انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

انگیزه‌های ایدئولوژیک صاحب‌خانه‌های جدید در تزئینات خارجی (۳)

جان آ دولان، برگردان محسن صف‌شکن

به هر حال، الان خریدن مالکیت مطلق، صاحب‌خانه بودن را برای آنها به ارمغان می‌آورد که گاهی برایشان با وضعیت‌های دشوار پیش‌بینی‌نشده‌ ناشی از این آزادیهای شخصی غیرعادی همراه است. مانند اینکه درها و پنجره‌ها را چه رنگی بزنند؟ کدامیک از این تجهیزات و ابزارها را نگه دارند: شیشه سربدار یا کرکره‌های چوبی؟ یک سرسرای ورودی با سقف مسطح باز یا سنتوری و سرستون‌های کلاسیک؟ زمانی وزارت مسکن

مقامات محلی، تمام اینگونه مسائل را حل کرده و معمولا به دنبال نوعی یکنواختی الگوبرداری شده بود. آن زمان، این موضوع که آیا آن را شبیه بسیاری از خانه‌های مجاورش رها کنند یا به دنبال تمایز آن از طریق شیوه‌های مختلف باشند، مسئله‌ای محسوب نمی‌شد.

تغییر از «مستاجری» به «مالکیت» به طور بالقوه آشوبی را نسبت به قبل ایجاد می‌کند که بر هویت صاحب‌خانه متمرکز است. او حال به یک سردرگمی فرهنگی وارد می‌شود. در طول این دوره است که تلاش برای ساخت یک هویت جدید، گاه ممکن است به «طور قابل بحثی) اظهارنظرهای عامیانه درباره زیبایی‌شناسی را مانند «کلبه حومه‌ای» یا « خانه شهری زیبا» افزایش دهد.

این‌ها مثال‌هایی منفرد و استثنائی نیستند. شیوه پاسخ دادن مستاجران سابق به سوالاتی درباره دکوراسیون خارجی به نظر بوالهوسی محض می‌آید و در عوض، نشانه‌هایی را درباره اولویت‌های سیاسی تاچریسم، در معنای واقعی کلمه نقاشی می‌کنند که ضروری‌ترین و مادی‌ترین چشم‌اندازهای شناختی موقعیت کالبدی خانه را شکل می‌دهند و آنچه خانه نامیده می‌شود را به یک قلعه آرمانی تغییر شکل می‌دهد. به نظر می‌رسد تاکید تاچریسم بر نیروی بازار و کالایی شدن انتخاب‌های شخصی و تجربه، به معنی آنست که رقابت همسایگی، به عنوان یک واقعیت جدید، با هرگونه تصور «ساختگی» مبتنی بر گرمی و راحتیِ بسیار رایج در میان رمان‌نویسان جامعه مورد بررسی، جایگزین شده است.

تحقیق

این فصل، برخی از ایده‌های تئوریک و تجربی را با استفاده از مطالعات موردی انتقادی در میدان، بررسی می‌کند. ناچارا مانند هر مطالعه کیفی‌ای، این کار نیز با مشکلات روایی و پایایی مواجه است. با این وجود، یافته‌ها و نتایج آن به عنوان اظهاراتی موقتی درباره چگونگی ارتباط بین انتخاب‌های معمارانه صاحبخانه‌ها و نیز ایدئولوژی مسلط مستأجرین ممکن است به خوبی قابل درک باشد. در بخش بزرگی از کار، این بقایای تفسیر ویژگی‌های سبکی به عنوان بیانی نمادین، با شواهدی تصویری و برخی نقل قول‌‌های عرضه شده در قالب مثال‌های منتخب، به عنوان مدرکی برای نیات آگاهانه مالکان خاص مطرح می‌شود.

بررسی یک دسته بزرگ از مسکن‎های مقامات محلی در یک منطقه مسکونی از خانه‌های اجاره‌ای، در حاشیه‌ی یک شهر از میدلند[۱] انگلیس فرصت خوبی را برای شناختن اظهارات تعیین‌کننده چشم‌اندازهای خصوصی فراهم می‌کند. به علاوه، برخی از این تعیین هویت‌ها می‌توانند مبین تلاش‌هایی باشند که معانی عمیق‌تر جاسازی‌شده در برخی تصمیم‌های به ظاهر فردی را بیرون می‌کشد. در دهه گذشته بیش از نیمی از کل سهام مسکن‌ها، عمدتا به مستاجران ساکن در آن‌ها فروخته شده‌‌اند. این، منطقه مناسبی برای بررسی آنست که تازه‌واردان به دموکراسی مالکیت تاچری تا چه اندازه ممکن است جلوه‌ای بیرونی به مجوعه‌ای از خصوصیات ایدولوژیکی بدهند که انقلاب اجتماعی تاچریسم، مبتنی بر آن بود.

این املاک، روی مرز شمالی شهر قرار دارند و اواخر دهه ۱۹۴۰ و اوایل دهه ۱۹۵۰ طراحی و ساخته شده‌اند. در آن زمان مطبوعات محلی، با احترام به ویژگی‌های طراحی و ساخت این املاک مسکونی، از آنها به عنوان بیانی هنرمندانه یاد می‌کردند. این مسکن‌ها اساسا شامل خانه‌های تراس‌دار نیمه‌مجزا[۲] و ردیفی[۳] بودند. این املاک به روی فضاهای سبز باز و نشانه‌های مرزی کمی منظره داشتند و امید و انتظار محلی این بود که مدلی برای جامعه بعد از جنگ شوند. برای مثال در ۱۹۴۸ گزارشی در مطبوعات محلی به طور قطع ادعا کرد که این املاک «یک شهرک در داخل خودشان» خواهد شد، چشم اندازی که شاید هنوز برخی ساکنان آنجا انتظارش را دارند با وجود اینکه شاید تاکنون تحقق نیافته باشد.

تسهیلات محله‌ای بسیاری مانند باشگاه‌های جوانان، حمام‌های عمومی و مراکز سلامت (درمان) که در دهه ۱۹۴۰ وعده داده شده بود هرگز ساخته نشدند. در طول دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ املاک بدلیل میزان زیاد خرابکاری‌های جوانان و خلاف‌های خرد، به سطح محلی بدنام شد؛ فضاهای باز و بخش‌های جلویی و مشترک اغلب ساختمان‌ها تحت تسلط باندهای سرگردان جوانان بی‌هدف درآمد و به عنوان زمین‌های غنیمتی برای گله‌های سگ عمل می‌کرد. البته این نشانه‌ای از توسعه ناتمام و پیامد شرایط نامساعدی بود که بسیاری از املاک طراحی شده توسط مقامات محلی، در آن دوره زمانی داشتند و مورد انتقاد برخی از افرادی بود که سیاست‌های مسکن بریتانیا را پس از ۱۹۴۵ مطالعه می‌کردند. در هر حال و با وجود همه این سختی‌ها، توصیه برای خرید این خانه‌ها دست کم از سوی یک فرد بیرونی وجود داشت.

 

[۱] Midlands

[۲] semidetached

[۳] short-run

 

 

این مطلب، بخشی از ترجمه فصل ۵ کتاب «در خانه» است.

“همیشه داشتن شیر خودم را تصور می‌کرده‌ام”؛ انگیزه‌های ایدئولوژیک صاحب‌خانه‌های جدید در تزئینات خارجی (۱)

همیشه داشتن شیر خودم را تصور می‌کرده‌ام”؛ انگیزه‌های ایدئولوژیک صاحب‌خانه‌های جدید در تزئینات خارجی (۲)

 

ادامه دارد…

 

صفحه شخصی نویسنده در انسان‌شناسی و فرهنگ:
www.anthropology.ir/node/24505