نادر انتخابی
Investigating Turkey: Detective Fiction and Turkish Nationalism, 1928-1945. David Maso. Boston: Academic Studies Press, 2017. ۱۸۴ pp.
ناسیونالیسم عامل یکپارچگی ماست. در برابر اکثریت ترک، عناصر دیگر هیچ وزن و تأثیری ندارند. ما باید […] ساکنان کشورمان را [یکپارچه] تُرک کنیم. تمام کسانی را که در برابر ترکان و [فرایند] ترکگردانی مقاومت کنند، نابود میکنیم. ما از آنهایی که سودای خدمت به کشور را در سر دارند، پیش از هر چیز میخواهیم که ترک و ترکگرا باشند.
(عصمت اینونو، ۱۹۲۵)[۱]
نخستین آشنایی کتابخوانهای ایرانی با داستانهای پلیسی ترکیه به پاورقیهایی میرسد که ماجراهای جینگوز رجایی یا آرسن لوپن ترکیه را روایت میکردند. ماجراهای جینگوز رجایی را پیامی صفا (۱۸۹۹- ۱۹۶۱)، روزنامهنگار و داستاننویس ترک، با نام مستعار سرور بدیع، مینوشت.[۲] انتشار این مجموعه در ترکیه در ۱۹۲۴/ ۱۳۰۳ خ آغاز شد و ترجمۀ آن با یک دهه تأخیر به دست خوانندگان ایرانی رسید. مترجم این مجموعه ابوتراب شایگان و ناشر آن حسین بریانی شبستری بود که در خیابان فردوسی تهران کتابفروشی محقّری داشت.[۳] انتشار پاورقیهای جینگوز رجایی در ایران از میانۀ دهۀ ۱۳۱۰ تا پایان دهۀ ۱۳۲۰ ادامه یافت. مترجمان ایرانی از دهۀ ۱۳۳۰ به بعد، نوشتههایی ازایندست را وانهادند و به ترجمۀ آثار نویسندگان متعهد ترکیه چون ناظم حکمت، یاشار کمال و عزیز نسین روی آوردند.
کتاب دیوید میسون (۲۰۱۷) دربارۀ نقش داستانهای پلیسی در آوازهگریهای ناسیونالیستی در ترکیه بر اساس رسالۀ دکتری (۲۰۱۰) او در «مؤسسهٔ مطالعات اسلامی» دانشگاه مکگیل (مونترال) تدوین شده و بجز پیشگفتار و نتیجهگیری، از دو بخش و پنج فصل تشکیل شده است. بخش نخست در دو فصل مجموعه داستانهای پلیسی جمال جاهد جم را در ۱۹۲۸- ۱۹۳۸ بر میرسد. فصل اول به شخصیت تبهکاری به نام پیره نجمی اختصاص یافته که نماد ترکان بیگانهپرست است. فصل دوم به ماجراهای جمال دوغان میپردازد و به ترکان میآموزد که چگونه از حاکمیت ملّی کشور خود دفاع کنند. بخش دوم کتاب به داستانهای پلیسی ترکیه در ۱۹۳۹-۱۹۴۵ اختصاص یافته و ماجراهای سه کارآگاه به نامهای اورهان چاکر اوغلو (کارآگاه درستکار)، هزیر کاپلان (کارآگاه خرافاتستیز)، و وفا پولاد (کارآگاه «نسوانپرور»/ فمینیست) را باز میگوید. گفتنی است که نویسندگانی که میسون در پژوهش خود به آنها پرداخته، در ایران شناختهشده نیستند.
میسون بر آن است که برخلاف اغلب تاریخنگاران، به جای شرح و تفسیر رویدادهای سیاسی در تاریخ فرهنگی ترکیه غوررسی کرده است. به گمان وی، ناسیونالیسم چون ایدئولوژی بنیادی جمهوری نوپای ترکیه از فراز جامعه به بدنۀ آن راه یافته و داستانهای پلیسی نقش مهمی در انتقال احساسات ملّیگرایانه به میان تودۀ مردم داشتهاند. کمال کارپات (۱۹۲۳-۲۰۱۹)، تاریخپژوه ترک و استاد دانشگاه ویسکانسین، بر آن بود که ادبیات امروز خاورمیانه از داستان کوتاه و رمان گرفته تا نمایشنامه و شعر، بازتاب سرراست دگرگونیهای اجتماعی در این سرزمینهاست و نهفقط نقشی حیاتی در توضیح و توجیه این دگرگونیها دارد بلکه سنجهای است که به یاری آن میتوان به میزان پذیرش و جا افتادن این دگرگونیها پی برد.[۴] میسون نیز بر همین مبنا کوشیده است گزارشی از پیدایش ادبیات پلیسی در ترکیه به دست دهد و نقش آن را در گستراندن باورها و آرمانهای ناسیونالیستی بازنماید.
برخی پژوهشگران سرآغازِ داستانهای پلیسی را به افسانههای هزار و یک شب و یا برخی حکایتهای چینی سدههای میانه میرسانند.[۵] میسون بر آن است که در این روایتهای پیشامدرن عناصری از داستان پلیسی وجود دارد، اما ساختار آنها با سنجههای پذیرفتهشدۀ داستان پلیسی نمیخواند. به گفتهٔ او سرآغاز رمانهای پلیسی به فرانسه و بریتانیای سدۀ هجدهم بازمیگردد، هرچند گروهی ادگار آلنپو (۱۸۰۹-۱۸۴۹) را در این پهنه پیشگام میدانند.[۶] درواقع پیدایش داستانهای پلیسی را باید در پیوند با ظهور دولتهای مدرن و دستگاههای «مراقبت و تنبیه» جامعۀ مدرن دید.
نخستین رمانهای پلیسی که در نیمۀ دوم سدۀ نوزدهم به ترکی ترجمه شدند، آثار دو نویسندۀ فرانسوی به نامهای پونسون دو ترای (۱۸۲۹-۱۸۷۱) و امیل گابوریو (۱۸۳۳-۱۸۷۳) بودند. سلطان عبدالحمید دوم (۱۸۷۶-۱۹۰۹) شیفتۀ رمانهای پلیسی بود و پیشخدمت مخصوص او شبها ترجمۀ ماجراهای شرلوک هولمز و آرسن لوپن را برای وی میخواند. به ارزیابی کارشناسان دستکم ششصد رمان پلیسی در کتابخانۀ شخصی عبدالحمید وجود داشته است. در روزگار سلطنت او ۵۴ رمان پلیسی از زبان فرانسه به ترکی ترجمه شد. نخستین رمان پلیسی ترکی به نام اسرار جنایت (۱۸۸۴)، اثر مدحت افندی (۱۹۱۲-۱۸۴۴)، در همین دوره انتشار یافت.[۷]
پس از استقرار رژیم جمهوری در ۱۹۲۳ و کارزار دامنگستردۀ رژیم نوپا در راه تحکیم همبستگی ملّی، رمانهای پلیسی عوامپسند به افزاری برای رواج دادن روحیهٔ ملّیگرایی در میان مردم ترکیه تبدیل شدند. هدف مصطفی کمال آتاتورک ایجاد دولتی مقتدر بود که بتواند ملّتی یکپارچه بسازد. دولتی که نهفقط ملّت خود را میآفریند بلکه او را تربیت هم میکند. یکی از نخستین نویسندگانی که در دورۀ جمهوری به نگارش رمانهای پلیسی روی آورد، جمال جاهد جم بود. وی با نامهای مستعار گوناگونی چون بهجت رضا، اوغوز تورگوت، و یاووز تورگوت در دهۀ ۱۹۳۰ دو مجموعۀ داستان با دو شخصیت متفاوت نوشت. دربارۀ زندگی و آثار جمال جاهد جم آگاهیهای زیادی در دست نیست، جز اینکه او نویسندۀ نخستین داستانهای ترکی در آغاز دهۀ ۱۹۳۰ دربارۀ شخصیتی خونآشام و دراکولاوار بوده است. شخصیت اصلی نخستین مجموعه داستانهای جمال جاهد جم که در ۱۹۳۳ با عنوان کلّی ماجراهای پیره نجمی انتشار یافت و مرکّب از هشت کتاب بود (چاقوی خونین، دزد یک زن، راهزن میلیونر، جنایت بیسابقه، مردی که غرق شد، سه مردهٔ ناشناس، پریان چشمچران، و یک شب هولناک)، تبهکاری است به نام پیره نجمی.
میسون در آغاز هر فصل حالوهوای فکری دورۀ مورد بحث را شرح میدهد. ماجراهای پیره نجمی در دورۀ «متارکه»، یعنی دورۀ شکست دولت عثمانی در جنگ جهانی اول و اشغال کشور توسط نیروهای بریتانیایی، فرانسوی، ایتالیایی، و یونانی روی میدهند. در پایان جنگ جهانی اول روحیۀ حاکم بر دربار و جامعۀ عثمانی تسلیم و رضا بود. سلطان محمد ششم و داماد فرید پاشا، صدراعظم، به امید حفظ سلطنت به همکاری با اشغالگران تن در داده بودند. تودۀ مردم خسته از جنگ و قحطی و گرانی و ناامنی آمادۀ پذیرش قیمومیت بریتانیا یا فرانسه بر کشور بودند. قدرتهای بزرگ هریک هواداران خود را داشتند که در سازمانهایی چون «جمعیت دوستان انگلیس» یا «انجمن دفاع از اصول ویلسون» (طرفدار آمریکا) گرد آمده بودند. گروهی نیز به سرکردگی احمد رضا، رئیس مجلس اعیان، به مداخلۀ فرانسه در امور ترکیه دلبسته بودند.
پیره نجمی نماد چنین ترکانی است که آرزوی سیادت بیگانگان را بر ترکیه در سر میپروراندند. پیره نجمی نهتنها از ترکان بیزار است و اشغالگران بیگانه را میستاید بلکه همانند آنان آزمند، مغرور و ازخودراضی است. او برای پرهیز از تماس با هموطنان تیرهروز خود ویلایی در محلۀ اروپایینشین «پرا» [Pera /Πέρα]/ بیاوغلو خریده است. پیره نجمی همواره میکوشد تا از چنگ محمد علی، کارآگاه درستکار، بگریزد. محمد علی برخلاف پیره نجمی، ترکی اصیل است که در محلۀ سنّتی سلطان احمد در نزدیکی توپقاپیسرای، باب عالی، و مسجد کبود در قلب استانبول زندگی میکند. محمد علی مردی است کارآزموده، درستکار، باانضباط و ازخودگذشته. به سخن دیگر، او همۀ خصوصیات شهروند موردپسند رژیم کمالیستی را دارد. پاکی و صفای محمد علی و نابکاری و حیلهگری پیره نجمی سبب میشود که او هر بار از چنگ قانون بگریزد.
شخصیت اصلی دومین مجموعه داستانهای جمال جاهد جم فردی است به نام جمال دوغان و ماجراهای ده کتاب این مجموعه در ترکیۀ دهۀ ۱۹۳۰ روی میدهند. در این دهه ناسیونالیسمی پرجوشوخروش و نژادپرستانه با پشتیبانی بخش بزرگی از سرآمدان سیاسی و نظامی ترکیه در کشور پا گرفت. مصطفی کمال آتاتورک در اکتبر ۱۹۲۳ «بیگانهستیزی» را نکوهش کرد و گفت: «ما نهتنها هیچ احساس دشمنی نسبت به بیگانگان نداریم، بلکه خواهان روابط نزدیک با آنها نیز هستیم. ترکان دوست همۀ مردمان متمدن هستند.» او درعینحال بر آن شد که اگر راه و رسم ما در سالهای اخیر کمی دگرگون شده سبب آن را باید در سیاستهای بدخواهانۀ اروپاییان جُست که با تحمیل قراردادهای نابرابر به فقر و فلاکت در ترکیه دامن زدهاند. در دهۀ ۱۹۳۰ این «بیگانهستیزی ضدّ امپریالیستی» جای خود را به ناسیونالیسمی نژادپرستانه داد. محمد اسد بزکورت (۱۸۹۲-۱۹۴۳)، استاد حقوق و وزیر دادگستری ترکیه (۱۹۲۴ – ۱۹۳۰) در کتاب انقلاب آتاتورک نوشت: «ناسیونالسوسیالیسم آلمان و فاشیسم ایتالیا چیزی نیستند جز گونههایی از رژیم آتاتورک.» او در ۱۹۳۰ اعلام کرد: «اکنون همه، دوستان، دشمنان و حتی کوهها میدانند که ترکان ارباب این کشورند. آنهایی که خون پاک ترکی در رگهایشان جاری نیست، در سرزمین مادری ترکان فقط یک حق دارند و آن بندگی و بردگی است.»[۸]
در ۱۹۳۴ کارزار گستردهای بر ضدّ یهودیانی که به ترکی سخن نمیگفتند، به راه افتاد.[۹] توضیحات میسون در آغاز فصل دوم دربارۀ رواج گرایشهای نژادپرستانه در ترکیۀ دهۀ ۱۹۳۰ درست است؛ اما او در نشان دادن ردّپای این گرایشها در ماجراهای جمال دوغان چندان موفق نیست، زیرا درونمایۀ این داستانها مبارزه با دسیسههای سیادتطلبانۀ بیگانگان بر ترکیه است و نه نژادپرستی.
ده داستانِ ماجراهای جمال دوغان روایت تکاپوهای حکومتها و بانکهای اروپایی برای اخلال در وضعیت اقتصادی ترکیه به منظور بازپسگرفتن امتیازات ازدسترفتۀ اقتصادی و سیاسی است. شبکۀ S.O.S بدین منظور توسط بریتانیا سازماندهی شده است. هر یک از وابستگان به شبکه با شماره و نام مستعار شناسایی میشود و کسی از هویت واقعی آنها باخبر نیست. جمال دوغان برحسبتصادف در پی یافتن پیکر نیمهجان سلما در خیابان درگیر ماجرا میشود و پس از نجات او و سمیرامیس، دختر داوود پاشا، سفیر ترکیه در بریتانیا، چون ترکی میهنپرست به پیکار با دسیسههای این شبکه برمیخیزد. به تأکید نویسنده، اعضای شبکۀ S.O.S همگی بیرحم و خونخوارند و برای دستیابی به هدفهای پلید خود از شکنجه، تجاوز و قتل پروا ندارند.
جمال دوغان، قهرمان داستان، دانشآموختۀ دبیرستان فرانسویزبان گالاتاسرای استانبول است و پس از پنج سال اقامت در اروپا به ترکیه بازگشته است. جمال دوغان برخلاف محمد علی در ماجراهای پیره نجمی، کارآگاه نیست اما چون او تبلور پیراستۀ نیکسیرتی و پایمردی است. آنچه او را از محمد علی متمایز میکند، دلبستگیاش به خِرَدباوری است. پیکار با باورهای خرافی و گستراندن علمباوری یکی دیگر از جنبههای ایدئولوژی کمالیستی بود. جمیل جاهد جم در یکی از داستانهای مجموعۀ جمال دوغان به نام خانۀ ارواح باورهای عامیانه را دربارۀ اشباح و ارواح به سُخره گرفته و چیرگی آنها را بر ذهن مردم پیامدِ واپس ماندگی اجتماعی و فرهنگی کشور دانسته است. یکی از شگردهایی که در آثار نویسندگان این دوره فراوان به کار رفته سخن گفتن مستقیم با خواننده است. جمیل جاهد جم در جایجای داستان «خوانندۀ عزیز» را با واقعیتها آشنا میکند و مثلاً به او میگوید که برای همۀ پدیدهها توضیح علمی وجود دارد و نیازی به توسل به جن و پری نیست.
برجسته کردن تفاوت میان ویژگیهای شخصیتی ترکان و غیر ترکان در رمانهای مراد آک دوغان نیز بهروشنی دیده میشود. از زندگی او هیچ نمیدانیم و حتی میسون بر آن است که بهدرستی روشن نیست که آیا شخصی به نام مراد آک دوغان وجود داشته یا این نامی است مستعار. مردهریگ ادبی او ۳۲ داستان ۲۷ تا ۳۲ صفحهای است که در ۱۹۴۱ تا ۱۹۴۲ انتشار یافتند. شناخت باورهای سیاسی مراد آک دوغان دشوار است؛ زیرا سوای این ۳۲ داستان هیچ نوشتۀ دیگری حتی بهصورت نامه یا یادداشت و خاطرات از وی در دست نیست.
آک دوغان نیز همانند جم در رمانهایش بهطور سرراست با خواننده سخن میگوید، به او هشدار و پند و اندرز میدهد و چشمانش را بر روی واقعیت میگشاید. شخصیتهای داستانهای آک دوغان یکسره یا سیاه یا سفیدند و سایهروشن و تناقض در آنها دیده نمیشود. قهرمان او کارآگاهی است به نام اورهان چاکر اوغلو همراه با گروه دستیارانش. چاکر اوغلو فرزند یکی از اعیان «اِلازیغ» [شهری در مرکز ترکیه] است که پس از پایان دورۀ دبیرستان در آنکارا و گذراندن دورۀ آموزشهای نظامی به آتاتورک پیوسته و در جنگ استقلال ترکیه (۱۹۱۹- ۱۹۲۲) در پشت خط جبهۀ دشمن جاسوسی کرده است. او پس از پایان جنگ استقلال به ایتالیا میرود و در دانشگاه رُم حقوق میخواند؛ اما دلبستگی به هواپیما و ماشینآلات او را به آمریکا میکشاند و سرانجام در ۱۹۲۹ در بیستوهشتسالگی به میهن بازمیگردد. نام و آوازۀ چاکر اوغلو پس از دو سال وکالت دادگستری چنان بالا میگیرد که از وی میخواهند تا سرپرستی ادارۀ آگاهی کشور را بر عهده گیرد. چاکر اوغلو با درایت و شجاعت کمنظیری معماهای جنایی بسیاری را نهفقط در ترکیه بلکه در مصر، کشورهای خاور نزدیک و حتی بالکان حل میکند.
یکی از ویژگیهای کارآگاه چاکر اوغلو تسلّط او به زبانهای بیگانه است. وی نهفقط ایتالیایی و انگلیسی بلد است بلکه به زبانهای یونانی و ترکی قدیم نیز مسلّط است و به برکت این زباندانی به رمز و رازهایی پی میبرد که همکاران او ناتوان از فهم آنها بودهاند. در بسیاری از داستانهای آک دوغان، تبهکاران یونانیتبارند و آشنایی به زبان یونانی راهگشای کشف حقیقت است. اما زباندانی چاکر اوغلو دامنگسترده است و خواننده در چند داستان درمییابد که وی زبانهای عربی و فرانسوی را نیز آموخته است. مراد آک دوغان داستانهای خود را به «ترکی سره» نوشته که در دهۀ ۱۹۳۰ بر اساس پیشنهادهای «بنیاد زبان ترک» در زمینۀ پالایش زبان ترکی از واژههای فارسی و عربی رواج یافته بود. او در سرهنویسی چنان راه افراط در پیش گرفت که امروزه برخی از واژههایی که در رمانهای خود به کار برده، برای مردم کوچه و بازار قابل فهم نیست.
رمانهای آک دوغان بر اساس دوگانگی میان شخصیت مثبت ترکان و شخصیت منفی بیگانگان سامان یافتهاند. اورهان چاکر اوغلو هوشمند، زباندان، ازخودگذشته، پاکدامن و فروتن است. او برخلاف اغلب کارآگاهان اروپایی و آمریکایی ذهن سالم را در بدن سالم دارد و برخلاف شرلوک هولمز اسیر کوکایین و دیگر آلودگیها نیست. در رمانهای آک دوغان تصویری یکسره مثبت از پلیس ترکیه ارائه شده است و شهروندان در هماهنگی و همدلی کامل با پلیس و حکومت زندگی میکنند. آک دوغان صریحاً از هممیهنانش میخواهد که در داخل و خارج کشور یار و یاور یکدیگر و پلیس باشند. در یکی از رمانهای او به نام دختر شیخ حسن، جمیل مرد ترکتباری که در بیروت رانندهٔ تاکسی است، هنگامیکه به هویت اورهان چاکر اوغلو پی میبرد آمادگی خود را برای همکاری با وی اعلام میکند. در رمانهای آک دوغان شخصیتهای منفی اغلب یونانی، ارمنی، یهودی و گاه آلمانی یا فرانسوی هستند. به سخن دیگر، دشمن اغلب داخلی است اما ترک نیست.
میسون پیشزمینهٔ این رمانها را در رهیافت دولت ترکیه به بازرگانان در سالهای جنگ جهانی دوم میجوید که به تصویب «قانون مالیات بر دارایی» در نوامبر ۱۹۴۲ انجامید. هدف رسمی این قانون مجازات کسانی بود که با سوءاستفاده از شرایط جنگ با احتکار کالا و ایجاد بازار سیاه، ثروت کلانی اندوخته بودند، اما «قانون مالیات بر دارایی» در عمل به افزار سلب مالکیت از بازرگانان غیرمسلمان تبدیل شد. نرخ مالیات مسلمانان کمتر از نرخ مالیات غیرمسلمانان بود. ازاینرو، سهچهارم کسانی که مشمول این مالیات شدند، بازرگانان یونانی، ارمنی و یهودی بودند و بیشتر آنها توانایی پرداخت مالیاتهای گزاف را نداشتند. دولت اموال بدهکاران مالیاتی را مصادره کرد و آنها را به اردوگاه کار اجباری در آشقلعه فرستاد. شمار اعزامشدگان به اردوگاه کار اجباری در آمار رسمی ۱۴۰۰ نفر و در آمارهای اعلامشده از سوی قربانیان ۸ هزار نفر برآورد شده است.
در رمانهای آک دوغان هفتاد شخصیت منفی وجود دارد که بیش از شصت درصد آنها یونانی، ارمنی، یهودی، کولی، عرب و اروپاییاند. شخصیت منفی نخستین رمان او، حاجی عمر، سوریتبار است و آک دوغان او و همسرش را «هیولاهای سوری» مینامد. آن دو در چایخانۀ خود توانگران را مسموم میکنند و اموال آنها را به جیب میزنند. در رمانی دیگر، یونانی قماربازی به نام نیکلا که قادر به پرداخت بدهیهای خود نیست، با همدستی یونانی دیگری، پدر خود را سربهنیست میکند تا بر ثروت او دست یابد. در رمانهای او هولناکترین جنایتها به دست یهودیان، یونانیان و کولیها صورت میگیرد.
میسون دو فصل پایانی کتاب خود را به بررسی ماجراهای دو کارآگاه به نامهای هزیر کاپلان و وفا پولاد اختصاص داده است. مجموعۀ اول را که در نُه بخش انتشار یافت و بخشهایی از آن مصوّر بود، باید در زمرهٔ ادبیات کودکان و نوجوانان دانست. زبان این داستانها کودکانه و پیام آنها ساده است: شهروند ترکیه باید به میهن خود ببالد و همانند کارآگاه کاپلان سختکوش، نیرومند و ورزشکار باشد. نویسنده بر دانشدوستی و خرافاتستیزی نیز تأکید بسیار دارد. آتاتورک خشکاندیشی دینی و خرافهباوری را از بزرگترین موانع دستیابی ترکان به مدنیت جدید میدانست. ازاینرو، خرافاتستیزی در آوازهگریهای کمالیستی نقش مهمی داشت. در یکی از داستانهای این مجموعه کارآگاه کاپلان که در پی دزدیهایی در یک کارخانۀ کفش برای تحقیق به آنجا رفته ناگهان با دو روح روبهرو میشود و سخت میهراسد؛ اما چون به عقل باور دارد، بر ترس خود غلبه میکند و نشان میدهد که گشتوگذار روح در کارخانه صحنهسازی ماهرانهای برای جلوگیری از جستوجو در کارخانه بوده است.
ضیاء چالک اوغلو (۱۸۹۳-۱۹۵۳)، در پنج رمان خود با عنوان ماجراهای کارآگاه ترک وفا پولاد که همگی در یک جلد در ۱۹۴۴ منتشر شدند، «فمینیسم» را هم بر خصلتهای نیک ترکان متمدن افزود. بُنمایۀ داستانهای او وضعیت نابسامان زنان در جامعۀ سنّتی، نقش سنّتهای کهن پدرسالاری در تداوم آنها و لزوم دگرگونسازی شرایط زیست مادّی و معنوی زنان در ترکیه است. آتاتورک بارها در سخنرانیهای خود به وضعیت اسفبار زنان در ترکیه اشاره کرد و توضیح داد که در امر آموزش نباید میان زن و مرد تفاوتی وجود داشته باشد و حتی بهتر این است که زنان تحصیلات کاملتری داشته باشند؛ زیرا آنها مادرانِ مردان آینده هستند! به گفتهٔ او: «اگر نیمی از جامعه را با زنجیر به زمین ببندیم، نیم دیگر آن چگونه میتواند به اوج آسمان برود […] زنان و مردان باید مراحل مختلف سفر به سرزمین پیشرفت و نوسازی را چون دو دوست طی کنند.»[۱۰]
جمهوری نوپای ترکیه با انجام اصلاحات گوناگون راه ورود دختران را به دانشگاهها و نهادهای آموزش عالی هموار کرد. بانوان تُرک به تَرک حجاب و پوششهای سنّتی، مشارکت در زندگی اجتماعی و حضور در اماکن عمومی تشویق شدند. قانون مدنی جدیدی که برگرفته از قانون مدنی سوئیس بود، پس از کشمکشهای بسیار در ۱۹۲۶ به تصویب مجلس رسید و با برقراری ازدواج عرفی، منع چندهمسری، به رسمیت شناختن حق طلاق برای بانوان و تغییر نظام ارث سازمان خانواده را در ترکیه دگرگون کرد. در ۱۹۳۵ هجده بانوی برگزیدۀ آتاتورک در مقام نماینده به مجلس بزرگ ملّی ترکیه راه یافتند. بهرغم این سنّتشکنیها و پیشرفتها، دستاوردها چنانکه باید پردامنه و ژرف نبودند. سنّتهای گرانجان و نهادهای کهن چون بَختَک بر ذهن مردم و رفتارهای اجتماعی سنگینی میکردند.
راست این است که سرآمدان سیاسی و فرهنگی جمهوری ترکیه نیز بهرغم سخنسراییهای پرآبوتاب دربارۀ آزادی زنان، کارکرد اصلی آنان را تربیت فرزندان میدانستند. جمعیت ترکیه در نتیجۀ جنگهای پیدرپی بهشدّت کاهش یافته بود و بقای جمهوری نوپا در گرو افزایش سریع جمعیت کشور بود. رهایی زنان ترک و حضور آنها در پهنههای گوناگون جامعه هم مایۀ مباهات سرآمدان نظام بود و هم اسباب نگرانی آنها.
خالده ادیب آدیور (۱۸۸۴-۱۹۶۴)، شاعرهٔ جنبش ملّی، زن مدرن ترک را زنی میدانست «جدّی و باشخصیت» که به کارهای سودمندی چون تربیت فرزند، معلمی یا پرستاری مشغول است. به گفتهٔ او: «تجدد این نیست که زن به شوهر خود به جای سلام بُن ژور بگوید […] یا با ادا و اطوار زنان فرانسوی در خیابان قدم بزند.»[۱۱] آتاتورک و دیگر رهبران جمهوری، نهادها و سازمانهای خودْسامانِ بانوان را برنمیتافتند. نیروی کار زنان چون گذشته بهطور عمده در بخش کشاورزی، یعنی مشاغل خانوادگی بدون دستمزد، باقی ماند.
ماجراهای کارآگاه وفا پولاد بازتاب دوگانگیهایی است که در رهیافت جمهوری ترکیه به مسئلهٔ آزادی زن وجود داشت. وفا پولاد کارآگاه بازنشستهای است که به چهار پنج زبان چون زبان مادری خود سخن میگوید. او گذشته از هوشمندی و میهندوستی، جسور و زورمند است و در جوانی ورزشکار توانایی بوده است. همکارانش و مردم او را میستایند و نام او لرزه بر اندام تبهکاران میاندازد. پلیس ترکیه هنگامی که با جرم و جنایتی پیچیده روبهرو میشود به وفا و دو همکارش نوری و خلیل روی میآورد. وفا پولاد به مصداق «آنچه همه خوبان دارند تو تنها داری» گذشته از صفات پسندیدهٔ دیگر کارآگاهان ترک، پشتیبان حقوق زنان نیز هست.
در ماجراهای وفا پولاد، زنان قربانیِ حماقت، تنگنظری، هوسرانی، خودخواهی و سُستعنصری مردان و اغلب شوهران خود هستند. در یکی از داستانها به نام قمارخانۀ حاجیآقا، وضعیت زنانی توصیف شده که پس از جنگ جهانی اول در نتیجه فقر و ازهمپاشیدگی خانواده، برخلاف میل و اراده به انجام کارهای پست تن داده بودند. عایشه یکی از این زنان است که در پی اعتیاد و ورشکستگی همسرش ناگزیر از کار در قمارخانۀ حاجیآقا شده است. وفا پولاد برای برچیدن بساط قمارخانه به آنجا میرود و عایشه خیلی زود به او اعتماد میکند و دانستههایش را دربارۀ گردانندگان قمارخانه بازمیگوید و به دستگیری گروهی رجّالۀ جنایتکار یاری میرساند.
در داستان دیگری به نام زنی در آپارتمان شمارۀ شش، وفا به یاری زن جوانی به نام زهرا میشتابد که اسیر پدرخواندهای است بدسیرت که وی را به دزدی وامیدارد. وفا نهتنها زهرا را از آن خانۀ لعنتی نجات میدهد بلکه دست او را در دست خلیل، همکار وفادارش، میگذارد تا خانوادهای سالم تشکیل دهند. آخرین داستان این مجموعه به مسئلهٔ طلاق و نابرابری اقتصادی زن و مرد اختصاص یافته است. نجدت مردی ثروتمند اما بدکار و هوسران است. همسرش سوزان در آرزوی جدایی از اوست اما از آیندهای بدون امکانات مالی نجدت میهراسد. افزون بر این، سوزان در هر قدم با کارشکنی مقامات قضایی روبهرو میشود که بهرغم قانون مدنی جدید به خواست جدایی زنان از همسرانشان روی خوش نشان نمیدادند.
میسون بر آن است که با توجه به ممیزی سختگیرانهٔ حاکم بر کار نشر در ترکیهٔ دهههای ۱۹۲۰-۱۹۵۰ و با در نظر گرفتن پیامهای روشن این رمانها میتوان گفت که این نوشتهها کارکرد دوگانهای داشتهاند: سرگرم کردن مردم و آوازهگری برای پراکندن ایدئولوژی نظام نوپای جمهوری. بااینهمه، به گمان وی این آثار بهرغم همسویی کامل با ایدئولوژیِ حاکمْ فرمایشی نبودند. نباید از یاد بُرد که در دهههای بعد و حتی تا امروز نیز آثاری ازایندست در ترکیه خریداران فراوان دارد. در این آثار مثلث جهنمی ادبیات توطئهباور (غربِ مسیحی، فراماسونری و یهودیت) به مربّعی تبدیل شده که گوشۀ چهارم آن توطئهٔ کُرد و ارمنی بر ضدّ مردم ترکیه است و این کشور چون دژی همواره در محاصرۀ دشمن معرفی میشود. بیسبب نبود که شریف ماردین (۱۹۲۷-۲۰۱۷)، سیاست پژوه و جامعهشناس باریکبین، میگفت: «نظریهٔ توطئه فلسفهٔ تاریخ ترکیه معاصر است.»[۱۲] تفاوت میان آفریدههای قدیم و جدید در آن است که کارآگاهان دهههای پیشین مردانی بودند درستکار و جوانمرد، حالآنکه خصوصیات کارآگاهان و مأموران مخفی اغلب رمانها و سریالهای پلیسی و جاسوسی جدید برگرفته از شخصیت تبهکارانی است چون ابراهیم چاتلی، از فرماندهان گرگان خاکستری، قاتل هفت دانشجوی چپگرا، همدست قاچاقچیان هروئین در بالکان و پادوی سازمان امنیت ترکیه.
[۱]. amit Bozarslan, Histoire de la Turquie contemporaine, Paris ; La Découverte, 2004, P.36.
[۲]. پیامی صفا داستاننویس و روزنامهنگاری بود که فردباوری برگرفته از اندیشههای نیچه را با باورهای صوفیانه و آموزههای پانترکیستی درهمآمیخته بود. در جوانی نیمنگاهی به چپ داشت؛ اما در گذر زمان به راست گرایش پیدا کرد و ناسیونالیست دوآتشهای از کار درآمد. در میانۀ دهۀ ۱۹۳۰ به مجادلۀ قلمی تندوتیزی با ناظم حکمت برخاست. نک. نادر انتخابی، «ناظم حکمت و کمونیسم. جانی شیفته در تلاطم روزگار»، نگاه نو، ش ۹۷، (بهار ۱۳۹۲)، ص.۶۹.
[۳]. دربارۀ زندگی حسین بِریانی شبستری آگاهی زیادی نداریم. چنانکه از نام خانوادگیاش برمیآید آذربایجانیتبار بوده و در کتابفروشی کوچک خود در کنار برخی نشریهها و کتابهای چاپ ترکیه، جزوههای داستانهای عامهپسندی چون ماجراهای تارزان، نات پنکرتون، آرسن لوپن، و جینگوز رجایی را میفروخت که خود ناشر اغلب آنها بود. دوران اوج فعالیت وی در ۱۳۱۵-۱۳۳۰ بود. او با انتشار کتابهای جوانپسند و ارزانقیمت گروه وسیعی از جوانان را به خواندن کتاب علاقهمند کرد. مترجمان نامداری چون ابوالحسن نجفی، رضا سیّدحسینی، و پرویز دوایی دلبستگی خود به کتابخوانی را پیامد آشناییشان با کتابهای جذاب انتشارات بِریانی دانستهاند. دربارۀ بنگاه نشر بِریانی نک. عبدالحسین آذرنگ، «تاریخ نشر کتاب در ایران. بخش چهاردهم»، بخارا، ش ۸۶، (فروردین و اردیبهشت ۱۳۹۱)، صص ۲۳۶- ۲۴۵، و نیز پرویز دوایی، «یادی از انتشارات بِریانی»، بخارا، ش ۸۹، (مهر تا دی ۱۳۹۱)، صص ۲۳۴-۲۴۰، و فرید مرادی، حسین بریانی شبستری، (از مجموعهٔ مشاهیر نشر ایران)، (تهران: خانهٔ کتاب، ۱۳۹۴).
[۴]. Kemal Karpat, «Social Environment and Literature: The Reflections of the Young Turk Era (1908-1918) in the Literary Work of Omer Seyfeddin (1884-1920) », in Studies on Ottoman Social and Political History: Selected Articles and Essays, ed. by Kemal Karpat, ( Leiden: Brill, 2002), p. 822.
[۵]. در جلد نخست هزار و یک شب در ماجراهای شب هجدهم حکایتی است به نام «حکایت غلام دروغگو» که البته در متن عربی عنوان آن «حکایه الصبیه المقتوله» (داستان دختر کشته) است. به روایت این حکایت، که برخی آن را نخستین داستان پلیسی در تاریخ ادبیات میدانند، خلیفۀ بغداد از سر لطف صندوقی را از صیّاد تهیدستی به صد دینار زر خرید، اما «چون صندوق بشکستند، گلیمی یافتند درهمپیچیده، چون گلیم بگشودند چادری دیدند، چون چادر برداشتند دختری کشته یافتند که تنش به نقرۀ خام همیمانست. خلیفه چون این بدید، بگریست و گفت: ای وزیر بیتدبیر، چگونه من تحمل توانم کرد که به عهد من مردم را بکشند و به دجله بیندازند و بزه آن بر من بماند. ناچار باید کُشندۀ دختر را بکُشم. به روح عباس بن عبدالمطلب سوگند اگر کشندۀ دختر را پدید نیاوری همۀ آل بَرمَک را بکشم…» ادامهٔ داستان شرح تلاشهای نافرجام وزیر است. نک. عبداللطیف تَسوجی تبریزی (ترجمه)، هزار و یک شب، (تهران: هرمس، ۱۳۸۳)، جلد اول، صص ۹۶-۱۰۰.
[۶]. دربارۀ تاریخ رمانهای پلیسی در جهان از سدۀ هجدهم تا امروز نک.
Martin Priestman (ed.), The Cambridge Companion to Crime Fiction, (Cambridge: Cambridge University Press, 2003).
[۷] . دربارۀ تاریخ رمانهای پلیسی در ترکیه از آغاز تا امروز نک.
Mustafa Solmaz, L’histoire du roman policier Turc, (Sarbruck : Editions universitaires européennes, 2015).
دربارۀ تاریخ رمان پلیسی در ایران هنوز پژوهش جامعی در دست نیست. حسن میرعابدینی در مقالۀ «نخستین رمانهای پلیسی در ایران» طرحی کلّی از پیدایش و رشد داستانهای پلیسی (ترجمه و تألیف) از بازپسین سالهای سلطنت قاجار تا سقوط رضاشاه به دست داده است. به گفتهٔ وی، شاید بتوان پلیس لندن اثر «کونان دویلی» (کانن دویل) ترجمهٔ عبدالحسین میرزا مؤیدالدوله از عربی (۱۲۸۳ خ) را نخستین داستان پلیسی ترجمهشده به فارسی دانست. یک سال بعد میر اسماعیل موسوی عبداللهزاده، جلد اول شرلوک خومس (شرلوک هولمز/ هومز) را از روسی به فارسی برگرداند. در ۱۳۰۰-۱۳۲۰ خ مترجمانی چون نصرالله فلسفی و عنایتالله شکیباپور داستانهای شرلوک هولمز و آرسن لوپن را به فارسی برگرداندند.
یکی از مهمترین داستانهای پلیسی این دوره داروغۀ اصفهان؛ شرلوک هلمس [هولمز] ایران (۱۳۰۴ خ) نوشتۀ کاظم مستعانالسلطان بود که دو ساختار کهن و نو روایتگری را در هم آمیخت. از دیگر داستانهای پلیسی دورۀ رضا شاه میتوان از خانم هندی (۱۳۰۹ خ) نوشتۀ لطفالله ترقی و پیر چاک هندی (۱۳۱۵ خ) اثر عباس خلیلی یاد کرد. ماجراهای اغلب این داستانها در سرزمینهای دیگر مثل هند یا در دورههای پیشین روی میدهند؛ زیرا حتی تصور وجود جرم و جنایت در دوران امنیت و آرامش رضاشاهی به مذاق مقامات خوش نمیآمد. از ویژگیهای این داستانها توصیف شهر بهعنوان مرکز فساد، تباهی اخلاقی، و جرم در برابر صفا و سادگی زندگی روستایی است. نک. حسن میرعابدینی، «نخستین رمانهای پلیسی ایران»، اندیشه و هنر، دورۀ دهم، ش ۱۳ و ۱۴، (بهار و تابستان ۱۳۸۷)، صص ۱۳۱- ۱۳۷.
[۸]. Hans-Lukas Kieser, A Quest for Belonging: Anatolia Beyond Empire and Nation (۱۹ th – ۲۱ th Century), (Istanbul: Isis Press, 2007), pp. 241-244.
[۹] . گفتنی است که بهرغم کارزارهای یهودیستیزی دهۀ ۱۹۳۰ در ترکیه، دولت این کشور به دستور آتاتورک به شماری از پژوهشگران و دانشوران آلمانیِ یهودیتبار که از کارزارهای یهودیآزاری رژیم هیتلری گریخته بودند، پناه داد. این پژوهشگران در بالا بردن سطح علمی دانشگاههای ترکیه نقش مهمی ایفا کردند.
[۱۰] . نادر انتخابی، دین، دولت و تجدد در ترکیه، (تهران: هرمس، ۱۳۹۲)، صص ۲۱۴-۲۱۵.
[۱۲] . نادر انتخابی، ناسیونالیسم و تجدد در ایران و ترکیه، (تهران: نشر نگارهٔ آفتاب، ۱۳۹۰)، ص ۲۳۱. ادبیات پلیسی ترکیه را از دهۀ ۱۹۸۰ به این سو نمیتوان فقط به رمانها و سریالهای جاسوسی و یا رمانهایی با مضمون کینخواهیهای خانوادگی، عشقی و مالی فروکاست. شماری از برجستهترین نویسندگان ترکیه چون اورهان پاموک در برخی از آثار خود مثل نام من سرخ در این پهنه ذوقآزمایی کردهاند. این رمان پاموک را نمونهای از «رمان پلیسی پسامدرن» دانستهاند. نک. Mustafa Solmaz, op.cit.
این یادداشت پیشتر در مجله جهان کتاب منتشر شده است و در راستای همکاری انسانشناسی و فرهنگ و جهان کتاب بازنشر میشود.