انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

لحظه‌ای متفاوت برای جنبش Black lives Matter

مصاحبه با آلیسیا گارزا یکی از بنیانگذارن جنبش

مصاحبه کننده: ایزاک کوتینر (Isaac Chotiner)

تاریخ مصاحبه: June 3, 2020

ترجمه‌شده از نیویورکر

 

مبارزان آزادی در سراسر جهان ۱۳ ژوئیه روزی که سه زن سیاه‌پوست جنبشBlack lives Matter  )جان سیاه پوستان اهمیت دارد( را پایه گذاری کردند، گرامی می‌دارند. جنبش #Black lives Matter در عرض پنج سال برای رهایی سیاه‌پوستان از اعمال خشونت دولت وارد عرصه شد و به یکی از تأثیرگذارترین جنبش‌های اجتماعی تبدیل شد. این جنبش  همیشه بیشتر از اینکه یک جنبش حقوق مدنی باشد، یک جنبش حقوق بشر بوده است. تمرکز این جنبش کمتر روی تغییر قوانین خاص بوده است و بیشتر در مبارزه برای تغییر اساسی جامعه‌ای است که در آن انسان زدایی(dehumanization) سیستماتیک جان سیاه‌پوستان مجاز است. بااین ‌وجود تأثیر قابل توجه جنبش بر روی چشم‌انداز سیاسی و حقوقی غیر قابل انکار است.

در سال ۲۰۱۳ مؤسسان انجمن، اوپال تومتی (Opal Tometi)، پاتریس کالر(Patrisse Cullors) و آلیسیا گارزا (Alicia Garza) جنبش Black Lives Matter(جان سیاه‌پوستان اهمیت دارد) را به راه انداختند. چیزی که ابتدا به‌عنوان یک هشتگ در واکنش به مرگ ترایوان مارتین (Trayvon Martin) آغاز شد و به یک پدیده‌ی سراسری ملی تبدیل شد. اکنون پس از مرگ جرج فلوید توسط افسر پلیس مینیاپولیس و هفته ها اعتراضات سراسری به حدی که در یک نیم قرن دیده نشده، Black lives Matter  دوباره به مهم‌ترین موضوع این کشور تبدیل‌شده است.

***

چطور این اعتراضات نسبت به گذشته متفاوت‌اند؟ و چرا شما فکر می‌کنید آن‌ها نسبت با آنچه درگذشته انجام شد فرق دارند؟

درحالی‌که شاهد این هستیم که عصبانیت و خشم و درماندگی با مرگ وحشیانه‌ی جرج فلوید (George Floyd) شعله‌ور شده، اما همچنان واضح است که ما در خانه‌ها خود نشسته‌ایم، در حال سر کردن با جریان پندمیک، رسیدگی به عزیزانی که دچار بیماری شده‌اند، سر کردن با مسئله‌ی مهم ترس و نگرانی در مورد اینکه حال و آینده چطور پیش خواهد رفت؟ ما میلیون‌ها مردمی داریم که شغل خود را ازدست‌داده اند و برای ثبت بیکاری شان اقدام کرده‌اند و چک به چک و بخور و نمیر زندگی می‌کنند و معتقدم آن‌ها در کنار اندوه، نگرانی و ناامیدی، سرخورده‌اند زیرا به نظر نمی‌رسد که دولت برنامه‌ی جدی و جامعی برای برطرف کردن نگرانی‌های آمریکایی‌ها داشته باشد.

بنابراین اعتقاد و دیدگاه من نسبت به این اعتراضات این است که آن‌ها متفاوت هستند زیرا به‌عنوان دوره‌ای مشخص می‌شود که برای میلیون‌ها آمریکایی و ساکنان ایالات متحده عمیقاً شخصی بوده است و آن‌ها را نسبت به آنچه در حال وقوع است حساس‌تر کرده است. مردمی که در گذشته سر کار بوده‌اند، اکنون این زمان را دارند که به اعتراضات یا تظاهرات بروند و وقت دارند که به این فکر کنند که چرا این‌قدر تقلا کرده‌اند، آن‌ها در این فکراند که این واقعاً درست نیست و وقت آن است تا کاری کنم و الان این توانایی را دارم که کاری انجام  بدهم و دغدغه‌هایم را بیان کنم. بنابراین من فکر می‌کنم این به‌صورت قابل توجه و متمایز در حجم خواسته‌هایی که می‌شنویم وجود دارد. مردم قطعاً نام هایی چون برونا تایلور(Breonna Taylor)، احمد آربری (Ahmaud Arbery) و جرج فلوید را سر داده‌اند  ولی از نظر من آن‌ها به طور واضح برای خود و خانواده‌ی خود توی خیابان‌هایند به خاطر اینکه نمی‌دانند نفر بعدی کیست و همچنین در مورد واقعیت‌های اقتصادی که با آن مواجه شده‌اند، نگران‌اند.

 این جالب است که جواب‌های شما خیلی کم به طور خاص رو عدالت کیفری تمرکز دارد. آیا این فقط به این خاطر است که مسائل عدالت کیفری همیشه وجود دارند و بنابراین چیزهایی علاوه بر آن مورد نیاز است؟ یا چیز متفاوتی در مورد روشی که جامعه در حال واکنش به عدالت اجتماعی در سال ۲۰۲۰است وجود دارد؟

من کاملاً فکر می‌کنم مردم نگران وحشیگری پلیس هستند. بگذارید این را کاملاً روشن کنم ما مبارزه و پشتیبانی کرده‌ایم تا جنگ علیه جان سیاه‌پوستان را متوقف کنیم و این شکلی است که من آن را می‌بینیم، جنگی علیه جان سیاه‌پوستان. مردم این را درک می‌کنند که این نظام پر از انواع مختلف نابرابری و بی‌عدالتی و تعصب ضمنی و نژادپرستی آشکاری است که در روشی که پلیس در این کشور عمل می‌کند تعبیه‌شده است و وقتی از نظر تاریخی در موردش فکر می‌کنید، بنیان آن را در کنترل برده می‌یابید و تکامل نحوه‌ی عمل پلیس در آن ریشه دارد، مردم آن را تشخیص می‌دهند. بنابراین درماندگی آن‌ها قطعاً در مورد پلیس، نظام عدالت کیفری و ابعاد نژادی  آن و تأثیر مهلک آن در جوامع ماست. اما من می‌گویم چیزی در مورد شرایط اقتصادی علاوه بر نیروی کشنده‌ای که هرروز می‌بینیم، وجود دارد که باعث می‌شود این لحظه متفاوت احساس شود. ما همراه جنبش برای جان سیاهان و تعدادی از سازمان‌ها و اشخاص و رهبران متفاوت که بخشی از آن تشکیلات هستند کار های زیادی انجام می‌دهیم، ما درخواست سلب بودجه‌ی پلیس، افزایش مهلت پرداخت اجاره و رهن و امکانات رفاهی را پیگیری کرده‌ایم. لازم نیست که امکانات مردم را قطع کنیم، برق و آب و نیازهای اساسی که مردم دارند.

بنابراین خواسته‌های ما بازتاب این واقعیت است که وقتی ما Black lives Matter را شروع کردیم آن منحصر به خشونت و قتل غیرقانونی پلیس نبود. آن فقط یک جرقه بود اما این‌که در مورد کوتاه شدن زندگی سیاهان روی همه تخته‌ها صحبت کنیم برای ما خیلی عامدانه بود. شما می‌توانید در مورد کیفیت زندگی ما در زمینه‌ی مسکن گزینی، تحصیل و سیستم‌های بهداشت و درمان و پندمیک و آنچه در آنجا می‌بینیم حرف بزنید. بنابراین این برای ما جامع‌تر و بزرگ‌تر از فقط سیستم عدالت کیفری و نحوه‌ی عمل پلیس بوده است.

آیا این مهم است که یک دستور برنامه‌ی خاص از معترضان شنیده شود؟ یا این کار افراد دیگری است؟

دستور برنامه‌ی خاص مثل؟

مردم در اعتراضات با پلاکاردهایی که اصطلاحات خاصی روی آن لیست شده حضور پیدا کنند.

می‌دانید، من فکر می‌کنم این اهمیت دارد که ما این نوع چیزها را داشته باشیم. اما همچنین من فکر می‌کنم آنچه ما اکنون شاهد آن هستیم گشایش تخیل است، جایی که مردم به شکل بسیار ارزشمندتری شروع به فکر کردن در مورد راه‌حل کرده‌اند. ما راه‌حل‌هایمان را داریم. ما می‌خواهیم حقوق معترضین رعایت شود. ما می‌خواهیم از پلیس سلب سرمایه شده و بر انجمن‌های سیاه‌پوست سرمایه‌گذاری شود. ما خواستار تسکینی فوری برای جامعه‌ی خود هستیم. ما می‌خواهیم جامعه کنترل داشته باشد، ما می‌خواهیم این جنگ علیه مردم سیاه‌پوست پایان یابد. بنابراین ما در مورد خواست های خود شفاف هستیم ما خواسته‌هایی در مورد هر شهر داریم و هر شهر خواسته‌های خاص خودش را دارد مخصوصاً شهرهایی که اکنون در این اعتراضات بسیار فعال هستند. خواهید دید که سازمان دهندگان محلی سال‌ها در حال کار کردن در این زمینه بوده‌اند و از قبل گزارش‌ها و سری سیاست‌های خودشان را دارند و آنچه ما به دنبال انجام آن هستیم تقویت آن‌هاست.

من دیده‌ام که فعالان آمریکایی-آفریقایی در مورد خشن‌تر شدن اعتراضات دو چیز می‌گویند -در این مورد منظور من خشونت از طرف پلیس نیست- نخست اینکه صحبت کردن در این مورد حواس‌پرتی از چیزی است که واقعاً اهمیت دارد و دیگر اینکه این بد است و توجه اکثریت مسالمت‌آمیز را سلب می‌کند. شما چه احساسی نسبت به این بحث دارید؟

من فکر می‌کنم آن بحث پیچیده است و به‌طورکلی من از دست دادن اموال و جان را برابر فرض نمی‌کنم. حتی نمی‌توانم آن دو را در اشاره‌ای همسان به کار ببرم. ما این مباحثات را داشته‌ایم، وقتی که در حال ادغام واقعیت‌های متفاوت و عمل کردن به نظام‌های ارزشی متفاوت بوده‌ایم. بنابراین من این‌گونه این را می‌بینم و بسیاری از همکارانم و همچنین مربیان دیدگاه مشابهی دارد. ما درواقع روی اینکه چطور خواسته‌هایمان را بر آورده کنیم تمرکز داریم و روی چیز اصلی که مردم است تمرکز خود را حفظ می‌کنیم و می‌خواهیم برای عشق مردم به داشته‌هایشان ارزش قائل شویم.

این را می‌پرسم چون می‌خواهم این که سلب بودجه از پلیس در عمل به چه صورت خواهد بود را توضیح دهید. علاوه بر این، آیا فکر نمی‌کنید این خواسته یک معامله‌ی سخت‌تر خواهد بود اگر این‌طور به نظر برسد که مردم خارج از کنترل‌اند؟

بودجه‌ی آن‌ها بیش‌ازحد هنگفت است و ما این را به نحو مختلف می‌بینیم اما فکر می‌کنم نمادین‌ترین راه‌ها- و نه حتی نمادین بلکه مادی هم هست- این است که ما آن‌ها را نظامی شده می‌بینیم و همه‌ی آن تجهیزاتی را می‌بینیم که آن‌ها را قادر می‌سازد در طول شب ساعت‌ها قل و قم کنند. بنابراین می‌دانیم که آن‌ها منابع گسترده‌ای دارند. اوایل هنگامی Black Lives Matter را آغاز کردیم، یکی دو سالی از زمان ساخت آن گذشته بود که من با چند نفر از همراهان شگفت‌انگیز در نیویورک کار می‌کردم، ما روی  کمپینی به نام ” امنیت فراتر از پلیس” کار می‌کردیم. دولت شهر نیویورک اعلام کرده بود که بر آن است تا صد میلیون دلار به هزار افسر پلیس جدید اختصاص دهد. من خود در چنین وضعیتی یافتم؛ یکی از بنیان‌گذاران B.L.M، مواجه شده با قتل اریک گارنر(Eric Garner) و در حال فکر کردن با خودم؛ چطور این مردم می‌خواهند حتی پلیس‌های بیشتری را در جماعت‌های ما آزاد کنند؟ وقتی که ما داریم می‌بینیم که دیگر شورش درآمده! این کنترل پلیسی بیش‌ازحد، بر جماعت‌های عمدتاً فقیر که غالباً رنگین‌پوست هستند، زیرا  در این کشور فقر نژاد سازی شده است، این معنی را می‌دهد که ما آن‌هایی هستیم که بیشتر درگیر فشار قانون‌اند و در کنار این تعصب نژادی البته ما شاهد وحشی‌گری و این قتل‌ها هستیم. بنابراین ما این کمپین به راه انداختیم  تا اعضای جامعه به شکل واقعی در این بحث مشارکت کنند که چطور بدون وابستگی به نیروی قانون، امنیت خودمان را حفظ کنیم و نتیجه‌ای که گرفتیم این بود که ما به مددکاران اجتماعی و مربی‌ها نیاز داریم. ما دوست داریم وقتی در جامعه‌ی خود بحران‌های خاصی داریم متخصصان بهداشت روان داشته باشیم. ما می‌خواهیم اتهامی نداشته باشیم وقتی از روی گیت می‌پریم زیرا پول برای پرداخت بلیت مترو نداریم و خواهان برنامه‌های کاری برای جوانان در طول تابستان هستیم. مردم خیلی خلاق بودند و می‌دانستند که دقیقاً چه چیزی نیاز دارند و برای مردم راحت بود که به این نتایج برسند که ایمنی چگونه می‌تواند باشد. بنابراین من این‌ها را گفتم که بگویم بله، به نظر می‌رسد سلب بودجه از پلیس، سرمایه‌گذاری در جامعه است و فکر می‌کنم این کاملاً خوب است و ما قبلاً این را دیده‌ایم فقط به خیلی بیشتر از آن نیاز داریم و فکر می‌کنم یک سیلی در صورت حکومت‌های محلی است وقتی می‌بینند این در حوزه‌های پلیسشان و فراتر از آن در حال وقوع است اما هنوز می‌گویند “ما می‌خواهیم بودجه‌ی حتی بیشتری برای این چیز به‌وضوح ناکارآمد  اختصاص دهیم.” وقتی شما شغلی داشته باشید و در آن کوتاهی و سهل‌انگاری کنید بد می‌شود و نتیجه‌ای مهلک خواهد داشت، اخراج خواهید شد، معنی‌ای ندارد که به آن ادامه دهیم.

به رئیس من هیچ ایده‌ای ندهید!

شما خوب هستید.

آیا نقش Black Lives Matter اکنون هیچ تغییری نسبت به وقتی آغاز شده بود کرده است؟

در ۲۰۱۳ و حتی ۲۰۱۴ ما بیشتر یک پلت فرم و فضایی برای توسعه‌ی انجمن و اشتراک‌گذاری تحلیل‌ها آغاز کردیم. در سال ۲۰۱۳ جرج زیمرمن(George Zimmerman) از جرم قتل ترایوان مارتین تبرئه می‌شود آلیسیا پستی در فیس‌بوک می‌نویسد و من او را می‌یابم. من آن موقع پاتریس را نمی‌شناختم اما او یک هشتگ در آن مورد به راه می‌اندازد. من دامنه اینترنتی نام (domain name) را می‌خرم و ما شروع به استفاده از این هشتگ به‌عنوان زبان چتر خود می‌کنیم و با سایر مدیران انجمن‌ها آن را به اشتراک می‌گذاریم. سپس در ۲۰۱۴ قتل میشل براون رخ می‌دهد. ما گیج و مبهوت هستیم و می‌بینیم چطور مردم مختلف در فرگوسن با نیروی نظامی پلیس برخورد می‌کنند. این ما را وا می‌دارد دوباره پیش برویم و یک حرکت آزادی Black Lives Matter را به انجام برسانیم. بنابراین صدها نفر از ما در نقاط مختلف شبکه  تشکیل می‌دهیم زیرا مردم همسان‌اند، هی! فرگوسنی‌ها همه‌جا هستند و ما نمی‌خواهیم فقط برگردیم خانه و طوری عمل کنیم شبیه اینکه این اتحادی بود که فقط یک‌بار رخ داد! ما می‌خواهیم کاری انجام دهیم و آن ضرورتا شروع شبکه‌مان است و این همیشه به شکل مرکز زدایی شده، بود. ما ساختارهای مختلف را امتحان کرده‌ایم اما همیشه گفته‌ایم که این نیرو در شعبه‌های محلی ادامه می‌یابد  زیرا آن‌ها می‌دانند که چه اتفاقی در حال رخ دادن است و آن‌ها کسانی اند که ناحیه را به خوبی می‌شناسند. شعبه‌های ما کسانی اند که رهبری می‌کنند، ما کسانی را هم  داشته‌ایم که آمده و رفته‌اند. در حال حاضر من ایمیل‌هایی از جاهایی دریافت می‌کنم که مردم می‌خواهند شعبه تشکیل دهد…بنابراین همیشه حرکت، خیزش و فروکش هست. این تحرکات مخصوصاً وقتی تراژدی‌هایی شبیه به آنچه ما اخیراً شاهد آن بودیم رخ می‌دهد، وجود دارند. مردم می‌خواهند شعبه تشکیل دهند و برخیزند. اما این هنوزعمدتا یکسان است، چیزی که خواهم گفت. در سراسر کشور شعبه‌ها وجود دارند بسیاری از آن‌ها عملیاتی هستند و به‌صورت خودکفا عمل می‌کنند و خواسته‌هایشان را مطرح می‌کنند و البته در ارتباط با بقیه نیز هستند و این‌یکی از چیزهای زیبای دیگر است و درنهایت ما می‌بینیم که اهداف و مشترکاتی در آنچه با نیروی مختلف پلیس یا سایر مسائل در حال رخ دادن است، وجود دارد. برخی از شعبه‌ها بیشتر روی سیستم آموزش و برخی از آن‌ها بیشتر روی کارگران جنسی که مورد سو استفاده قرارگرفته‌اند تمرکز دارند، شعبه‌های مختلف روی موضوعات مختلف کار می‌کنند اما این خط ارتباط وجود دارد و آن ارزش نهادن به زندگی  سیاه‌پوستان است و فهم اینکه ما متمرکز و یک‌تکه نیستیم اما از طریق تشکیل شبکه به طور رادیکالی شامل و دربرگیرنده ایم.

اگر ما در فاجعه‌ای یک قرن یک‌بار و نادر قرار داشته باشیم که به‌طور مغلوب کننده‌ای آفریقایی-آمریکایی ها را تحت تأثیر قرار خواهد داد، در مورد ویروس کرونا صحبت می‌کنم، این چه معنایی می‌تواند برای این حرکت پیش‌رونده داشته باشد؟

فرصت کوتاهی به من بدهید تا فکر کنم چطور می‌خواهم به آن جواب بدهم، زیرا فکر می‌کنم این چیزی است که این روزها فکر همه را مشغول کرده است. راستش من فکر می‌کنم ما باید نسبت به خواسته‌هایمان جاه‌طلب باشیم. اما آن‌ها درواقع جاه‌طلبی نیستند آن‌ها واقعاً پایه و اولیه‌اند. آنچه من پیش‌تر مطرح کردم فقط حداقلی است آنچه ما می‌دانیم نیاز داریم نه فقط آنچه می‌دانیم که می‌خواهیم. ما برای توقف، به آسیب در جامعه‌مان نیاز داریم. ما برای تعمیر شدن به خسارت نیاز داریم. ما نیاز داریم که فرصت زندگی با شأن و امکان شکوفایی و پیشرفت را داشته باشیم. ما به همه این چیزها نیاز داریم. بنابراین از سلب بودجه از پلیس تا سرمایه‌گذاری در جامعه‌ی ما، این‌ها همه خیلی اساسی و حداقلی‌اند. پس ما می‌خواهیم آن‌ها را به دست آوریم.

اما آنچه ما به‌طور موقت انجام داده‌ایم -حتی قبل از این اعتراضات بزرگ و تجمعات- کارهای زیادی درزمینهٔ همکاری متقابل و مشترک است. سازمانی که من قبلاً آن را مدریت می‌کردم Black Alliance برای مهاجران-من در آنجا حدود ده سال مدیر بودم و با مهاجران سیاه‌پوست و همچنین پناهنده‌ها و آفریقایی آمریکایی‌ها کار می‌کردم- مدیر جدید شگفت‌انگیز است، کار های زیادی برای به‌کارگیری مدل همکاری متقابل و مشترک برای گردآوری منابع اعم از پول، غذا یا مهارت‌های مختلفی که در جامعه ایجادشده‌اند، انجام داده است. بنابراین مردم می‌توانند برای یکدیگر و نیاز و نگرانی‌هایی که داریم حضور پیدا کنند و ما می‌خواهیم این را ببینیم. من فکر می‌کنم این‌یکی از مؤثرترین و قدرتمندترین راه‌های ما برای مقاومت در چنین لحظه‌ای است و درواقع عمل کردن به احساس مسئولیتمان است. اما ما به پاسخ دولت نیاز داریم. ما قبلاً بیکاری گسترده را دیده‌ایم و در آینده بیشتر خواهیم دید. بنابراین ما به واکنشی جامع نسبت به پندمیک نیاز داریم که در مورد سلامت و هم در مورد اقتصاد باشد.

شما چقدر در مورد مسائل بهداشت در اعتراض‌ها نگران هستید؟

نگرانی در مورد بیماری همه‌گیر زیاد است، اما این برای مردم واضح است که شما می‌توانید در خانه بنشینید و همچنین تحت تأثیر این بیماری قرار بگیرید، یا اینکه می‌توانید بیرون بروید و برای فرصت زندگی کاملاً باعزت بجنگید و آن‌ها مشتاق‌اند برای آن خطر کنند. من فکر می‌کنم ما باید با ژرفانگری به این لحظه بنگریم و مفهومی که درواقع برای مردم دارد که بگویند” می دونی چیه؟ ما در این بحران سلامت قرار داریم بااین‌حال من نمی‌توانم در خانه‌ی خودم بمانم. ریسک بزرگی است. من می‌خواهم یک تصمیم آگاهانه بگیرم برخلاف همه عجیب بودنش من می‌خواهم بیرون بروم چون فکر می‌کنم ارزشش را دارد و وضع موجود غیرقابل‌تحمل است.” من واقعاً متحیر شده‌ام و بنابراین با اگرنه میلیون‌ها، هزاران نفر از مردم مشتاق که تصمیم گرفته بودند به خیابان‌ها بیایند، به حرکت درآمدم. من خیلی تحت تأثیر هیبت آن‌ها قرار دارم. آن‌ها خیلی شجاع‌اند و آن‌ها مردمی‌اند که کشور ما مدت‌ها به آن نیاز داشته است.

شما می‌توانید همیشه ماسک بپوشید.

و شما می‌توانید همیشه ماسک بزنید و مردم‌دارند این کار را می‌کنند. (می‌خندد) و مردم‌دارند همه تلاش خود را می‌کنند که در این تجمعات در امان باشند. من بسیاری از آن‌ها را دیده‌ام و به خاطر آن قدردانم. من می‌خواهم به این تأکید کنم که جهان نظاره‌گر ماست. ما می‌بینم که این تجمعات متحد تمام جهان را در برمی‌گیرد، من دوستانی دارم که با تصاویری از فرانسه، هلند و کاستاریکا به من پیام می‌دهند و مردم به من نشان می‌دهند که با اتحاد حضور دارند. مردم واقعاً در این لحظه برای سیاه‌پوستان حضور یافته‌اند اما من فکر می‌کنم آن‌ها همچنین این کار را می‌کنند چون برای یک دقیقه عصبانی شده‌اند تقریباً شبیه این پندمیک که یک مکث بود و آن‌ها توانستند به این فکر کنند که عدالت به چه شکل است و چه چیزی درواقع در حال وقوع است و توانستند در مورد آن تأمل کنند. من فکر می‌کنم آن‌ها سال ها ناراضی بودند و درنهایت دارند می‌گویند ” هی! ما می‌خواهیم این را به خیابان‌ها ببریم و بگوییم که می‌خواهیم در اتحاد با شما حضور یابیم.”

من همچنین فکر می‌کنم مردم به ایلات متحده می‌نگرند و فکر می‌کنند ما نتوانسته‌ایم برنامه‌ای جامعه برای مقابله با بیماری همه‌گیر داشته باشیم.آن‌ها می‌بینند که چطور تاکنون بیش از صد هزار نفر جان‌باخته‌اند و همچنین ابعاد نژادی آن را نیز مشاهده می‌کنند. تقریباً یک ‌سوم افرادی که مرده‌اند سیاه‌پوست‌اند و ما تنها سیزده درصد از کل جمعیت هستیم. بنابراین خیلی غیرقابل‌تصور اما برای ما اجتناب‌ناپذیر است. بنابراین من فکر می‌کنم فشار زیادی در این لحظه وجود دارد و من امیدوارم که دولت ما تصمیم بگیرد که کار درستی انجام دهد. من فکر می‌کنم این تنها، آغاز است.

منبع:

https://www.newyorker.com/news/q-and-a/a-black-lives-matter-co-founder-explains-why-this-time-is-different