انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

زندگی‌نامهٔ سیاسی طلعت‌پاشا

نادر انتخابی

 

Talaat Pasha: Father of Modern Turkey, Architect of Genocide. Hans-Lukas Kieser. New Jersey: Princeton University Press, 2018. 552 pp.

 

کتاب هانس- لوکاس کیزر، پژوهشگر سوییسی (استاد دانشگاه‌های زوریخ و نیوکاسل در استرالیا) با عنوان طلعت‌پاشا: پدر ترکیهٔ مدرن، معمار نسل‌کشی نخستین زندگی‌نامهٔ سیاسی طلعت‌پاشا به زبان انگلیسی است. در ترکیه پیش از این دو کتاب در بررسی زندگی و کارنامهٔ طلعت‌پاشا انتشار یافته، یکی نوشتهٔ توفیق چاودار (۱۹۳۱- ۲۰۱۲) به نام طلعت‌پاشا (آنکارا: وزارت فرهنگ جمهوری ترکیه، ۱۹۹۵) و دومی به قلم حسن باباجان با عنوان محمد طلعت‌پاشا (آنکارا: بنیاد تاریخ ترک، ۲۰۱۴). هر دو کتاب در چارچوب رهیافت‌های رسمی تاریخ‌نگاری جمهوری ترکیه نوشته شده‌اند. کتاب کیزر بر اساس پژوهش‌های گسترده در اسناد بایگانی‌های ترکیه، بریتانیا، فرانسه، آلمان، اتریش، اسرائیل، و ایالات متحد آمریکا تدوین شده است. کیزر از اسناد بایگانی عثمانی در استانبول بهرهٔ فراوان برده اما به سبب ممنوعیت رسمی نتوانسته به بخش عمدهٔ اسناد بایگانی ارتش ترکیه در آنکارا دست یابد. نویسنده همچنین از خاطرات دو چهرهٔ برجستهٔ کمیتهٔ اتحاد و ترقی، یعنی جاوید بیک (وزیر مالیه) و مصطفی خیری (شیخ‌الاسلام) و نیز خاطرات رئیس سوییسی رژی دیون عمومی عثمانی[۱] استفاده کرده است. گفتنی است که جاوید بیک و مصطفی خیری هر دو از نزدیکان طلعت بودند و متن کامل خاطرات جاوید، که یکی از منابع مهم کتاب کیزر است، در سال ۲۰۱۵ در ترکیه انتشار یافت. کیزر در شش فصل کتاب زندگی سیاسی طلعت را که به ارزیابی او یک «انقلاب‌گرای جناح راست» بوده و به همراه آن فراز و فرود کمیتهٔ اتحاد و ترقی را در پهنهٔ سیاست ترکیه واکاویده است.

محمد طلعت‌پاشا در ۱۸۷۴ در شهری کوچک در ولایت ادرنه در بخش اروپایی ترکیهٔ امروز در خانواده‌ای تهیدست به دنیا آمد. در نوجوانی پدرش را از دست داد و برای تأمین معاش تحصیل در مدرسهٔ نظام را رها کرد و به استخدام ادارهٔ پست ادرنه درآمد. نشانه‌های طبع سرکش و ماجراجوی طلعت از همان نوجوانی رخ نمود. کیزر به سبب کمبود منابع به دوران کودکی و نوجوانی طلعت چندان نپرداخته است. می‌دانیم که طلعت خیلی زود به کمیتهٔ اتحاد و ترقی پیوست و در پی انتقال (تبعید) به سالونیک (سلانیک) بر دامنهٔ فعالیت‌هایش افزود و به برکت امکاناتی که در ادارهٔ پست داشت در نقل‌وانتقال پیام‌ها و اسناد و بیانیه‌های کمیتهٔ اتحاد و ترقی نقش مهمی ایفا کرد. به گفتهٔ کیزر، همهٔ کسانی که در دوره‌های مختلف زندگی طلعت با او سر و کار داشته‌اند وی را مردی خونگرم و خوش‌صحبت و جذاب توصیف کرده‌اند. اما در پس پشت این چهرهٔ گرم، شخصیتی حسابگر و بی‌رحم پنهان شده بود. طلعت به یُمن همین خصوصیات و توانایی کم‌نظیری که در امر سازمان‌دهی داشت به‌سرعت به یکی از چهره‌های کلیدی جنبش تبدیل شد و پس از «انقلاب ترکان جوان» (۱۹۰۸) و بازگشت نظام مشروطه و ترتیبات پارلمانی، به نمایندگی و سپس ریاست مجلس عثمانی دست یافت. از ۱۹۰۹ تا ۱۹۱۸ چند بار به مقام وزارت (داخله، مالیه، و پست و تلگراف) رسید و به هنگام کشتار ارامنه در ۱۹۱۵ وزیر داخله (کشور) و طراح و سازمان‌دهنده پاک‌سازی آناتولی از ارامنه بود. طلعت به همراه انورپاشا و جمال‌پاشا در ۱۹۱۳ کودتایی را سازمان دادند، زمام امور کشور را به دست گرفتند، مخالفان را قلع‌وقمع کردند، نظام تک‌حزبی را در کشور برقرار کردند، و امپراتوری ناتوان و فرتوت عثمانی را به ورطهٔ هولناک جنگ جهانی اول سوق دادند. کیزر بر آن است که طلعت، برخلاف گمان رایج که انور را چهرهٔ غالب گروه سه پاشای عثمانی می‌داند، مهم‌ترین و پرنفوذترین شخصیت گروه بوده، و به ابتکار او نظام تک‌حزبی در ترکیه استقرار یافت. طلعت‌پاشا از فوریهٔ ۱۹۱۷ تا اکتبر ۱۹۱۸ در مقام صدراعظم عثمانی، سرنوشت کشور را در دست داشت. در پی شکست‌های ارتش عثمانی در جنگ جهانی اول، طلعت به ناگزیر از صدارت کناره‌گیری کرد و احمد عزّت‌پاشا، جانشین او، مذاکره برای آتش‌بس را آغاز کرد. در نوامبر ۱۹۱۸ گروه سه نفره به همراه شماری دیگر از رهبران کمیتهٔ اتحاد و ترقی از کشور گریختند و با یک کشتی آلمانی خود را به بندر اودسا رساندند و ازآنجا به برلین رفتند. پس از مدتی جمال‌پاشا و انورپاشا به دعوت کارل رادک، بلشویک بلندآوازه، راهی شوروی شدند تا به یاری آن‌ها مبارزهٔ ملّی ترکان را سازمان دهند. تلاشی که به جایی نرسید. جمال به دست یک ارمنی در تفلیس ترور شد و انور پس از شوریدن بر بلشویک‌ها به طاغیان ضد بلشویک آسیای میانه پیوست و در همان‌جا جان باخت.[۲] طلعت در برلین باقی ماند و در ۱۵ مارس ۱۹۲۱ به ضرب گلولهٔ جوانی ارمنی کشته شد.

هانس- لوکاس کیزر طلعت‌پاشا را پدر ترکیهٔ مدرن و طراح نسل‌کشی ارامنه خوانده است. اگر تاریخ‌پژوهان به‌طورکلّی، البته به‌جز مورخان رسمی جمهوری ترکیه و شماری از تاریخ‌نگاران «تجدیدنظرطلب»، دربارهٔ نقش طلعت در طراحی و سازمان‌دهی کشتار جمعی ارمنیان هم‌داستان‌اند[۳]، طلعت‌پاشا را پدر ترکیه مدرن خواندن جای بحث دارد. به باور کیزر، طلعت‌پاشا با پاک‌سازی قومی آناتولی و ضیاء گوکالپ (۱۸۷۶-۱۹۲۴)، نظریه‌پرداز برجستهٔ ناسیونالیسم ترک، با ترکیب غرب‌گرایی، اسلام‌گرایی، و ترک‌گرایی زمینهٔ به قدرت رسیدن مصطفی کمال آتاتورک و اصلاحات او را فراهم آوردند و ازاین‌رو نادرست نیست اگر آن دو را شریک آتاتورک در بنیادگذاری ترکیهٔ مدرن بدانیم. کیزر بر آن است که طلعت از نخستین کسانی بود که آناتولی (آسیای صغیر) را میهن اصلی ترکان دانست. این جریان که آناتولی را کانون ملّی ترکان می‌دانست و پس از ۱۹۰۸ و به دنبال شکست‌های عثمانیان در بالکان نیرو گرفت، در پی بنیاد نهادن ملّتی همگون در چارچوب سرزمینی مشخص بود. در ۱۹۱۴ احمد فرید، از ناسیونالیست‌های پرآوازه، نوشت: «دولت آیندهٔ ترک باید آناتولی را به‌عنوان سرزمین خود برگزیند.» او بر آن بود که باید به سرزمین‌های عرب استقلال داد، اما مردمان غیرترک آناتولی یعنی ارمنیان و کردان را در چارچوب کشور- دولت ترک حفظ کرد. به سخن دیگر، ناسیونالیسم ترکی-آناتولی اندیشهٔ ملّت مبتنی بر سرزمین را جایگزین اندیشهٔ ملّت مبتنی بر قوم کرد. «میثاق ملّی» و دیگر اسناد جنبش رهایی ملّی به سرکردگی آتاتورک برپایهٔ همین رهیافت تدوین شدند. حتی برخی از یاران آتاتورک می‌خواستند دولت نوپای ترکیه را جمهوری آناتولی نام نهند. کیزر بر آن است که گذشته از این نزدیکی فکری، نوعی همدلی شخصی نیز میان آتاتورک و طلعت‌پاشا وجود داشته است. پرسش این است که اگر طلعت به جای آتاتورک زمام امور ترکیه را در دست گرفته بود به اصلاحات پردامنه‌ای چون اصلاحات دورهٔ آتاتورک دست می‌زد؟ طرفه آن‌که کیزر در پایان سخن خود روح طلعت را در سیاست‌های حزب عدالت و توسعهٔ اردوغان بازمی‌یابد که از بین بردن مرده‌ریگ آتاتورک را در دستور کار خود قرار داده است.

 

 

[۱]. در پی اعلام ورشکستگی دولت عثمانی در ۱۸۷۵ و افزایش سرسام‌آور بدهی‌های آن کشور به بانک‌ها و دولت‌های اروپایی، در ۱۸۸۱ تشکیلاتی به نام رژی دیون عمومیهٔ عثمانی ایجاد شد. رژی دیون عمومیه مستقیماً بخشی از درآمد کشور را برای بازپرداخت بدهی‌های دولت عثمانی برداشت می‌کرد. در ۱۸۸۶ بیش از سه هزار نفر در شعبه‌های مختلف دیون عمومیه مأمور جمع‌آوری مالیات بودند. دیون عمومیه را نماد سیادت اروپا بر ترکیه می‌دانستند.

[۲] . دربارهٔ تکاپوهای انور پاشا پس از سقوط دولت اتحاد و ترقی نک.

Paul Dumont, « La fascination du bolchévisme : Enver Pacha et le parti des soviets populaires 1919 – ۱۹۲۲» in Du socialisme ottoman à l’internationalisme anatolian, (Istanbul:The Isis Press, 2011), pp. 133-162.

[۳] . امروزه نه‌تنها ارمنیان و کارشناسان اروپایی و آمریکایی بلکه شماری از پژوهشگران اهل ترکیه، چون تانر آکچام یا مراد برداکچی که در سال ۲۰۰۸ اسناد موسوم به گزارش‌ها یا یادداشت‌های طلعت را منتشر ساخت، سیاست‌های دولت اتحاد و ترقی را در قبال ارامنه نسل‌کشی ارزیابی می‌کنند.