نگاهی بر کتاب کووید۱۹–بازتنظیم بزرگ، کلاوس شواپ و تیهری مالهره ، برگردان علیرضا حسنی
درباره نویسندگان: کلاوس شواپ بنیانگذار و مدیر اجرایی مجمع جهانی اقتصاد، علاوه بر نقش رهبریاش در مجمع، در سال ۱۹۷۲ بر مسند استادی دانشگاه ژنو نشست. وی مفتخر به دریافت ۱۷ دکتری افتخاری شد. همچنین تیهری مالهره دستیار اجرایی مانتلی برومتر است. وی تحصلیکرده سوربن و دانشگاه مطالعات عالی علوم اجتماعی پاریس و دانشکده سن انتونی دانشگاه آکسفورد است.
نوشتههای مرتبط
کتاب از سه بخش کلی بازتنظیم کلان، بازتنظیم خرد(صنعت و کسب و کار) و بازتنظیم فردی تشکیل شده است. نویسندگان در بخش بازتنطیم کلان مدعی ایجاد تغییراتی در حوزه اقتصادی، جامعوی، ژئوولیتیکی، زیستمحیطی و فناورانه شدهاند. روندهای خرد، بازتنظیم صنعت و تغییرات رفتاری در بخش بازتنظیم خرد مورد بحث قرار گرفته اند. همچنین بازتنظیم انسانیت، جابهجایی اولویتها و تغییرات در حوزه بهداشت روانی و بهزیستی از جمله تغییرات مورد بحث در سومین بخش از کتاب با عنوان بازتنظیم فردی اند. نویسندگان شیوع ویروس کرونا را بحران سراسری جهانی قلمداد میکنند که در دنیای مدرن هیچ مابه ازایی ندارد و بخشهای مختلفی از جمله حیات اجتماعی وفردی، اقتصادی، سیاسی، صنعتی و… را تحت تاثیر قرار داده است. آنان شیوع این ویروس را به لحاظ گستره پیامدها با سایر بحرانهای پیشین متفاوت میدانند. به درستی که شیوع و پیامدهای این ویروس در مقایسه با بحران شیوع بیماریهای واگیردار در گذشته بی سابقه است. پیش از این نیز شیوع بیماریهایی چون آنفولانزا[۱]، ابولا[۲]، سارس[۳] و مرگ سیاه[۴] در سالهای گذشته جنبههایی از زندگی جمعی و فردی را با تغییر و تحولاتی مواجه کرده اند. تعطیلی مقطعی و طولانیمدت بسیاری از صنایع از جمله پیامدهای متمایز این بحران با سایر بحرانها است. برای مثال در جریان شیوع ویروس ابولا، مسابقه جام ملّتهای آفریقا ۲۰۱۵ و زمان شیوع ویروس زیکا[۵] المپیک ریو ۲۰۱۶ برگزار شد این رویدادها در قالب رویدادهای گردشگری ورزشی، شماری از افراد از نقاط مختلف جهان را به مقاصد برگزاری جذب کردند و چون شیوع ویروس کرونا با منع تردد و حضور روبرو نبودند. نویسندگان ویژگی وابستگی متقابل در دنیای جدید را به عنوان عاملی در نظر میگیرند که شیوع ویروس کرونا به واسطه آن جنبههای مختلف زندگی افراد را با اختلال یا تغییراتی مواجه میکند و بدین واسطه به زعم غالب صاحبنظران این بحران به لحاظ گستره با سایر بحرانها در گذشته متفاوت است. پیچیدگی، شاخص دیگری است که پیامدهای متمایز بحران کرونا در عصر حاضر را تبیین میکند. نویسندگان هدف از نگارش این کتاب را ارائه برخی دستورالعملهای منسجم و به لحاظ مفهومی درست درباره چیزی است که ممکن است در پیش باشد. نویسندگان به دنبال ان اند که به خوانندگان کمک کنند ابعاد چند وجهی تغییراتی را که حادث میشوند به دست آورند. به نظر میرسد نویسندگان در ارائه اطلاعاتی جامع در حوزه تغییرات ناشی از شیوع ویروس کرونا موفق شدهاند.
در نخستین بخش از کتاب نویسنده به بیان تغییرات صورت گرفته در عرصه اقتصادی، میپردازد. عدم قطعیت الگوهای عرضه و تقاضا، تحت تاثیر قرار گرفتن رشد اقتصادی، رکود اقتصادی و تحت تاثیر قرار گرفتن اشتغال از مباحث مطرح شده در حوزه پیامدهای شیوع ویروس کرونا است. بازتنظیم جامعوی نکته حائز اهمیت دیگری است که در نخستین بخش به آن توجه شده است. نویسندگان مدعی آن اند که شیوع ویروس کرونا در سطح اجتماعی به عنوان “نابرابر کننده بزرگ” ترکیب نابرابری فاحشی را در درآمد، ثروت و فرصتها پدید آورده است. نباید از خاطر برد که پیش از ظهور این بحران نیز نابرابری درفرصتها، نابرابری در ثروت و درآمد وجود داشته است و این مدعا که شیوع ویروس کرونا ایجاد کننده این نابرابریها است، مدعایی است از پایه غلط. نویسندگان نیز در متن اشاره میکنند که شیوع این ویروس نه به عنوان عامل ایجاد نابرابریها بلکه به عنوان عامل تشدیدکننده نابرابریها عمل کرده است و شدت مشکلات مربوط به نابرابری را افزایش داده است. همچنین در خلال این ادعا نباید از خاطر برد که این تغییرات در نابرابریها خود در میان اقشار مختلف نابرابر بوده اند. آموزش کودکان در خانواده ی نمونه کوچک از این نابرابریها است که نویسندگان نیز به آن اشاره داشته اند. کودکان خانوادههای متموّلتر در شرایط تعطیلی مدارس از امکان برخورداری از تدریس مدرسان خصوصی، آموزش خصوصی و بستههای آموزشی برخوردار بوده اند. این در حالی است که کودکان در اقشار پایینتر علاوه بر آن که از این امکان محروم بوده اند با غیاب والدین در منزل نیز روبرو شده اند. گرچه شیوع این بحران به تعطیلی اجباری یا خود قرنطینگی در بسیاری از افراد و مشاغل انجامید امّا اقشار پایینتر و کمتر متمول جامعه به منظور ادامه معاش و ارزاق ناچار به ادامه کسب و کار در شرایط کرونا هستند و بدین واسطه مضاف بر ان که خویش و اطرافیان را در معرض ابتلا به بیماری قرار میدهند، ناچار به جایگزینی کار بیرون از منزل با رسیدگی به امور اموزشی و تربیتی فرزندان خود نیز میشوند. همچنین نویسندگان ذیل محث ناارامیهای اجتماعی بیان میکنند:” کسانی که ناامیدف بیکار و بیپول رها شدهاند به سادگی میتوانند در برابر آنهایی که وضعیت بهتری دارند قرار گیرند. در حال حاضر ۳۰ درصد از آمریکاییها داراییشان صفر یا منفی است. اگر تعداد بیشتری از مردم از حران فعلی بیپولی و بیشغلی و بدون دسترسی به مراقبتهای بهداشتی بیرون ایند و با هیجانات و احساساتی چون خشم و ناامیدی روبرو شوند، صحنههایی همچون فرار زندانیان و غارت به امری عادی بدل میشود. در همین حال در صورتی که دولتها برای فرونشاندن شورشها وادار به توسل به استفاده از نیروهای نظامی یا شبه ان شوند و به فروپاشی جامعه منتج شوند.” به نظر میرسد صدق این مدعا در جوامع متفاوت با توجه به سیاستهای رفاهی و انتظامی متفاوت یکسان نباشد و تنها در جامعه مورد مطالعه محققین و نویسندگان صدق کند.در ارتباط با تغییرات زیست محیطی تغییر در حوزه کنشگری مسئله شایان توجهی است که نویسندگان به ان پرداخته اند. به طور کلی تغییر در حوزه کنشگری میتواند ابعاد اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی را در برگیرد. مطالعات دیگر نیز حاکی از آن اند که در عرصه زیست محیطی کنشگریها مسئولانه و اگاهانهتر صورت میپذیرند و مباحث سیاستهای سبز زیست محیطی مورد بحث قرار میگیرند. برخی از صاحبنظران در این حوزه تا آنجا پیش میروند که بازاندیشی در مصرف حیوانات وحشی به عنوان منبع غذایی را مد نظر قرار میدهند یا از جایگزینی گردشگری سبز سخن به میان میآوردند. در حوزه بازتنظیم فنّاورانه نیز به شتابگیری تحولات دیجیتال اشاره شده است.
در دومین فصل تحت عنوان بازتنظیم خرد(صنعت و کسب و کار) مسئله اساسی برای مشاغلی که پا به عرصه پساکرونایی میگذارند یافتن تعادل مناسب میان چیزی است که پیش از این وجود داشت و چیزی که پس از شیوع ویروس کرونا نمایان میشود. به زعم نویسندگان تسریع در دیجیتالی شدن یکی از ویژگیهای جهان پساکرونا است. همچنین نویسندگان مدعی میشوند روندهایی نظیر دوردرمانی یا دورکاری که در دوره محدودسازیها گسترش یافته اند در شرایط پسا کرونا به عقب بازنمیگردند و به عنوان پلهای برای رشد، پیشرفت و تسریع در عرصه دیجیتالی شدن پسا کرونا عمل میکنند. با این استدلال شیوههای بازاریابی، مصرف و عرضه در زمینه اقتصادی و شیوه ارتباط گیری در عرصه آموزش با تغییرات چشمگیری مواجه میشود. زنجیرههای تامین انعطافپذیر نیز به عنوان مسئلهای شایان توجه در دوران کرونا و پس از ان مورد توجه نویسندگان در بخش دوم کتاب قرار میگیرد. این ادعا در شرایط کرونا و پس از ان دور از انتظار به نظر نمیرسد. انعطافناپذیری یکی از موارد مهمی است که همزمان با شیوع ویروس کرونا گریبانگیر بسیاری از صنایع بوده است و به تعطیلی یا ورشکستگی صنایع منجر شده است. اهمیت توجه و سرمایهگذاری در حوزه انعطافپذیری، درسی بود که شیوع ویروس کرونا ان را روشن کرد. پررنگتر شدن نقش دولت در حمایت از کسی و کارها نیز مسئلهای است که امروزه در شرایط شیوع ویروس کرونا بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. همچنین نویسندگان معتقداند در این دوره با تغییرات رفتاری مواجهیم. آنان پیامدهای بالقوه موانع تردد را در قالب ۵ مقوله عمده کار کردن در منزل، غذا خوردن در منزل، تحت تاثیر قرار گرفتن سرگرمیها، کاهش سفرها و افزایش احتمال همنوایی دیجیتال معرفی کردهاند. افزایش انعطافپذیری مسئله دیگری است که نویسندگان از آن به عنوان تغییری در دوران کرونا یاد میکنند. آنان انعطافپذیری را خصیصهای میدانند که در جریان موقعیتهای دشوار ناشی از کرونا مجال رشد و پیشرفت یافته است.
در سومین فصل تحت عنوان«بازتنطیم فردی» به باز تنظیم مفهوم انسانیت، باز تنظیم انتخابهای اخلاقی، تغییر در حوزه بهداشت روانی و بهزیستی وجابهجایی اولویّتها اشاره شده است. ذیل مفهوم بازتنطیم انسانیت به اهمیت همدستی و همیاری آحاد بشر برای عبور از بحرانها و شرایط خاص اشاره شده است. در قسمتی از متن چنین آمده است:« در سطح جهانی فضیلت کمک به یکدیگر، به واسطه فقدانش به چشم میآمد…. به واسطه شیوع ویروس کرونا همه ما اگاهیم که بدون همدستی بیشتر قادر نخواهیم بود از پس چالشهای عظیم جهانی برآییم. به سادهترین بیان ممکن اگر به عنوان یک انسان برای مقابله با چالشهای وجودیمان همکاری نکنیم، محکوم به فناییم. بدین ترتیب چارهای نداریم جز اینکه فرشتگان بهتر درون ذاتمان را فرا بخوانیم.» در رابطه با انتخابهای اخلاقی نیز نیز بیان میشود که بروز این بحران خواسته یا ناخواسته شهروندان و سیاستگذاران را وارد مباحث اخلاقی و فلسفی کرده است نوجه به خیر عام با کمترین اسیب از نتایج بروز این بحران جهانی برشمرده شده است. نویسندگان برای بیان این انتخابهای اخلاقی به ذکر مثالها و سوالاتی پرداخته اند که غالبا افراد در جریان شیوع این ویروس با آن روبرو بوده اند: آیا بیاعتنایی به همسایگانم که به کوید۱۹ مبتلا شده اند امری است پذیرفتنی؟/ آیا اخلاقی است که تعدادی از کارکنان را به منظور حفظ کسی و کار اخراج کنم؟/ آیا اخلاقی است که دستور ممنوعیت تردد را به بهانه امور شخصی زیرپا بگذارم؟
اینها سوالاتی اند که اکثر ما در شرایط شیوع ویروس کرونا با ان مواجه بودهایم و از خود پرسیده ایم. نویسندگان به واسطه ذکر این مثالهای عینی و آشنا تلاش کرده اند نشان دهد که شیوع این ویروس چگونه حوزههای اخلاقی و فلسفی را با حیات روزمره بشر امیخته است. تغییر در حوزه بهداشت روانی وبهزیستی نیز از عوامل دیگری است که نویسندگان در این فصل به آن توجه کرده اند. آنان بیان میکنند که زخمها . اسیبهای ناشی از شیوع این بحران ممکن است سالها افراد را رها نکنند و همراه آنان باشند. این آسیبها در هر دو حوزه فردی و اجتماعی متوجه افراد است.در حالی که پیامدها اسیبهای جسمانی این ویروس عینیتر و ملموستر اند، پیامدها و آسیبهای روانی آن غالبا دور از نظر نگاه داشته میشوند. وسواس فکری و عملی، اضطراب، فرسودگی و فسارهای روانی و افزایش خشونت و پرخاشگری از جمله آسیبهای بروز این بحران اند. ذیل مفهوم جابهجایی فرصتها نیز بیان میشود که بروز بحرانها، اسیبها و تنگناها منجر به تغییر در اولویتها، تغییر در مصرف، تغییر در گذارن اوقات و بروز خلاقیت میشود. بهطور کلی نویسندگان در این اثر تلاش کرده اند به پیامدهای شیوع ویروس کرونا بپردازند. گستره مورد ارزیابی و بحث از تغییرات صنعت در بخش جهانی تا بازتنظیم فردی را در بر میگیرد. نویسندگان در شرح شرایط کنونی اذعان میکنند:” اکنون ما بر سر دو راهی قرار داریم. یکی از مسیرها ما را به دنیایی بهتر رهنمون میشود که فراگیرتر و منصفانه تر است و راه دیگر، راهی است که ما را به دنیایی میبرد شبیه جهانی که در حال پشت سر گذاشتن آنیم. گرچه وخیمتر و با غافلگیریهای بیشتر. از این رو باید راه درست را انتخاب کرد. چالشهای پدیدار شونده میتوانند به چیزهایی بیش از آنه تا کنون برای تصور کردن رگزیدهایم منتج شوند، اما ظرفیت ما برای بازتنظیم نیز میتواند بیش از چیزی باشد که تا به حال جسارت امیدواریاش را داشته ایم.” نویسندگان پیششرط مطلق بازتنظیم مناسب را در همیاری و همکاری مناسب داخلی و بینالمللی میبینند و آن را به عنوان راه حلی جهت برون رفت از پیامدها و چالشهای بروز بحران کوید۱۹ معرفی میکنند. شاخص شایان توجه این اثر نگاه همهجانبه و جهانی نویسندگان به آثار و پیامدهای شیوع این ویروس است.
[۱] Influenzas
[۲] Ebola
[۳] Severe acute respiratory syndrome
[۴] Plague
[۵] Zika