انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

“هویت” از نظر راپاپورت

تصویر: آموس راپاپورت

هویت ازجمله مباحثی است که همواره ذهن اندیشمندان را به خود مشغول داشته است. هویت غالبا به صورت یک مشخصه یا خصوصیتی ازانسان به عنوان یک موجود اجتماعی نگریسته می شود وچیزی نیست که به خودی خود درجایی باشد، بلکه باید خلق شود. به همین دلیل هویت به عنوان فرایندی درحال بودن و شدن فهمیده و درک می شود. نقش فضا درزمینه هویت یابی نقشی انکارناشدنی است وانسان با شناختی که از فضای زندگی خود به دست می آورد.می تواند به نوعی شناخت از خود نیز برسد. بحث هویت مکان نه تنها در انسان شناسی شهری قابل بررسی است ،بلکه اندیشمندان مختلف از زمینه شهر سازی و معماری را نیز به خود مشغول داشته است. از آن جا که تاثیرات عوامل محیطی بر زندگی انسان از روی بازتاب آنا ن بر سیمای محیط به صورت پیام های ارسالی قابل شناخت و تمایزند، برقرای ارتباط با محیط درجهت کشف هویت سیما ی آن نیز از طریق ادراک شناخت و تصور محیط میسرخواهد بود.هویت محیط یا مکان بیشتر متوجه ارضاهای ذهنی و عاطفی بشرهستند، تا نیازهایی که مستقیما با جسم سرو کارداشته باشند. هویت محیط از این نظر جزء نیازهایی محسوب می شود که فقط یک عامل درایجاد آن دخیل نیستند ، بلکه گروهی از عوامل واشیاء دراحیای آن دخالت دارند. هویت محیط مصنوع مفهومی بسیار پیچیده و مشکل برای تعریف کردن است. ولی اندیشمندن مختلفی درحوزه شهر سازی ومعماری انسان شناسی سعی درتعریف آن داشته اند، از جمله این اندیشمندان راپاپورت است.

آموس راپاپورت معمار وانسان شناسی است که با رویکرد فرهنگی و اجتماعی به محیط می نگرد وی مطالعات خود را بر اهمیت زمینه فرهنگی درشکل شهر متمرکز ساخته است.(تولایی؛۸۶:۱۵۷)

وی به دنبال شناخت اجتماع و فرهنگ و مردم شناسی به وسیله بنا و معماری است.از این روی هویت را این گونه تعریف می کند :خصوصیتی از محیط که درشرایط مختلف تغییر نمی کند. یا خصوصیتی که به موجودات امکان قابلیت تمیز و تشخیص عنصری را از عناصر دیگر می دهد و عناصر شهری را از هم متمایز می کند. دو نکته مورد تاکید راپاپورت ۱)هر هویت محیطی یک محتوای درون دارد که ذات و ماهیت خودش را نشان می دهد.۲)هر هویت دارای مرزی است که آنرا بیرون از خودش واز غیر خودش جدا می کند.

به عقیده وی هویت محیطی به دو طریق مطرح می شود :۱)هویت اثباتی – که تعلق یک فرد را به یک گروه و مجموعه نشان می دهد ودربردارنده همبستگی داخلی است. این هویت اغلب به صورت اختیاری و ازطریق رفتار خاص یا محیط کالبدی ابراز شده می تواند به عنوان وسیله ابراز هویت درفرد درداخل گروه و جامعه نیز مورد استفاده قرار بگیرد.

۲) هویت القایی که بوسیله عناصر و عوامل محیطی گروه و جامعه خاص درمقابل افراد و گروههای بیگانه متمایز می شود این نوع هویت محیطی شکلی از مرزبندی بین ما و آنها را مطرح کرد.تاکید می گذارد نوع دوم عوامل هویت بخش بر خلاف نوع اول با انتشار نشانه های واضح و خوانا تفاوت بین گروهها و جوامع مختلف را ایقاء می کنند.(دانشپور؛۱۳۷۹:۵)

اندیشه های راپاپورت درزمینه هویت مکان بیشتردرکتاب “معنای محیط ساخته شده” مطرح شده ور دراین کتاب با به کارگیری نشانه شناسی و مشخص کردن سه سطح معنایی بالا- میانه- پایین در پی توضیح این نظر است که فضای شهری خاصیت تداعی کنندگی وادراکی دارد واز این رو نه تنها درتشخیص هویت مکان به ما کمک می کند، بلکه راههایی را برای ایجاد هویت اجتماعی گروه مورد مطالعه فراهم می سازد.از نظر او معنا در مردم است نه دراشیاء و چیزها.وی با تفکیک سه سطح معنا این مطلب رابیان می کند که برای فهم یک محیط شهری به فهم معانی وارزش هایی که استفاده کننندگان به آنهانسبت می دهند نیاز داریم. به نظر وی وقتی سازمان دهی فضا شامل شکل ساختمان و نظم علایم و فعالیت ها قابل رویت با هم سازگار باشند، معنی بسیار واضح و شکل شهر خواناتر و به یادماندنی تر می شود.با این مقدمه وی فضارا گستره سه بعدی از جهان اطراف می داند که درآن مردم و اشیاء را به هم پیوند می زند یا از هم جدا می کند. به عبارت دیگر فضا رابطه میان اشیاء و اشیاء ، مردم و مردم مردم واشیاء، است. به همین دلیل” نظم” از جمله مباحث بسیار مهم راپاپورت محسوب می شود. ذهن انسان به جهان نظم می دهد. و جدلی آگاهانه برای جهان بوجود می آورد.بنابراین انسان فضا را سازمان می دهد ویا به عبارتی نظم می بخشد.نظمی آگاهانه که با سازماندهی و نام گذاری حاصل می شود.بدین ترتیب تمامی تعامل انسان با محیط طی یک فرایند نظم بخشی به محیط برقرار می شود.که ازنظر راپاپورت این نظم دهی چها رمورد ۱) فضا ۲)زمان ۳)روابط ۴)معنی را در بر می گیرد. نظم معنی از جمله نظم های بسیار مهم در نظریه راپاپورت می باشد که وی به صورت نظام نشانه شناسی آنرا در کتاب معنای محیط ساخته شده مطرح می کند.وی معتقد است معنی بخشی از فعالیت است واز آن به عنوان عملکردپنهان محیط یاد می کند. بعلاوه دررابطه با فعالیت بر خوانایی آن تاکید نموده و معتقد است خوانایی با بالابردن قابلیت تشخیص فرد قدرت و قابلیل پیش بینی وی رادر محیط بالا می برد.محیط هایی موفق هستند که تفاوت در رفتار با نشانهاهای واضح و روشن کاهش دهند یا قابلیت پیش بینی آن را بالا ببرند. در حقیقت این روابط میان اشیاءو مردم با محیط است که معنی را می سازد.بنابراین لازم است تا طراحان به شیوه رابطه میان عناصر و سازماندهی آن ها توجه بیشتری نشان دهند ودریابند که از انسجام عناصر خاص چه معانی خاصی ایجاد وبیان می شوند. شهر سازان برهویت به عنوان یکی از معیارهای اساسی کیفی محیط های شهری تاکید دارند. به طور عمده به نظرآنها محیط های شهری در درجه اول باید به لحاظ بصری واجد شخصیت و هویت باشند . به گونه ای که آنان را از سایر مکانها متمایز و متفاوت و قابل تشخیص سازد.عناصر کالبدی در محیط های مختلف معانی متفاوت دارند. و این معانی به طور نظام یافته ای به فرهنگ پیوند خورده اند.و از این روست که هر فرهنگ و هر مکانی هویت خاص خود را دارد. از این نظر تفاوت انسان شناسان با روان شناسا ن درا ین است که روان شناسان هویت محیط را زیر ساختی برای هویت فرد می دانند. یعنی به آن به عنوان یکی از اجزای سازنده هویت فرد توجه می کنند ، نه به عنوان چیزی که می تواند به گونه ای مستقل واجد هویت مخصوص به خو د باشد. ولی انسان شناسان به هویت محیط مستقل از هویت فرد توجه می کنند.

 

منابع:

۱) اسماعیلی ؛ شبنم ،”سازماندهی خانه، فرهنگ “، پایان نامه ۱۳۸۵
۲) تولایی؛ نوین،” شکل شهر منسجم” تهران، نشرامیرکبیر۱۳۸۶
۳) دانشپور؛سید عبدالهادی ،بازشناسی مفهوم هویت درفضای عمومی شهری ،پایان نامه ۱۳۷۹
۴) فکوهی ؛ناصر،” انسان شناسی شهری” نشرنی، تهران ۱۳۸۳