انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

فضاهای بی‌هویت درمحله‌های شهری تهران

مقدمه

محله‌های کلان‌شهر تهران از اساسی‌ترین عناصر اجتماعی – کالبدی بوده و به‌‌عنوان حلقه ارتباطی میان شهروندان محسوب می‌شوند. هر محله اجتماع کوچک اما طبیعی است که برای برقرار شدن روابط اجتماعی، محیط بسیار مساعدی را بوجود آورده است. یکی از مسئله‌های مهم در محله‌های شهری هویت مکانی آن‌ها می‌باشد. براین اساس، فضاهای شهری همواره می‌توانند بیان‌کننده نوعی هویت شهری نیز باشند که در کنار حس تعلق مکان، احساس دلبستگی و پایداری اجتماعی را نیز القا کنند.

 

یافته‌ها

محله رکنی مابین خانواده و شهر است و از تجمع و به هم پیوستگی، معاشرت نزدیک، روابط محکم همسایگی و اتحاد غیر رسمی میان گروهی مردم به وجود می‌آید. هر محله ترکیبی از عناصر فیزیکی شامل راسته، گذر، میدانچه، بازارچه، مسجد، کوی، و خانه‌هایی که بعضا پشت به کوچه‌ها کرده‌اند، است، که هیچ کدام این عناصر بدون استفاده و حضور افراد معنی پیدا نمی‌کنند. باید توجه داشت همان طور که مکان‌ها بدون حضور افراد مفهومی ندارند، انسان بدون فضا هم قابل تصور نیست. در گذشته در شهر سازی سنتی ایران عرصه‌های عمومی وجود داشتند که همه از آن یا از کنار آن عبور می‌کردند و چنین فضایی قابلیت ویژه‌ای برای شکل‌گیری اجتماعات فراهم می‌کرد. (حبیبی؛۱۳۹۳)

در محله‌های قدیم، فضای محله‌ها موجب نزدیکی و صمیمیت افراد بود. از گذشته‌های دور محله‌های شهرها در شکل‌دهی و سازماندهی امور شهری جایگاه ویژه داشتند. هر محله با ارایه خدمات روزمره مورد نیاز و با ایجاد نمادهای محله‌ای و ویژگی‌های خاص موجب می‌شد ساکنان آن نوعی احساس تعلق و هویت داشته باشند تا جایی که در برخی موارد، بعضا شهروندان با نام محله‌ای که در آن می‌زیسته‌اند، شناخته می‌شدند.( https://www.shahrsazionline.com) همچنین ،در هر یک از محله‌های بزرگ و متوسط شهرهای تاریخی، یک مرکز محله وجود داشت . این مراکز از نظر کالبدی و شکل به دو صورت وجود داشتند. نخست به صورت یک راسته یا گذر که کمی از گذرهای دیگر در محل استقرار فضاهای تجاری و اجتماعی عریض‌تر بودند. نوع دوم مرکز محله به صورت میدانچه بود. این میدانچه‌ها اغلب در محل تقاطع چند راه یا در کنار راه اصلی محله قرار داشتند و در پیرامون برخی از آنها تعدادی دکان برای عرضه کالاهای ضروری روزانه و هفتگی اهالی محله قرار داشت. همچنین مسجد، حمام، آب انبار و بعضی دیگر از فضاهای عمومی محله در کنار همین میدان ساخته می‌شد. این نوع شهرسازی بازشناسایی مکان‌ها را برای افراد، بخصوص افراد با سابقه سکونت بالا را، بسیار راحت تر می‌کرد. محله‌ها کیفیت واحد فیزیکی منطبق با رفتارهای اجتماعی هستند و هر محله واحد مشخصاتی جدا از سایر محله‌های شهری است . به عنوان مثال مؤسسات محله مثل مراکز مذهبی، باشگاه، قهوه خانه به مردم امکان می‌دهد که خود را در یک محدوده کاملاً مقید احساس کرده و در نتیجه تعلق بیشتری نسبت به محله مسکونی خویش پیدا کنند. از طرف دیگر سهولت دسترسی احساس تعلق بیشتری را به افراد ساکن در محله القا میکند هر اندازه دسترسی به مؤسسات عمومی و تجهیزات محله‌ای با پیاده‌روی امکان پذیر باشد، در این فرایند احساس تعلق به محله افزایش می‌یابد .در این بین شناسایی مکان‌هایی که قبلا عنوان شد راحت‌تر می‌باشد و می‌توان هویت مکانی بیشتری را دربین افراد ساکن انتظار داشت. تفاوت محلات گذشته و کنونی در بازشناسایی مکان‌هایی که قبلا می‌شناختند و هم اکنون فقط کالبدی از آنها باقی مانده که بدون کارکرد و حتی هویت است. هویت محله‌ای در شهر تهران طی دهه‌های اخیر تحت تاثیر رشد شهر، مصرف‏گرایی، بیشینه‏سازی سود و اقتصاد سرمایه‏داری، تحول سبک‏ زندگی، گرایشات، علایق سیال، تعقیب خشنودی‏های شخصی، فردگرایی، تحول سبک معماری و شهرسازی، رشد عمودی شهرها، افزایش تراکم ساختمانی و به هم‏ریختگی در توازن جمعیتی و غلبه ماشین بر خیابان‌های شهر، افت شدید مناسبات همسایگی و کثیری از عوامل دیگر دچار تغییرات بنیادین شد. (خاکساری، ۱۳۸۸) تحولات اجتماعی، تغییر در ساخت و بافت شهر را نیز در پی داشته و همین دگرگونی باعث تغییر در معماری نیز شده است. همگام با این تغییر و تحولات، استحاله هویت محله‌ها، فرآیند تعلق به مکان و در بین آن بازشناسایی مکان‌های محله‌ای حداقل در بسیاری از محلات شهر بی‏رمق و مضمحل شده و در وضعیت تعلیق به سر می‏برد. با نگاه عمیق به تجربه زندگی در تهران فی‏الواقع این تصور در اذهان متبادر می‏‌شود که مفهوم اجتماعی محله به صورت بطئی در حال فراموشی است و صرفاً یک مفهوم جغرافیایی و فیزیکی و تقسیمات شهری از آن باقی ‏مانده است. این تغییرات هویت محله‏ای تا حد زیادی محصول موج جدید مدرنیته، فاصله‏گیری از مکان و کنده شدن روابط اجتماعی از محیط‏های هم‌کنشی می‌باشد که به موجب آن امروزه استحاله در هویت بافت‌های جدید و حتی محله‌های قدیمی مرکز شهر، از دست رفتن حس تعلق به مکان و فرو کاستن جوشش و نشاط جمعی شده و بروز رفتارهای ضداجتماعی و بی‏بند و باری و نفوذ معتادین و خلافکارها را در برخی محله‌های مسکونی تسهیل کرده است. تحت تاثیر روند شهرسازی مدرن و لزوم نوسازی در بافت فرسوده، تاثیرات بسیار زیادی روی هویت مکان‌های شهری نیز مشاهده می‌شود. ساخت و سازهای غیرمجاز شکل اولیه خیابان‌ها را هم به هم ریخته و چهرۀ محله‌ها را نازیبا کرده است. هر سازنده هر طور خواسته نما را درآورده و طبقات را نامنظم و بدون فرم اجرا کرده است. به طوریکه بازشناسی آن مکان را برای بسیاری از ساکنان دچار اختلال کرده است. همچنین برخی از مکان‌ها یا هویت و کارکرد قبلی خود را از دست داده‌اند( به عنوان مثال حمام‌های سنتی که فقط کالبدی از آنها باقی مانده است) یا به مکان بدون هویت تبدیل شده است که آگهی (این مکان به فروش می‌رسد) برروی آنها درج شده است و یا در نهایت به خرابه‌ای تبدیل شده که صاحبان آنها به طمع گران‌تر شدن به آنها رسیدگی نمی‌کنند و اصطلاحا منتظرند تا گران‌تر شود.

 

نتیجه‌گیری

شهر به عنوان بافت زنده مدام درحال تغیییر و تحول است. لذا هرگز نمی‌توان انتظار داشت که توسعه قسمتی از شهر متوقف شود و هیچ تحولی در آن روی ندهد. چرا که این تغییر لازمه بقای بافت زنده است.محله‌ها بخصوص محلات قدیمی در شهر تهران، ازیک سو دارای ریشه‌های سکونتی ارزشمند با غنای فرهنگی، اجتماعی ومعماری است و ازطرف دیگر به‌جهت فرسودگی شدید، نبود دسترسی مناسب به خدمات شهری و بهداشتی، وجود مشکلات اجتماعی وامنیتی عدم تطابق با زندگی امروز شهری و شهرسازی مدرن دارای مشکلات روبنایی و زیرساختی هستند. این محلات بعضا با افزایش کاربری‌های تجاری درسال‌های اخیر مشکلاتی را برای ساکنان به‌وجود آورده است. یکی از این مشکلات مخدوش شدن هویت مکان‌های این محلات می‌باشد. مکان‌هایی که به دلایل مختلف از جمله: طمع افراد، کاربری‌های جدید، نوسازی بدون نظارت و فرسودگی بیش از حد، دچار اختلال هویت مکانی می‌باشند. این مکان‌های بدون هویت و بعضا با هویت گمشده احساس تعلق به مکان و همبستگی اجتماعی افراد را کاهش داده و با دادن نوعی احساس بی‌هویتی و عدم تعلق فرهنگی و اجتماعی به شهر و دیار، از سوی ساکنین و شهروندان مواجه هست؛ موضوعی که بی‌ارتباط با تضعیف سرمایه اجتماعی نخواهد بود.

 

منابع

  • خاکساری؛ علی، محله‌های شهری در ایران، با همکاری امیرشکیبا منش و مهشید قربانیان، تهران،پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی،۱۳۸۸
  • حبیبی؛ محسن، از شار تا شهر، دانشگاه تهران، چاپ چهاردهم،۱۳۹۳
  • ( https://www.shahrsazionline.com)