انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

عکاسی: تلفیق هنر و تکنولوژی

تصوبر : دان مک کالین، مجموعه عکس بی خانمان، لندن، ۱۹۷۰

بخش دوم (عکس و جامعه)

از زمانی که عکاسی اختراع شد، رابطه میان این تکنولوژی و جامعه و علوم شناخت آن همواره به هم پیوسته بوده. جامعه شناسی یکی از اولین حوزه هایی بوده که عکاسی به آن وارد شده است. می توان گفت عکاسی و جامعه شناسی تولدی همزمان داشته اند. هر دو از همان ابتدا به موضوعات متنوعی پرداختند که یکی از آنها، مطالعه و شناخت جامعه بود.

عکاسی از ابتدا به عنوان ابزاری برای کنکاش جامعه به کار گرفته شده است و این امر امروزه یکی از وظایف عکس ها به شمار می آید. در ابتدا برخی از عکاسان از دوربین خود برای ثبت و نمایش جوامع دور افتاده ای که در صورت وجود نداشتن، هم عصرانشان هرگز موفق به دیدن آنها نمی شدند، استفاده کردند. بعدها ابعادی از جامعه خود را آشکار کردند که معاصرانشان هیچ تمایلی به دیدنشان نداشتند. آن ها حتی گاهی فعالیت خود را اقدامی جامعه شناسانه می پنداشتند، به ویژه در دوره ی آغاز قرن، زمانی که جامعه شناسان و عکاسان بر سر الزام نمایش دادن پلیدی های جامعه از طریق نوشته ها و عکس ها به توافق رسیدند. یکی از دلایلی که موجب پیوند جامعه شناسی و عکاسی، به خصوص عکاسی مستند اجتماعی شده است این است که عکاسان بسیاری از موضوعاتی را که دائما مورد توجه علم جامعه شناسی بوده است مورد بررسی و مطالعه قرار داده اند. برخی از آنها این کار را به سفارش دولت انجام داده اند، برخی دیگر به انجام این کار گماشته شده بودند و یا احیانا این فعالیت را برای روزنامه ها و مجلات انجام می دادند. عده ای نیز از سوی برخی از موسسات حمایت می شدند و برخی دیگر آن را به عنوان کار شخصی در میان کارهایی که برای کسب درآمد بدان می پرداختند و یا به عنوان کار ذوقی پذیرا شدند.

عکاسی از زمان اختراع میان دو حوزه هنر و پژوهش های اجتماعی در تقلا بوده. اما، نکته ای که وجود دارد این است که عکاسی نیز مانند جامعه شناسی تنوعی از تمرکز خاص خود بر موضوعات متفاوت به نمایش گذاشته که وابسته به جریان های مهم دنیای هنر و جامعه است. هنر و پژوهش اجتماعی، دو شیوه ی کار را شرح می دهند و نه دو گونه متفاوت از عکاسی را. برخی از عکاسان مانند ادوارد وستون بیشتر بر جنبه ی هنری عکاسی تاکید می کردند و فعالیتشان را چیزی شبیه نقاشی تصور می کردند و جنبه ی اجتماعی آثارشان به میزانی کم بود که به سختی می شد آن را مستقیما به مثابه ی کاوش و بررسی اجتماعی تفسیر کرد. اما عده ی دیگری نیز هستند که به نشان دادن مسائل اجتماعی در عکس های خود بیش از جنبه های هنری آن علاقه دارند. مسائلی مانند فقر، افسردگی، فعالیت های مدنی، کودکان کار، خرده فرهنگ ها، اختلافات نژادی و … . در مطالعات جامعه شناسی از دوربین و عکس ها به عنوان وسیله ای برای ابزار تحقیق، به مثابه بازنمایی جامعه و به مثابه سوژه و ابژه تحقیق استفاده می شود. در این نوع مطالعات هنر عکاسی ابعاد اجتماعی زیادی را می توان مورد بررسی قرار دارد که مهم ترین این ابعاد، کاربردها و کارکردهای اجتماعی عکاسی، مصرف اجتماعی عکس، رابطه ی عکس و عکاسی با طبقات اجتماعی، عکاسی به مثابه نهاد اجتماعی، محتوای اجتماعی عکس ها، فرهنگ و جهان اجتماعی عکاسان و عکاسی به مثابه مسئله ای اجتماعی است.

عکاسان موضوعاتی را که با جامعه شناسان اشتراک دارند، به طرق مختلفی بیان می کنند. مثلا کارهای آندره کرنس که می توان در آنها به خوبی عمق زیاد عکس ها را مشاهده کرد. گویی عکاس از دوربین به عنوان وسیله ای برای اکتشاف و پرسشگری دنیای اطراف خود، استفاده کرده است. و یا عکس های مک کالین در رابطه با اعمال انسانی مانند جنگ ها، انقلاب ها، بی خانمان ها و بحران های انسانی.

 

 

آندره کرتس. شناگر زیر آب، اِسْتِرْگُم، مجارستان، ۱۹۱۷

دان مک کالین، مجموعه عکس بی خانمان، لندن، ۱۹۷۰

 

جدای از جامعه شناسی حوزه ی دیگری که عکاسی تحول شگرفی در آن ایجاد کرده، زمینه مردم شناسی و به خصوص کارهای مردم نگاری است. از آنجایی که هیچ اثر هنری را نمی توان جدا از پدیده های دیگر در نظر گرفت، عکاسی به عنوان یکی از رشته های هنری و یکی از روش های ثبت و ضبط در مردم شناسی موضوع انتخابی اش تبلوری از فرهنگ است و مردم شناس نمی تواند آن را نادیده بگیرد. همانطور که لوئی اشتروس گفته است؛ مردم شناس نمی تواند هنر را نادیده بگیرد زیرا هنر بخشی از فرهنگ است.

قبل از اختراع دوربین عکاسی، مردم شناسان با استفاده از قلم و کاغذ اطلاعات مورد نیاز خود را پس از مشاهده ثبت می کردند که کندی در نوشتن این مطالب و مشکل بودن توصیف یا بیان یک ماجرا یا اشیاء به دلیل نبودن لغات مناسب، مردم شناس را با چالش رو به رو می کرد. به گونه ای که برخی از آنها در مواردی برای رساندن مفهوم خود با کشیدن نقاشی ها و طرح های گرافیکی این اطلاعات را به صورت تصویر در می آوردند. اما، اختراع عکاسی در دهه ۳۰ قرن نوزدهم دانش مردم شناسی را با تحولی بزرگ مواجه کرد، زیرا مردم شناس می توانست با بهره گیری از این تکنولوژی در حین تحقیقات خود زمان را متوقف کرده و با ثبت مجموعه تصاویری از موضوعات و عناصر مورد نیازش، اشکالات فرضیه ها و طرح های مطالعاتی خود را برطرف سازد و با استفاده از عکس های خود آموخته ها و نتایج پژوهش مردم شناسانه ی خود را به صورت مستند و همراه با مدارک به مخاطبش ارائه کند. به مرور زمان هر پیشرفتی در فن عکاسی باعث استفاده و علاقه ی بیشتر مردم شناسان برای به کارگیری این ابزار می شد تا در تحقیقات خود با گرفتن عکس های بی شمار به راحتی مشکلات مشاهده خود را برطرف ساخته و مطالعات عمیق خود را از نحوه ی زندگی مردم و رویدادها را با ثبت جزئیات بیشتری دنبال کنند. همچنین تولید انبوه عکس از فرهنگ ها و جوامع مختلف انسانی حتی باعث تغییر در چگونگی مشاهده در موضوعات مردم شناسانه شد. تا پیش از به کار گیری عکاسی، هیچ لغت نامه یا تصور ذهنی ای نمی توانست تبادل داده های اطلاعاتی یا فرضیه ها را ممکن سازد ولی با ظهور عکس های متنوع از سراسر جهان این امکان پدید آمد. هم اکنون عکاسی یکی از مهم ترین وسایل کار مردم نگاری در ثبت لحظه های شگفت انگیز زندگی مردم قلمداد می شود و مردم نگاری اساس کار مردم شناسی فرهنگی را تشکیل می دهد.

جنبه ی دیگری از به کارگیری عکاسی در موضوعات اجتماعی، در قالب عکاسی مستند ظهور پیدا می کند. در طی نیمه ی دوم قرن نوزدهم، مطبوعات نقش هدایت گرانه در جنبشی اجتماعی ایفا کردند که واقعیت های تلخ فقر را در معرض توجه همگان قرار می داد. دوربین عکاسی به کمک عکاسی مستند به ابزار مهم اصلاحات اجتماعی تبدیل شد که داستان زندگی انسان ها را در قالب یک مقاله ی مصور بازگو می کردند. پیش از پدیداری عکاسی مستند، نقاشان به نشان دادن تصویر خیال پردازانه ی فقرایی همانند فقرای نمایش داده شده در نقاشی های عامیانه ی آن روزگار رضایت می دادند. اما پیدایش عکاسی مستند این دیدگاه ناآگاهانه را به کلی دگرگون کرد. اولین مجموعه ی عکاسی مستند، مطالعات جامعه شناختی مصور جان تامسن با عنوان زندگی خیابانی در لندن بود که در سال ۱۸۷۷ انتشار یافت. جان تامسون یک جهانگرد انگلیسی و عضو انجمن سلطنتی جغرافیا بود. او سال‌های زیادی به عکاسی در کامبوج، مالایا و چین مشغول بود و علاوه ‌بر عکاسی از مناظر و بناهای تاریخی، به آداب و پوشش ساکنین این مناطق نیز توجه داشت و پژوهش‌های قابل توجهی در این زمینه انجام داده است. او در بازگشت به انگلستان نیز با همان روحیه از فقرای لندن عکاسی کرد.

 

جان تامسن، زندگی خیابانی در لندن، ۱۸۷۷

 

رابطه تنگاتنگ عکاسی با جامعه تا به امروز نیز ادامه داشته و حتی با پیشرفت تکنولوژی عمیق تر هم شده است. امروزه هر فرد به تنهایی می تواند نقش یک فعال اجتماعی را داشته باشد و از عکس و عکاسی برای نمایش برداشت های خود از جامعه استفاده کند. دوربین عکاسی اکنون در اختیار بیشتر اقشار جامعه قرار دارد و در کنار استفاده های شخصی و هنری آن ابزار سودمندی برای کارهای شناختی نیز هست.

 

منابع

بکر، هاوارد؛ عکاسی و جامعه شناسی؛ ترجمه گلاره خوش گذران حقیقی، بیناب آبان ۱۳۸۷، شماره ۱۲.

عرشی، مهدی؛ جایگاه هنر عکاسی در پژوهش های مردم شناسی (با نگاهی به عکاسی مستند اجتماعی و آیینی)، پایان نامه، بهار ۱۳۹۵.

گاردنر، هان؛ هنر در گذر زمان؛ ترجمه محمد تقی فرامرزی، نشر نگاه، ۱۳۸۱.