمایه داری اذهان عمومی را تحت سلطه خود میگیرد و مفاهیمی همچون رقابت بیرحمانه ،سبقت جویی، ذهنیت بی رحم و رقابت جو را ترویج میدهد ومشکلات جامعه را به افرادی با خاستگاههای متفاوت؛ همچون قومیت ،مذهب ،جنسیت نسبت می دهد.
حال این سوال مطرح می شود که آیا این شرایط می تواند به قیام های انقلابی منجرشود؟و اگر شورش و قیامی شکل بگیرد آیا نتیجه آن مطلوب خواهد بود ؟و یا مانند شرایط بعد از جنگ جهانی اول، بعد از آن همه خرابی و ویرانی و در نهایت، ظهور فاشیسم ،ما نیز با شرایط نامطلوب و سرنوشت مشابهی روبرو خواهیم شد؟
واقعیت این است که ایده های ضد سرمایه داری در حال رشد و تکثیر است.اما عده اندکی در جهان علاقمند به تغییر و دگرگونی هستند. در تمام جوامع نشانه های انفعال و سرخوردگی به چشم میخورد .این را میتوان از کاهش درصد رای دهندگان و مشارکت اجتماعی در جوامع پیگیری کرد؛واین نشاندهنده بدگمانی افراد جامع نسبت به سیاستمداران و نهادهای اجتماعی است.البته این بدگمانی لزوما به معنای علاقمندی مردم برای براندازی سیستم نیست بلکه نشان دهنده این حس در مردم است که نظام چیزی برای ارائه کردن ندارد.
آنچه بعنوان ((سرخوردگی))دیده می شود در حقیقت به معنای از دست رفتن ایمان مردم به ساختارهای سیاسی نظام موجود است .که این سرخوردگی باعث افزایش مصرف مواد مخدر در جوامع و رشد حضور فرقه های مختلف مذهبی و یا رشد افراط گراییهای مذهبی میشود.و نشان میدهد چگونه انفعال در نبود یک جایگزین مثبت ،برای یک نظام ناکارآمد؛ میتواند به مسائل زیانبار تبدیل شود.
هارمن یک پرسش کلیدی مطرح میکند و آن این است آیا این سرخوردگی و انفعال میتواند راهی به آگاهی باز کند؟او در ادامه میگوید؛”تجربه نشان داده است که دگرگونی میسر است زیرا سرخوردگی از حس ناتوانی در مواجهه با فشارهای طاقت فرسا برمیخیزد.این حس وقتی میتواند به ضد خود یعنی تعهد به تغییر جهان تبدیل شودکه افراد دریابند نگرانی ها و دغدغه های مشترکی با بسیاری دیگر دارند.این همان اتفاقی است که رشد جنبش های ضد سرمایه داری و ضد جنگ راتوضیح میدهد ومیتواند بیانگر برخاستن امواج قیام های مردمی و برآمدن نیروهای چپ نو باشد “(۳۳)
هارمن معتقد است انقلاب فقط از طریق یک گروه خاص اتفاق نمیافتد، بلکه به خاطر حضور توده های مردم رخ میدهد ؛آنهم از طریق افرادی که به دنبال انقلاب نبوده اند؛ بلکه تغییر میخواستند؛ برای همین مداخله کردند.
لنین در سال ۱۹۰۵ به دونکته ضروری در مورد شکل گیری تغییر انقلابی در رفتار توده ها اشاره کرده بود.نکته اول این بود که طبقات فرودست باید به این نقطه برسند که احساس کنند شرایط زندگیشان طاقت فرسا شده است ؛اما این شرط برای رسیدن به شورش کافی نیست .و شرط دوم این است که؛ طبقه حاکم دچار تنگنا شود و راه برون رفت آن را پیدا نکند؛بحران های عظیم سیاسی و اقتصادی فقط مردم را در تنگنا قرار نمیدهد بلکه قدرتمندترین سرمایه داران را نیز به زحمت می اندازد. در نیمه قرن بیستم نیز، جنگ ها و بحران های اقتصادی ،باعث به وجود آمدن موقعیت های انقلابی شد.
هارمن معتقد است در آغاز قرن بیست و یکم نیز سرمایه داری در حال تکرار روال گذشته است .و به علت پیوستگی اقتصادی و وابستگی کشورها به یکدیگر، امکان آسیب دیدن ناگهانی همه نقاط جهان از بحران های اقتصادی و یا درگیریهای نظامی وجود دارد. بحران هایی که میتواند زندگی را برای توده های مردم تحمل ناپذیر کرده و طبقه حاکم را به جان یکدیگر بیندازد.
هارمن میکوشد توضیح دهد ،نظام سرمایه داری از طریق افراد متخصص و از طریق رسانه ها اذهان مردم را کنترل کرده وتلاش میکند به انها بقبولاند که جامعه ایستا و غیر قابل تغییر است .اما هارمن نوید میدهد که نباید از بازهای زمانه غافل شد زیرا تغییرات گرچه به کندی اما نیروهای جدید میآفریند و این نیروهای جدید برای به چالش کشاندن نظم موجود به اندازه کافی نیرومند هستند. این منطق درونی کاپیتالیسم است که به نیروهای جدید پرو بال میدهد.وقایع بولیوی گویای تمام نکاتی است که هارمن درباره انقلاب در این کتاب نوشته است.جهانی سازی سرمایه داری فرآیندی است که زندگی مردم جهان را از هم گسیخته است.نمونه بولیوی نشان داد که چگونه یک ، مبارزه جمعی وموفقیتآمیز، میتواند الهام بخش دیگران باشد به گونه ای که سنت های فراموش شده همبستگی و سرکشی میتواند حیاتی تازه بگیرد .اهمیت وقایع بولیوی فقط در این نیست که برای یک کشور نسبتا کوچک معنا بخش باشد .بلکه نشان میدهد چگونه بی ثباتی که شاخص سرمایه داری جهانی است به طور مداوم، مقاومت انقلابی را برمی انگیزد.مقاومت اجتناب ناپذیر است زیرا جهانی سازی به معنای ایجاد بحران اقتصادی جهان،برانگیختن جنگ و تخریب محیط زیست و ایجاد آشوب های اجتماعی است.هارمن تاکید میکند این اتفاقات لزوما تحقق انقلاب سوسیالیستی را تضمین نمیکند .زیرا پشتیبان های نظام فعلی، میلیاردها دلار برای تسلیحات خرج میکنند ،نیروی پلیس و پلیس مخفی دارند و رسانه ها در خدمت آنها میباشند اما باید بدانیم که سرمایه داری همواره به نیروی کار محتاج است آنها بدون نیروی کار هیچند و از آنجا که نظام سرمایه داریشان ناتوان از تضمین یک زندگی با ثبات است قیام ها همچون قرن گذشته در این قرن نیز شعله ور خواهد شد.
در پایان نیز هارمن این نوید را به مخاطبانش میدهد که در عصر امروز هم میتوان به تغییر امید داشت همانگونه که مارکس میگوید:
«موش کور تاریخ» زیرِ زمین را میکاود و ناگاه سر از سطح حوادث برمی آورد و با ظاهرشدنش همه ستونهای بهظاهر استوار را متزلزل خواهد کرد.
تهران-۳آبان ۱۳۹۹
مشخصات کتاب:
هارمن،کریس؛ انقلاب در قرن بیست و یکم ، ترجمه مزدک دانشور، تهران: نشر ثالث