«فرهنگ و شهر» با زیر عنوان «چرخش فرهنگی در گفتمانهای شهری با تکیه بر مطالعات شهر تهران» کتابی است از نعمتالله فاضلی در باب انسانشناسی شهری، این کتاب در بهار سال ۱۳۹۱، در تهران و توسط انتشارات تیسا به سفارش اداره کل مطالعات اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران در ۴۷۱ صفحه به چاپ رسید.
کتاب «فرهنگ و شهر» در دو بخش و ده فصل، به بیان زاویهای جدید از مفهوم شهر مدرن در ایران میپردازد، با توجه به اینکه اساس کتاب بر اساس مطالعات فرهنگی بنا نهاده شده است، میتوان این اثر را اولین کتاب برای معرفی رویکرد مطالعات فرهنگی به شهر، در ایران قلمداد کرد.
این کتاب تصویری همه جانبه از تمامی ابعاد شهر تهران ارائه میکند تا بر اساس آن بتواند نظریهای فرهنکی برای شناخت شهر و مدیریت آن برای مخاطب خود ترسیم کند. از سویی مقولات عمومی تحول فرهنگ از جمله رسانهای شدن، مجازی شدن، تجاری شدن، جهانی شدن و… در این کتاب در مورد شهر تهران به خوبی تبیین شده است.
نکته مهم و حائز اهمیت در مورد «فرهنگ و شهر» این است که نویسنده کتاب با استفاده و تاکید بر تحول گفتمان شهری تهران روند تاریخی ظهور و شکل گیری گفتمانهای شهری را تبیین کرذه است. همچنین انواع گفتمانهای شهری از جمله گفتمان سنتی یا پیشا مدرن در برابر گفتمان پسا مدرن به طور جداگانه مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتهاند.
پیشگفتار: بهترین زمان برای پرداختن به نظریات هانری لوفور
دکتر فاضلی معتقد است نگارش کتاب «فرهنگ و شهر» بهترین فرصت برای پرداختن به نظریات هانری لوفور «Henri Lefebvre» فیلسوف و نظریه اجتماعی فرانسوی در رابطه با مقولات شهر، شهرنشینی و فرهنگ است. لوفور در دو اثر بزرگ خود از «روستانشینی تا شهرنشینی» و «انقلاب شهری» زندگی روستاییان و شهر نشینان، تاریخ شهرها و شرایط شهرنشینی در کشورها و قاره های متفاوت را مطالعه می کند.
به اعتقاد نویسنده، لوفور این نظریه رامطرح میسازد که جامعه انسانیسه دوره «روستایی»، «صنعتی» و «شهرنشینی» را طی کرده و ما به تازگی وارد دوره شهرنشینی» شده ایم؛ دوره ای که به دلیل زاده شدن از درون «دوره صنعتی»، از این دوره تأثیرات زیادی پذیرفته و حتی هنوز به طور کامل از آن جدا نشده است.
فاضلی در کتاب خود بر این نکته مهم تاکید میکند که جامعه ایران نیز مانند دیگر جوامع بزرگ معاصر، تجربه شهری شدن را پشت سر میگذارد و ما در دورهای هستیم که لوفور در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ از آن به عنوان آغاز شهر نشینی نام میبرد، با توجه به این موضوع، شناخت و بررسی شهر تهران مستلزم درک ابعاد و ویژگی ها شهرنشینی در دوره معاصر است.
اقتصاد، سیاست، فرهنگ و جامعه ایران طی انقلاب شهرنشینی معاصر، کاملا دگرگون شده اند. این دگرگونی عظیم به سوی شهری شدن نه تنها ساختارهای کلان جامعه را متاثر ساخته، بلکه در سطح میانی بر «نهادهای اجتماعی» مانند خانواد تعلیم و تربیت و در خردترین سطح بر «تجربه های زندگی روزمره» ایرانی و در نهایت بر سرنوشت جامعه، فرهنگ، تاریخ و فرد ایرانی اثرگذار بوده است.
این انسان شناس معتقد است،گفتمان مطالعات شهری و به ویژه تهران پژوهی اکنون به بلوغ روش شناختی و معرفت شناختی دست یافته است. به تعبیر دیگر، ما امروز بهتر از هر زمان دیگری میتوانیم درباره شهر سخن بگوییم. این امر تا حدودی ناشی از تجربیات طولانی مدت مطالعات شهری است.
این در حالیست که چشم انداز فرهنگی به شهر یا «چرخش فرهنگی» در شناخت و فهم شهر، بیان دیگر این نوع بلوغ و کمال یافتگی است. از سویی امروزه چرخش فرهنگی به مثابه نوعی پارادایم یا گفتمان، تمام زمینههای شناخت از جمله شناخت شهر را دربرگرفته است.
بخش اول؛ چرخههای فرهنگی در گفتمانهای شهر
در فصل اول کتاب «فرهنگ و شهر» نعمتالله فاضلی به « ضرورت رویکرد فرهنگی به گفتمان شهری» پرداخته است. نگارنده کتاب معتقد است که در ابتدا باید برای مخاطب این موضوع نهادینه شود که ضرورت و اهمیت رویکرد فرهنگی به گفتمان شهری برای چیست؟ از سویی به دلیل اینکه کتاب حاضر شهر تهران را مورد توجه قرار داده است، نویسنده مروری انتقادی به مطالعات شهری و «گفتمان تهران پژوهی» داشته است.
«گفتمان تهران پژوهی» به مثابه نوعی گفتمان شهری است که تمام کارکردها، ویژگیها و ابعاد یک شهر مدرن را دارا است و به خرده گفتمانهایی که در درون گفتمان شهری تهران وجود دارد، میپردازد. همچنین برای بسط و گسترش «گفتمان تهران پژوهی» نویسنده کتاب با استفاده از رویکرد فرهنگی دو نگاه کمیتگرا، جزءنگر،مکان محور، تک رشتهای و غیر نظری را با رویکردی کیفیگرا،کلگرا، چندرشتهای،جامعهگرا و فرهنگگرا ترکیب کرده کرده است.
«گفتمانها و چشمانداز فرهنگی شهر» عنوان فصل دوم کتاب «فرهنگ و شهر» است که به استفاده از یک رویکرد نظری و روشی سه گفتمان «پیشامدرن»، «مدرن» و «پسا مدرن» را با یکدیگر مقایسه کرده و زمینههای اجتماعی چرخشهای فرهنگی شامل ظهور دولت رفاه، چند فرهنگیگرایی و جنبشهای اجتماعی جدید را مورد کندوکاو جدی قرار داده است.
همچنین در این فصل گسترش آیینهای جدید فرهنگی، تحول سیمای شهر، شهر خلاق و رنسانس شهری و سیاست فرهنگی مورد نقادی قرار گرفته است. توجه به چشمانداز فرهنگی به مثابه گفتمان شهری، زمینههای تاریخی رشد شهر و تحول گفتمانهای شهری و مدرنیته و انقلاب شهر نشینی نیز از تیرس نویسنده خارج نشده و او به خوبی کنکاش و تحلیل آنها را مورد تاکید قرار داده است.
فصل سوم با عنوان «ظهور گفتمان مدرن شهری در ایران» با محور قرار دادن دو مفهوم گفتمان سنتی شهر در برابر گفتمان مدرن شهری به این پرسش پاسخ داده است که گسترش شهر مدرن یا امروزی چگونه رخ داده است. در اصل هدف غایی این فصل توضیح گفتمان مدرن شهری در ایران است که این امر بدون درک و آگاهی از ویژگیهای گفتمان سنتی شهر غیر ممکن است.
در ادامه این فصل نیز به مطالعات گوناگونی که درباره شهر در ایران شده، اشاره میشود، که از خلال آن دکتر فاضلی قصد دارد به توضیح «تبار شناختی گفتمان فرهنگی شهر» بپردازد. با توجه به این موضوع میتوان گفت سه گفتمان متفاوت شهری در این تبارشناسی برای شهرهای ایران میتوان قائل شد، «گفتمان سنتی شهر»، «گفتمان مدرن شهر» و «گفتمان پسا مدرن شهر» این سه نوع گفتمان هستند.
«ظهور گفتمان فرهنگی شهر با تکیه بر تحولات اخیر شهر تهران» عنوان فصل چهارم است که مفهوم شهر فرهنگی و فرهنگی شدن شهر با تاکید بر شهر تهران موشکافی میشود. بر این اساس، نگارنده به صورت مجزا مفاهیم «نهران؛ کانون سرمایه فرهنگی مدرن و مرکز صنایع فرهنگی ایران»،«تهران و مصرف فرهنگی»، »تهران؛ حافظه مدرن ایران»، «تهران؛ شهر خلاقیت» و «تنوع فرهنگی شهری تهران» را مفصل شرح و توضیح داده است.
همچنین فصل چهارم به این موضوع اشاره دارد که اساسا شهر فرانوگرا چه مختصات و ویژگیهایی دارد و آیا تهران نیز یک شهر فرانوگرا است، بر اساس مفروضات کتاب میتوان استنباط کرد که شهر تهران، یک شهر فرانوگرای تمام عیار نیست، به بیان دیگر اینطور میتوان نتیجه گرفت در جهان امروز، مردمان کشورهای در حال توسعه لحظاتی سنتی، لحظاتی مدرن و لحظاتی پسا مدرن هستند و این سه گفتمانی که به آنها اشاره شد، هیچکدام در گفتمان شهری تهران بر یکدیگر برتری و تفوق ندارند.
بخش دوم؛ چند جستارفرهنگی و مطالعه شهر
دکتر فاضلی در فصل پنجم کتاب خود با عنوان «کافیشاپ و شهر» به این مسئله میپردازد که کافیشاپ مکانی به مثابه مسئله فرهنگ است. به بیان سادهتر در کافیشاپ چیزی فراتر از خوردن قهوه و گپ زدن وجود دارد، چیزی از جنس معنا،احساس،تجربه و فرهنگ، که در یک کلام میتوانآن را در قالب «فرهنگ کافیشاپی» خلاصهکرد. از سویی در آنجا میتوان دو دیدگاه «سنتگرا» در برابر «نوگرا» را به خوبی مشاهده کرد.
اگر بخواهیم از دریچه نگاه دیدگاه «سنتگرا» به مقوله کافی شاپ نکاه کنیم، این گفتمان نگاهی آسیبشناسانه و کژ کارکرد به این پدیده مدرن شهری دارد، اما در مقابل آن دیدگاه «نوگرا» این پدیده را همدلانه میداند و ماهیت آن را برای شناخت فرهنگ امروز ایران پدیدهای درخور توجه، جدی و مهم میپندارد.
«همسایگی در شهر» عنوان فصل ششم کتاب «فرهنگ و شهر» است. در این فصل با استفاده از طرح مسئله و رویکردی نظری به زوال پدیده همسایگی در شهرنشینی مدرن میپردازند و سعی در تبیین این مفهموم دارد که روابط همسایگی در شهر امروزی تغییر کرده و دیگر روابط از جنس روابط عمیق همسایگی در «گفتمان سنتی شهر» خبری نیست.
همچنین نویسنده در ادامه این فصل به بررسی رابطه خانه و شهر، تضادهای تجدد و همسایگی، همسایگیهای جدید که مراد از آن همسایگی مجازی است و در نهایت همسایگی قومیتی و مهاجرین میپردازد. دکتر فاضلی بر این نکته تاکید دارد که پدیده همسایگی در دوران مدرن تغییر ماهیت داده و معنای نوینی باید از آن استنباط کرد.
در فصل هفتم کتاب با عنوان «جنبشهای اجتماعی و شهر» به نقش کلانشهرها در رابطه با ظهور جنبشها و انقلابها اشاره میشود و به این نکته تاکید دارد که شهرمدرن مامن هیجان، آزادی و تحول است، به بیان دیگر شهر مدرن محرک بروز خواستهای فردی است که در نهایت میتواند به جنبشهای اجتماعی مبدل شود.
نگارنده معتقد است شهر از راههای مختلفی امکان شکل گیری، کنشهای سیاسی را فراهم میکند و جنبشهای سیاسی نوینی را سامان میدهد. بنابراین میتوان این فرض را مطرح کرد که شهر زادگاه انقلابها و جنبشها است، با توجه به این موضوع مسئله «مدیریت شهری» از اهمیت بسزایی برخوردار میشود و باید آن را به بهترین نحو اجرا کرد.
«درآمدی بر رسانهای شدن شهر و نیمنگاهی به گفتمان رسانهای شهر» عنوان فصل هشتم است که به موضوع رسانهها و شهر میپردازد. در این فصل راهبردهای رسانهای برای مدیریت شهر از جمله تشویق به بازدید از شهر و رفع کلیشههای ذهنی، توجه به رویدادهای برجسته و مثبت شهری، تبدیل ویژگیهای منفی به ویژگیهای مثبت شهری، تغییر اسم و شعار شهر و توجه به غرور محلی شهروندان و توسعه تصور از خود، مورد بررسی و کنکاش قرار میگیرد.
همچنین در این فصل طیفهای گوناگون گفتمانهای شهری- رسانهای در تهران مطرح شده و هرکدام از آنها با توجه به ویژگیهایی که دارند، معرفی میشوند. نکته مهم آن است، با توجه به وسعت بزرگ تهران گفتمانهای رسانهای زیادی در این شهر وجود دارد که هرکدام از آنها بسته به امکانات و قدرتی که دارند، اثر گذار خواهند بود.
دکتر فاضلی در فصل نهم کتاب با عنوان «خانواده و زندگی شهری» به مقولاتی از قبیل خانواده به مثابه موضوع شناخت و بازنمایی، پیامدهای رسانهای شدن خانواده، تحولات خانواده؛تجدد و تحول انگارههای جنسی،تحول انگارههای جنسی و خانوادههای شهری، خانواده در نظام سنتی،دموکراتیک شدن خانواده و تحولات ابعاد مختلف خانواده در ایران پرداخته است.
از سویی در ادامه این فصل به نتیجهگیری انواع خانوادههای در حال ظهور شهری پرداخته میشود و با توجه به این موضوع به خانواده چندمکانی،خانواده فردگرا، خانواده هم بالین، خانواده میان تهی، خانواده گسترده جدید، خانواده هستهای وسعت یافته، خانواده مجازی، خانواده شهری، خانواده زن محور و خانواده عرفی اشاره شده است.
در نهایت نیز در فصل دهم و آخر کتاب «فرهنگ و شهر» با عنوان «درآمدی بر مردم نگاری شهری و خودنگاری شهر تهران» به تاریخچه مردم نگاری شهری، قلمروهای مردم نگاری شهری،سنت مردم نگاری شهری در ایران و تکنگاری؛خود مردم نگاری تهران اشاره میشود و هر کدام از آنها به تفضیل شرح داده شده است.
نتیجهگیری
در نتیجهگیری کتاب «فرهنگ و شهر» میتوان گفت، نویسنده به طور کامل به تمام ابعاد و روزنههای پهنه فرهنگی شهر مدرن با محوریت شهر تهران پرداخته و در تمام طول فصلها با استفاه از یک رویکرد تاریخی و تطبیقی سه گفتمان سنتی، مدرن و پسا مدرن را مورد کندوکاو قرار داده است، همچنین از کتاب حاضر میتوان به عنوان یک راهنما برای پژوهشهایی در رابطه با مفهوم شهر استفاده کرد.
به عنوان سخن پایانی باید گفت؛ جای چنین پژوهشهایی که در نهایت در قالب کتاب به رشته تحریر درآمده، در فضای مطالعاتی شهری به شدت خالی است و میتوان بیشتر از اینها به این موضوع پرداخت، از سویی قدر مسلم موضوعاتی نیز در این رابطه از قلم افتاده که این مسئله میتواند دستمایه پژوهشها و کتابهای آتی در حوزه مطالعات شهری قرار گیرد.