ترجمه ملیحه درگاهی
مقدمه:
پاریس معادل با هر آن چیزی است که فرانسوی نامیده می شود. پاریس، شهری که در سرتاسر دنیا به عنوان “شهر روشنایی” (City of Light) شناخته می شود، به خاطر طراحی شهری زیبایش، معماریش، موزه ها، پلها، مراکز خرید، سمساریها، کافه های پیاده رویی، بلوارهای شیک و عریض، غذای عالی و شمار زیادی بنای یادبود، پرآوازه است.
پاریس که زمانی جزیره ای محصور در وسط رودخانه ی سن (Seine River) بود و تاریخ شکلگیری آن به ۲۰۰۰ سال پیش باز می گردد، به سرعت به سمت سواحل جانبی رودخانه – کرانه راست (rive droit) و کرانه چپ (rive gauche)- گسترش یافت. کرانه سمت راست مرکز تجاری شهر است در حالیکه کرانه سمت چپ دانشگاه پاریس و تمامی آنچه که روشنفکرانه و هنری است را در خود جای داده. پاریس همواره به این معروف بوده که دارای هاله ای از افسانه و اسطوره است و همیشه جایگاهی بوده برای رمانها و فیلم ها. یکی از شخصیتهای نمایشنامه ی اسکار وایلد (Oscar Wilde) اینطور گفته که ” وقتی آمریکایی های [بخواهند]خوب بمیرند، به پاریس می روند”.
نوشتههای مرتبط
مردم:
پاریس پر جمعیت ترین شهر فرانسه است. بر اساس آخرین برآوردها در سال ۱۹۹۷، در حدود ۲،۱۵۲،۰۰۰ نفر ساکن پاریس هستند. هر چند قریب به ۱۰ میلیون نفر نیز در پهنه ی کلانشهری زندگی می کنند. تا پیش از جنگ جهانی دوم پاریس از جمعیتی بسیار یکپارچه برخوردار بود. اکثریت مردم فرانسه از نیاکان قبایل توتنی (Teutonic) و سلتی (Celtic) هستند که تاریخشان به حدود ۲۰۰ سال قبل از میلاد باز می گردد. زبان پاریسی ها فرانسوی است که مستلزم آموزش در تمامی مدارس دولتی می باشد. پس از جنگ جهانی دوم، بسیاری از اهالی مستعمره های پیشین فرانسه در آفریقا و اندونزی برای یافتن شغل به فرانسه و بویژه به پاریس مهاجرت کردند. در نتیجه جمعیت پاریس، به غیر از شمار زیادی از فرانسویهای اصیل، در حال حاضر شامل مردمانی با نسب آفریقایی و اندونزیایی است. اگرچه این مردمان به زبانهای مختلفی سخن می گویند ولی فرانسوی تنها زبان رسمی فرانسه است.
۹۰ درصد پاریسی ها مدعی هستند که به کاتولیک رومی اعتقاد دارند. هر چند در پارس نیز همچون دیگر کلانشهرهای بزرگ، ادیان یهودی، بودایی، هندو و مسیحیت پروتستان حضور دارند. تعداد زیادی از کلیساهای پروتستان و همچنین کنیسه های یهودی که مشهورترین آنها کنیسه ی راتچایلد (Rothschild Synogogue) است، در شهر وجود دارند. بنای باشکوه کلیسای جامع نوتردام (Notre Dame Cathedral) در شهر ایل (Ile) تریبونی برای اکثریت کاتولیکهای با نفوذ شهر است. فرانسویها شیفته ی سگهای خانگی شان هستند و سگها در همه جا رویت می شوند- حتی در رستورانهای شیک.
تاریخ:
تاریخ فرانسه به بیش از ۲۰۰۰ سال پیش بازمیگردد، هنگامیکه در حدود ۶۰ قبیله ی سلتی معروف به گلها (Gauls)، در این مناطق که قابل توجه ترین آنها حوزه ی رودخانه ای پاریس (Paris Basin) در شهر ایل بود، ساکن شدند. سرانجام شهر نام یکی از این قبایل با عنوان پاریسی (Parisii) را به خود گرفت. گلها ترکیبی از قبایل جنگاور بودند که به شکار و ماهیگیری می پرداختند و در کلبه هایی با سقفهای کاهی و پوشالی زندگی می کردند. مذهب آنان که درُیدیسم (druidism) نام داشت طبیعت را تقدیس می کرد. بسیاری از جشنهای مذهبی حال حاضر بقایایی از ستایش درُدیک هستند. جشن اصلی با عنوان لا فِ دُ گی (la fête du gui) ( گیاه داروش)، در آغاز سال جدید بر پا می شود. آنها همچنین کنده ی بزرگی ( (Yule logرا به مناسبت تجلیل بازگشت به نور پس از تاریکی طولانی زمستان، در آتش می سوزاندند. فرمانده ی جنگاوران، ورکینگتُرِس (Vercingétorix)، تقریبا در سال ۵۰ قبل از میلاد توسط ارتش رومی ها، به فرماندهی جولیو سزار (Julius Caesar) شکست خورد. رومی ها پایتخت گل ها را به لوتسیا (Lutetia) تغییر نام دادند و این منطقه تا زمانیکه که مجددا توسط قبیله ی آلمانی با عنوان فرانک ها ((Franks –نام حال حاضر فرانسه (سرزمین فرانک ها) بر گرفته از عنوان این قبیله است- اشغال شد، با همین عنوان خوانده می شد. پادشاه فرانک ها، کلویس (Clovis)، مسیحی شد و نام کهن پاریس را برای پایتخت خود برگزید. کلویس با اجباری بی خردانه خاندان پادشاهی مرُوینجین (Merovingian) را بنیان گذاشت و نظام نامه ی قانونی با عنوان سالیک ((Salic Law را برقرار کرد. در سال ۸۰۰ میلادی شارلمانی (Charlemagne) (814 – 747) پایتخت خود را از اکس لا شاپل (Aix-la-Chapelle) به پاریس منتقل ساخت و بدین ترتیب پاریس یکپارچه ای را به عنوان شهر مرکزی همیشگی شکل داد، آنچه امروز بدل به فرانسه ی مدرن شده است. بین سالهای ۹۰۰ و ۱۰۰۰ میلادی، قبیله ی مهاجم دیگری با عنوان وایکینگ ها (Vikings) (در حقیقت اسکاندیناویایی ها) مجددا به پاریس حمله کردند و تا زمانیکه سرانجام تبدیل به بخش متمدن این اجتماع شدند، به غارت و چپاول آن پرداختند. با نزدیک شدن به میانه های قرن دوازدهم شاه فیلیپ اگوست (Philippe Auguste) (1223-1165) پاریس را به یک شهر قرون وسطایی واقعی محصور در دیوار محافظتی، بدل ساخت. او کاخ خود را که کمی بزرگتر از یک دژ نظامی واقع در محل امروزی لوور مدرن بود، بنا کرد.
کسی نمی داند که واژه ی لوور به چه معناست مگر این نظر که این لغت برگرفته از واژه ی لاتینی که برای wolves به کار می رود. شاه فیلیپ سگهای شکاری خود را در این قلعه جای داده بود. قرون وسطا شاهد آغاز ساخت و ساز کلیسای نتردام پاریس (Notre Dame de Paris) (1163)، یکی از مشهورترین مثالها برای معماری گوتیک، و بنیانگذاری یکی از عالیترین دانشگاههای دنیا یعنی دانشگاه پاریس، بود. شهر پاریسِ محصور در دیوار همچنان در شهر ایل، واقع در وسط رودخانه ی سن، باقی ماند.
به تدریج جمعیت شهر پاریس به قدری افزایش یافت که دیوارهای شهر در جهت انطباق با این اجتماع در حال رشد هر چه بیشتر به سمت فضای بیرونی شهر پیشروی کردند. آخرین این دیوارهای حفاظتی نیز در سال ۱۹۱۹ و توسط دولت جمهوری سوم برداشته شدند. پادشاهان فرانسه به تدریج لوور را توسعه بخشیده و مدرنیزه کردند تا به کاخ پادشاهان تبدیل شود. انقلاب فرانسه (۹۳-۱۷۸۹) نقطه عطفی بود برای مدرنیزه سازی پاریس. طی این دوره ی پر تلاطم شورشهایی در خیابانها برپا می شد و مردم خیابانهای باریک و پر پیچ و خم را برای خنثی کردن قدرت حکومت، سنگربندی می کردند. حکومت امپراتور ناپلئون اول (۱۸۲۱-۱۷۶۹) شاهد ساخت بناهای یادبود و ایجاد سیستمهای بهداشتی مدرنی بود که شهر را زیبا و تمیز می ساختند. طی استرداد کوتاه مدت پادشاهی (۱۸۷۰-۱۸۴۸) پاریس از یک شهر قرون وسطایی به شهری با ابهت و زیبایی خیره کننده، بدل شد. تحت نظارت بارون هوسمان (Baron Haussmann) بلوارها به حدی عریض شدند که دیگر به راحتی قابل سنگر بندی نبودند. پارکها و بقعه ها شکل گرفتند؛ لوور تکمیل شد؛ خانه ی اپرا ساخته شد و سیستم پرهزینه ی فاضلاب ایجاد شد. در آن زمان شهر درون ۲۰ منطقه ی (arrondissements) حال حاضر خود، اداره می شد. قوانین ساخت و ساز تقویت شدند تا منظر نو کلاسیک شهر را حفظ کرده و ساختمانها را کم ارتفاع نگه دارند.
در سال ۱۸۸۹، نمایشگاه جهانی ((World’s Fair در فرانسه برگزار شد و بدین ترتیب جدیدترین تاج باشکوه شهر، یعنی برج ایفل (Eiffel Tower )، به نمایش گذاشته شد. در زمان ساخت این برج مردم فرانسه باوری هیولایی نسبت به آن داشتند و می خواستند که هر چه سریعتر آن را ویران کنند ولی برج ایفل این جدال را طولانی کرد تا بدل به نمادی از پاریس شود. در سال ۱۹۰۰، پاریس در ساخت مترو ی کلانشهر به لندن پیوست. با پایان یافتن قرن ۱۸ ایستگاههای مترو نمونه های زیبایی از سبک هنری «آرت دکو» (Art Deco)، با ورودیهای به گونه ای پیچیده آهنکاری شده، بودند؛ هنوز هم برخی از این دروازه ها وجود دارند.
طی جنگ جهانی دوم شهر پاریس تقریبا توسط بمبهای آلمانی ویران شد ولی پاریس به طرز معجزه آسایی سالم ماند. در طول جنگ تمامی گنجینه های موزه ی هنر لوور توسط مردم فرانسه مخفی نگه داشته شدند و بنابراین این گنجینه ها بدست ارتش متهاجم آلمان نیفتادند. حکومت ژنرال شارل دوگل (Charles de Gaulle) دولت فرانسه را به جمهوری پنجم حال حاضر رسانید. پاریس مدرن حقیقتا ضیافتی بود برای تمامی احساسات. شب هنگام وقتی بسیاری از بناهای یادبود روشن هستند، زیبایی کلاسیک شهر خارق العاده است. خانه ی اپرای جدید به محل قبلی باستیل (La Bastille) ( زندان سیاسی دوره ی انقلاب فرانسه) اضافه شده و برخی از ساختمانهای بلند خارج از ناحیه ی مرکزی ساخته شده اند.
پاریس به طور اساسی بر مبنای طرحهای معماری بارون هوسمان حفظ شد. بلواهای عریض اصلی شبانه روز سرشار از جمعیت هستند. شخص می تواند در کافه ی کنار پیاده رو استراحت کند و یا به بازدید از شمار زیادی از موزه هایی که پاریس ارائه می دهد، بپردازد. همه ی غذاها خوشمزه هستند؛ چه در یک کافه صرف شوند و چه اینکه در یک رستوران برازنده ی پنج ستاره. خریداران می توانند کالاهایی با آخرین مد روز بیایند و یا اینکه برای چانه زدن بر سر قیمت به بازارهای فروش کالاهای دست دوم و ارزان قیمت بروند. شهر جدیدی که طی سالهای ۱۹۰۰ مورد بازسازی قرار گرفت، با تخریب له هال (Les Halles) (یک بازار مرکزی) و شکلگیری مرکز پومپیدو (Centre Pompidou) (یک مرکز فرهنگی هنری)، شاهد نوسازی منطقه ی بوبور (Beaubourg) بود. مراکز تجاری جدید واقع در لادفانس (La Défense) به مرکز ارتباطی بین المللی افزوده شدند. با آغاز قرن ۲۱ پاریس تمامی جنبه های جاذب، اسطوره ای و رمانتیک گذشته ی افسانه ای خود را ابقا کرد. دلیل اینکه چرا پاریس مقصد شماره ی یک مسافرین سراسر دنیاست نیز همین است.
محیط:
پاریس توسط رودخانه ی سن که به سمت غرب و اقیانوس اطلس جریان دارد، به دو بخش تقسیم شده است. این رودخانه برای حمل و نقل و گردشگری کاربری دارد و تعداد زیادی از قایقهایی که «قایق های مگس شکل» ” bateaux mouches” نامیده می شوند، تورهای سیاحتی را دورتادور شهر ایل می گردانند. پاریس همچنین با داشتن بلوارهای عریض و پارکها، القا کننده ی حس بودن در فضاهای آزاد است. شانزه الیزه (Champs Elysées) خیابانی بزرگ با ۱۲ کوچه و پیاده روهای عریضی است که مشوق پیاده روی، گشت و گذار برای خرید و به تماشا نشستن مردم در کافه هاست. باغ لوکزامبورگ (Jardin du Luxembourg)، جنگل بولُونی (Bois de Boulogne)، پارک تویلری (Tuilerie Gardens) و میدان ووژ (Place des Vosges) ، فضاهای بوستانی زیبایی را برای توریستها فراهم می آورد تا استراحت کرده و از منظره های شگرف لذت ببرند. تعداد زیادی فواره و میدانهای کوچک برای نشستن در شهر وجود دارد. پیاده روها همواره مملو از کسانی است که برای قدم زدن، تجارت یا گردشگری وارد شهر شده اند. بناهای یادبود زیبای شهر به نوعی موزه ی واقع در فضای باز هستند. نظافت شهری دغدغه ی دولت فرانسه است و جریمه های سنگینی برای کسانی که آشغال روی زمین می اندازند و روی دیوارها و امکانات عمومی می نویسند و یا نقاشی می کنند، در نظر گرفته شده است. هر روز صبح رفتگرانی را می بینید که مشغول تمیز کردن و رفت و روب خیابانها هستند و شهر را برای روزی دیگر آماده می کنند.
تحصیل:
دانشگاه پاریس، واقع در سمت چپ رودخانه ی سن، یکی از مشهورترین دانشگاههای جهان است. خارجی ها اغلب این دانشگاه را به سوربن (Sorbonne) ترجیح می دهند ولی این دانشگاه فقط ویژه ی هنر و علوم است. در فرانسه تحصیلات عالی نسبتا رایگان است. ورود به دانشگاه ی از طریق قبول شدن در امتحان دشوار پیش دانشگاهی (baccalaureat) بدست می آید. تعداد قابل توجهی دانش آموزان نیز یا در این امتحان شرکت نمی کنند و یا اینکه در آن مردود می شوند. حضور در مدرسه تا سن ۱۶ سالگی امری اجباری است و بعد از این فرد می تواند دوره ی مقدماتی دانشگاه و یا دوره های تکنیکی را بگذراند(…). دولت سیستم آموزشی را اداره و برنامه ی تحصیلی را تعیین می کند. تمامی دانش آموزان در سرتاسر فرانسه دروس یکسانی را در تقریبا مدت زمان مشابه می خوانند. اگر دانش آموز به مکان دیگری برود با برنامه ی آموزشی مدرسه ی جدید وفق پیدا می کند به دلیل اینکه برنامه ی تحصیلی مدرسه ی جدید دقیقا مشابه با مدرسه ی قبلی اوست. دانش آموزان در تمامی مقاطع تحصیلی فرانسوی می آموزند. فرانسویها در مورد زبان فرانسوی وسواس زیادی دارند و دوره های آموزش این زبان بسیار دشوار هستند. توجه به گرامر و هجی کردن حائز اهمیت بوده و مردم فرانسه دائما در مورد گرامر و لهجه شان مورد قضاوت قرار می گیرند. هر فرد تحصیلکرده ای تلاش می کند تا لهجه ای پاریسی داشته باشد و داشتن لهجه ی دیگر مناطق همچون جنوب فرانسه سطح پایین محسوب می شود. در دبیرستانهای فرانسه (lycées) شدیدا بر نظم و هماهنگی تأکید می شود. مدرسه ی آشپزی مشهور پاریس، کمربند آبی (Le Cordon Bleu) ،دوره هایی را به زبان فرانسوی، انگلیسی و ژاپنی ارائه می دهد.
هنرهای نمایشی:
تئاتر ملی فرانسه، کمدی فرانسه (La Comédie Française )، در سال ۱۶۸۰ و با هدایت کاردینال ریشیلیو cardinal Richelieu بنیانگذاری شد. تولیدات دوره ی مدرن فرانسه عمدتا شامل آثار نویسندگان کلاسیک فرانسوی قرن ۱۷- مولیر (Moliere)، راسین (Racine) و کورنی (Corneille)- است. دو خانه ی اپرا در پاریس وجود دارد، اپرای گارنیه (Opéra Garnier) که دارای ساختمانی قرن هیجدهمی است و خانه ی اپرای جدید تری که در کاخ باستیل (Place de la Bastille) قرار دارد. اپرا کمیک (Opéra Comique) ارائه دهنده ی اپرای ملایم و آثار آهنگسازان غزلسرای فرانسه است. تالار سرپوشیده ی برسی (Bercy) ارائه گر نمایشهای موسیقایی مردمی یا برنامه های ورزشی است. رقصندگان معروف رقص کن کن (cancan) (نوعی رقص نشاط آور که از قرن ۱۹ در فرانسه مرسوم بوده است) را می توان در مولن روژِ در محله مون مارت (Moulin Rouge in Montmartre) یافت. پاریس به علاوه شامل تعداد زیادی خانه ی تئاتر کوچکتر و سینما است. تئاتر ملی شایو (Chaillot) (در کنار برج ایفل) همچنین مرکزی چند فرهنگی است. مرکز بوبور (Beaubourg) یا همان مرکز فرهنگی ژرژ پومپیدو (Pompidou)، همواره برنامه های نمایشی و نمایشگاه هنر مدرن را ارائه می دهد.
منبع:
Junior Worldmark Encyclopedia of World Cities, U.X.L staff, 2000
Email:malihedargahi@yahoo.com
پهنه های کلانشهری (۱): تعریف http://www.anthropology.ir/node/11263
(۲) توکیو http://www.anthropology.ir/node/11348
(۳) مکزیکو سیتی http://www.anthropology.ir/node/11428
(۴) سئول http://www.anthropology.ir/node/11504
(۵) نیویورک http://www.anthropology.ir/node/11645
(۶) جاکارتا http://www.anthropology.ir/node/11758
(۷) بمبمئی http://www.anthropology.ir/node/11868
(۸) دهلیhttp://www.anthropology.ir/node/11943
(۹) کیوتو http://www.anthropology.ir/node/12042
(۱۰) سائوپائولو http://www.anthropology.ir/node/12169
(۱۱) مانیل http://www.anthropology.ir/node/12242
(۱۲) هنگ کنگ http://www.anthropology.ir/node/12383
(۱۳) شانگهای http://www.anthropology.ir/node/12446
(۱۴) لس آنجلس http://www.anthropology.ir/node/12594
(۱۵) لندن http://www.anthropology.ir/node/12680
(۱۶)قاهرهhttp://anthropology.ir/node/12849
(۱۷) بوینس آیرس http://anthropology.ir/node/13034