کنی، آنتونی، ۱۳۹۲، معماری زبان و ذهن در فلسفه ویتگنشتاین، ترجمه ی اسمخانی، محمدرضا،تهران: نشر ققنوس، چاپ اول، ۳۴۳
این کتاب که به قلم یکی از فلاسفه تحلیلی بنام است، با تمرکز بر دو حوزه فلسفه زبان و فلسفه ذهن، به شرح سیر تحول اندیشه ویتگنشتاین میپردازد (که خود یکی از برجستهترین فیلسوفان تحلیلی است). آنتونی کِنی در دو فصل نخست، زندگی پر حاشیه ویتگنشتاین و زمینه فکری و فلسفی وی را ترسیم میکند، سپس در فصول سوم تا یازدهم به ترتیب به واکاوی این آثار میپردازد: دفتر یادداشتها، رساله، ملاحضات فلسفی، گرامر فلسفی، پژوهشهای فلسفی و در باب یقین. فصل دوازدهم و پایانی کتاب نیز نسبت فلسفه متقدم و متأخر ویتگنشتاین را تحلیل میکند.
نوشتههای مرتبط
از نکات قوت این کتاب میتوان به دو مورد اشاره کرد. اول اینکه نویسنده خود برآمده از سنت فلاسفهای ـ نظیر الیزابت آنسکوم ـ است که شاگردان ویتگنشتاین در زمان حیاتش و ویراستاران آثار وی پس از مرگش بودهاند، آثاری که اهمیت ویژهای برای فهم عناصر ارزشمند فلسفه ویتگنشتاین دارند؛ دوم اینکه کِنی با تمرکز بر آثار منتشرشده بین دو اثر کلاسیک ویتگنشتاین، بر پیوستگی تفکر متقدم و متأخر وی تأکید میکند.
در ایران ویتگنشتاین شناختهشدهترین چهره از بزرگان فلسفۀ تحلیلی است که به یمن کتب قابل اعتمادی که از او یا دربارۀ او انتشار یافته، تصویر بسامانتری از فلسفهاش در ذهن خوانندۀ فارسیزبان نقش بسته است؛ بسامانتر مثلاً در قیاس با تصویری که از استاد سلفش، برتراند راسل عرضه شده؛ راسلی که نه از منطق و مبانی ریاضیات و نه از فلسفۀ زبان و معرفتشناسیاش به جد خبری هست و با ولتری مقایسه میشود که دویست سال دیر به دنیا آمده است!
از زندگی و شخصیت و سلوک فردی چشمنواز و پردستانداز ویتگنشتاین، در پی این گفتۀ معروف هایدگر که «ارسطو زاده شد، کار کرد، و مرد»، که بگذریم و به متن فلسفۀ وی روی آوریم و از ارتفاعی مناسب به تأثیرات فلسفۀ وی بنگریم، بیتعلل میتوانیم در صرف چارچوبۀ سنت فلسفۀ تحلیلی او را از پرفروغترین و نافذترین چهرهها برشمریم: اینکه برتراند راسل در ویراست دوم مبانی ریاضیات تغییرات مهمی ایجاد میکند؛ اینکه زمانی حلقه وینیها رساله را همچون کتاب مقدس میخواندند؛ اینکه زبان در منظر کواین «هنری اجتماعی» است؛ اینکه دانلد دیویدسن حضور «دوم شخص» را قوامبخش ذهنمندی و زبانمندی آدمی میداند؛ اینکه برای مایکل دامت زبان به واسطۀ «قراردادها» سرشت جمعی مییابد و امواج «دریای زبان» در سراسر فلسفهاش تلاطم دارند؛ اینکه نزد فلاسفۀ آکسفوردی «کاربردشناسی» بر «دلالتشناسی» تقدم مییابد؛ اینکه «کثرتگرایی پراگماتیک» هیلاری پاتنم برآیند کنارگذاشتن این پندار است که تنها یک گونۀ بازی زبانی برای توصیف کل واقعیت کفایت میکند؛ اینکه برای ریچارد روتی پسزدن ایدۀ «زبانها به عنوان بازنمودها» عباره الاخرای الوهیتزدایی از جهان است؛ اینکه برای جان هیک تجربۀ دینی متدینین در «دنیایی ذاتا ابهامآلود» امری معنادار است؛ اینکه در نظر دیوید بلور همۀ ساحات معرفتی از علوم تجربی تا ریاضیات و منطق در زمرۀ امور اعتباری هستند و فرآوردۀ «نهادهای انسانی»؛ اینکه پیتر وینچ هر فرهنگی را واجد «عقلانیت منحصربهفرد»ی میداند؛ اینکه بحث «پیروی از قواعد» و «ویتگنشتاین کریپکی» عرصۀ فراخی از آراء متعارض در بین اصحاب فلسفۀ تحلیلی برانگیخته و غیره و غیره، همگی بسترهایی هستند که رد پای ویتگنشتاین را در آنها بهعینه میتوان مشاهده کرد. ویتگنشتاین «مسئله» داشت و آمده بود پارهای از توهمات فلسفی نظیر ثنویت دکارتی، علمیانگاری فلسفه، تککاربردی بودن زبان، جدایی زبان از زندگی، دلیلمداری جمیع باورها، تقدم نظر بر عمل، شکاکیت فراگیر، ذاتمندی مفاهیم، خصوصیبودن تجارب و مانند آن را از سپهر تفکر فلسفی بزداید. فلاسفه را به دیدن «آنچه پیش روی همه قرار دارد» فراز آورد، «ورمهایی که فهم با کوبیدن سر خود به دیوارهای زبان پیدا کرده» را فرونشاند، بندهای قوۀ فاهمۀ اسیر «افسون زبان» را بگسلد و با بازگشودن گره مسائل دیرین فلسفی «هدیهای در قصه پریان» برای ذهن مفتون قصۀ فلاسفه به ارمغان آورد. طنین فرونخفتۀ نام وی در اکثر قلمروهایی که بدانها ورود پیدا کرده ـ فلسفۀ زبان، فلسفۀ منطق و ریاضیات، روانشناسی فلسفی، معرفتشناسی ـ حکایت از آن دارد که وی نه صرفا به دلیل پاسخها که حداقل به سبب طرح پرسشهایش، در زمرۀ «بزرگان» است؛ چراکه بزرگی فیلسوف به عظمت مسائل و پرسشهای وی است نه محض صلابت پاسخهایش.
مترجم در پیشگفتارش مینویسد: در ترجمۀ این کتاب تلاش کردهام تا حد امکان از خزانۀ واژگان موجود نیمهحاصلخیز زبان فلسفی ناظر به سنت تحلیلی بهره گرفته گیرم. عنوان سادۀ «ویتگنشتاین» کتاب را هم به دو دلیل به عنوان محتوامدار «معماری زبان و ذهن در فلسفۀ ویتگنشتاین» تغییر دادم: اول اینکه همانطور که نویسنده بیان داشته، «زبان» و «ذهن» دو پنجرهای هستند که وی از چارچوبۀ آنها در فلسفه ویتگنشتاین نظر کرده و حجم قابل ملاحظهای از آثار ویتگنشتاین هم معطوفند به وارسی پیچیدگیهای این دو سپهر؛ دوم اینکه خود ویتگنشتاین فلسفهورزی را بیشباهت به «معماری» نمیداند، از جمله در این قطعۀ مهم در فرهنگ و ارزش: «حقیقتا کار روی فلسفه ـ از بسیاری جهات، نظیر کار در معماری ـ بیشتر کار روی خویشتن است. کار روی برداشت خود. کار روی نحوۀ دیدن امور». نویسندۀ کتاب، سر آنتونی جان پاتریک کنی، خود یکی از فلاسفۀ شاخص و پرکار سنت تحلیلی است که شاید نام وی برای اکثر خوانندگان تداعیگر مصاحبۀ برایان مگی با او دربارۀ فلسفۀ قرون وسطی باشد. حوزۀ اصلی علایق وی فلسفۀ یونان باستان، فلسفۀ مدرسی، فلسفۀ دین و فلسفۀ ذهن است.
فهرست مطالب
پیشگفتار مترجم
مقدمه بر ویرایش بازنگری شده
پیشگفتار
اختصارات
۱. طرح زندگینامهای فلسفۀ ویتگنشتاین
۲. میراث فرگه و راسل
۳. نقادی مبانی ریاضیات
۴. نظریۀ تصویری گزاره
۵. متافیزیک اتمیسم منطقی
۶. برچیدن اتمیسم منطقی
۷. پیشنگری، التفاتین و تحقیقپذیری
۸. فهمیدن، فکرکردن و قصدکردن
۹. بازیهای زبانی
۱۰. زبانهای خصوصی
۱۱. در باب شکاکیت و یقین
۱۲. پیوستگی فلسفۀ ویتگنشتاین