انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

انسان‌شناسی کاربردی

دانشگاه ایندیانا برگردان ملیحه درگاهی

انسان شناسی کاربردی تعبیری است که به طور معمول توسط انسان شناسان برای توصیف فعالیت های تخصصی شان در برنامه هایی که دارند به کار برده می شود. اعتقاد بر این است که این برنامه ها با تغییر اهداف اولیه ی انسان شناسان در مورد رفتار انسانی، به جای توسعه ی نظریه ی اجتماعی و فرهنگی به اصلاح مسائل تکنولوژیکی، اقتصادی و اجتماعی عصر حاضر، بپردازند.

تعریف:

تاریخ مفهوم انسان شناسی کاربردی (applied anthropology) دست کم به اواخر سال ۱۹۰۶، هنگامیکه این مفهوم در جهت اعلام شکل گیری برنامه ی دیپلم در آکسفورد به کار می رفت، باز می گردد، این در حالی است که اصطلاح ” انسان شناسی عملی” (practical anthropology) در اوایل سال های ۱۸۶۰ توسط جیمز هانت (James Hunt)، پایه گذار انجمن انسان شناسانه ی لندن، استفاده می شد (Eddy and Partridge 1987: 4). بر اساس فرهنگ لغات A در علوم اجتماعی، رادکلیف براون اولین کسی بود که اصطلاح “انسان شناسی کاربردی” را در مقاله ی انتشار یافته در سال ۱۹۳۰، به کار برد. الیوت چپل (Eliot Chapple) (1953)، انسان شناسی کاربردی را به عنوان جنبه ای از انسان شناسی به کار می گرفت که با توصیف تغییرات در روابط انسانی مرتبط است و از مبادی و اصولی که انسان ها را تحت کنترل در می آورد، کناره می گیرد (Sills, Ed. 1968: 325). تعریف اخیر از انسان شناسی کاربردی حول این اندیشه است که با الهام از بدنه ی دانش ریشه یافته در انسان شناسی به حل مسائل انسان معاصر بپردازد. هر یک از نویسندگان کتابهای درسی مقدماتی در مورد انسان شناسی کاربردی تغییرات بسیار اندکی را در این زمینه ارائه می کنند. بر طبق نظر فاستر (Foster) انسان شناسی کاربردی تعبیری است که به طور معمول توسط انسان شناسان برای توصیف فعالیت های تخصصی شان در برنامه هایی که دارند به کار برده می شود. اعتقاد بر این است که این برنامه ها با تغییر اهداف اولیه ی انسان شناسان در مورد رفتار انسانی، به جای توسعه ی نظریه ی اجتماعی و فرهنگی به اصلاح مسائل تکنولوژیکی، اقتصادی و اجتماعی عصر حاضر، بپردازند (۱۹۶۹: ۵۴). چمبرز می نویسد: “انسان شناسان کاربردی دانش، مهارت ها و چشم انداز رشته ی علمی خود را در جهت کمک به حل مشکلات بشر و تسهیل در تغییر، به کار می برند” (۱۹۸۵:۸). بر اساس گفته ی ون ویلیگن (van Willigen)، انسان شناسی کاربردی انسان شناسی قابل بهره وری است که در آن عملکرد ویژه بر حسب مسئله و نه رشته ی علمی، تعریف شده است. به علاوه “انسان شناسی عملی که به نام مالینوفسکی رقم خورده است، دلالت بر عملکرد کاربردی خارج از محیط دانشگاهی دارد، اگرچه از سال ۱۹۷۰ این مفهوم همچنین مترادف با انسان شناسی کاربردی، مورد استفاده قرار گرفته است” (Chambers 1985: 16; Eddy and Partridge 1987: 7). “انسان شناسی عملی توسط بابا (Baba) و هیل (Hill) بدین صورت تعریف شده است: حرفه ای که التزام اساسی در آن کاربرد دانش برای حل مشکلات انسان مدرن است” ( (۱۹۹۷:۲.

تاریخ:

انگلیسی ها اولین کسانی بودند که به طور رسمی ارزش عملی انسان شناسی را شناختند و همچنین اولین کسانی بودند که انسان شناسان کاربردی را به خدمت گرفتند (Foster 1969:18 1). ای. بی. تیلور (E. B. Tylor) انسان شناسی را به عنوان ” علم سیاست” (policy science) مورد توجه قرار داد و بر بهره گیری از آن در بهبود شرایط انسان، اصرار ورزید (Sills, Ed. 1968: 337). انسان شناسی در ابتدا برای اداره ی مستعمران انگلیس تحت عنوان حکومت غیر مستقیم توسط نورثکوت توماس (Northcote Thomas) به سال ۱۹۰۸ در نیجریه، دارای کاربری بود (Foster 1969: 187). اولین عملکرد کاربردی اجرایی به طور رسمی از سال ۱۹۳۴ در ایالات متحده با قانون سازماندهی مجدد سرخ پوستان شکل گرفت. انسان شناسان فعال به عنوان رابط میان گروههای آمریکایی بومی و BIA(Bureau of Indian Affairs) مدیریت و الگوهای حکومتی در امور حفاظتی را مشاهده کرده و پیشنهاداتی برای برقراری امتیازات و نظام نامه های قبیله ای، ارائه دادند ((Foster 1969: 200. پیشرفت کاری انسان شناسان در سیاست فدرال عموما منتسب به جان کولیر (John Collier)، مأمور عالی رتبه ی BIA، است که حامی به کار گرفتن مهارت های خاص انسان شناسان در حوزه ی همگانی بود (van Willigen 1986: 24). فعالیت کاربردی در باستان شناسی نخستین ابتکار در طی سال های ۱۹۲۰ بود، زمانیکه سیاستگذاران حکومتی در پروژه های عملکردی عمومی، شرکت کردند (Fiske and Chambers 1997: 283).
طی جنگ جهانی دوم، انسان شناسان کاربردی که به عنوان زیر مجموعه ی بخش تجزیه و تحلیل سازمان جابجاسازی جنگ War Relocation Authority) ) استخدام شدند، به مطالعه ی مشکلات مرتبط با نقل مکان اجباری ژاپنی های ساحل غربی به اردوگاه پناهندگان در شرق سیراس (Sierras)، پرداختند (Foster 1969: 203). در سال ۱۹۴۱، انجمن انسان شناسی کاربردی (The Society for Applied Anthropology) توسط انسان شناسانی همچون مارگارت مید، الیوت چپل، و فرد ریچاردسون، در پاسخ به “سوگیری دانشگاهی روبه رشد”، در انجمن انسان شناسی آمریکا، پایه گذاری شد (Fiske and Chambers 1997: 283). مدتی بعد در همان سال اولین مجله ی SfAA (The Society for Applied Anthropology) یعنی انسان شناسی کاربردی منتشر شد، اگرچه در سال ۱۹۴۹ این عنوان به سازمان بشر تغییر نام پیدا کرد. همچنین در سال ۱۹۴۹، مجمعی برای انسان شناسی کاربردی اولین سازمان در انسان شناسی بود که یک بیانیه ی اخلاقی ایجاد کرد، بیانیه ای که انسان شناس را فراخواند تا مسئولیت تأثیرات پیشنهادات خود را بپذیرد و مدعی این نباشد که او صرفا یک کارشناس فنی بی دغدغه با اهدافی است که مهارتهای علمی کاربردی او تعیین می کند” (Mead, Chapple, and Brown vol.8 1949: 20; van Willigen 1993: 32).
در دوره ی پس از جنگ تقاضای رو به رشدی برای دکترا در انسان شناسی شکل گرفت تا موقیت های آکادمیک را در دپارتمان های انسان شناسی سراسر ایالات متحده، تکمیل کند (Fiske and Chambers 1997: 284). در همین زمان، برنامه ی اصل چهارم دولت آمریکا، به جستجوی مهارت های انسان شناسان کاربردی در توسعه و ارزیابی حمایت بین المللی فنی رسمی و سیاست خارجی، پرداخت (Foster 1969: 205). طی اواخر سال های ۱۹۴۰ تا اوایل ۱۹۷۰، عرصه ی دانشگاهی موفق نشد شماری از فارق التحصیلان دکتری در انسان شناسی را جذب کند. به عنوان نتیجه ی مستقیم سیاست آمریکا در ویتنام، تعداد زیادی از انسان شناسان از جستجو برای استخدام در حوزه ی عمومی، ناخشنود بودند(Fiske and Chambers 1997: 284). اگرچه این تمایل، موقعیت های شغلی را برای باستان شناسانی که در دسترس مدیریت منابع فرهنگی قرار داشتند، افزایش می داد و این در نتیجه ی قانون سیاست زیست محیطی ملی (National Environment Policy Act) در سال ۱۹۶۹ بود (Fiske and Chambers 1997: 286). کیفیت فعالیت مرتبط با باستان شناسی دغدغه ی مبرم آن زمان بود که منجر به بنیان گذاری انجمن باستان شناسان حرفه ای ((Society of Professional Archaeologist (SOPA) و شکل گیری ضوابط رسمی برای متخصصین باستان شناسی آموزش دیده در حوزه ی خصوصی و عمومی در بخش هایی همچون مدیریت منابع فرهنگی شد (Fiske and Chambers 1997: 286).
در سال های ۱۹۷۰، دانشجویان انسان شناسی، دقت نظر بیشتر نسبت به ارتباط انسان شناسی با ” نیازهای مبرم انسانی” و نیز تدارک بهتر برای بازار کاری نامعلومی که آنها به زودی به آن ملحق می شوند را مطالبه کردند(Fiske and Chambers 1997: 284). در حالیکه بخش استخدام دانشگاهی رو به کاهش بود، اشتغال در تحقیقات سیاست (Policy research) گسترش می یافت. سازمان هایی همچون U.S.A.I.D برای نخستین بار ارزیابی سلامت اجتماعی را بدست گرفتند تا در طراحی پروژه جای گیرند، سیاست در زمینه هایی همچون ارائه ی مراقبت بهداشتی و پذیرش تکنولوژی، در موضوعات تأثیر و قابلیت انجام کار در اجتماع و بافت فرهنگی، مورد ارزیابی قرار گرفت. به علاوه انسان شناسی عملی برای اولین بار در سال ۱۹۷۸ توسط SfAA انتشار یافت تا دغدغه های انسان شناسان را بیان کند، پلی باشد میان انسان شناسان دانشگاهی و عملی، بهره گیری از انسان شناسی در خط مشی اجرایی و تحقیقی را تشویق کند و عرصه ای باشد برای گفتگو در باب وضعیت حال حاضر و آینده ی انسان شناسی (Practicing Anthropology vol. 20 no. 1 1998: sleeve).
SOPA، انجمن انسان شناسان متخصص، به عنوان نخستین سازمان فعال محلی (LPO) در سال ۱۹۷۴ در تاکسون (Tucson)، بنیان گذاری شد (van Willigen 1993:35; Fiske and Chambers 1997: 285). اگرچه SOPA طی یک دهه منحل شد، اما نمونه ای بود برای تعداد زیادی از دیگر سازمان های محلی همچون انجمن انسان شناسان اجرایی واشنگتن ( در D.C) و انجمن جلگه های بالا (High Plains Society) برای انسان شناسی کاربردی (درCO Boulder)، که به عنوان سازمان های پایه ای گردآوری اعضا با عرصه ای برای تسهیم نگرانی های متداول، فعالیت می کنند تا بنیان گذار یک هویت بوده و با دیگر متخصصین مرتبط شوند. در حال حاضر تقریبا ۱۲ مورد LPO در ایالات متحده مشغول به فعالیت هستند (Fiske and Chambers 1997: 285).
در سال ۱۹۸۳، انجمن ملی فعالیت انسان شناسی (National Association for the Practice of Anthropology) (NAPA)، تأسیس شد تا بویژه به گرایشات کارورزان جهت دهد و روند حرفه ای شدن این انسان شناسان را در AAA تسریع بخشد. اگرچه SfAA و NAPA هر یک سعی بر این داشته اند تا گرایشات موجود در همه ی زیر شاخه های انسان شناسی را نشان دهند ولی هر دو نهاد تحت چیرگی علایق انسان شناسان فرهنگی، قرار گرفته اند (Fiske and Chambers 1997: 286). باستان شناسان نیز تشکیلات خود همچون انجمن باستان شناسان حرفه ای (SOPA)، را تشکیل داده اند.
بر مبنای مطالعه ای در مقطع دکتری و با سرپرستی AAA (1992)، استخدام غیر آکادمیک انسان شناسان در سال ۱۹۸۶ حداکثر به ۵۱ درصد رسید (in Fiske and Chambers 1997: 3 03). در اوایل ۱۹۹۰، تقریبا از هر سه فارق التحصیل دپارتمان انسان شناسی در آمریکا یک نفر خارج از محیط دانشگاهی کار پیدا می کرد و انتظار می رود این روند ادامه یابد (Fiske and Chambers 1997: 285). بر طبق پرسشنامه ی سالانه ی AAA (1997) در مقطع دکتری (پاسخ ها در برگیرنده ی ۴۴ درصد از کل پذیرفته شدگان مقطع دکتری بود) ۲۹ درصد از دانشجویان شغل غیر آکادمیک یافتند (AAA 1997: 314). “موقعیت های کاری غیر آکادمیک بیشتری برای سطح دکتری فراهم است، در حال حاضر، حیطه های کاری در درون خود دانشگاه برای انسان شناسان وجود دارد(AAA 1997: 313). با توجه به آمار و ارقام سال ۱۹۹۷، انسان شناسی کاربردی به طور میانگین برای ۷ درصد از دارندگان مدرک دکتری در ایالات متحده تخصیص داده شده است؛ برای فرهنگی ۵۳ درصد، باستان شناسی ۲۶ درصد، زیست شناسی/ فیزیکی ۱۲ درصد، و زبان شناسی ۱ درصد (AAA 1997: 308). هر چند توجه به این امر حائز اهمیت است که “در مقایسه با شاخه ی اجتماعی-فرهنگی انسان شناسان عملی به میزان کمتری آموزش خاص در زمینه ی انسان شناسی کاربردی کسب می کنند” (AAA 1997: 308). همچنین این امکان وجود دارد که فارق التحصیلان مقطع دکتری از شاخه های دیگر خود را به عنوان انسان شناس کاربردی در نظر گیرند. انسان شناسان عملی که دارای درجات استادی بودند در این پرسشنامه مد نظر قرار داده نشده اند.

موقعیت های شغلی/استخدام:
انسان شناسان کاربردی خود را در ازدحامی از حرفه ها با توصیف چند وجهی می یابند، اگرچه متداول ترین آنها ایفای نقش به عنوان پژوهشگر است. علاوه بر این انسان شناسان کاربردی اغلب به عنوان مأمور اجرایی، میانجی، تعدیل کننده، مدیر، ارزیاب، عمل گرا و نیز برانگیزاننده ی سیاسی و فرهنگی، فعالیت می کنند (van Willigen 1993: 4-5; Hill and Baba 1997: 90). با در نظر گرفتن شاخه های جدید تر از جمله برنامه ریزی حقوقی، سیاست انرژی، خانه سازی و بهسازی رفاه اجتماعی؛ زمینه های سنتی انسان شناسی کاربردی شامل سلامت و بهداشت، تحصیلات و توسعه ی بین المللی هستند (Wulff and Fiske, Eds. 1987: xii). انسان شناسان کاربردی امکان فعالیت در موقعیت هایی از جمله: مشاوران کوتاه مدت و بلندمدت، کارکنان تمام وقت دولتی، مؤسسات خصوصی حمایت گرا، نهادهای دانشگاهی یا همیاران در سطح محلی را دارند (Wulff and Fiske, Eds. 1987: xiii). مشاغل موجود برای انسان شناسان کاربردی معمولا برای دیگر اندیشمندان اجتماعی نیز در دسترس هستند به عنوان مثال: مشاور، تحلیلگر اجتماعی، هدایت پروژه، تعدیل کننده ی همراه، سرپرست مالی، متخصص کاریابی، مشاور همراه، ارزیاب برنامه، متخصص آموزشی، سرپرست پژوهش و مدیر قراردادها (van Willigen 1993: 5).
بر اساس گفته ی ون ویلیگن، دو نوع اصلی از فعالیت انسان شناسانه وجود دارد: انسان شناسی مداخله (intervention anthropology) و پژوهش سیاست (policy research). انسانشناسی مداخله رویکردهای پژوهشی انسان شناسی عمل (action anthropology) و انسان شناسی پژوهش و توسعه (research and development anthropology)، توسعه ی اجتماعی (community development)، انسان شناسی حمایت (advocacy anthropology)، واسط فرهنگی (cultural brokerage) و بازاریابی اجتماعی (social marketing) را در بر می گیرد. خط مشی پژوهشی روشهای؛ ارزیابی تأثیر اجتماعی (social impact assessment)، پژوهش ارزیابی((evaluation research، پژوهش توسعه ی فناوری (technology development research) و برآورد منابع فرهنگی (cultural resource assessment) را شامل می شود (van Willigen 1993: xiv; van Willigen 1993: 157-207).
مثالهای متعدی وجود دارد مبنی بر اینکه چگونه هر زیر شاخه در اشتغال عملی نشان داده شده است. باستان شناسان مشغول به فعالیت برای سرویس پارک ملی ( با جنگل ها، محل های پرورش ماهی و پارک ها) و مدیریت منابع فرهنگی، هستند. برخی انسان شناسان حقوقی برای همکاری در زمینه های بهداشتی/حقوقی بر تکنیکهای انسان شناسی فیزیکی استناد می ورزند. انسان شناسان زبان شناختی نیز ممکن است به طراحی برنامه ی آموزشی دوزبانه بپردازند. امکان دارد انسان شناسان پزشکی نیز علاقه مند به این باشند که چگونه فرهنگ بر شیوه های جستجوی افراد در زمینه ی مراقبت بهداشتی تأثیر می گذارد. انسان شناسان اجتماعی – فرهنگی می توانند به گونه ی درونی بر ادغام فرهنگ کار و ارتباط میان سیاست بهره وری و مدیریت و به صورت بین المللی بر تأثیری که حمایت خارجی بر اجتماع محلی می گذارد، تمرکز داشته باشند (Anthropologists at Work 1993; Eddy and Partridge 1987: 49).

سازمان های تخصصی/ وجوه سیاسی و اجتماعی:
سازمان های ملی (e.g. SfAA, NAPA) و سازمان های حرفه ای محلی (e.g. WAPA, HDSfAA) هر یک به عنوان جایگاههای اصلی برای اجتماعی و حرفه ای شدن انسان شناسان کاربردی، عمل می کنند. این انجمن ها نقطه ی دستیابی را برای اجتماعی کردن نوآموزان در نحله هایی که توسط حوزه های محتوایی تخصصی تعریف شده، فرآهم می آورند (van Willigen 1986: 14). بازاریابی که با دیگر انسان شناسان کاربردی علایق مشابهی را سهیم است می تواند ارتباطات حیاتی را در شکل گیری یک برنامه ی پژوهشی و برنامه ریزی در جهت آینده ای شغلی، ایجاد کند. سازمان های حرفه ای به همراه برنامه های دانشگاهی در پیشبرد عملکرد، دگرگونی شیوه های رتبه بندی در دپارتمان های انسان شناسی و رسمی کردن یک هویت حرفه ای، ایجاد ضمانت اجرایی از طریق انتشار خبرنامه ها و مجلات و تدارک جلسات رسمی، همچنین ایجاد فرصت هایی برای شبکه، سهیم هستند. روند بیانیه های اخلاقی سازمان های کاربردی ادامه می یابد تا راهنمای مهمی در زمینه ی عملی شود: بازشناسی تمایلات قانونی متقاضیان در انتشار داده ها و هدایت نیازها برای گزارش صادقانه ی شرایط و نیز ادامه ی آموزش در جهت ابقاء مهارتها (van Willigen 1986: 36). تأسیس یک نهاد حرفه ای (SfAA)، انتشار یک مجله ی پژوهشی در جهت معرفی راه حل برای مسائل عملی ارتباطات انسانی [از طریق آزمون] نظریه ها در عمل، و ایجاد سابقه بوسیله ی تشکیل یک اظهارنامه ی اخلاقی، سهم حیاتی را در نهادینه کردن انسان شناسی کاربردی به عنوان یک خرد رشته ی علمی در انسان شناسی ایفا کرده و عرصه ای هستند برای موضوعاتی که به صورت غیر سنتی در این رشته ی علمی مورد بحث قرار می گیرند (Applied Anthropology 1941: 1 [1]: 1; Foster 1969: 205).
هویت انسان شناسان کاربردی اغلب در سازمان های تخصصی و عرصه های کاری است که به آن تعلق دارند. بر طبق گفته ی الیوت لی (Eliot Lee)، دانشجوی کارشناسی ارشد در انسان شناسی کاربردی در آریزونای شمالی، حساسیت فرهنگی و صحه گذاشتن بر نیازهای متقاضیان به طور متعارف توسط انسان شناسان کاربردی حمایت می شود. اهداف افرادی که در این رشته هستند ایجاد حس همبستگی و تعلق به یک مجموعه از انسان شناسان کاربردی و درخواست باز گرداندن چیزی به جامعه ی متقاضیان است. دغدغه ی مهم فعالان در این زمینه توجه به این است که چطور یک پروژه توأمان برای مشتریان و انسان شناسان و برآوردهای انسان شناسان دیگری که فعالیت مشابهی را انجام می دهند، سودمند خواهد بود (Email communication 1/30/98).

آینده ی رشته:
بر اساس مطالعات سال ۱۹۹۸-۱۹۹۷ Guid AAA، انسان شناسی کاربردی یکی از زمینه های مهم برای پیشرفت در آینده ی انسان شناسی است. مقالات و رساله های پژوهشی در انسان شناسی کاربردی تمامی ۴ خرد رشته ی سنتی این رشته و مناطق سراسر دنیا را پوشش می دهد. برخی انسان شناسان نظیر اِرو چمبرز (Erve Chamberss)، بر این باورند که انسان شناسی کاربردی بایستی خرد رشته ی پنجمی نیز داشته باشد، زیرا این رشته زمینه ی پژوهشی مختص به خود را داراست (Chambers 1987: xiii).
بحثی بر سر این وجود دارد که آیا مدرک دکتری برای کار به عنوان یک انسان شناس کاربردی ضروری است و یا خیر. انسان شناسان کاربردی با اعضای قبایلی مقایسه شده اند که درجه ی دکتری را به عنوان آداب مورد نیاز برای عبور به سمت داعیه ی عضویت، مطالبه می کنند. هر چند، دپارتمان های سراسر آمریکا برنامه های خود پیرامون ارائه ی آموزش حرفه گرای تخصصی به سمت درجه ی استادی را فراهم کرده اند. این موضوع که آیا بایستی یک رویه ی اعتبار گذاری برای انسان شناسان کاربردی وجود داشته باشد و یا خیر گسترش یافته و مورد بحث است، اما فقدان هم رأیی بر سر راهبردهای رسمی وجود دارد. در عین حال از سال ۱۹۷۰ افزایش چشمگیری در تعداد مدارک کارشناسی ارشد مرتبط با دکتری در انسانشناسی ، بوجود آمده است (Fiske and Chambers 1997: 305).
به نظر می رسد دانشجویان دکتری به طور فزاینده ای درگیر انتخاب برنامه هایی باشند که انسان شناسی کاربردی غالبا ارائه می دهد؛ آموزش ارزشمندی که آنها را برای موقعیت شغلی آینده در حیطه های دانشگاهی و غیر دانشگاهی، مهیا می سازد (AAA 1997: 313). این امکان وجود دارد که دپارتمان های انسان شناسی فعالیت های کاری و پیشنهادات آموزشی خود را به عنوان نتیجه ی مستقیم تقاضای رو به رشد دانشجویان برای برنامه هایی تنظیم می کنند که برخی از آموزش های کاربردی را به مانند موقعیت های شغلی نامعلوم دانشگاهی، ارائه می دهند. در حال حاضر ۴/۱ از برنامه های انسان شناسی سرتاسر ایالات متحده مدعی ارائه ی آموزش در انسانشناسی کاربردی هستند (Wilk lecture notes 2/17/98).
جیمز پیکاک (James Peacock) در نطق ۱۹۹۵ خود در AAA واشنگتن، انسان شناسان را فراخواند تا توجه بیشتری بر موضوعات عملی سیاست عمومی و تصمیم گیری داشته باشند (Everett 1998: 42). به دلیل نارضایتی آشکار انسان شناسان کاربردی در فقدان اقتدار در تصمیم گیری، مارگارت اِوِرِت (Margaret Everett) پیشنهاد می کند که انسان شناسی ظرفیت بیشتری برای شکل دادن به سیاست خواهد داشت اگر دوره ی تحصیلات دانشگاهی در سطح دانشجویی در دوره ی لیسانس و فارق التحصیلی تغییر کند و اگر اهداف و شاخصه های برنامه های استادی مورد توجه بیشتری قرار گیرد (۱۹۹۸: ۴۲). تنش میان انسان شناسی دانشگاهی و انسان شناسی کاربردی و یا به طور مشابه، میان فعالیت متمایل به پژوهش و عمل بایستی مورد میانجیگری قرار گیرد تا همان گونه که گفتگو میان حوزه هایی که به لحاظ تاریخی تقسیم شده را تسهیل می سازد، انسان شناسان را قادر به پویایی بیشتر در بدست آوردن شغل کند.

منابع:
American Anthropological Association. 1997. The 1997-1998 AAA Guide. Arlington, VA: American Anthropological Association.
American Anthropological Association. 1992. The 1992-1993 AAA Guide. Arlington, VA: American Anthropological Association.
American Anthropological Association. 1993. Anthropologists at Work: Careers Making a Difference (film). Arlington, VA: American Anthropological Association.
Applied Anthropology. 1941. Statement of Purpose. Vol. 1 (1). Boston: Society for Applied Anthropology.
Baba, Marietta L. and Carole E. hill, Eds. 1997. The Global Practice of Anthropology. Williamsburg, VA: Studies in Third World Societies.
Chambers, Erve. 1987. Preface. Anthropological Praxis: Translating Knowledge Into Action. Wulff, Robert M. and Shirley J. Fiske, Eds. Boulder: Westview Press.
Chambers, Erve. 1985. Applied Anthropology: A Practical Guide. Englewood Cliffs, NJ: Prentice-Hall.
Eddy, Elizabeth M. and William L. Partridge, Eds. 1987. Applied Anthropology in America. New York: Columbia University Press.
Everett, Margaret. 1998. “The Real World: Teaching Anthropology as if it Mattered” in Practicing Anthropology. Vol. 20 (1).
Fiske, Shirley J. and Erve Chambers. 1997. “Status and Trends: Practice and Anthropology in the United States” in The Global Practice of Anthropology. Williamsburg, VA: Studies in Third World Societies.
Foster, George M. 1969. Applied Anthropology. Boston: Little, Brown, and Company.
Gould, Julius and William L. Kolb, Eds. 1964. A Dictionary of the Social Sciences. New York: The Free Press of Glencoe.
Lee, Eliot. 30 Jan. 1998. Email Communication with MA student, Northern Arizona University.
Mead, Margaret, Eliot D. Chapple, and G. Gordon Brown. 1949. Report of the Committee on Ethics. Human Organization. 8 (2): 20-2 1.
Sills, David L., Ed. 1968. International Encyclopedia of the Social Sciences. Vol. 1. New York: The Macmillan Company & The Free Press.
Society for Applied Anthropology. 1998. Practicing Anthropology. Vol. 20 (1).
van Willigen, John. 1993. Applied Anthropology: An Introduction. Westport, CT: Bergin & Garvey.
van Willigen. 1986. Applied Anthropology: An Introduction. South Hadley, MA: Bergin & Garvey.
Wilk, Richard. 17 Feb. 1998. Applied Anthropology lecture notes. Proseminar in Social and Cultural Anthropology. Bloomington: Indiana University.
Wulff, Robert M. and Shirley J. Fiske, Eds. 1987. Anthropological Praxis: Translating Knowledge Into Action. Boulder: Westview Press.
Essential Sources in Applied Anthropology
Books:
Baba, Marietta L. and Carole E. Hill, Eds. 1997. The Global Practice of Anthropology. Williamsburg, VA: Studies in Third World Societies.
Chambers, Erve. 1985. Applied Anthropology: A Practical Guide. Englewood Cliffs, NJ: Prentice-Hall, Inc.
Eddy, Elizabeth M. and William L. Partridge, Eds. 1987. Applied Anthropology in America. New York: Columbia University Press.
Foster, George M. 1969. Applied Anthropology. Boston: Little, Brown, and Company.
Podolefsky, Aaron, and Peter J. Brown. 1997. Applying Cultural Anthropology: An Introductory Reader. Mountain View, CA: Mayfield Publishing.
Society for Applied Anthropology. 1978. Practicing Anthropology: A Career-Oriented Publication for the Society for Applied Anthropology. College Park, MD: Society for Applied Anthropology.
Spicer, Edward H., Ed. 1952. Human Problems in Technological Change. New York: Russell Sage Foundation.
van Willigen, John. 1980. Anthropology In Use: A Bibliographic Chronology Of the Development of Applied Anthropology. Pleasantville, NY: Redgrave Publishing.
van Willigen, John. 1991. Anthropology in Use: A Source Book on Anthropological Practice. Boulder: Westview Press.
van Willigen, John. 1993. Applied Anthropology: An Introduction. Westport, CT: Bergin & Garvey.
van Willigen, John, Barbara Rylko-Bauer, and Ann McElroy, Eds. 1989. Making Our Research Useful: Case Studies in the Utilization of Anthropological Knowledge. Boulder: Westview Press.
Wulff, Robert M. and Shirley J. Fiske, Eds. 1987. Anthropological Praxis: Translating Knowledge Into Action. Boulder: Westview Press.
Journals:
Human Organization, Society for Applied Anthropology.
Practicing Anthropology, Society for Applied Anthropology.
Anthropology Today, Royal Anthropological Institute
Websites:
ANTHAP, The Applied Anthropology Computer Network:
http://www.acs.oakland.edu/~dow/anthap.htmI
SfAA, The Society for Applied Anthropology:
http://www.telepath.com/sfaa/aboutsfa.htmI
NAPA, The National Association for the Practice of Anthropology: http://www.aineranthassn.org

برای دسترسی به متن اصلی مقاله به لینک زیر مراجعه کنید:
http://www.indiana.edu/~wanthro/theory_pages/Applied.htm