انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

آشنایی با رقص های جهان: رقص در هند: مانیپوری

در مقالات پیشین از رقص کاتاکالی (نمایش رقصان)، رقص کاتاک (متمرکز بر حرکات پا و ریشه های متاثر از فرهنگ ایرانی)، رقص اسطوره ای و روایت گر بهاراتاناتیام و رقص باستانی اُدیسی صحبت کردیم که هر یک از آنها به عنوان یکی از گونه های رقص کلاسیک هندی شناخته می شوند. مانند دیگر رقص های هندی، مانیپوری نیز ریشه های جهان بینی و روایی خود را از اسطوره ها و اعتقادات مذهبی در هند می گیرد و یکی از وجوه مهم این رقص وجه آئینی آن است.

مانیپوری، از رقص های بومی منطقه ای کوهستانی در شمال شرقی هند به نام مانیپور است و بر طبق رسومات و اعتقادات مذهبی و بومی در زندگی و عبادت های روزمره ی مردم به شدت حضور دارد و در تمامی معابد این منطقه اجرا می شود. مردمان این منطقه به زبان مانیپوری که یکی از زبان های هندو آریایی است صحبت می کنند که این زبان واژگان مشترک بسیاری با زبان پارسی دارد. تا اوایل قرن بیستم بسیاری از وجوه آئینی، بومی و فرهنگی اهالی مناطق کوهستانی مانیپور، فقط در همین مناطق و تنها به شکل بومی شناخته شده بود و از اوایل قرن بیستم فرهنگ این منطقه در نقاط دیگر هند معرفی شد. یکی از این مظاهر فرهنگی، رقص تغزلی مانیپوری است که در سال ۱۹۱۷، پس از سفر تاگور (Rabindra Nath Tagore) شاعر فرهیخته و فرهنگ دوست هندی در سال ۱۹۱۷ به این منطقه، در دیگر نقاط هند نیز معرفی شد. تاگور پس از سفر فرهنگی خود به مانیپور، آنقدر تحت تاثیر لطافت و ظرافت اجرایی این رقص قرار گرفت که در همین سفر تعدادی از آموزگاران رقص مانیپوری را دعوت کرد تا در دانشگاه رقص ویشنو بهاراتی و شانتی نیکتان (Shanti Niketan) در دهلی این رقص را آموزش داده و آن را اشاعه بدهند (Louis : 25).

اجرای این رقص نسبت به دیگر رقص های هندی، از نظر فنی بسیار متفاوت است و حرکات آن تغزلی تر و خرامان تر است. رقصنده حرکاتی نرم و پیوسته دارد، اجزای صورت او ثابت است و حالت توصیفی یا نمادینی ندارد و رقصنده تنها با لبخندی بر لب می رقصد. رقصنده ی مانیپوری از پابندهای زنگوله دار استفاده نمی کند و بر خلاف رقص های دیگر مانند کاتاک که ضربات پای رقصنده در اجرای ریتم های نواخته شده مشارکت مستقیم دارد، در این جا رقصنده ـ مخصوصا زنان رقصنده ـ هیچ حرکت آکسان دار و موکدی را اجرا نمی کنند. همانطور که در نخستین مقاله در این مجموعه اشاره شد، هریک از رقص های کلاسیک را به یکی از ارکان وجودی هستی نسبت داده می شوند و به دلیل وجود ظرافت، آرامش و زیبایی و لغزندگی موجود در رقص مانیپوری، آن را با عنصر آب در ارتباط می دانند.

زنان رقصنده ی مانیپوری به نرمی و در اوج لطافت حرکت می کنند و حرکت هایی که نیاز به جنب و جوش یا ذره ای حالت مردانه داشته باشد را به رقصندگان مرد واگذار می کنند. وجه نمایشی مانیپوری بسیار مهم است و «بخش های آن مختلف نام های متفاوت دارند : بخش هایی که تنها رقصنده یا رقصندگان مرد روی صحنه حضور دارند را تَن دآوآ (Tandava) و بخش هایی که تنها با حضور زنان، یا زنان و مردان به طور همزمان اجرا می شود را لاسیآ (Lasya) می نامند» (Reginald: 124).

موسیقی مانیپوری بر اساس موسیقی هیندوستانی بنا شده است و معمولا رقصندگان به همراه یک نوازنده ی دهل دوطرفه به نام پونگ (pung)، سنج های انگشتی یا سنج های بزرگ تر، پنا (نوعی سازی زهی)، نی هندی و مریدانگ ِ مانیپوری (Manipuri Mridang) اجرا می شود. در برخی از صحنه های روایت نوازنده ی پونگ در حالی که تنها یک پاپوش شلوار مانند بر تن دارد، ساز خود را بر گردن می آویزد و همراه با رقصنده حرکت می کند. نکته ی مهم در تلفیق رقص و ضربآهنگ نواخته شده، این است که نوازنده ریتم های مشخص مانیپوری را با سرعتی بسیار بالاتر از ریتم حرکت رقصنده اجرا می کند. این تضاد که از نظر نشانه شناسی بسیار مهم است، نشان دهنده ی مضامین بسیاری است. برخی رقصندگان این تضاد در سرعت حرکت را نشان دهنده ی ذات زنانه و مردانه ی حیات، نشانی از زیبایی زنانه و بیتابی مردانه می دانند. رقصندگان بخش های مختلف رقص مانیپوری بیشتر زنان هستند و همین امر در مقابل نوازنده ها و رقصنده های مرد، وجه نمادین دیگری از حضور آرام و رقصان زنانه، و حضور پرانرژی مردانه در حیات را بازسازی می کند.

مانیپوری یک رقص روایت گر است و مبنای اصلی آن صحنه های تغزلی و عاشقانه ی کریشنا ـ ایزد نی نواز ـ و همسر او رادا را به تصویر می کشد. شعرهای خوانده شده روایت می کند که « با خرامیدن رادا، چگونه تک تک گلهای باغ می شکفد، رادا در میان گل ها می لغزد و ترانه می خواند، پرنده ها با او آواز می خوانند و کریشنا با شنیدن و دیدن اینهمه زیبایی و تجلی آنها در رقص رادا، عشق را با جان خود لمس می کند، از شادی سرشار می شود و به این ترتیب به این حقیقت پی می برد که ذات هستی بر پایه ی عشق است و با چنین عشق بزرگ و شاعرانه ای انسان به ایزد تبدیل می شود و به فرزانگی دست می یابد» (همان). اجرای مانیپوری، بسته به روایت برگزیده شده، در چند صحنه ی مختلف اجرا می شود. در صحنه ی نخست، رادا با جامه ی ویژه ی رقص وارد می شود. در سال ۲۰۰۶ در طی جشنواره ی پندار در خانه فرهنگ های جهان در پاریس، در سه شبانه روز متوالی، گروه های مختلف هندی، به معرفی و اجرای انواع مختلف رقص ها و موسیقی های هندی پرداختند که یکی از برنامه های این اجرا رقص مانیپوری بود. در این نمونه، صحنه ی نخست روایت حضور و خرامیدن رادا در میان گلستانی زیبا و با طراوت است که با حضور او گل ها و پرندگان همه می شکفند و می خوانند. در صحنه ی بعد ندیمه های این ایزد بانو، او را همراهی می کنند و بی تابی اش را برای دیدن کریشنا آرام می کنند. اشعار خوانده شده، گل چیدن و پراکندن گلبرگها، همسو شدن با پرواز پرندگان، پای گذاشتن در آب خنک رود و صحنه های دیگری از گشت و گذار رادا و ندیمه ها را توصیف می کنند و رقصندگان همراه با این اشعار مانند پانتومیم همین حرکات را به شکلی رقصان اجرا می کنند. در صحنه ی دوم کریشنا با جامه ای زرد رنگ و سربندی از گل ها وارد می شود و به رقصندگان می پیوندد. حرکات کریشنا که یک رقصنده ی مرد آن را اجرا می کند، نسبت به رقصندگان زن پر تحرک تر و موکد تر است. در حالی که زنان رقصنده هیچ پرش یا حرکت ناگهانی انجام نمی دهند، رقصنده ی نقش کریشنا گاه به نرمی از جا می جهد و گاه می چرخد، اما باز هم نسبت به دیگر رقص های هندی، حرکت های او همواره بسیار نرم و پیوسته است.

در مکاتب مختلف هندو، راس لیلا (Raslila) به معنی «زیبا رفتار کردن» یا غایت و عصاره ی تبلور احساس در آدمی، و به معنی زیبا شدن ِ رفتار، به دلیل حلول عشق الوهی در جان انسان است. بر همین اساس، هندوها بر این باورند که با رقصیدن، یعنی زیبا حرکت کردن، عشق الهی در جان آدمی متبلور می شود و در جهان بینی هندی، رقص آرام مانیپوری یکی از راههای درک آرامش و زیبایی جهان به شمار می آید. تمامی صحنه ها در قالب شعرهای کهن هندی به زبان سانسکریت یا زبان های بومی منطقه ی مانیپور توصیف می شوند. ذهنیت خفته در پس اجرای رقص مانیپوری، تماما ریشه در اعتقادات مذهبی هندی دارد و بدون هیچ استثنا، اجرای آن یک تجربه ی عرفانی، نوعی عبادت محض و به شمار می آید.

یکی دیگر از ویژگی های اصلی این رقص، جامه های مخصوص آن است. در نمونه های بومی، زنان دامن های استوانه ای شکلی را به تن می کنند که در واقع امکان اجرای هر گونه چابکی در حرکت را از آنها می گیرد. قسمت زیرین این دامن های استوانه ای از مقواهای دست ساز ساخته می شود و روی آن را با پارچه های رنگین با حاشیه های زربافت و آینه های ریز آراسته می شود. در واقع این دامن های استوانه ای شکل و زربافت، و حرکات نرم و بدون تندی رقصنده، شاخصه های اصلی بصری رقص مانیپوری هستند. روی بخش سخت این دامن، یک دامن توری کوتاه، چین دار و آهار خورده دوخته می شود و بالاتنه ی رقصنده نیز یک بلوز رنگین با آرایه های مختلف پوشیده میشود. در برخی صحنه ها مخصوصا صحنه ی نشان دادن معاشقه و مغازله ی ایزد کریشنا و رادا، موها و سر رقصندگان زن و مرد با سربندهایی از غنچه های گل یاس و تور سفید آراسته می شود.

آبهیجیت گانگولی رقصنده و عکاس هندی در گفتگوی شخصی با نگارنده اشاره می کند که تفاوت میان رقص مانیپوری و سایر رقص های هندی در این است که مانیپوری بیش از هر چیز بر حالات مختلف (mood) تاکید دارد و تمامی فیگورهای دست و بدن نوعی معماری مشخص دارند و حالت خاصی از انسان را نشان می دهند و شدیدا تحت کنترل هستند و تمامی این حالات باید بدون ذره ای ایجاد صدا توسط پا اجرا شود.

 

Photo by Abhijit Ganguly

کتابشناسی

 

Bowers, Faubion (1967), The dance in India. AMS Press, NY.

Fédéric, Louis (2010), La danse sacré de l’inde, Edition Chariot d’Or, France.

Massey, Reginald (2004), Indian dances, Abhinay Publications.

Pasricha, Avinash (2003), La danse classique indienne : une tradition en transition, Editions de Lodi, France.

دوست و همکار گرامی

چنانکه از ​فعالیت های داوطلبانه کانون ​«انسان شناسی و فرهنگ» و ​مطالب منتشر شده​ در سایت آن​ ​بهره می برید و انتشار آزاد این اطلاعات ​و استمرار این فعالیت ها را مفید می دانید، لطفا در نظر داشته باشید که در کنار همکاری علمی، نیاز به کمک مالی همه همکاران و علاقمندان نیز وجود دارد. کمک های مالی شما حتی در مبالغ بسیار اندک، می توانند کمک موثری برای ما باشند.

لطفا کمک های خود را به حساب زیر واریز کنید و در صورت دلخواه با ایمیل به ما اطلاع دهید.

شماره حساب بانک ملت: ۱۱۷۳۶۰۷۶۶

شماره شبا: IR98 0120 0000 0000 0117 3607 66

شماره کارت: ۷۶۳۴-۴۹۱۶-۳۳۷۲-۶۱۰۴

به نام آقای رضا رجبی