کرونا با اینکه بیش از ۱۰۰ روز است که در ایران شناسایی شده،اما هر روز به طور متوسط بیش از دو هزار نفر به این ویروس مبتلا شده و حدود ۵۰ نفر نیز قربانی این ویروس مرگبار میشوند،آمار مرگ و میر ناشی از ابتلا به کرونا ویروس در ایران از مرز ۷۵۰۰ نفر گذشته، این در حالیست که روند حرکتی این ویروس در کشورمان همچنان صعودی است، در چنین شرایطی تهران به عنوان پایتخت جمعیتی بالغ بر ۱۵ میلیون نفر را در جای خود داده که این مسئله شرایط را برای مقابله با کرونا ویروس پیچیده کرده است، در شرایطی که بعد از نزدیک به دو ماه مشاغل یک به یک بازگشایی شدند، اما در مقابل شرایط مبتلا شدن به این ویروس منحوس تفاوتی پیدا نکرده و آمار آن کاهش پیدا نکرده، در این وضعیت بازار تهران به عنوان مکانی که هرروزه جمعیت بسیار زیادی را در خود جای میدهد، یکی از اماکنی به شمار میرود که مستعد ابتلای افراد به کرونا ویروس است، برای مشاهده وضعیت این روزهای بازار تهران در ادامه روایت مردمنگارانه از این مکان را با توجه به شرایطی که ویروس کرونا ایجاد کرده است را میخوانید:
سهشنبه-۶ خردادماه سال ۱۳۹۹- ساعت ۱۳- خیابان ۱۵ خرداد-سبزه میدان- بازار بزرگ تهران
بازار تهران این روزها حال و هوای عجیبی دارد، با اینکه هنوز سایه ترس از کرونا را به وضوح میتوان در چهره مردمی که برای خرید به بازار مراجعه کردهاند، را دید، اما گویی این وضعیت برای مردم عادی شده و آنها دیگر قصد ندارند به خاطر این ویروس کارها و برنامههای خود را عقب بیندازند، با توجه به این موضوع، اولین مسئلهای که در مواجه با بازار تهران توجه همه را به خود جلب میکند، جمعیت انبوهی است که در بازار حضور دارند، گویی شب عید است و همه برای خرید آمادهاند و از سویی وقت چندانی نیز ندارند، که همه همزمان با یکدیگر برای خرید به بازار بزرگ تهران مراجعه کردهاند.
این وضعیت را از شلوغی ایستگاههای متروی منتهی به بازار تهران میتوان فهمید، در مترو فضا برای ایستادن وجود ندارد و گویی همه عجه دارند تا خود را به بازار برسانند، درحالیکه از پلههای متروی ۱۵ خرداد بالا میآیم، انبوهی از تهرانیها را مشاهده میکنم که در حال تردد در بازار هستند، نکته جالب توجه این است که در دستان اکثر مراجعهکنندگان به بازار خریدهای زیادی را میتوان مشاهده کرد که این امر نشان میدهد آمدن آنها به بازار در این شرایط کرونایی بی دلیل نیست و آنها به واقع برای رفع نیازهای خود به بازار مراجعه کردهاند.
با توجه به اینکه ساعت از یک بعد از ظهر گذشته بود، در ابتدا تصمیم گرفتم، بروم و سری به کبابی معروف بازار تهران یعنی مسلم بزنم که در تمامی ایام سال شلوغ است و درون آن جای سوزن انداختن نیست،زمانیکه به داخل کبابی مسلم رسیدم با صف نسبتا شلوغی روبرو شدم که منتظر سفارش غذا بودند، با توجه به این امروز «سهشنبه ۶خردادماه» اولین روزی است که رستورانها طی سالجاری در تهران بازگشایی شدند، معلوم است عده زیادی منتظر این لحظه بودند تا به جای معروفی مانند مسلم بیایند و در همان رستوران غذای مورد علاقه خود را صرف کنند.
نکته جالب توجه این بود که در رستوران هیچگونه فاصلهگذاری هوشمند و اجتماعی وجود نداشت و مردم چه در صف سفارش غذا و چه در روی صندلیها هنگام خوردن غذا مسائل بهداشتی را رعایت نکرده بودند، اما محیط رستوران تمیز بود و به نظر میرسد در هنگام طپخ و سرو غذا نیز این مسائل بهداشتی و نکات ایمنی رعایت میشود، از سویی در ۲۰ دقیقهای که در صف منتظر بودم تا نوبتم برای سفارش غذا سر برسد، با یکی از مشتریان مشغول به گفتگو شدم، از او پرسیدم که به نظرش علت این همه شلوغی چیست و آیا مردم در این شرایط ترسی از کرونا ندارند که برای خوردند غذا به رستوران آمدهاند؟
او در پاسخ گفت:« اولا رستورانی مانند مسلم هر جایی نیست، این کبابی در کل تهران بسیار معروف است و در اولین روز بازگشایی که میبینید چقدر شلوغ است،دوما مسلم انصافا رستوران تمیزی است و آدم این جا کرونا نمیگیرد، خود من در بازار کار میکنم، اما امروز آمدهام تا بعد از حدود سه ماه یک غذای درست و حسابی در مسلم بخورم و از کرونا نیز نمیترسم، چون بالاخره ماهیت کار ما در بازار سروکله زدن با مردم است و از این کار اجتنابی نیست، بنابراین باید زندگی عادی خود را انجام دهیم، با اینکه میدانیم خطر مبتلا شدن به ویروس کرونا نیز در کمین است.»
بعد از اینکه نوبتم رسید و غذا را سفارش دادم، از مسئول رستوران سوال کردم، آیا خود آنها نیز انتظار شلوغی را در اولین روزکاری همزمان با وجود کرونا میکشیدند، او در این زمینه اظهار داشت:« ما خودمان نیز واقعا دلمان برای کار تنگ شده بود و با توجه به اینکه بالاخره اجازه پیدا کردیم، که رستوران را باز کنیم، از روزهای قبل تمهیدات لازم را برای رعایت مسائل بهداشتی اندیشیدهایم و از این بابت نیز نگرانی وجود ندارد، همچنین به پرسنل خود نیز آموزشهای لازم را دادهایم که در مواجهه با کسانی که رعایت مسائل بهداشتی را نمیکنند، چه برخوردی را انجام دهند.»
به نظر میرسد هر قدر هم که مسئولان وزارت بهداشت در تلویزیون بگویند که مردم رعایت مسائل بهداشتی را انجام دهند و مراعات کنند و یا اینکه از حضور در رستوران خودداری کنند، زیرا که آلودهترین مکان برای انتقال کرونا ویروس همین رستورانهای میتواند باشد، اما در عمل چیزی دیگری رخ داده، مردم گویی دیگر به کرونا عادت کردهاند و این ویروس به هیج عنوان آن خطری که در اسفندماه برای مردم را داشت را دیگر امروز ندارد،همچنین دیگر صدا و سیما، دولت و سایر مسئولان نیز کرونا به مانند گذشته برایشان اولویت ندارد و همه در جهت عادیسازی شرایط در هنگامه حضور کرونا در جامعه حرکت میکنند.
بعد از سفارش غذا دنبال جایی برای نشستن میگشتم، دنبال مکانی بودم که بتوانم افرادی که مشغول غذا خوردن هستند را بهتر مشاهده کنم،بالاخره نشستم، همچنین تا فاصلهای که غذایم را بیاورند، به نظاره افراد مشغول شدم، آنها در حالی غذا میخوردند که گویی مدتهاست این چنین با خیال راحت و با آرامش غذا نخوردهاند، در چهر هر کدامشان که نگاه میکردی حداقل در زمان صرف غذا، هیچ نگرانیای بابت کرونا وجود نداشت، به نظر میرسید آنها برای مدت کوتاهی هم شده میخواهند، از اضطراب این چند وقته فاصله بگیرند و برای دقایقی نیز با خیال راحت به کاری که دوست دارند، بپردازند.
بعد از تکمیل مشاهدات در رستوران مسلم به سوی بازار حرکت میکنم، در راه حجم جمعیت را به خوبی میتوان مشاهده کرد، وارد فضای مسقف بازار میشوم، در دو طرف مغازههایی را میتوان به نظاره نشست که سعی در جلب نظر مشتریان دارند و از آن طرف نیز مردم به دنبال یافتن ارزانترین قیمت برای اجناس مورد نیاز خود هستند، شلوغی در بازار موج میزند و مردم در کمترین فاصله ممکن از همه حرکت میکنند و این یعنی فشردگی کامل، در چنین شرایطی انگار کرونا معنایی ندارد و همه بعد از سه ماه آمدهاند تا به بازارگردی بپردازند. به نظر میرسد زندگی دوباره به بازار برگشته و کرونا نیز دیگر نمیتواند شرایط را تغییر دهد.
به نظر میرسد کرونا نیز بیش از اینها توان ندارد، که مقابل بازگشت مردم به جریان عادی زندگی ایستادگی کند، هرچند که هنوز آمار ابتلا به کرونا ویروس همچنان بالاست و به طور متوسط روزانه ۵۰ نفر به دلیل مبتلا شدن به کرونا جان خود را از دست میدهند، اما به نظر میرسد عامه مردم بیش از این تحمل ندارند که به طور مثال در قرنطینه بمانند، یا اینکه به زندگی عادی خود بازنگردند، حال با توجه به چنین مطلبی، بازگشت مردم به بازار تهران و خرید از آن، مورد عجیبی نیست که نتوان آن را درک کرد، چراکه در کشورهای پیشرفته نظیر آلمان و آمریکا نیز علیرغم وجود محدودیت های فراوان، مردم عادی بر علیه ادامه قرنطینه اعتراضات فراوانی کردهاند.
همچنان به ثبت مشاهداتم در بازار بزرگ تهران ادامه میدهم، به سوی راسه لباسفروشها میروم، جمعیت در این مکان بیشتر از ورودی بازار است، مردم به شدت در حال جنب و جوش و حرکت هستند و مغازهها نیز شلوغ است، به نظر میرسد به دلیل اینکه شب عید مردم از ترس کرونا خرید لباس انجام ندادهاند، این روزها که دیگر شرایط بازار عادی شده است، دیگر خیالشان به نسبت راحت شده و آمدهاند تا خریدهای خود را انجام دهند، با این وضعیتی که پیش آمده، باید دید در روزهای آینده آیا بر حجم جمعیت افزوده خواهد شد، زیرا که امکان دارد، دیگران با دیدن این وضعیت نیز ترغیب شود، برای انجام کارهای خود به بازار مراجعه کنند.
نکته قابل تامل در نحوه مراجعه مردم به مکانی نظیر بازار با این حجم از جمعیت، مسئله عادتی است که میتوان به آن اشاره کرد، با وجود این که طی سه ماه گذشته به صورت مکرر در رادیو، تلویزیون، ماهواره، فضای مجازی و.. گفته میشود که در شرایط کرونایی باید از هرگونه اجتماع و شلوغی پرهیز کرد، اما گویی بازار امروز به مکانی تبدیل شده تا افراد جامعه بار دیگر دور هم جمع شوند و فارق از هر مسئلهای زندگی عادی خود را از سر بگیرند، امری که به نظر میرسد مستعد مطالعات انسانشناسانه بسیار دقیقی است، عادت باعث میشود که افراد خود را با شرایط مختلف وفق دهند و بعد از مدتی هم دوباره زندگی عادی و روال طبیعی آن را از سر بگیرند.
سری به کوچه مروی، بورس لوازم بهداشتی و آرایشی بازار تهران میزنم، جمعیت در این مکان نیز بسیار زیاد است، نکته جالب توجه در کوچه مروی این است که مغازههای موجود در آن اقلام بهداشتی نظیر ماسک و دستکش عرضه میکنند، اما نه کسانیکه در این کوچه مغازه دارند و نه افرادی که برای خرید این لوازم بهداشتی مراجعه کردهاند، هیچ کدام نکات بهداشتی را رعایت نکردهاند، به سراغ یک از مغازهها میروم و با یکی از فروشندگان همکلام میشوم، از او سوال میکنم که چرا خود آنها نکات بهداشتی را رعایت نمیکنند.
او در جواب میگوید:« ماهیت کار ما به دلیل اینکه فروشندگی است، نمیتوانیم به طور دائم ماسک و دستکش داشته باشیم، البته اما سعی میکنیم تا جایی که مقدور باشد، نکات بهداشتی را رعایت کنیم.» در ادامه از او در مورد شلوغی بازار و حضور مردم سوال میکنم که وی پاسخ میدهد:« در مورد صنف ما که لوازم بهداشتی است، به دلیل وجود کرونا ما در این سه ماه باز بودیم و کارمان نیز بسیار رونق داشت، اما در مورد بقیه بازار، با توجه به اینکه دولت اعلام کرده بود که مشاغل و کسب و کارها باید تعطیل باشند، بازار نیز بسته بود، اما بعد از عید فطر که تمامی بازار باز شد، به تبع آن نیز مردم برای انجام خریدهایی که سه ماه عقب افتاده بود، مراجعه کردند.»
به نظر میرسد مردم به زندگی در شرایط کرونایی عادت کرده و آن را پذیرفتهاند، در این راستا حضور مردم در بازار و خرید توسط آنها به خوبی موید این موضوع است، در چنین شرایطیمیتوان گفت، در شرایط جدید شاید زندگی عادی به نسبت قبل از شیوع ویروس کرونا تفاوت کرده باشد، اما نکته مهم این است که همچنان زندگی در بازار جریان دارد و علیرغم همه خطراتی که کرونا به همراه دارد، اما بیش از سه ماه بازار نتوانست تعطیل باشد، به طوریکه بعد از آن بازار بزرگ تهران بازگشایی شد و کسب و کارها و مشاغل به حالت عادی خود بازگشتند.
با اینکه چند ساعتی از حضورم در بازار میگذرد وساعت نزدیک پنج است، اما هنوز جمعیت کثیری در بازار حضور دارند، از سویی با توجه به اینکه گرمای سوزان آقتاب نیز در حال کم شدن است، این امر عده بیشتری را به سوی بازار کشانده است،نکته جالب توجه در مورد کسانیکه به بازار آمدهاند، این است که اکثریت آنها دستکش و ماسک ندارند و به نظر میرسد این امر نکته مهمی باشد، میتوان استنباط کرد که جامعه مدرن شهری دیگر به مانند گذشته از صبر و حوصله کافی برخوردار نیستند تا کرونا به طور کامل مهار شود تا بعد از آن زندگی عادی خود را از سر بگیرند.
همچنین باید گفت که در جامعه شهری امروز، آسیبهایی که وجود دارد، دیگر جزئی از زندگی مدرن شهری شده و وقوع یکی از این بلایا از جمله ویروس کرونا تنها میتواند سه ماه زندگی عادی شهری را تعطیل کند، اما بعد از این مدت به دلیل محدودیتهایی از جمله مسائل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و…، با وجود ویروس کرونا باز هم زندگی به جریان عادی خود باز میگردد، هر چند که این امر دارای خطر و ریسک بالایی باشد، اما به دلیل اجبارهایی که به آن اشاره شد، گریزی از این بازگشت به زندگی روتین نیز وجود ندارد.
حضور پر تعداد مردم در بازار را میتوان نوعی نشانه از عادی سازی شرایط دانست،شرایطی که سه ماه تمام، همه جوانب زندگی انسان در کل این کره خاکی را تحت تاثیر خود قرار دارد، اما میتوان گفت، به مرور زمان، جوامع شهری در حال بازگشت هستند، اتفاقی که میتواند خبری خوب باشد، اما حال با توجه به تجربه به دست آمده از زندگی در شرایط کرونایی، باید دید از این به بعد زندگی در شهرها با چه تغییر و تحولاتی روبرو خواهد شد، شاید مهمترین تحول، در زمینه رعایت و توجه بیش از پیش به نکات و مسائل بهداشتی باشد که تا قبل از شیوع کرونا اینچنین مورد توجه نبوده است.
در پایان نیز میتوان گفت، تجربه حضور در بازار موید این نکته مهم است که مردم دیگر از قرنطینه و زندگی تحت شرایط کرونایی خسته شدهاند و میخواهند تحت هر شرایطی به زندگی عادی خود بازگردند، مسئلهای که میتواند هزینه بسیاری داشته یاشد، گویی که اینگونه نیز بوده و هر روزه شاهد ابتلای بسیاری به کرونا هستیم، اما با این وجود باید اظهار داشت که جمعیت میلیونی شهرهای مدرن را میتوان تنها در مدت کوتاه و معینی در خانه قرنطینه کرد، اما بعد از آن افراد از شرایط ناراضی میشوند و میخواهند هر جور که شده به زندگی خود برگردند، به طوریکه شرایط کرونایی به خوبی این مسئله را اثبات کرد.