زهرا رستمی
جنبش مشروطه تغییرات بنیادینی در ساختار سیاسی و فرهنگی کشور پدید آورد که این دگرگونی در عمق اندیشۀ افراد جامعه نیز تأثیر بسزایی گذاشت و باعث شد تا آنان در جهت تحولی اجتماعی و سیاسی، دست به تلاشهای مبارزاتی بزنند. در این میان، میرزادۀ عشقی از چهرههای مهم عصر استبداد است که نه تنها در زمینۀ هنر بلکه در عرصۀ سیاست نیز حضوری پررنگ داشته است. نوشتن شعر و شش نمایشنامه، در کنار حرفۀ روزنامهنویسی و ارائۀ دیدگاههای انتقادی نسبت به حکومت، او را از چهرههای برجستۀ روزگار خویش معرفی نموده است و درنهایت، بینش آزادیخواهانهاش که به صریحترین شکل ممکن ابراز میشد با ضرب گلولهای به خاموشی گرایید. این نکته را در مورد عشقی باید در نظر داشت که آثار او علاوهبر اینکه در زمره آثار سیاسی قرار دارند، میتوان آنها را به نمایشنامههای اخلاقی نیز مربوط دانست؛ درواقع، با در نظر گرفتن یک نمایشنامۀ سیاسی که حاوی یا اظهارکنندۀ اصولی اخلاقی یا رسیدن به پیامدی اخلاقی باشد، ناخودآگاه چنین آثاری به نحوی هرچند نامحسوس، به یک بیانیۀ سیاسی در قالبی هنری بدل میگردد و این امر، باعث میگردد که بررسی نمایشنامههای عشقی در کنار حرفۀ روزنامهنگاری او از نمود چشمگیرتری نیز برخوردار گردد.
اندکی پس از کودتای اسفند ۱۲۹۹ او روزنامۀ «قرن بیستم» را با هدف مورد حمله قرار دادن حکومت قاجاریان منتشر نمود و پس از فراز و نشیبهای بسیار و تعطیلی پیدرپی روزنامه که براثر انتقادات صریح او علیه استبداد و قوامالسلطنه در سه دوره اتفاق افتاد، آخرین بار، روزنامه که تنها یک شماره از آن به چاپ رسید و انتقادی علیه جمهوریت رضاشاه بود، زمینۀ ترور او را مهیا کرد و درنهایت، مجموع فعالیتهای انقلابیاش او را به کام مرگ کشاند. عشقی، همواره از زبانی صریح و انتقادی برخوردار بود و از آنجا که در بیان اندیشههایش انقلابی عمل مینمود، کانون توجهات را به خود اختصاص میداد که این موضوع حتی امروزه نیز نمود چشمگیری داشته است. عشقی به عنوان هنرمندی که در اشعار، مقالات انتقادی و نمایشنامههایش انعکاس حوادث زمانۀ خویش را بازتاب میداد، فردی تأثیرگذار و هنرمندی صاحب سبک شناخته شده است و با وجود گذشت چندین سال از ترور و کشتهشدنش همچنان به عنوان یکی از بحثبراگیزترین هنرمندان عصر مشروطه درمورد آثار و شخصیت انقلابیاش صحبت میشود. اندیشههای سیاسی عشقی، در آثار نمایشیاش به خوبی بازتاب یافته است که در اینجا به واسطۀ بررسی شش نمایشنامۀ به جای مانده از او به وضوح میتوان خشونت را در آنها ردیابی کرد.
نمایشنامۀ «داستان بیچارهزاده» (جمشید ناکام) که عشقی آن را به نوعی در سوگ مرگ برادرش به رشتۀ تحریر درآورده و در آن به مسائل سیاسی چون انحراف از انقلاب مشروطیت پرداخته است، پس از هشتادسال توقیف، توسط علی میرانصاری از مهر و موم درآمد و متن کامل آن در درسترس قرار گرفت. در این نمایشنامه، مقراض میرزا به عنوان نمادی از مستبدین پیش از مشروطه به پاریس سفر کرده و با جمشید که میتوان او را نمادی از مشروطهخواهی دانست، ملاقات میکند. مقراض میرزا با فریب و تحتتأثیر قرار دادن جمشید او را به تباهی کشانده و در نهایت، جمشید پس از تحصیل در فرنگ و برگشت به ایران (که میتوان او را انعکاسی از برادر عشقی دانست.) برای رهایی از وضعیت اسفبار خویش دست به خودکشی میزند که انتقاد عشقی یه وضعیت مملکتی که جوانان تحصیل کرده وروشنفکر را به کام مرگ میکشانید، به خوبی در این اثر پرداخت شده است.
دومین نمایشنامۀ عشقی «کفن سیاه» است که آن را در سال ۱۲۹۴ به سبک درامهای تاریخی نگاشته است. این اثر دو بخش دارد که در بخش اول، گذشتۀ تاریخ ایران به نمایش در میآید و در بخش دوم، عشقی به صورتی سمبولیک، به وضعیت زنان عصر خود اعتراض میکند. شدت این انتقاد به حدی است که حتی امروزه نیز نمایشنامۀ «کفن سیاه» را دچار سانسور نموده و شاید یکی از علل مهم آن را دیدگاه تندوتیز عشقی نسبت به مسئلۀ مذهب دانست که در برخورد با آن از خود هیچ نرمشی نشان نداده است و نقش مذهب را در وضعیت به وجود آمده برای زنان را بسیار پررنگ جلوه داده است.
در «رستاخیز سلاطین ایران» که در همان سال ۱۲۹۴ به نگارش درآمده است، عشقی با نگاهی حسرتبار به گذشتۀ کشور، ایرانی را به نمایش درآورده که ویران است و آهنگین بودن آن نیز غم و اندوه موجود در فضای کار را دوچندان جلوه داده است. این اثر به قدری با استقبال روبهرو شده است که در طول عمر کوتاه نویسندهاش دوازدهبار به اجرا درآمده و به یکی از موفقترین و معروفترین آثار او بدل میگردد. شخصیت اصلی در خواب با پادشاهان ایران دیدار کرده و آنان یکبهیک، شکوه و عظمت ایران قدیم را یادآور میشوند و به حال ایرانی کنونی، افسوس میخورند و اینبار، برخلاف اثر قبلی که با دیدی انتقادی، مذهب را مورد سؤال قرار میدهد، با کمک خواستن از زرتشت و سخنان او، حالوهوایی امیدبخش به اثر تزریق میکند:
نوشتههای مرتبط
در همیـن گهــواره خفتـه نطفـه آینـدگان نطفـه این مردگـانی را که بیـنی زندگان
از همیـن گهـواره تا چندی دگر فرزند چند سربرآرد سـربهسـر ایران از ایشان سربلند
بعد از این اقبال ایران را دگر افسوس نیست لکهای در سرنوشت کشور سیروس نیست
مـن ابـر اهـریـمـن ایـرانیـان غالـب شـدم حافـظ ایـران بود یزدان و من غائب شدم
در سال ۱۳۰۰ عشقی با نگارش «حلواءالفقرا» چهارمین نمایشنامۀ خویش را با مضمونی انتقادی به مسائل اجتماعی پدید آورد. این اثر که جزء آثار کمدی او به حساب میآید و نام دیگرش نیز «موهومات» است، به تقابل میان اندیشهورزی و خرافهپرستی، نه آنطور که در نمایشنامهای چون «جعفرخان از فرنگ برگشته» به تصویر کشیده شده، بلکه با زبانی تند و صریح مورد انتقاد قرار گرفته و در کنارش نیز از وضعیت شعر و ادبیات که به واسطۀ عدهای کمارزش شده، شکایت کرده است.
پنجمین نمایشنامۀ او «بچهگدا و دکتر نیکوکار» در همان سال و به طریق کمدی به نگارش درآمده است. شخصیت اصلی این نمایشنامه، «غزال» بر اثر اتفاقی در قالب پسر، به تکدیگری مشغول شده و درنهایت، ازدواج او با پزشکی، خوشبختی را برایش به ارمغان میآورد. آنچه باعث گردیده است که این اثر برجسته و مورد توجه قرار گیرد، دیدگاه نویسنده نسبت به هنجارهای اجتماعی و انتقادش به مسائل جامعه بوده است. غزال به عنوان دختری با استعداد، به علت بروز مشکلاتی، امکان بهرهبرداری از تواناییهای خود را ندارد و توسط قربانعلی به شیادی و حیلهگری روی میآورد که انجام این کار نیز در قالب جنسیتی دیگر برایش میسر میشود. بنابراین، در اینجا نه فقط کمدی شوخوشنگی پرداخت میکند، بلکه آن را ابزاری جهت دیدگاههای انتقادی خویش نسبت به اوضاع جامعه به کار میبرد. او با انتقاد از اینکه جوانان با استعداد و توانمند کشور، به علت نبود شرایط و امکانات مناسب، به انواع انحرافاتی چون خرافهپرستی، تکدیگری، حقهبازی و اعتیاد روی میآورند، نسبت به وضع موجود شکایت کرده و آن را در قالبی کمیک به نمایش درآورده است.
آخرین اثر دراماتیک عشقی با نام «ایدهآل پیرمرد دهگانی» (سه تابلوی مریم) در سال ۱۳۰۲ به صورت منظوم نگاشته شد و در آن به وضوح میتوان، حد غائی دیدگاه سیاسی عشقی و نظرش دربارۀ انقلاب را دنبال نمود. در این اثر همچون «جمشید ناکام» مضمون انحراف از انقلاب مشروطیت مورد توجه قرار گرفته و در سه تابلو مستقل، اما در ارتباط با یکدیگر ظهور پیدا کرده است. او در این اثر خود با گرایش به رمانتیکگرایی که به خوبی میتوان به جهت توجه به مضامینی چون فردگرایی، همدلی با رنجدیدگان، ملیگرایی و ناسیونالیسم، طبیعتگرایی و بازتابی از حس نوستالژی حضور آن را اثبات کرد، درصدد بود تا برنامهای سیاسی که همان ایدهآل خود بود را به نمایش بگذارد.
در تابلوی اول (شب ماهتاب) راوی مریم را در کوههای شمیران به همراه معشوقاش میبیند و در تابلوی دوم، (روز مرگ مریم) خبر خودکشی مریم و عدم وصالشان را درمییابد. مریم که از جوان، باردار میشود بعد از طرد شدن از طرف او به زندگیاش خاتمه داده و در پردۀ سوم (سرگذشت پدر مریم و ایدهآل او) سخنان پدرش (یا به نوعی خود عشقی) دربارۀ ناکامیها و سختیهای مسیر مشروطه و مشروطه خواهی، شنیده میشود. او اکنون از اینکه دختر خویش را از دست داده و دیگر چیزی برایش باقی نمانده است، مینالد و تنها راه نجات و رهایی از وضعیت موجود را انقلابی میداند که با خونخواهی از مستبدان و ظالمان میسر میگردد و بعد از نگارش این نمایشنامه و ایدهآل عشقی بود که او در خانهاش ترور شده و با ضرب گلولهای از پا درمیآید.
مرگ تراژیک عشقی، باعث شد که او به عنوان فردی که نه تنها در آثارش بلکه در اندیشههایش نیز انقلابی عمل مینمود و در این راه جانش را به میان میگذاست، مورد توجه و تأکید بسیاری قرار گیرد و یکی از چهرههای برجستۀ عصر استبداد گردد. او که در طول زندگی کوتاهش بارها با پدیدههایی چون سانسور آثار، توقیف روزنامه و خشونتهای سیاسی روبهرو شد، هرگز در مقابل چنین اعمالی سر تسلیم فرود نیاورد و همواره، با انعکاس آن در آثارش بدانها واکنش نشان میداد وتنها راه مقابله با خشونتهای اینچنینی را در به نمایش گذاشتنشان در صریحترین و انتقادیترین شکل ممکن میدانست که در نهایت، این چرخۀ خشونتی که بین او و حکومت وقت پدید آمده بود، با مرگ وی خاتمه یافت و چهرۀ او را به عنوان هنرمندی انقلابی که تا آخرین دم، از باورهای خود دست نکشید، به آیندگان معرفی نمود.
منابع
– عشقی، رضامیرزاده (۱۳۳۳)، کلیات مصور عشقی، به کوشش علیاکبر مشیر سلیمی، انتشارات امیرکبیر
– عشقی، رضامیرزاده (۱۳۸۶)، نمایشنامههای میرزادۀ عشقی، به کوشش علی میرانصاری، انتشارات امیرکبیر
– فکوهی، ناصر (۱۳۷۸)، خشونت سیاسی: نظریات، مباحث، اشکال و راهکارها، نشر قطره
– ملکپور، جمشید (۱۳۶۳)، تاریخ ادبیات نمایشی در ایران، دوران انقلاب مشروطه، انتشارات توس
– ملکپور، جمشید (۱۳۶۳)، تاریخ ادبیات نمایشی در ایران، ملیگرایی در نمایش، انتشارات توس