انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

چالش‌­های مشارکت جامعه محلی در برنامه‌­ریزی گردشگری در کشور­های در حال توسعه

نویسنده: دیان یولی رین دراوتی[۱] برگردان زهرا راچی

حمایت جامعه محلی از توسعه گردشگری در گروه مشارکت ایشان در برنامه­ریزی گردشگری است. این مشارکت برای جامعه محلی با منافع پایداری جهت بقای جامعه همراه است. این مسئله به خصوص در کشور­های در حال توسعه حائز اهمیت است. با این حال مطالعات نشانگر آن اند که مشارکت جامعه محلی در برنامه ریزی گردشگری به خصوص در کشور­های در حال توسعه با چالش­های متعددی همراه اند.  عوامل عملیاتی، ساختاری و فرهنگی از جمله مسائلی اند که در این کشور­ها مشارکت مردمی در برنامه ریزی گردشگری را با چالش مواجه می­کنند.  بسیاری از برنامه­ریزی­ها در حوزه گردشگری بر توسعه پیشران­های فیزیکی گردشگری متمرکز اند. در حالی که از  اگاهی بخشی و قدرت بخشی  به جامعه محلی برای مشارکت غافل می­مانند. لازم است ضعف مشارکت در جوامع در حال توسعه با تسهیل بروکراسی و تشویق جامعه محلی مرتفع شود. لازم است اطلاعات مورد نیاز در دسترس جامعه محلی قرار گیرد و به سازمان­های غیر دولتی به مثابه پلی ارتباطی و عاملی تسهیلگر نگریسته شود. همچنین ضروری است مالکیت مقصد برای جوامع محلی تضمین شود و برای اگاهی جامعه از ساز و کار­های مشارکت، سرمایه­گذاری صورت پذیرد.

چکیده

هدف پژوهش حاضر تحلیل چالش های پیش روی جامعه  برای مشارکت در گردشگری در کشورهای در حال توسعه است. این پژوهش بر پایه مرور  نظام­مند[۲] مقالات نمایه شده در پایگاه اسکوپوس[۳] در میانه سال­های ۲۰۱۸-۲۰۲۲ با محتوای مشارکت جامعه در برنامه ریزی گردشگری صورت گرفته است. یافته­ها نشانگر آن اند که محدودیت­ها در رابطه با مشارکت جامعه محلی در برنامه­ریزی گردشگری، شامل محدودیت­های عملیاتی، ساختاری و فرهنگی اند. محدودیت­های عملیاتی شامل عدم دسترسی به اطلاعات، فقدان ساختار­های تصمیم­ گیری کارآمد، فقدان بستر­های مناسب برای گفتگو، فقدان دانش و مهارت کافی و عدم شفافیت و پاسخگویی است. محدودیت­های ساختاری نیز به عدم دسترسی به کارشناسان برنامه­ریزی در حوزه گردشگری، توسعه نامتوازن جامعه، کمبود بودجه، فقدان ساز و کار مناسب برای آموزش، سیاستگذاری و حکمرانی نامتناسب و غیرمنعطف مربوط می­شوند. همچنین  موانع فرهنگی شامل تاریخچه استعمار، فقدان آگاهی جامعه، بی اعتمادی در جامعه، اختلاف در قدرت، توزیع نابرابر منافع و هزینه­ها و تضاد منافع اند. در این راستا لازم است دولت و سازمان­های گردشگری به نحوی نظام­مند به منظور تشویق جامعه محلی در  مشارکت در برنامه ریزی گردشگری، به این چالش­ها رسیدگی کنند.

مقدمه

توسعه گردشگری می­تواند با آثار مثبت و منفی فراوانی همراه باشد. گردشگری از یک سو می­تواند به توسعه اقتصادی، اشتغال­زایی برای جوامع محلی و افزایش درآمد منجر شود و از دیگر سو می­تواند با آثاری منفی همچون افزایش هزینه­های زندگی، رنجش جامعه محلی، افزایش جرائم و کاهش کیفیت زندگی ساکنان همراه باشد. آثار منفی گردشگری می­تواند نشانگر فقدان برنامه­ریزی صحیح باشد(ژونگ و همکاران[۴]، ۲۰۱۱). در حقیقت مفهوم برنامه ریزی گردشگری را می­توان به مثابه  واکنشی به آثار منفی گردشگری قلمداد کرد. برنامه ریزی گردشگری در قالب علمی در دهه ۱۹۷۰ ظهور کرد و به طور رسمی توسط سازمان جهانی گردشگری در سال ۱۹۹۴  مورد استفاده قرار گرفت و بیان شد که لازم است برای فعالیت­های گردشگری برنامه ریزی صورت پذیرد. به گونه­ای که  مشارکت­های سودمند از اجزای ضروری این برنامه ریزی باشند.

آگاهی بخشی نسبت به ضرورت مشارکت در برنامه ریزی گردشگری در کشور­های در حال توسعه به عنوان برنامه­ پیشران مشارکت اجتماع­محور آغاز شده است. با این حال در مسیر آماده سازی جوامع در حال توسعه برای افزایش مشارکت در برنامه­ریزی گردشگری، همه­گیری ویروس کرونا صدمه­ای جدی به این هدف را وارد کرد. شیوع ویروس کرونا به مثابه تهدیدی جدی برای سلامت افراد، به تعطیلی مراکز گردشگری و تعویق تلاش­ها برای آغاز مشارکت نظام­مند در برنامه­ریزی گردشگری منجر شد. چنان که با فروکش کردن موج این همه­گیری، میزان گردشگران در سطح بین­الملل ۳۰ تا ۴۵ کاهش داشته است. کشور­های در حال توسعه نسبت به کشور­های توسعه یافته به دلیل روند کند واکسیناسیون عمومی با آثار عمیق­تر و شدید­تری روبرو شدند.  تلاش برای افزایش گردشگری در سطح ملی از جمله راهکار­هایی است که دولت­ها در بسیاری از کشور­ها در شرایط شیوع ویروس کرونا و پس از آن پیگیری کرده اند. کشور­هایی چون نیوزلند در این خصوص گام­های موثری را برداشته اند در حالی که کشور­های در حال توسعه در این مسیر با معضلات اجرایی و ساختاری مختلفی مواجه اند. مشارکت جامعه در برنامه­ریزی گردشگری پایه­ای است حیاتی (لامبرتی و همکاران[۵]، ۲۰۱۱). مشارکت جامعه در برنامه­ریزی گردشگری منجر به رفتار مثبت ایشان با گردشگران می­شود. به منظور ایجاد و حفظ رونق گردشگری لازم است مشارکت جامعه در برنامه­های گردشگری مورد توجه قرار گیرند. در صورتی که در برنامه­ریزی­های گردشگری، آمال و خواسته­های ساکنان گنجانیده نشوند، آسیب به گردشگری با بروز خصومت­ها و نارضایتی­های ساکنان رخ می­دهد(ژانگ و همکاران، ۲۰۰۶).

بر مبنای نظر گان و وار[۶](۲۰۲۰)مدیریت گردشگری که برنامه ریزی مشارکتی را دربرداشته باشد، می­تواند با آثار اقتصادی و رضایتمندی بازدیدکنندگان همراه باشد با این همه گرچه ماهیت برنامه ریزی گردشگری در اغلب کشور­ها امری است شناخته شده اما اصول صحیح برنامه­ریزی در کشور­های در حال توسعه به دست فراموشی و غفلت سپرده می­شوند(ماتیکو و همکاران[۷]، ۲۰۲۱). مشارکت جامعه در برنامه ریزی گردشگری برای نخستین بار در اعلامیه مانیل مطرح شد و در خلال آن تاکید شد که توسعه گردشگری نباید به لحاظ اقتصادی و اجتماعی برای جوامع محلی و ساکنان مضر و آسیب رسان باشد.  در این خصوص لازم است سلسله مراتب برنامه ریزی گردشگری از سطح محلی آغاز شود و به سمت سطوح کلان­تر منطقه­ای و ملی سوق یابد. مشارکت در برنامه ریزی گردشگری  پایه اصلی پایداری در طرح­های توسعه گردشگری است

در مطالعه پیش­رو به ارزیابی موانع مشارکت جامعه در برنامه­ریزی گردشگری در کشور­های در حال توسعه پرداخته شده است. به این منظور از  مرور نظام­مند پژوهش­های منتشر شده میان سال­های ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۲ استفاده شده است. این پژوهش دارای سه بخش تعریف سوال تحقیق، شرح فرایند جستجو و در نهایت تجزیه و تحلیل یافته­ها است.شرحی بر سوال پژوهش: سوالات پژوهش بر اساس رویکرد بالا به پایین برنامه ریزی گردشگری  در کشور­های در حال توسعه طراحی شده اند. با اتکا به ادبیات موجود در این حوزه موانع در سه سطح ساختاری، فرهنگی و عملیاتی در نظر گرفته شده اند. بدین ترتیب سوالات پژوهش حاضر عبارت اند از: ۱.  کدام یک از عوامل عملیاتی مانع از مشارکت مردم در برنامه ریزی گردشگری در کشور­های در حال توسعه می­شود؟۲.  کدام یک از عوامل ساختاری مانع مشارکت مردم در برنامه ریزی گردشگری در کشور­های در حال توسعه می­شوند؟۳. کدام یک از عوامل فرهنگی به عنوان موانع مشارکت مردم در برنامه ریزی گردشگری در کشور­های در حال توسعه قلمداد می­شود؟ شرحی بر فرایند پژوهش: مطالعه پیش رو با ارزیابی نظام­مند مقالات منتشر شده در پایگاه اسکوپوس صورت گرفته است. تجزیه و تحلیل: تجزیه و تحلیل بر اساس روش تحلیل محتوا صورت گرفته است. بر این اساس موانع مشارکت استخراج و در قالب مقولات مفروض پژوهش گنجانیده شدند.

بحث:

توسان[۸](۲۰۰۰) از سه مانع در راستای مشارکت جامعه در برنامه ریزی گردشگری نام می­برد. عوامل ساختاری، فرهنگی و عملیاتی این سه مانع اند. هارتلی و ود[۹](۲۰۰۵) اضافه می­کنند که عوامل شخصی نیز می­توانند به مثابه مانعی در راستای مشارکت عمل کنند. نتایج پژوهش حاضر با موانع برشمرده شده در ادبیات پژوهش مطابقت دارد. بر این اساس محدودیت­های عملیاتی شامل عدم دسترسی به اطلاعات، فقدان ساختار­های کارآمد تصمیم گیری (بلو، ۲۰۲۱)، کمبود دانش( رستگار و دانش، ۲۰۲۱) و عدم شفافیت و پاسخگویی(آدبیو و بوچر،۲۰۲۱) اند. ریشه این موانع عملیاتی در استاندارد­های ساختار متمرکز در توسعه نهفته است. امروز مدیریت دولتی متمرکز و غیر منعطف به یکی از دلایل نگرانی در حکمرانی بدل شده است.

 

 نویسنده/نویسندگان. تاریخ انتشارکشور/منطقه مورد مطالعهروش­شناسینتایج اصلی
۱بلو[۱۰](۲۰۲۱)مالاویتحلیل مضموندسترسی محدود جوامع به اطلاعات مربوط به گردشگری و فقدان ساختار مناسب برای تصمیم­گیری دو مانع مهم برای مشارکت جامعه محلی در برنامه­ریزی گردشگری اند.
۲بونوانو­و همکاران[۱۱](۲۰۲۲)تایلندتحلیل سوات[۱۲]توسعه نامتوازن دلیل اصلی عدم مشارکت کارامد جامعه محلی در برنامه ریزی گردشگری است.
۳لکوتا[۱۳](۲۰۱۹)آفریقای جنوبیپیمایشکمبود بودجه برای اموزش، تحصیلات و مهارت ریشه اصلی عدم مشارکت جامعه محلی در برنامه­ریزی­های گردشگری است.
۴منسور­و همکاران[۱۴](۲۰۱۹)مالزیتحلیل مضمونعدم وجود ساختار مناسب برای تعامل میان دولتمردان، جامعه محلی و تسهیلگران از دلایل اصلی عدم مشارکت جامعه محلی در برنامه­ریزی گردشگری است.
۵رستگار­و همکاران(۲۰۲۱)ایرانشبکه نگاری فقدان اطلاعات  جامعه محلی در رابطه با فرایند­های رسمی برنامه­ریزی گردشگری از دلایل عمده عدم مشارکت ایشان است.
۶سر­و همکاران[۱۵](۲۰۲۰)سنگالمطالعه موردیتاریخ استعمار از دلایل اصلی  عدم مشارکت جامعه در برنامه­ریزی گردشگری است.
۷ادبایو­و بوچر[۱۶](۲۰۲۱)نیجریهپژوهش کیفیآگاهی جامعه، اموزش، اعتماد، شفافیت و پاسخگویی از عوامل موثر بر مشارکت جامعه در برنامه ریزی گردشگری اند.
۸کالا­و باگری[۱۷](۲۰۱۸)هندپژوهش کیفیاختلاف در قدرت و احساس محرومیت از دلایل اصلی عدم مشارکت جامعه در برنامه ریزی گردشگری است.
۹گویین­و همکاران[۱۸](۲۰۲۰۹ویتنامتحلیل مضمونحکمرانی و سیاستگذاری نامتناسب، توزیع نامتناسب منافع حاصل از گردشگری( اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی) از دلایل عمده عدم مشارکت جامعه محلی در توسعه گردشگری است.
۱۰ونر و پرابستل هیدر[۱۹](۲۰۱۹)کشور­های در حال توسعهمطالعه موردیآگاهی اندک و تضاد منافع از عوامل اصلی ایجاد کننده چالش در مشارکت جامعه محلی است.

 

جدول شماره۱-موانع مشارکت جامعه محلی در برنامه­ریزی گردشگری

ساختار متمزکز در کشور­های توسعه نیافته منجر به شکل­گیری وضعیتی می­شود که درآن تنها عده­ای حق تصمیم­گیری دارند. نبود فضای تصمیم­گیری مشارکتی در گردشگری نیز خود می­تواند ثمره این شکل از ساختار باشد. به زعم زلنیسکی و همکاران(۲۰۱۸) تمرکز زدایی از برنامه ریزی گردشگری از سطح ملی به سطح محلی باید به واسطه سازو کار­های قانونی منظم صورت پذیرد. با این حال باید پذیرفت که در  اغلب جوامع تمرکز­زدایی به دلیل ماهیت سیاسی آن راه ساده­ای نیست. برای مثال ساختار مدیریتی در اندونزی به سوی تمرکززدایی حرکت کرده است. گرچه مسائلی مانند بودجه، پرسنل و مالیات­ها بدون پاسخ مانده اند(آلم و همکاران، ۲۰۰۱). موانع ساختاری مستخرج از یافته­های پژوهش شامل توسعه نامتناسب جامعه، کمبود بودجه، فقدان آموزش کارآمد و سیاستگذاری نامتناسب است. ریشه موانع ساختاری را باید در تنش  میان کسانی جست که در ارائه طرح­ها و بهره­مندی از آن­ها دخیل اند. در بسیاری از جوامع در بحث از توسعه گردشگری توسعه زیرساخت­ها، افزایش شمار هتل­ها و بهبود مسیر­های دسترسی به مقصد تا حدی مورد توجه قرار می­گیرند که آثار منفی توسعه نامتوازن گردشگری بر حوزه­های اجتماعی، فرهنگی و محیطی مغفول می­مانند. همچنین در بسیاری از جوامع یک شیوه مرسوم در برنامه ریزی گردشگری، نادیده انگاشتن مردم و جامعه محلی است.

موانع فرهنگی در ادبیات شامل تاریخ استعمار(سار و همکاران، ۲۰۲۰)، ناآگاهی جامعه، بی اعتمادی جامعه و عدم توازن قدرت و تضاد منافع است. اشکیلی و کبودی(۲۰۱۲) بر این اعتقاد اند که بسیاری از موانع بر سر راه مشارکت جامعه در برنامه ریزی گردشگری، برخاسته از سطح پایین دانش و نااگاهی مردم محلی است. همچنین لازم است به حساسیت­های جامعه محلی در برنامه­ریزی ها توجه شود. برای مثال بی­توجهی به حساسیت­های مذهبی مردم محلی در برنامه­ریزی­ها ممکن است میان ساکنان مسلمان و غیر مسلمان چالش­هایی را ایجاد کند. در این خصوص لازم است دست اندر کاران فعالیت­های گردشگری اتاق فکری را برای مشورت و همفکری با رهبران مذهبی و جامعه محلی و مرور کد­های اخلاقی در گردشگری تدارک ببینند. علاوه بر حساسیت­ها موانع فرهنگی می­توانند از نااگاهی و دانش محدود جامعه محلی از منافع توسعه گردشگری برخیزند. از موارد مشترک در رابطه با موانع مشارکت جامعه محلی در برنامه ریزی گردشگری در پژوهش­های قبل و بعد از ۲۰۱۷ آن است که عوامل متعددی در عدم مشارکت دخالت دارند. سار و همکاران[۲۰] (۲۰۲۰)  در تحقیق خود در مورد مشارکت جامعه محلی در برنامه ریزی گردشگری در مناطق حفاظت شده از رویکرد بازنمایی اجتماعی استفاده می­کنند. این رویکرد به ندرت در مطالعات گردشگری استفاده می شود(هادی نژاد و همکاران، ۱۳۹۸).

گام­های عملی

لازم است دولت و سازمان­های فعال در حوزه گردشگری، اقدامات لازم جهت رفع موانع چندگانه مشارکت در جامعه محلی را صورت دهند. این اقدامات باید به صورت همزمان در بردارنده پیشران­های فیزیکی چون بهبود راه­ها، بهبود دسترسی، افزایش اقامتگاه­ها وجلب مشارکت ذینفعان و جامعه محلی باشد. لازم است با مشارکت دولت برنامه­های منظمی برای گفت و شنود میان جوامع محلی و برنامه ریزان صورت پذیرد. ایجاد اعتماد، شفافیت و پاسخگویی نیز باید در دستور کار قرار گیرند. مالکیت جامعه محلی مقصد نیز باید از طریق توافق نامه های کتبی تضمین شود. توافقنامه­های کتبی به جامعه محلی این اطمینان را می­دهد که آن­ها مالک فرهنگ و محیط زیست مقصد اند و می­توانند در برنامه ریزی­های گردشگری نقش داشته باشند. همراستا با این اقدامات لازم است اقداماتی به منظور آموزش جامعه محلی برای مشارکت در برنامه­ها و مدیریت برنامه­ها صورت پذیرد. بدین ترتیب لازم است سرمایه­گذاری دقیقی بر ظرفیت­سازی جامعه محلی صورت پذیرد.  کمپین­های اگاهی­بخشی به جامعه محلی باید به گونه­ای منطقی ایجاد شوند. این امر موجب می­شود روابط اجتماعی به نحوی بازسازی  شود که روابط نامتوازن قدرت به سوی تعادل حرکت کنند.

نتیجه­گیری

نتایج این مطالعه نشان می‌دهد که جنبه‌های عملیاتی، ساختاری و فرهنگی موانع اجتماعی مشارکت جامعه محلی در برنامه­ریزی گردشگری اند. موانعی که به عنوان موانع عملیاتی طبقه بندی می شوند شامل  عدم دسترسی به اطلاعات، فقدان ساختارهای تصمیم گیری کارآمد، فقدان بسترهای بحث و گفتگو، فقدان دانش و فقدان شفافیت و پاسخگویی اند. محدودیت های ساختاری نیز به  عدم دسترسی به کارشناسان برنامه ریزی، توسعه ضعیف جامعه، کمبود بودجه، آموزش و سیاست نامناسب و حکومت داری مربوط است. در نهایت موانع فرهنگی در بردارنده تجربه تاریخی استعمار، فقدان آگاهی جامعه، بی اعتمادی جامعه محلی، اختلاف در قدرت، توریع نابرابر هزینه­ها و منافع است.

 

 

 

[۱] Dian Yulie Reindrawati

[۲] Systematic

[۳] Scopus

[۴] Zhong et al

[۵] Lamberti et al

[۶] Gunn  and  Var

[۷] Matiku  et al

[۸]Tosun

[۹] Hartley & Wood

[۱۰] Bello

[۱۱] Boonwanno et al

[۱۲] SWOT

[۱۳] Lekaota

[۱۴] Mansor et al

[۱۵] Sarr et al

[۱۶] Adebayo and Butcher

[۱۷] Kala and Bagri

[۱۸] Nguyen et al

[۱۹] Wanner and Pröbstl-Haider

[۲۰] Sarr et al.

 

آدرس دسترسی به اصل مقاله:

 Full article: Challenges of community participation in tourism planning in developing countries (tandfonline.com)