انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

مصاحبه تلفنی با یکی از مسئولین شهر سمنان

(به انضمام یادداشت نویسنده)

با گسترش شهر نشینی، انسان ها دریافتند که شهری شدن و سبک زندگی شهری تمام ابعاد زندگی آن ها را تحت شعاع قرار می دهد و دیگر ابعاد ظاهری و اقتصادی شهر نیست که باید بدان پرداخت بلکه باید به انسانی که در این مکان و این سامان اجتماعی زیست می کند توجه کرد و ابعاد و پیامدهای انسانی آن را شناخت. همانطور که فکوهی در کتاب انسان شناسی شهری خود از شهرِ فرهنگ یاد می کند و می گوید:« شهر نوعی سازمان یافتگی اجتماعی در فضا است که باید آن را تولید کننده دائم فرهنگ به شمار آورد… بی شک شهر را باید بهترین بستر برای فرآیند فرهنگ سازی به حساب آوریم. شتابی که شهر به فرآیندهای تقسیم کار اجتماعی داده و توزیعی که بدین ترتیب در ارتباط با فضا به وجود می آورد، به صورت پیوسته ای فرهنگ غالب، یعنی شکل های غالب رفتاری و عقیدتی در کل جامعه را به خرده فرهنگ ها یا اشکال غالب فرهنگی درون گروه های خاص تجزیه می کند.» (فکوهی،۲۸۶)
در مصاحبه انجام شده با محمد طاهریان، رئیس اسبق اداره فرهنگ و ارشاد شهر سمنان، از وی درباره خرده فرهنگ های قومی، خرده فرهنگ های فقر، سنی و خرده فرهنگ های کارکردی من جمله مسکونی و اوقات فراغت سؤال شده است. مطالبی که ابتدای مصاحبه مطرح شدند بیشتر بر جنبه های فوق الذکر مبتنی بود و به مرور به ابعاد زیرساختی و مشارکت اجتماعی شهری که از مباحث مهم مدیریت شهری نیز محسوب می شود منتهی شد. اولین سؤال را از ایشان اینگونه پرسیدم:

پرسشگر: درباره ی خرده فرهنگ های شهر سمنان چه اطلاعی دارید؟
طاهریان: خرده فرهنگ های کسانی که سمنانی هستند یا خرده فرهنگ هایی که وارد شهر سمنان شده است؟

پرسشگر: هردو.
طاهریان: در سمنان شمالی ها زیاد تردد می کنند و به اینجا مهاجرت کرده اند. و به طبع خرده فرهنگ هایشان را با خودشان آورده اند. مثلا راحت بودنشان در نوع پوشش. خانم های اهل شمال به اصطلاح مقداری در پوششان راحت تر هستند حالا به خاطر آب و هوا و نوع کاری که می کنند که شالی کاری و از این دست است. ولی سمنان که سرزمینی کویری است پوشش سمنانی ها حجاب کامل بوده و این خرده فرهنگ هایی است که به طور مثال این اهالی با خود آوردند. یا حتی بعضی تکه کلام هایی که مازنی های سمنان اینقدر گفتند که اهالی سمنان بدان عادت کرده اند. مثل عبارت تی فدا. این قبیل کلمات را ما به کار نمی بردیم که الآن در شوخی ها یا محاوره عادی به کار می رود. خرده فرهنگ خودمان را نمی دانم چه چیزی بیشتر مد نظر شماست می توانید مثال بزنید؟

پرسشگر: مثلا اگر اقلیتی وجود دارد این ها به هر حال فرهنگ های خاص خودشان را دارند.
طاهریان: اقلیت مذهبی؟

پرسشگر: اقلیت هم قومی می تواند باشد هم مذهبی. خلاصه گروه هایی که متفاوت با قالب جامعه باشند.
طاهریان: اقلیت مذهبی شاید بتوان گفت یک مقدار اهل سنت در سمنان هستند. حالا نه خیلی زیاد اما گاهی قابل توجه می شوند.

پرسشگر: آیا گتوهای خاص خود را دارند؟ یعنی محله های خاصی را برای سکونتشان دارند.
طاهریان: بخواهیم بگوییم یک مسجد متعلق به آن ها باشد یا محله ای برای آن ها باشد، خوشبختانه خیر. همچنین یک شهرکی در سمنان داریم که تقریبا خارج از شهر است به نام مهمان شهر. افغان های مقیم سمنان اند که در بینشان هم شیعه هست هم سنی ولی خوب بیشترشان اهل سنت هستند. اما همانطور که گفتم یک مجله جدا برای خودشان ندارند. من که توجه کردم فقط به این نکته برخوردم که اذانی قبل از اذان ما گاهی پخش می شود چون اذان مغرب آن ها قبل از طلوع آفتاب است.

پرسشگر: یعنی یک مسجد بخصوص برای آن ها وجود دارد؟
طاهریان: یک مدتی در مسجد جامع زیاد تردد می کردند و هیئت امنای مسجد مقداری حساس شدند و نخواستند پاتوق آن ها شود. ولی هستند و عبادتشان را می کنند و در مراودات اجتماعی شان مشکلی ندارند.
قومی قبیله ای را ما خیلی به اون معنا نداریم. اما در گرمسار خیلی ها اصلاتا ترک هستند. فکر می کنم یکی از پادشاهان قاجار یکسری از ترک ها را به گرمسار تبعید می کند. خیلی از گرمساری ها ترکی بلد هستند. اما نه سمنانی ها اصالتا سمنانی اند.

پرسشگر: خرده فرهنگ کارکردی چطور؟ مثلا حرفه ها و اصناف فرهنگ خاص خود را دارند. این ماجرای تمایز بین اصناف مشخصا وجود دارد؟
طاهریان: به اون معنا که شاخص کند نه. ولی مثلا معلوم است تاکسی دارها در این صنف هستند، بنگاه دارها از تیپشان معلوم است ولی خیلی شاخص نیست.

پرسشگر: به عبارتی ارزش ها خاص سیاسی و دینی منتصب به خودشان را ندارند؟
طاهریان: بله نمی توان گفت مثلا همه معلم ها اصول گرا هستند و همه کاسب ها اصلاح طلب. در ظاهرشان نهایتا معلوم باشد.

پرسشگر: محله های ذاغه نشین در شهر هست؟
طاهریان: ذاغه نشین به اون معنا نه ولی محله های فقیر نشین در بافت قدیمی زیاد دارد. همان بافت تاریخی که عرض کردم فقیر نشین اند و اکثرا هم غیر بومی هستند. حالا یا از مهاجرین افغان هستند یا از مهاجرین دیگر از بر و بچه های شمالی بگیر که حالا کمتر تو اینجور محله ها هستند چون شمالی ها تقریبا خوش نشین هستند یا حداقل به خودشان می رسند و خیلی در محله های فقیر نمی روند. بیشتر مهاجرینی که از سیستان و بلوچستان و زابل و کردها هستند. ولی خوب داریم. خانه هایی را در سمنان می شناسم که در محله های قدیمی مثل جوادیه یا مثل خیابان آستانه و کهنه دژ، که دو سه خانواده با حداقل امکانات در آنجا زندگی می کنند. شاید یخچال نداشته باشند و از یخچال سوخته به عنوان کمد استفاده کنند در این حد. اگر کسی برایشان گوشت ببرد جا ندارند و می گویند بو می گیرد. ذاغه نشین به معنای حلبی آباد و این ها نداریم اما فقیر نشین داریم.

پرسشگر: اگر بخواهیم به صورت تقریبی درصدی حساب کنیم، چند درصد جمعیت شهر را این گروه تشکیل می دهند؟
طاهریان: نمی دانم چه درصدی بگویم ولی هرچه باشد برای سمنان زیاد است حتی اگر یک درصد باشد.

پرسشگر: برای هرجایی زیاد است.
طاهریان: بله. ولی خوب سمنان را به خاطر اصالت و فرهنگش و آن ریشه دار بودن سمنانی ها عرض می کنم. سمنانی های اصیل کمتر کسی هست که فقیر باشد. شاید کم پول باشند اما خدا رو شکر فقیر نیستند. نمی دانم شاید حدود ۱۵-۱۰ درصد. البته در کل هم بگویم سمنانی ها خیلی متمول و لاکچری نیستند. سمنانی ها آدم های معمولی متوسط حالا یک مقدار رو به بالا و رو به پایین. در حد زندگی خوب شهری، زیست خوبی دارند الحمدالله.

پرسشگر: وضعیت توریست سمنان چطور است؟
طاهریان: توریست سمنان نسبت به سال های اخیر بهتر شده اما بنظرم بسیار جای کار دارد. به طور مثال جاهای دیدنی هم در خود شهر سمنان و هم استان سمنان بسیار وجود دارد. ولی وقتی به طور مثل به خود سمنانی ها می گوییم سمنان چه مکان های تاریخی دارد؟ می گویند سمنان زیاد جای تاریخی ندارد، یک میدان ارگ دارد و یک مسجد جامع. نهایت پنج مکان را بگوید. در صورتی شاید بالای ۴۰-۳۰ بنای قدیمی و تاریخی و ثبت شده ملی داریم. حتی خود زبان سمنانی یکی از چیزهایی است که ثبت ملی و جهانی شده. خیلی چیزها از این دست داریم از میراث فرهنگی تا آثار تاریخی ولی خوب متأسفانه نتوانستیم خوب معرفی کنیم. در سال های اخیر میراث فرهنگی، شورای شهر و حتی خود مردم تلاش زیادی در معرفی این میراث ملموس و غیر ملموس کرده اند. اینکه این پیام را برسانند که سمنان محل گذر نیست و خودش می تواند مقصد گردشگری باشد. ولی چون زیرساخت ها فراهم نشده هنوز جای کار بسیار است و ما خیلی نسبت به شهرهایی که شاید یک دهم ما هم بنیه ی تاریخی ندارند و از ما بهتر کار کردند؛ عقب تر هستیم. مثلا کاشان خانه قدیمی و گلاب گیری دارد ببینید همه چطور مشتاق هستند که بروند کاشان را ببینند انگار دنیایی است. هم زیبا سازی کرده اند و هم فرهنگ سازی و هم اینکه اهالی و مردمانشان خودشان خواستند و این را به دیگران نیز قبولاندند که شهر ما باستانی است و دارای اصالتیم همچنین زیر ساخت هایش را نیز فراهم کردند. شما در نظر بگیرید اگر کسی بیاید سمنان و بخواهد استراحت کند ده مدل هتل نداریم که به او معرفی کنیم. یک هتل جهانگردی داریم که درجه یک است و بعد از آن چند مهمان سرا و نیمچه هتل داریم. بقیه چیزها دولتی است. خوابگاه ها و مهمانسراهای فرهنگیان. ما اینقدر تنوع نداریم که به مسافر بگوییم اگر خیلی وضع مالی ات خوب است این هتل هست شبی فی المثل یک تومن، هتل متوسط تر شبی فلان قدر، هتل ارزان تر و معمولی داریم و اگر نه خانه های سنتی داریم که تغییر کاربری به مهمانسرا دادیم مثل کارهایی که در یزد انجام شده. جای کار هست ولی زیرساخت مناسب نیست. از جمله معزلات شهری که با آن رو به رو هستیم بافت قدیمی شهر سمنان اصلا گنجایش تعداد زیاد ماشین را در یکسری از ساعات روز ندارد. حتی در خیابان امام که از خیابان های اصلی شهر است و بازار سنتی هم در آنجا واقع استگ یک طرفه است اما همان یک طرفه هم اگر غروب تشریف ببرید کاملا قفل و پر از ازدحام ماشین است. زیر ساخت ها چون آماده نشده این ترافیک سنگین را داریم.

پرسشگر: شبکه حمل و نقل عمومی ندارد؟
طاهریان: دارد اما چون خود خیابان خیلی کوچک است عملا راهی نمی ماند و قفل می کند. من خودم طرف غروب که بشود طرف خیابان امام نمی روم و از مسیرهای دیگر استفاده می کنم. تازه میدان ها و چهار راه های اطرافش هم همینگونه است. این کار را برای شهروندان سخت کرده. از طرفی ساخت خیابان های سمنان و عرضشان کوچک است. من مثلا تبریز یا اردبیل که رفتم بلوارهایی که دارند هر قسمت بلوارش چهار باند دارند در صورتی که بلوارهای ما حداکثر دو باند و اگر خیلی بزرگ باشد سه باند دارند. خوب این در تردد و ترافیک درون شهری تأثیر گذار است. جاهای معروف و بافت قدیم سمنان اگر کسی بخواهد برود پارکینگی وجود ندارد که ماشین را پارک کند و از بافت قدیمی دیدن کند. یه پارکینگ کوچک پشت بازار هست در خیابان آستانه که سال های اخیر اضافه شده که حالا در همان محوده ما امام زاده یحیی را داریم، مسجد امام را داریم، مسجد جامعه را داریم، بازار سرپوشیده هست، خیابان کهنه دژ هست، خانه ی طاهریان آنجا واقع شده. کلا آن محدوده محدوده ای تاریخی و کهنی است. اما همانطور که گفتم چون جای پارک نیست همان بومیان سمنان بروند عملا ظرفیت تکمیل می شود.

پرسشگر: خرده فرهنگ های جمعیتی به چه صورت است؟ مثلا الان کدام بازه سنی جمعیت غالب سمنان است؟ به عبارتی جمعیت شهر جوان است یا پیر؟
طاهریان: این مطلب را حقیقتا دقیق نمی دانم باید از ثبت احوال پرسید ولی آنچه من اطلاع دارم و دیده می شود به نظرم شهر پیری نیست. البته من هرازگاهی در برخی جلسات فرمانداری که حضور داشتم این آمارها را به روز می دادند و من در آن زمان با این دید نگاه نمی کردم که بافت جمعیتی چگونه است ولی آنچه در ذهنم هست میانسال به پایین است.

پرسشگر: برای این جمعیت میانسال به پایین که جوان در نظرشان می گیریم، شهر چه تمهیداتی را در راستای نیازهای آن ها اندیشیده است؟
طاهریان: ببینید شهر سمنان آنچنان زیادی به نسبت برخی شهرها ندارد. اگر اشتباه نکنم ۱۴۰-۱۳۰ هزار نفر نباید بیشتر باشد. اما این دلیل نمی شود که برای سمنان کم بگذاریم که متأسفانه گذاشتیم. مثلا سمنان سالیان سال یک سینما داشته الان سه چهار سالی است که چند نیمچه سینما اضافه شده است که شنیده ام قرار دادش تندید نشده و سالن متعلق به یک ارگان دولتی- هلال احمر- است و بخش خصوصی آمده آنجا سرمایه گذاری کرده و ظاهرا امسال به تفاهم نرسیده اند و نتوانسته اند کارشان را ادامه دهند. اما خود سمنان که یک سینمای قدیمی دارد با ظرفیت ۴۰۰ نفر که تا هفت سال پیش خیلی فیلم های به روزی اکران نمی شد که الان خدا رو شکر تقریبا به روز شده است و همزمان چند فیلم در سانس های مختلف هم اکران می شود. یا سالن های رسمی آمفی تأتر ما در سمنان کلا دو عدد است. یک سالن فرهنگسرای کومش که به تأتر شهر معروف است و یکی هم سالن آفتاب است و قدیمی است. تأسیسش مربوط به سال ۱۳۷۹ می شود. تأتر شهر ۱۰ سال جوان تر است. با این حال ظرفیت یکی ۳۵۰ نفر است و دیگری ۲۷۲ نفر است. جمعا اگر در نظر بگیریم می بینیم که به ۷۰۰ نفر هم نمی رسد و خوب این خیلی برای این جمعیت از شهر کم است.
پارک وبوستان را هم اگر بگوییم، سمنان پارک های مختلفی دارد ولی بیشتر بوستان محلی است و پارک بازی و شهربازی آنچنانی ندارد. البته یک شهربازی دارد که نزدیک ورودی سمنان از طرف تهران است و به پارک سیمرغ معروف است. اون شهربازی تا چند ماه پیش که ما رفتیم بسیار وسایل قدیمی داشت و به طوری بود که هیچ جذابیتی نداشت. یک ماه پیش خبری خواندم که گویا شهرداری به آنجا رسیده و ظاهرا چهره جدید تری گرفته و قطعا الان بخاطر بحث کرونا شروع به کار هم نکرده. مقصودم این است که همین ها هم باز برای سمنان کم است و جوانان وقتی بعد از ظهر می شود یا باید بروند سینما یا باید بروند پارک و اینطور مکان ها. اینقدر امکانات تفریحی و تنوع و تکثر باید برای این قشر باشد که متأسفانه اینطور نیست. به همین دلیل اکثرا یا با موبایل مشغولند یا به تفریحات خدایی ناکرده ناسالم رجوع می کنند از مواد مخدر گرفته تا الی آخر.

پرسشگر: وضعیت مشارکت مردمی در امور شهری و محلی خودشان به چه صورت است؟
طاهریان: ببینید نمی شود به یک قانون کلی رسید.

پرسشگر: مثلا سرای محله ها چه کارهایی می کنند؟ به طور کل سرای محله یا شورا یاری محله وجود دارد؟
طاهریان: نه ما اصلا در سمنان سرای محله نداریم غیر از یک محله که آن هم پیش گامش یک جوان روحانی است. آقای یحیایی نامی است و ایشان رفته اند یکی از محلات جنوب شهر را انتخاب کردند تحت عنوان محله ی سرداران شهید. چون اون محله چند شهید داشتند. یک محدوده ای را مشخص کرده و در آنجا به شدت فعالیت می کند. خدمات رسانی اجتماعی می کند، کارهایی انجام می دهد که شاید ده ها دستگاه و سازمان اداری و دولتی نتوانند انجام دهند. در این محله خدمات رسانی اجتماعی انجام می شود ولی من احساس می کنم دست تنها است. علیرغم اینکه همه ادعا می کنند که دارند به او کمک می کنند.علی ایحال متأسفانه شورای محله و سرای محله نداریم و همان کسانی که در شورا شهر می روند، متأسفانه بعد از انتخابشان دیگر قول ها و وعده و وعیدهایشان یادشان می رود.

(پس از پایان مصاحبه، با توجه به مطالب بیان شده در خصوص مسائل شهری، لازم دیدم تا درباره اهمیت هر یک از موارد بحث شده در حوزه شهری یادداشتی کوتاه در ارتباط با مصاحبه فوق تنظیم کنم.)

یادداشت نویسنده
در خلال بحث خرده فرهنگ های گردشگری شهر مباحثی از قبیل زیر ساخت شهر سمنان، شکل و ظاهر بافت های قدیمی و مشارکت عمومی در بستر محلی نیز بیان شد. فلذا در حیطه گردشگری، در ابتدای امر باید به این مطلب آگاه بود که نواحی شهری از جاذبه های تاریخی و فرهنگی بسیاری برخوردارند و از این جهت مقصدی اصلی برای گردشگری هستند. در مباحث توسعه شهری، توسعه گردشگری نقش بسزایی را در این راستا ایفا می کند. اما آنچه در بحث انسان شناسی شهری مطرح است، گردشگری خرده فرهنگ خاص خود را دارد و از این جهت، شهری که مقصدی برای گردشگری باشد، بر خرده فرهنگ های خود می افزاید. دیک در کتاب مدیریت شهری خود به این مطلب اشاره می کند که پذیرش تنوع و بازسازی حس تعلق اجتماع محلی به مثابه دارایی و سرمایه شناخته شده که این عوامل آشکارا به اهمیت مسائل فرهنگی اشاره دارد. (دیک،۶۶)
استان سمنان به دلیل واقع شدن در مسیر مشهد – تهران، و عبور مسافران از این ناحیه از پتانسیل بالایی برای پذیرش گردشگر برخوردار است . طبق آماری که اداره کل میراث فرهنگی استان اعلام کرده، استان سمنان با بیش از ۷۲۹ گونه جاذبه طبیعی، تاریخی – فرهنگی و انسان ساخت یکی از استان های دارای پتانسیل گردشگری در کشور محسوب می شود که ۲۲۵ مورد آن در شهرهای سمنان، سرخه و مهدی شهر واقع گشته که در این بین بیش از ۹۰ درصد مقاصد گردشگری شهر سمنان، تاریخی – فرهنگی است. (اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، ۷:۱۳۸۹)
با این حال آنطور که از شواهد و قرائن بر می آید به دلالیل مختلف از جمله مهم ترین آنها نبود زیر ساخت های مناسب شهری، این شهر از دارا بودن چنین فرصتی فقیر است. برای جذب حمایت های مالی جهت بهبود زیر ساخت های شهری، یک فرآیند انحصار زدایی از دولت مرکزی برای انجام این پروژه ها است. چرا که تا الان این سیاست به سرانجام مطلوب خود نرسیده، پس از بهترین راه حل ها استفاده از ظرفیت های محلی و کسب درآمد از این محل در کنار نهادهای تأمین مالی است.
همانطور که در متن مصاحبه آورده شده، خود مردم شهر باید به این باور و درخواست مشترک برسند که برای شهر خودشان قدم بردارند. این حس تعلق به شهر و اینکه ساکنان یک شهر به اهمیت نقش خودشان در تعیین سرنوشتشان واقف باشند، جز با آگاهی دادن حقوق شهروندی به ایشان و شفافیت حکمرانی شهری محقق نخواهد شد. حق تعیین سرنوشت انتزاعی و اجتماعی – حقوقی است که در سطح خرد، از محله ها آغاز می شود.
امکانات و تمهیداتی که هر شهر برای هر رده سنی و حتی جنسیتی فراهم می آورد، به ما می گوید که آیا این شهر دوستدار سالمند/جوان، زن و کودک است یا بالعکس با عدم فراهم آوردن ابزارهای رفع نیاز برای اقشار مختلف، بستر بروز ضد فرهنگ را فراهم می آورد و نیز این پیام را می رساند که این شهر هویت خود را با چه مفاهیمی بازنمایی می کند. در نتیجه شهری که بخواهد هویت و اصالت خود را حفظ کند، باید قبل از هر چیز دوستدار شهروندان خود باشد.

منابع:
فکوهی، ناصر- انسان شناسی شهری. تهران: نشر نی، ۱۳۸۳
دیک، ماین پیتر وان – مدیریت شهری از نظریه تا عمل؛ اداره شهرها در کشورهای در حال توسعه: غلامرضا کاظمیان، حامد رستگار. تهران: تیسا، ۱۳۹۳
http://mirassemnan.ir