انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

زیبایی، هویت، تهران، تهران: هنر معماری قرن

شهری که تجلی وجود حقیقی باشد، هم زیباست و هم سالم و هم مفید برای زندگی این جهانی. و این همان تناسبی است که هم از هویت برمی‌خیزد و هم زیبایی را پژواک می‌دهد و هم شهر را پایدار و پویا می‌سازد.

خسرو طالب‌زاده با بیان این مطلب در مقدمه کتابی که متعلق به سازمان زیباسازی شهر تهران است، می‌گوید:«مسئله زیبایی و هویت در شهر تهران به طراحی و انتشار این کتاب منجر شد و بر این اساس در برنامه‌ریزی آن با توجه به وظایف و کارکردهای سازمان زیباسازی شهرداری تهران باید راهی میان مطالعات بنیادین و نظری محض با مطالعات کاربردی و موردی پیموده می‌شد تا بحث‌ها هم از قلمرو نظری به قلمرو عملی سوق می‌یافتند و هم مباحث کاربردی بر متکای مباحث نظری و بنیادین، خاستگاه‌شان روشن می‌گردید.

به این ترتیب محتوای کتاب بر سه نوع روش و گونه مطالب استوار شده است؛ مقاله، مصاحبه، و ترجمه. این روش کمک می‌کرد تا در مصاحبه‌هایی عمیق و جدی، مسائل شهر تهران صریح‌تر و شفاف‌تر بحث شود و به نکات اساسی شهر با حوصله و وقت و دقت بیشتری پرداخته شود.»

این کتاب، سه بخش یا سه درگاه دارد. هر درگاه، شامل مصاحبه‌ها، مقالات و ترجمه‌ها است.

درگاه اول؛ دایره مینایی: این درگاه، مباحث نظری درباره مبانی نظری شهر و هویت و زیبایی براساس آموزه‌های اسلامی و مکاتب غربی را شامل می‌شود.

درگاه دوم؛ مثلث میانجی: این درگاه، مباحث بین رشته‌ای و بین حوزه نظری و کاربردی درباره شهر و معماری تهران و جهان را بیان می‌کند.

درگاه سوم؛ مربع زمینی: این درگاه، مباحث موردی و کاربردی محض درباره تهران و مطالعات موردی و مقایسه‌ای شهرهای جهان را مطرح می‌کند.

تقسیم‌بندیِ درگاه‌هایِ کتاب با استفاده از نماد دایره، مثلث و مربع صورت گرفته است. در معماری و هنر اسلامی، دایره، نماد آسمان است، مربع، نمادِ زمین و محدود در چهار حد است و مثلث واسطه‌ای است میان زمین و آسمان که به‌واسطه آن دایره به مربع می‌رسد و به نوعی، تربیعِ دایره صورت می‌گیرد.

عناوینی که در درگاه اول ارائه شده، عبارتند از : گسست در هویت قدسی و پیکره فرهنگی شهر- شهر، هویت و زیبایی- هندسه شهرهای اسلامی در فرایند تکامل.

عناوینی که در درگاه دوم مطرح شده، عبارتند از: چالش هویتی تهران میانه بدعت و بداعت- نمود هویت در منظر شهر- سرنوشت و دگرگونی در معماری شهر- دگردیسی هویت، جهانی‌شدن شهر اسلامی معاصر- شهر اسلامی از منظر بازنمایی دیداری شهر مصنوع- شهر جهانی- شناخت پایگاه خود: برنامه‌ریزی شهری و فضامندی هویت فرهنگی

و عناوینی که در درگاه سوم بیان شده، عبارتند از: تأثیر نوگرایی در هویت شهر- هویت پایتخت در گذرِ زمان- فقدان آسایش توأم با زیبایی در تهران- شهر زیبا؛ سلامت و عدالت اجتماعی- هم‌اندیشیِ زیباییِ شهری- چرا پاریس، پاریس است- خلق هویت روشن در ابررخدادها- چرا شهر زیبا را انسان امروزی نمی سازد؟

در انتهای کتاب نیز کتاب شناسی شامل کتاب‌ها، مقالات و پایان‌نامه‌های مرتبط با موضوع آمده است.

خسرو طالب‌زاده در مقاله خودش با عنوانِ «چرا شهر زیبا را انسان امروزی نمی‌سازد؟» ابتدا این ادعا را مطرح می‌کند که در شهرهای ایرانِ امروز به طور عام، تهران به طور خاص، شهری زیبا نیست. او برای اثبات این ادعا، به اجماعی از دیدگاه‌های نخبگان این رشته، ارجاع و استناد می‌کند.

طالب‌زاده بر اساس نظراتِ صاحب‌نظران، عوامل گوناگونی را برای نازیبایی و بی‌هویتی شهر تهران برمی‌شمرد:

۱- عامل تاریخی و فرآیند تحولات و تطورات تهران؛ از تبدیل روستا به شهر، از شهر به پایتخت و از پایتخت به کلان‌شهر؛ رشد ناموزون و نااندام‌وار و غیرتدریجی تهران؛

۲- شکل‌گیری هویت متکثر و چهل‌تکه، تهران شهر مهاجران است؛

۳- گسست میان معماری و شهرسازی سنتی و مدرن؛ که نه وطنی است و نه غربی؛

۴- ناپایداری سیاسی در تهران؛ از دوره قاجار تا دوره انقلاب اسلامی، تهران شهرِ رخدادهای مکرر و ناپایداریِ مدیریت‌ها است؛

۵- کشف نفت و منطق جاذبه حرکت و گردش سرمایه دولتی؛

طالب‌زاده در اینجا به نظریه جامعه کوتاه مدتِ محمدعلی همایون کاتوزیان اشاره می‌کند و یکی از نکات مهم در این نظریه را بحثِ فقدانِ انباشتِ تجربه و بی‌تداومی و ناتدریجی بودن روند آگاهی و علم و فرهنگ در ایران می‌داند. موضوع شهرسازی و معماری هم می‌تواند از مصادیق این نظریه به شمار رود. معماری و شهرسازی امروز در گسست از معماری و شهرسازی گذشته، شکل گرفته است؛ زیرا به قول کاتوزیان«توسعه نه تنها به اکتساب و نوآوری بلکه به خصوص به انباشت و نگهداری نیز نیاز دارد. خواه ثروت باشد یا حق و امتیاز یا دانش و علم». این انباشت در حوزه شهرسازی رخ نداد. توسعه به رویکردی آمرانه در سطح ماکرو و کلان قدرت توسط دولت یا نوآوری بی‌هویت و «غیرمنطقه»ای در سطح میکرو و خرده قدرت (به قول میشل فوکو) توسط معماران و شهرسازان صورت گرفت.

گسست میان معماری ایرانی و اسلامی و معماری مقلد و بی‌هویت را باید در گسست میان تبار فرهنگی و فکری دیروز و امروز جست و جو کرد. به این منظور باید به دلایل این رخداد و مبانی فرهنگی هر دو بازگشت. به قول دکتر سید حسین نصر، در همین کتاب«آنچه امروزه با عنوان بحران و ناهماهنگی در ساختار شهرهای اسلامی از آن یاد می‌شود، نتیجه‌ای است که در پی گسست فرهنگی و تزریق غیربومی به پیکره فرهنگیِ جوامع در دهه‌های اخیر به وجود آمده است.

طالب زاده در تبارشناسی گسست معماری و شهرسازی در ایران، به گفته‌های داریوش شایگان در کتاب «آسیا در برابر غرب» ارجاع می‌دهد. شایگان، چهار حرکت یا تغییر را در وجه انفسی و تفکر و فرهنگ بشر مدرن برمی‌شمرد که موجب می‌شود تا از گذشته، دل و دین برکند و به دنیای نو قدم بگذارد:

۱- نزول از بینش شهودی به تفکر تکنیکی

۲- نزول از صور جوهری به مفهوم مکانیکی

۳- نزول از جوهر روحانی به سوائق نفسانی

۴- نزول از غایت‌اندیشی و معاد به تاریخ‌پرستی

این چهار حرکت، حکم چهار نیروی نابودکننده‌ای را دارندکه در مسیر خود، همه نظام‌های ارزشی را که آرمان‌های مابعدالطبیعه غرب برآنها بنا شده بود، نفی می‌کنند. این چهار افق و «نگاه شکسته» انسان امروز، در قلمرو معماری و شهرسازی و ترسیم وضع آن هم تعمیم‌پذیر است.

از سوی دیگر، تهران در میانه روستا و شهر گیر افتاده است. گردباد غربی شدن و نیاموختن مشق مدرن بودن و به مهارت نرسیدن در سنتی بودن، تقدیر تاریخی شهر تهران است. به قول کامران صفامنش«تهران یک روستای بزرگ است… هیچ کنشی در تهران نیست که شما در تهران نشان دهید و من ریشه روستایی آن را به شما نشان ندهم… در ساختن شهر، دورنما لازم است و تهران این دورنما را ندارد».

درک این دورنما، نایل شدن به فرهنگ مدنی است. در بزرگراه‌های تهرانِ سده بیست و یکم در تابلوهای «دیجیتال» دائمأ این هشدار داده می‌شود که «بین خطوط برانید». وقتی که این خطوط در تهران امروز، معنا و مفهومی برای شهروندان تهرانی ندارد، به این معنا است که تهرانیان در شهر مستقر شده‌اند، اما هنوز شهری نشده‌اند. تهران نمی‌تواند شهر زیبا بسازد زیرا تهرانیان نمی‌توانند بین خطوط حرکت کنند، بین خط سنت فراموش شده و بیگانه‌شده و خط مدرن و پاریسی که به آن تعلق و وابستگی ندارند.

طالب‌‌زاده، خسرو، زیبایی، هویت، تهران، تهران: هنر معماری قرن، ۱۳۹۳.