مارک الیس / برگردان ملیحه درگاهی
تأخر فرهنگی (cultural lag) زمانی اتفاق می افتد که ازدیاد در پیشرفت مادی و فناورانه از ابعاد هنجاریِ یک طرح تمدنی برای موجودیت اجتماعی، فراتر می رود. هنگامیکه فناوری سریعتر از انتظارات اجتماعی و ملاحظات پیرامون نوآوریهای جدید توسعه پیدا کند، تأخر فرهنگی پدیدار می شود.
با این وجود توسعه فناورانه و علمی بخاطر دانش شاخصهایی برای تحول انسانی بسط یافته هستند، اما بدون قوانین مشترک و دانش اداره کردن این آفرینشها، چنین پیشرفتهایی می توانند هر گونه پتانسیل ارتقاء اجتماعی را بیاثر کنند. بدون وفاق اجتماعی در مورد عرفهای عمومی، آداب و رسوم و قوانین جدید برای دریافت، درونیکردن و استفاده از فناوری جدید، دانش بدون برنامه فوری یا بدون پیشبینی نتایج پیش از توسعه آن و معرفیاش به یک جامعه، می تواند به زیان سلامت فرهنگ باشد. به عنوان مثال کامپیوتری کردن مجموعه گیشههای عوارضی می تواند به ایجاد جنبش حمل و نقلی کارآمدتر در بزرگراهها بینجامد و به کاهش آلودگی زیست محیطی کمک کند، اما تغییر رفتارهای رانندگان برای تطبیق با این تغییر را نمی توان از طریق فناوری انجام داد. در حقیقت ممکن است در مراحل اولیه اجرای این نوآوری فناورانه، تصادفات و اتفاقات ناگوار به هنگام رانندگی افزایش یابد.
تغییر و پیشرفت فناورانه تمامی عرصههای زندگی اجتماعی از جمله ستیز، مهندسی، حمل و نقل، ارتباطات و پزشکی را در برمیگیرد. باورهای اجتماعی و نیاز برای دگرگونی فوری اغلب میزان ارائه این تغییرات را به جامعه دیکته می کند. هنگامیکه فرد شایستگی این تغییرات را در نظر می گیرد، باید روی عواقب جایگزینی کهنه با نو نیز حساب کند. آیا نوآوری ارزشهای فایدهگراتری را پیشنهاد میکند و آیا وضعیت اخلاقی و معنوی ارتقاء یافته است؟ برای مثال، آیا نرخ جابجایی نیروی کار نیمهماهر هنگامی مد نظر قرار گرفت که مجموعه گیشههای عوارضی کامپیوتری شدند یا کارگران برای همگام ماندن با تغییر فناورانه مجددا مورد تجهیز قرار گرفتند؟ زمانیکه ارزیابی سود-هزینه محاسبه شد، چه اتفاقی برای حاشیه سود افتاد و چه بر سر نرخ بیکاری در جامعه آمد؟ تا چه میزانی می توان فناوری جدید را بدون عوارض جانبی به یک جامعه معرفی کرد؟ به علاوه، اگر سلولهای بنیادین جنینی موادی بهتر از سلولهای بزرگسالان برای مبارزه با بیماریهای منحط کننده ایجاد کنند، بنابراین آیا پتانسیل معالجه و دریافت بیماری مزمن مهمتر از سقط شدن جنین در طول کاشت سلول بنیادی است؟ چه کسی حق این را دارد که زندگی را تعریف کند و روی آن ارزش بگذارد؟ چه کسی می تواند مراحل مختلف مسیر زندگی را اولویتبندی کند؟ آیا به عنوان برامدی از این تغییرات و در اختیار داشتن این نوع از دانش فنی، جامعه بهتر و کارامدتر است؟
استدلالکنندگان توسعه فناورانه تکنولوژی را به مثابه پیشرفت و راهحلی برای ارتقاء شرایط اجتماعی میپندارند، برای مثال با کاهش فقر و وابستگی اقتصادی. آنها تکنولوژی را عاملی می دانند که فرایندهای اجتماعی را اثرگذارتر می کند و بواسطه آن افراد به شرایط زندگی بهتر و اوقات فراغت بیشتر دسترسی دارند، بدین ترتیب فناوری تحت پرچم ایدئالیسمِ دموکراتیک فرصتهای وسیعی برای همگان فراهم می کند. همچنین تک تک شهروندان با در اختیار داشتن آزادی بیشتر و وابسته نبودن به تنظیمات اجتماعی سنتی و تعاملات درون نهادهایی که به صورت اجتماعی شکل گرفتهاند، منفعت خواهند برد.
نوشتههای مرتبط
برای نمونه، معرفی لقاح آزمایشگاهی به عنوان جایگزینی برای روند زایش و تنظیم خانواده منجر به مسائل حقوقی و دادگاهی جدلی می شود. لقاح مصنوعی جامعه را مجبور می کند که تعریف خانواده، مالکیت جنینی، مادری و پدری را مورد تجدید نظر قرار دهد. یک بازنگری تعریفی جدید دیگر استفاده از بدن برای منفعت اقتصادی بود (خود فروشی)، چنانچه برخی فکر میکردند اجاره رحم و یک مادر حامل بودن (“مادر جایگزین” نیز نامیده میشود) برای پول یا لذت اجازه دادن به یک فرد عقیم یا زوج که حس پدر یا مادر بودن را تجربه کنند، استفاده های افتخارآمیز از بدن محسوب می شدند. هنوز هم عمل کارگران جنسیِ سنتی که به اسم سکس برای سرگرمی، از بدنشان (سکس / اندامهای تناسلی) در جهت دستیابی به منفعت مالی استفاده می کنند، به عنوان یک ننگ اخلاقی پست باقی مانده است. در همین زمان بسیاری از مردم همجنسگرایان زن و مرد را افرادی می دانند که از این تکنولوژی باروری برای کمک به فروپاشی خانواده سنتی استفاده می کنند و از لحاظ اخلاقی آنها را مورد نقد قرار می دهند، سوای از اینکه آنها می توانند زن مجرد و از نظر مالی موفقی باشند که باید تکوالدینی را انتخاب کند. هر چند یک مادر باردار/ زاینده / جایگزین، یک اهدا کننده تخم، اهدا کننده اسپرم، و مانند اینها بودن، فساد یا امر جنسی شده در نظر گرفته نشد. در عوض، مسائل اولیه که بوسیله این تکنولوژی شکل گرفتند به عنوان تهدیدی برای ساختار سنتی خانواده، مالکیت جنینی و قانون فرزندخواندگی محسوب شدند.
آیا صرف اینکه یک جامعه از این دانش و مهارت بهرهمند باشد زندگی بهتر خواهد بود؟ افراد مجرد مجبور نیستند منتظر ازدواج بمانند، نیازی به شریکی ندارند که خواهان فرزند باشد، و زوجهای نابارور جایگزینهای بیشتری برای فرزندخواندگی سنتی دارند. در عین اینکه فناوریهای جدید انتخاب شخصی بیشتری به بزرگترها در زمینه تنظیم خانواده می دهند، چه اثرات بلندمدت بر فرزندانی که تحت چنین فناوریهایی وارد ساختارهای خانوادگی می شوند، دارند؟ آیا حقیقت این است که ما این دانش را به عنوان پیش مادهای برای دیگر اشکال مهندسی و دستکاری ژنتیک، جاییکه ما جنبشهای اصلاح نژادی دیگر را در آن خواهیم دید، در نظر میگیریم؟ آیا یک چنین نوآوری پزشکی به دست افراد نابکار خواهد افتاد؟ این واقعیت که ما قادر به تشخیص جنسیت جنین در رحم مادر هستیم نباید به سقط جنین انتخابی شود چراکه برخی معتقدند که این عمل دشوارتر از پرورش دختران یا پذیرش این است که دختران در جایگاه اجتماعی پایینتر از پسران قرار دارند. آیا این دانش خطرناک است، آیا اطلاعاتی در اختیار افراد قرار می دهد که با آگاهی گزینشهای شخصی انجام دهند؟ آیا باید یک زوج این انتخاب را داشته باشند که فرزندی با نیازهای خاص به این دنیا بیاورند یا خیر، یا اینکه آنها باید به سادگی نقشی را ایفا کنن که به آنها محول شده است؟
پیشرفت در فناوریهای درمانی ادامه مییابد تا انتظارات و تحریمهای اجتماعی که در موردشان صحبتی نشده، مشخص شوند. زمانیکه اولویت پیوند اندام، اعضای صورت و بدن یا آزمایش واکسن در مورد انسان مطرح است، چه موضوعات اجتماعی باید مد نظر قرار گیرند؟ همزمان با تطبیق اجتماعی با فناوریهای جدید، تعدیل در بدنه بحثهای عمومی، آنجا که سازمانهای نظارتی بدون دخالت در سوددهی اقتصادی بر امنیت عمومی نظارت دارند، نیز اتفاق می افتد. به منظور اینکه پیشرفت فناورانه برای جامعه بازدهی داشته باشد، باید در امتداد یک نظام اجتماعی که شاهد پتانسیل کامل خود است، تکامل یابد.
هنگامیکه ما مزیت ارائه آنلاین مدرک را در نظر می گیریم، متوجه می شویم که از طریق به حداقل رساندن آمد و شد به کلاسهای درسی سنتی، ساعات اضافی در طول روز افزایش مییابد. به علاوه ما باید تأثیری که آموزش از راه دور بر تمامیت دانشگاهی، مالکیت روشنفکری و کاهش پتانسیل مهارتهای حل تعارض در مواجهات چهره به چهره، هنگامیکه موضوعات آموزشی پرحرارت، تأثیرگذار و عاطفی و شرایط یک زندگی واقعی را تجربه می کنیم، می گذارد را نیز مورد ملاحظه قرار دهیم. ایجاد ساعات اضافه در طول روز فرصت بیشتری را برای تعریف از خود در رابطه با اکتساب چیزها، فراهم میآورد. وقتی که ما این استانداردهای جدید و مترقیِ موفقیت را کسب نکنیم، مهمات بیشتری برای کمک به ایجاد یک خودانگاره ضعیف داریم.
در دسترس قرار دادن کتابهای چاپ شده به صورت شنیداری نباید سبب افزایش سواد یا بیسوادی شود. خدمات مذهبی تلویزیونی نباید عدم ارتباط با جامعه و انزوا را ترویج کنند، همچنین نباید دسترسپذیری فستفود را برای ضعف روابط خانوادگی ملامت کرد. استراتژی نظامی طی زمان جنگ برای نابود کردن رژیمهای سیاسی سرکوبگر است، در حالیکه به حداقل رساندن خسارتهای همزمان با جنگ یک دانش دقیق محسوب نمی شود. تلفات شهروندی اجتنابناپذیر هستند. آیا پیشرفت تکنولوژیکی در جنگ فقط تلاشی برای به وقوع پیوستن تغییر سیاسی است؟ آیا کاندومها در حال حاضر فرمی از کنترل تولد و مرگ هستند (با احترام به ایدز)؟ چگونه ما در سالهای اخیر این تکنولوژی را درک و استفاده می کنیم؟ آیا انبار کردن دانش بدون کاربرد فوری و فهم عمومی کامل و آگاهی از این دانش، در ایجاد آنومی مؤثر نیست؟(آنومی شرایط اجتماعی است که در آن انتظارات رفتاری قابل رویت نیستند یا نامشخص و گیجکننده هستند، و مردم نمی دانند چگونه رفتار کنند یا چه انتظاری از یکدیگر داشته باشند). توسعه فناوری، میزان اشاعه آن در یک جامعه، و اینکه جامعه تا چه حد مشتاقانه، سریع و متفکرانه با پیامدهای اجتماعی روبرو می شود و دلالتهای این نوآوریها، سطح تأخر فرهنگی که یک جامعه تجربه می کند را دیکته می کند (ن. پاریلو ص ۱۹۰-۱۹۱)
H. Mark Ellis
See also Anomie; Cultural Diffusion; Cultural Values; Genetic Engineering; Social Change; Social Control; Social Disorganization
Further Readings
Friedman, Thomas L. 2005. The World Is Flat: A Brief History of the Twenty-first Century. New York: Farrar, Straus and Giroux.
Gilbert, Scott F., Anna L. Tyler, and Emily J. Zakin, eds. 2005. Bioethics and the New Embryology: Springboards for Debate. Sunderland, MA: Sinauer.
Jukes, Ian. 2001. Windows on the Future: Educating in the Age of Technology. Thousand Oaks, CA: Corwin.
Roberts, Dorothy. 1998. Killing the Black Body: Race, Reproduction and the Meaning of Liberty. New York: Vintage.
Taverner, William I., ed. 2006. “Should Health Insurers Be Required to Pay for Infertility Treatments?” In Taking Sides: Clashing Views on Controversial Issues in Human Sexuality. 9th ed. New York: McGraw-Hill/Dushkin.
منبع:
دانشنامه مسائل اجتماعی (Encyclopedia Of Social Problems)، به ویراستاری وینسنت ن. پاریلو