هویت و مکان
انسان بودن به معنای زیستن در دنیای سرشار از مکانهای با اهمیت است. انسان بودن به معنای برخورداری از مکان و شناخت نسبت به این برخوداری است. به تعبیر مارتین هایدگر «مکان جنبه عمیق و پیچیده تجربه انسان از دنیاست» (افروغ، ۱۳۷۷، ۵۰). با در نظرگرفتن تعریف جغرافیا یعنی رابطه متقابل انسان و محیط، واضح میشود که رابطه بین انسان و مکان مبتنی بر یک کنش متقابل و دوطرفه است و همین کنش درآینده باعث ایجاد خاطره و تداعی هویت مکان است. هویت مکان بخشی از هویت شخصی است و در اثر تجربه مستقیم محیط فیزیکی رشد مییابد بنابراین بازتابی از وجوه اجتماعی و فرهنگی مکان است. پیوندی که انسان نسبت به محل تولد و رشد و زندگی خود دارد منبع اصلی هویت فردی و جمعی است از نظر گابریل مارسل: یک فرد جدای از مکان خود نیست، او همان مکان است. در بررسی هویت در رابطه با مکان واژهای به نام «حس مکان» جلوه میکند، که هنگام مطالعه هویت از این منظر باید آن را در شاخه عوامل ادراکی – شناختی در تقسیمبندی حس مکان مطالعه کرد. حس مکان به معنـای مـرتبط شـدن بـا مکـان بـه واسطه درک نمادها و فعالیتهای روزمره است. ایـن حس میتواند در مکان زندگی فرد به وجـود آمـده و با گذر زمان عمیق شود. (فلاحت،۱۳۹۴،۱۷)
نوشتههای مرتبط
هویت دینی
دین گسترۀ وسیعی از مسائل و موضوعات را در بر میگیرد تا بدآنجا که این فراگیری گسترده، مرزبندی حوزۀ دین را از حوزۀ غیردین دشوار میسازد. دین، نیازهای اساساً روانی بشر را برآورده میسازد، بااینهمه، یک پدیدۀ اجتماعی است؛ زیرا باورداشتهای شخصی تا هنگامی که تعلق اجتماعی نیافتهاند، نمیتوانند موجد یک دین باشد. پس دین، هم به نیازهای فردی وهم به ضرورتهای اجتماعی پاسخ میدهد. بر اساس آنچه ذکر گردید،» هویت دینی «را میتوان مجموعهای شناختی، اعتقادی و روانی شامل ارزشها، هنجارها، باورها، احساسات، نمادها، طرز تلقیها و آگاهیهای مختص به یک خود فردی اجتماعی دانست که حول یک محور غایی )مفهوم مقدس) سازمان یافته است و با اثرگذاری بر کنشهای اجتماعی، از یک سو، سبب همبستگی و انسجام درون گروهی در میان اعضای گروه میشود و از سوی دیگر موجبات تمایزات برون گروهی با دیگر افراد را فراهم میآورد. با عنایت به این مطلب میتوان گفت که هویت دینی چند بعدی است و میتوان یکی از ابعاد آن را در فضاهای شهری دانست. (رئوفی،۱۳۸۹،۹۷)
ورودی شهر
در گذشتهای نه چندان دور ورودی شهرها، واجد پهنههایی بود که فرد با مشاهدۀ نمود کالبدی آن در قالب دروازه که خود اشاراتی بر هویت و شخصیت آن شهر داشت و با دریافت خدماتی از قبیل استراحت و اتراق اولیه در کاروانسراها، نعل بندی و تهیه خوراک کافی برای دام خود و … آستانه و حد ورود به شهر را درک مینمود. (فکوهی،۱۳۸۳،۲۰۰) تعریف خدمات و فضاهای کافی درورودی هر شهر و دروازههایی منحصر به فرد با ساخت و بافتی کاملا بومی، ورودی آن شهر را در تصویر ذهنی مسافرین نهادینه نموده و تشخص خاصی به شهر میبخشیده است. ولی امروزه ورود به شهر معمولا با عملکردهایی همچون خدمات اتومبیل، غذاخوریهای نامطلوب و ناخوشایند، سکونتگاههایی که نمیتوان به آنها خانه گفت، چند اداره دولتی مانند بانک و…، در دو سوی جاده، نمودار میشود. مبادی ورودی شهرها در حال حاضر، با کارکرد و عملکرد مورد انتظار و اصیل خود فاصله بسیار دارند. ورودی کنونی شهرهای امروز فاقد تشخص و حد و مرز معین هستند و جهتگیری و درک از ورود به فضایی جدید در آنها برای مسافران بسیار دشوار و گاه غیرممکن مینماید. وضعیت کنونی ورودی شهرها، کمتر دارای انطباق با زمینه و پیشینه خود بوده و این عدم انطباق، در هر دو زمینه ماهیتی و عملکردی مشاهده میگردد.
ورودی مذهبی شهر
دگرگونیهای پرشتاب سالهای آغازین سده بیستم، بسیاری از ملتها را غافلگیر کرد و جوامع، بی آن که فرصت شناخت و تحلیل پدیدههای تازه و درک پیامدهای آن را پیدا کنند، با نیازهای تازهای روبرو گشتند. شهرها به شکل نسنجیدهای گسترش یافتند و دراین میان مفهوم ورود به شهر در شهرهای نوظهور، مفهومی ناشناخته ماند. بافت ورودی شهرها را، پیکرههای ساختمانی زشتی میساختند که تنها زاییده یک نیاز کارکردی بود و مفهوم گشودگی و متغیر بودن شهر به اشتباهترین شکل، مجسم شد و لبههای ناآشکاری به شهر بخشید که هیچ جای آن تفاوتی را که نشاندهنده ورود به محیط تازهای باشد، در خود نداشت. برهم خوردن تسلسل مراتب در نظام کالبدی شهرها سبب شده تا ورودی شهر که یکی از حلقههای این تسلسل است، دچار ابهام و بیهویتی شود و در واقع جایگاه آن به عنوان عنصری مهم در تعریف شهر، و نقطه اتصال شهر به پیرامون فراموش شود. (جوهری، ۱۳۹۱) شهر کرج به عنوان یکی از کلانشهرهای ایران نیز با این مشکل روبروست. گسترش بیرویه و بیبرنامه شهر در سالهای اخیر، سبب ازهم گسیختگی بافت شهر و از بین رفتن مرزهای شهر گشته است؛ بطوریکه عملا هیچ مفصل تعریف شدهای برای ارتباط شهر با بافت و طبیعت پیرامون وجود ندارد. عدم برنامهریزی چنین مفصلی مطبق با هویت شهر و کارکرد سابق و مطلوب آن، موجب بروز مشکلات بسیاری در مبادی ورودی شهر گشته است. آنچه در ورودی مهم است تأثیری است که این فضا میتواند بر محیط کالبدی اطراف خود داشته باشد.
ورودی شهر کرج
امروزه رشد شهرها آنچنان سریع شده که توجه به معیارهای مناسب شهری تا حد زیادی مورد بیتوجهی قرار گرفته است، از جمله این موارد توجه خاص به کیفیت ورودی و خروجی شهرهاست.
از آنجا که ورودیها گرهها و نقاط آغازین سازمان فضایی هستند و اولین تصویر شهر به کمک آنها شکل میگیرد لزوم طراحی و برنامهریزی آنها در شهر احساس میشود و با توجه به اینکه مفصل ارتباطی شهر و حومه هستند و مرز قلمرو آن را تعریف میکنند یکی از موثرترین و جذابترین نقاط هر شهر، مناظر ورودی آن بوده که در ذهن هر بینندهای خاطرهای موثر به جای میگذارد.
ورودی شهر، نخستین فضای شهری است که مسافرین با آن برخورد میکنند. بنابراین میتوان چنین پنداشت که نخستین تصویر ذهنی از یک شهر از طریق مبادی ورودی آن ایجاد میشود. یک ورودی مناسب باید به گونهای باشد که دریافتی سریع و چشم اندازی نسبتا فراگیر از یک شهر را در اختیار مخاطب (وارد شونده) قرار دهد. بنابراین موضوع زیباییشناسی مبادی ورودی شهری در واقع شناسه و یکی از نشانههای کلیدی و عاملی هویت بخش در فضاهای شهری محسوب میشود. (همان ؛ ۸)
مبادی ورودیهای شهر کرج یکی از ارکان اصلی ساختار کالبدی شهر است که مسافران در بدو ورود به شهر با آن روبرو میشوند و بخش عمده تصورات آنها در خصوص فرهنگ و آبادانی شهر در آن لحظه شکل میگیرد که ساماندهی این مهم میتواند در راس اقدامات سازمان سیما منظر و فضای سبز شهری شهرداری کرج قرار بگیرد. وجود پارکهای بازی، فضاهای سبز، استراحتگاهها و از همه مهمتر وجود مساجد با بهترین امکانات (نمازخانهها و نظافت سرویسهای بهداشتی) در ورودیهای شهر تأثیر به سزایی در جذب گردشگر و ایجاد انگیزه برای او در ورود به شهر است. و همچنین القاء حس هویت دینی دارد.
در گذشته در ورودی شهرها از دروازه و دیوارهای بلند استفاده شده است. ولی در حال حاضر میتوان از عناصر طبیعی مانند درختان استفاده کرد یا از عناصر مصنوعی و مذهبی و دینی که بیانگر نوعی هویت دینی نیز باشند.
یکی از ورودیهای شهر کرج منطقه ۱۱، میباشد. ساختار این منطقه در حال حاضر عبوری است و امکانات موجود، بیشتر نیاز مسافران را برطرف میسازد. نماد این منطقه میدان حافظ و امیر کبیر است که به درستی معرف کرج نیستند باید راهکاری در نظر گرفته شود که نمادهای متناسب با تاریخ و فرهنگ، دین ما در این منطقه جا نمایی شوند و به ورودی هویت ببخشند.
برای شناساندن و معرفی شهر به تازهواردین اگر از نمادها و بناها مذهبی و معماری خاص همان شهر استفاده شود بسیار موثر خواهد بود در صورتی که ما در بدو ورود به شهر کرج از کلاک شاهد مغازههای کوچک و تعمیرگاههای اتومبیل و تعویض روغن هستیم. پل کلاک خود بخشی از سیمای شهر را پوشانده است افرادی که برای اولین بار وارد شهر کرج میشوند خود را با جنگلی از تابلوهای تبلیغاتی مواجه میبینند. این در حالی است که طراحی مسیر ورودی شهر میتواند وظیفه به نسبت جدیدی برای طراحان شهری و سازمانهای مرتبط باشد تا به شهروندان و مسافران فضای زیبا و فراموش نشدنی ارائه کنند. |
ورودی کرج – چالوس در بزرگراه تهران – کرج
در کرج در یکی از ورودیهای اصلی و پر تردد، در جایی که اتوبان تهران کرج به اولین خروجی کرج میرسد، تابلوی کرج چالوس خودنمایی میکند و با زدن یک راهنما و آمدن به سمت راست بزرگراه، خودروها وارد کرج میشوند، اولین منظرهای که به چشم میخورد فروشگاههای در هم تنیدهای است که مایحتاج مسافران شمال کشور را از زغال و سیخ و کباب تا یخ و میوه و تخمه و… تامین میکنند. اندکی آن طرفتر بساط تعمیرگاههای جور و واجور آن هم به صورتی ناهمگون و فاقد هیچگونه مرزی با پیادهرو با تابلوهای کوچک و بزرگ خودنمایی میکند. (خبر نیوز)
فضاهای ورودی شهر کرج غالباً فاقد ساختاری مشخص هستند و نه تنها گویای هویت شهر نیستند، بلکه به هویت شهر آسیب میرسانند و بیننده قبل از ورود خصوصیات مهم شهر را درک نمیکند و حس ورود به مکانی متفاوت را ندارد. از آنجا که ورودی شهر معرفیکننده هویت آن شهر است، میتوان هویت شهر را پیش از ورود کامل به شهر، به ببیننده شناساند. این در صورتی است که در روز تعداد زیادی از شهروندان و افراد تازه وارد از این مسیر رفت و آمد میکنند، بنابراین فضا باید زیبا، مطلوب و تداعیگر برخی از هویتهای مذهبی یا دینی باشد تا وقتی همشهریان عزیز و افراد تازه وارد برای گذراندن اوقات فراغت و یا برای رفتن به محل کار خود از این مسیر عبور میکنند بتوانند خاطره خوشی داشته باشند.
مهمترین صفات مورد انتظار از ورودی یک شهر این است که دارای نشانهای ماندگار در ذهن باشد مانند دروازه قرآن در شیراز، افراد چه به صورت پیاده یا سواره وقتی وارد شهر میشوند بتوانند آن را درک کنند. باغهای سرسبز و تاریخی اطراف شهر کرج علاوه بر ارزش طبیعی، شاخص تاریخی شهر محسوب میشوند و به آن هویت میبخشند رودخانهای که از کنارههای شرقی کرج در ورودی شهر میگذرد، قابلیت تبدیل شدن به فضای تفریحی برای شهروندان را دارد. این رودخانه از مناظر فرهنگی و تاریخی شهر به حساب میآید. با برنامهریزی و طراحی دقیق میتواند به هویت شهر رنگ و لعاب دیگری ببخشد. (خبر نیوز، نوری)
نتیجهگیری
در نظر داشته باشیم که هویت شهر را باید در ارتباط با سایر پدیدههایی که شهر را میسازد بررسی کرد. برای هویتبخشی به شهر عواملی از جمله: تمایزات و تفاوتهای مکانی و فضایی، توجه به نیازهای ساکنان و انسانها، هویت و مکان، هویت و حسن مکان، ارتباط بین اجزای شهری و توجه به نماها و نمادهای شهری و مبلمان شهری مؤثرند در واقع، در شهر کرج یکی از مهمترین عواملی که باعث شده تا طرحهای توسعهای و عمرانی علیرغم صرف هزینههای هنگفت و زمانهای زیاد هنوز نتوانستهاند به اهداف اولیۀ خود نیز دست یابند، بیتوجهی به واقعیات موجود در بستر شهرها و جامعۀ شهری است. شهر کرج به دلیل مهاجرپذیری بالا نیاز به فضاسازیهای شهری متناسب با هویتهای مختلف دارد غ بهترین پیشنهادی که این مورد میتوان ارائه کرد استفاده از عناصر هویت دینی (مانند آیههای قرآن، اسامی جلاله، احادیث و….) برای اینکه بتوان بین این اقوام مختلف اتحاد و انگیزه ایجاد کرد و بالطبع آن هویت دینی را تقویت کرد.
منابع
- افروغ ؛ عماد، فضا و نابرابری اجتماعی،انتشارات تربیت مدرس، ۱۳۷۷
- بهزادفر، مصطفی،(۱۳۸۶)، هویت شهر: نگاهی به هویت شهر تهران،تهران، نشر شهر تهران
- بیکن، ادموند، طراحی شهریف ترجمه فرزانه طاهری، مرکز مطالعات و تحقیقات شهرسازی و معماری ایران، ۱۳۷۶
- پاپلی و رنجبر، نظریههای شهر و پیرامون، نشر سمت، تهران،۱۳۸۲
- توسلی، محمود ؛ قواعد و معیارهای طرای فضای شهری، مرکز مطالعات و تحقیقات شهرسازی و مهماری ایران ۱۳۶۵
- رئوفی، محمود، مولفههای هویت دینی، مجله دین وارتباطات، بهار و تابستان ۱۳۸۹، صفحات ۹۱-۱۱۲
- فرخنده جوهری، پور جعفر، مثنوی و رنجبر؛ ارزیابی فضاهای ورودی شهرها، بر اساس معیارهای کیفیت، ورودی قدیمی شهر کرج، دوره ۵، شماره ۹، زمستان ۹۱، صفحات ۱۸۷-۱۹۹
- فلاحت،محمدصادق؛(۱۳۸۴)،«نقش طرح کالبدی در حس مکان مسجد»، نشریه هنرهای زیبا،شماره۲۲
- فکوهی، ناصر، (۱۳۸۳)، انسان شناسی شهری؛ تهران، نشر نی،(چاپ اول) ۱۳۸۳ ؛(چاپ سوم)۱۳۸۵
- لینچ، کوین،(۱۳۷۴)، سیمای شهر، ترجمه منوچهر مزینی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران