اینسل، تیموتی،۱۳۹۲، باستان شناسی دین و آیین، ترجمه ی عسگرپور، وحید، تهران: نشرپارسه، چاپ اول، ۱۹۲ صفحه
این کتاب با درآمدی در زمینۀ باستانشناسی دین، تعاریف و نظریهپردازی در این عرصه را بررسی میکند و بر آن است تا دربارۀ روششناسی پرداختن به دین از منظر باستانشناختی، مباحثی را دامن زند.
نوشتههای مرتبط
این کتاب با وجود حجم کم، بحثها و نقدها و تحلیلهای نظری مهمی برای رویکرد باستانشناسی ادیان و آیینها و نظامهای اعتقادی مطرح میکند. این شاخه از دینپژوهی باستانشناسانه با وجود جذابیتش، اما از دیگر نگرشها شکنندهتر و آسیبپذیرتر به نظر میرسد. دین و آیین در این کتاب با ذکر نمونههای متعدد و مربوط به نقاط مختلف جهان و دورههای گوناگون ارزیابی میشوند؛ از جملۀ این نمونهها میتوان به ادیان پیش از تاریخی، شمنیسم، ادیان آفریقایی، مرگ، زمینسیما و حتی غذا اشاره نمود. نگارنده همچنین پیش از پرداختن به جهتگیریهای پژوهشی آینده، تاریخچۀ پژوهشها و نظریهپردازیهای گوناگون این عرصۀ نوپا را به اختصار مورد واکاوی قرار میدهد.
اینسُل پژوهشگری است که هم بیتوجهی رویکردهای باستانشناسی روندگرای دهههای شصت و هفتاد به بعد را به دین ـ که متأثر از مشربهای اثباتگرا است که علوم تجربی را به عنوان مقتدای کار خود و در مقام نظر و میدان عمل پذیرفته بودند ـ در بوتۀ نقد مینهد، هم آنکه طیفی از مشربهای باستانشناسی پسامدرن را که به باورداشتها و حیات آیینی فرهنگها و جوامع گذشته به عنوان پدیدهای پیرامونی یا حاشیهای نگریستهاند به چالش میکشد.
اینسُل به کاستیها و محدودیتهای رویکردهای باستانشناختی به ادیان مفقود گذشته اذعان میورزد و میکوشد در مطالعات خود جانب احتیاط را مراعات کرده و پای را از گلیم برون ننهد و رخنهکردن به درون ذهنیات مردمان گذشته را نیز ناممکن میشمارد؛ ولی با این همه از ظرفیتهای بالقوۀ منابع و شواهد و مدارک باستانشناختی غافل نیست. به آمیختگی و درهمپیوستگی درام زندگی بشری ما به مبانی دینی و دیانت و معنویت اذعان میورزد و بر آن انگشت تأیید مینهد. به همین دلیل نیز هم در کشف ظرفیتها و توانمایههای بالقوۀ شواهد و مدارک باستانشناختی و هم در فهم پیوستگی درام زندگی آدمی با مبانی دینی و دیانت، عنایت و التفات خاصی به استخدام و استفاده از منابع حوزههای دیگر دینپژوهی و دستاوردهای عالمان رشتهها و دانشهای دیگر از خود نشان میدهد. در این میان به منابع و شواهد قومشناختی و دستاورهای قومشناسان که تصویری بالنسبه ملموس و زنده و یکپارچهتر از نقش و سهم و حضور دین بر صحنۀ فرهنگ و زندگی مدنی و معنوی آدمیان ارائه میدهند، توجه ویژه داشته و مطالعات قومشناسی را برای رویکردهای باستانشناختی به ادیان مفقود گذشته و گشودن برخی گرهها مفیدتر مییابد. با این همه به رهاکردن قوۀ خیال برای به چنگآوردن لقمههای بزرگ قومنگاری به عنوان وصلهای برای دادههای باستانشناسی وسوسهانگیز نیز میپردازد.
از پیچیدگی پدیدۀ دین و وجه تعریفناپذیر و نامرئی و متافیزیکی آن نه تنها غفلت نمیورزد، بلکه در استفاده و استخدام و پیشنهاد و ارائۀ مفاهیم و اصطلاحات کلیدی، مهم و مرزی، سعی میورزد جانب احتیاط را مراعات کرده و تیر اندیشه و خرد را از کمان خیال در تاریکی به سوی اهداف نامشخص رها و پرتاب نکند.
در فصل اول آمده است: درونمایۀ باستانشناسی ذاتاً گسترده است؛ اما درآمدی ساده و قابل فهم دربارۀ آن وجود ندارد. هدف این کتاب جبران آن است؛ در این گفتار «آیین» به عنوان کیفیتی همهفن حریف و مورد علاقۀ باستانشناسان که همۀ رفتارهای عجیب و غیر قابل فهم را درون آن جای میدهند، بررسی میشود.
در جستار دوم آمده است: در این کتاب به بررسی سرچشمههای «رفتار نمادین» پرداخته میشود. باید گفت که بسیاری از پژوهشگران از به کاربردن اصطلاح «دین» خودداری میکنند و این امر در بسیاری از موارد صدق میکند. با کنارگذاشتن تعاریف کاربردی درمییابیم که سراسر تاریخ پژوهش در باب باستانشناسی دین ناهمگون است. باستانشناسی دین را به عنوان بخشی از امری دیگر تعریف کردهاند که موجودیتی مستقل ندارد و گاهی در زمینۀ باستانشناسی مرگ و مدارک تدفینی بدان پرداختهاند. بدین ترتیب هرچند مدارک موجود به باستانشناسان فرصت میدهد تا دین را در چشماندازی فراختر واکاوند، چنین امری تاکنون تحقق نیافته است. در این فصل به تاریخ رویکردهای باستانشناسی دین اشاره میشود؛ اما پیش از آن مطالعۀ رویکردهای دیگر دخیل در امر دینپژوهی ضرورت دارد.
رویکردهای معاصر باستانشناسی دین متنوع بوده است، گزیدهای از آنها در فصل سوم بررسی میشود. این رویکردها بسته به دورۀ گاهنگاشتی یا ناحیۀ جغرافیاییشان متفاوت بوده و معمولاً کمتر با هم تلاقی دارند: فرایندگرایی ادراکی در پژوهشهای پارینهسنگی جدید یا پدیدارشناسی پسافرایندگرا در پژوهشهای دورۀ نوسنگی به کار میرود. در این زمینه بر اساس طبقهبندیهای دینی پیشگفته که در فصل دوم نقد شده، برای هر یک از دورههای گاهنگاشتی، ادیان ویژهای برگزیده میشود. مثلاً در چارچوب پیش از تاریخ اروپا، شمنها به جهانهای دینی پارینهسنگی فوقانی و فراپارینهسنگی تعلق داشتند، در حالی که انتشار آیینهای اجدادی که معمولاً توأم با جهتگیری جمعی دانسته میشود، از ویژگیهای دورۀ نوسنگی این قاره به شمار میآید.
در فصل چهارم بر سه نمونۀ مورد مطالعه بر جنبههایی از باستانشناسی ادیان سنتی و اسلام در غرب آفریقا تمرکز میشود. هدف از گزینش این نمونهها فرصتی است که برای بررسی رهیافتهای گذشته و معاصر در مورد مطالعۀ باستانشناختی دین در غرب آفریقا و سنجش عناصر نقادانۀ مختلف نظری و روششناختی دارای اهمیتی بسیار عامتر در اختیار میگذارند. این عناصر نقادانه در ارزیابی باستانشناسی و دین مورد نیازند. بنابراین این سه نمونه به صورت همگرا بررسی خواهند شد: نخست به آیین یوروبا و در مقابل، جایگاه تمثیل و هیجان توجه میشود؛ دوم منظری کلی از آیین دوگون به دست داده میشود که مجالی را برای قابلیت استفاده از اساطیر در جریان پژوهش فراهم میسازد؛ در پایان نسبت احتمالی میان اسلام و ادیان سنتی به شکل اجمالی بررسی شد و مفاهیم پیوستگی، زمان و وحدانیت میز ارزیابی میشود.
فهرست مطالب
فصل اول: مقدمهای بر مضمون: درونمایه؛ تعاریف؛ دین؛ طبقهبندی دین؛ آیین؛ باستانشناسی دین؛ چشمانداز فردی؛ ماوراء طبیعت؛ اعتماد جایگاه ایمان؛ خاستگاههای دین.
فصل دوم: تاریخ پژوهش: چارچوبهای رویکرد؛ مردمشناسی؛ تاریخ و مذهب؛ پدیدارشناسی ادیان؛ تاریخ گزیدۀ رویکردها؛ رویکردهای عتیقهگرایانه و باستانشناختی نخستین؛ جریانهای فرایندگرا؛ رویکردهای مارکسیستی؛ رویکردهای مقایسۀ مستقیم و اغراقآمیز؛ رویکردهای دیگر؛ رویکردهای تاریخ هنری، معماری و فهرستوارهای؛ در جستجوی برهان.
فصل سوم: رویکردهای معاصر: رویکردهای خاصگرا؛ مرگ؛ بقایای جانوری و رژیم غذایی؛ رویکردهای پسافرایندی؛ باستانشناسی، پدیدارشناسی، زمینسیما؛ فرایندگرایی ادراکی؛ ادیان بومی و موضوعات معاصر.
فصل چهارم: نمونههای مورد مطالعه: باستانشناسی دینهای سنتی و اسلام و غرب آفریقا؛ آیین یوروبا: تمثیل و هیجان؛ یوروبا: طبقه و تعریف؛ باستانشناسی ایفه؛ هیجان؛ تمثیل؛ دین؟ بازگشت به تعریف؛ آیین دُگُن: نیروی اسطوره؛ اسطوره: تعریف و کاربرد؛ اسلام آفریقایی و ادیان سنتی؛ طبقهبندی؛ دورنماها و نتیجهگیری؛ رویکرد به آینده؟ پیش به سوی نظریۀ باستانشناسی و دین.