نمودهای میراث فرهنگی ایران را که از صدها سال پیش در بستر هویت ملی و دینی مردمان این سرزمین شکل گرفته، میتوان در گنجینه های ادبی، تاریخی و هنری به جامانده در گستره های فراخ تاریخی و جغرافیایی آن مشاهده کرد. وسعت و عمق این میراث عظیم آنچنان است که ادعای بازجست همه عناصر فرهنگی متعلق به آن، در اثری واحد ممکن نیست. از این رو در پژوهشهای معاصر به بهانه های مختلف، گردآوری مجموعه نوشتارهایی که هر یک از اجزاء آن به معرفی و تبیین گوشه ای از فرهنگ ملی-دینی ایرانیان میپردازد، مورد توجه ایرانشناسان و اسلامشناسان قرار گرفته است.
Ferdowsi, the Mongols and the History of Iran: Art, Literature and Culture from Early Islam to Qajar Persia. Edited by: Robert Hillenbrand, A. C. S. Peacock, Firuza Abdullaeva. I. B. Tauris, 2013.
نوشتههای مرتبط
نمودهای میراث فرهنگی ایران را که از صدها سال پیش در بستر هویت ملی و دینی مردمان این سرزمین شکل گرفته، میتوان در گنجینه های ادبی، تاریخی و هنری به جامانده در گستره های فراخ تاریخی و جغرافیایی آن مشاهده کرد. وسعت و عمق این میراث عظیم آنچنان است که ادعای بازجست همه عناصر فرهنگی متعلق به آن، در اثری واحد ممکن نیست. از این رو در پژوهشهای معاصر به بهانه های مختلف، گردآوری مجموعه نوشتارهایی که هر یک از اجزاء آن به معرفی و تبیین گوشه ای از فرهنگ ملی-دینی ایرانیان میپردازد، مورد توجه ایرانشناسان و اسلامشناسان قرار گرفته است. یکی از این منابع که به افتخار و بزرگداشت یاد چارلز ملویل، از ایرانشناسان برجسته انگلیسی[۱] فراهم آمده و به تازگی از سوی انتشارات «توریس» منتشر و روانه بازار شده، فردوسی، مغولها و تاریخ ایران؛ هنر، ادبیات و فرهنگ از سدههای میانه در جهان اسلام تا عصر قاجار است. ملویل، متولد ۱۹۵۱ است که با آغاز تحصیلات خود در کالج پمبروک و ولینگتون در کمبریج، مطالعه و پژوهش درباره خاورمیانه و بویژه ایران را پی گرفت.
او که به موضوعات تاریخنگاری، تاریخ مغولان و ترکان، ایران صفویه، حماسه، شاهنامه و نگارگری های نسخ خطی علاقهمند است، ضمن اشتغال به تدریس و پژوهش در دانشگاه کمبریج و برخی دانشگاهها و مؤسسات دیگر شرقشناسی و ایرانشناسی و حضور در مجامع و همایشهای متعدد علمی، تألیفات زیادی اعم از کتاب، مقاله و رساله از خود به جای گذاشته است. این اثر با حمایت «بنیاد میراث فرهنگی ایران» (IHF) فراهم آمده است. این مرکز که فعالیت خود را از سال ۱۹۹۵ در حوزه تاریخ، تمدن و میراث فرهنگی ایران از عصر باستان تا دوره معاصر آغاز کرده، یکی از فعالترین بنیادهای فرهنگی- پژوهشی در این زمینه است که با بسیاری از موزه ها، مؤسسات علمی و نیز دانشگاههای معتبر امریکا و اروپا نظیر آکسفورد، اندرو و کمبریج همکاری دارد و در بسیاری موارد کمکهایی را جهت انجام برخی طرح های تحقیقاتی به هریک از آنها اختصاص میدهد. [۲]
نوشتارهای این کتاب که با مشارکت گروهی از تاریخنگاران و پژوهشگران برجسته هنر، ادبیات و فرهنگ ایران بزرگ از سراسر جهان تهیه شده، هر چند با زاویه ای متفاوت اما در یک راستا بر جنبه و صورتی مهم اما مغفول از مینای ادب، فرهنگ و هنر ایران و حوزه جغرافیایی خاورمیانه سده های میانی ادوار اسلامی تابیده و آن را روشن و آشکار میسازند.
در معرفی این کتاب وزین، ذکر چند ویژگی مهم آن درخور میباید. نخست، وجاهت علمی و تخصصی نگارندگان آن است. به طوری که با نظری گذرا بر فهرست های ابتدای کتاب، میتوان نام تعدادی از برجسته ترین و مشهورترین صاحبنظران و اساتید دنیا در حوزه هنر، ادبیات و تاریخ ایران نظیر ادموند باسورث، فرهاد دفتری، همایون کاتوزیان، جوزف ویزوفر و کارول هیلن برند را در زمره نگارندگان آن دید که هر یک بحثهای زندهای درباره موضوعات مختلف تقدیم کرده اند. باسورث در مقاله ای با عنوان «سهم متأخرین در تاریخ نویسی غزنوی و سلجوقی» به ذکر اطلاعاتی از کتب و مقالاتی که درباره تاریخ یمینی عتبی و زین الاخبار گردیزی نوشته شده، میپردازد و همچنین کتابشناسی توصیفی ارزندهای از پژوهشهایی که درخصوص این دو متن تاریخی انجام شده، ارائه میکند.[۳] دفتری در «ادریس عمادالدین و تاریخ نگاری اسماعیلیه در سدههای میانه» پس از ذکر مقدمه ای درباره کمرنگ بودن توجه به متون و منابع اسماعیلی در پژوهشهای تاریخ اسماعیلیه، از لزوم توجه به نسخههای متعدد متعلق به آنان – بویژه در یمن، هند و پاکستان و اهمیت آنها – در کنار متون فیلسوفان و متفکران اسماعیلی نظیر حمیدالدین کرمانی و ناصرخسرو- در روشنگریهای تاریخ این مذهب سخن گفته است. او همچنین به طور ویژه از عمادالدین، متفکر و مورخ اسماعیلی قرن نهم هجری یاد میکند که در سدههای میانه، سنت تاریخنگاری اسماعیلیه با آثار او به اوج رسید.[۴] کاتوزیان در «یادداشتی درباره قالب و محتوا در شعر کلاسیک فارسی» صرفنظر از انواع فرعی متعدد قالب در شعر فارسی، با مدّ نظر قرار دادن سه قالب اصلی قصیده، غزل و مثنوی و ارائه نمونه تحلیلهایی از هر یک، ارتباط آنها را با مضامین و محتواهای معمول در اشعار و اثرپذیری از شعر عربی و نیز بازتاب آنها در شعر ادوار متأخر بیان میکند.[۵] ویزوفر در «چهره در حال تغییر مکانی مقدس در ایران: تخت سلیمان» علاوه بر معرفی و ذکر ارزش تاریخی تخت سلیمان، با رویکردی جدید این میراث ارزشمند باستانی را در ارتباط با سه کارکرد تاریخی آن در دورههای متوالی تعریف میکند: به عنوان آتشکده شاهانه ایران ساسانی- زرتشتی، به منزله جایی که بین قدرت الهی و دنیایی ارتباط برقرار میکند؛ به منزله معبد سلیمان در قرون میانه ایرانیان، نماد پادشاهی اسطورهای و مخاطب وحی الهی و نیز عاقل؛ و بالأخره به عنوان مکانی برای میراث جهانی غیردینی که سالانه هزاران ایرانی و غیرایرانی گردشگر از آنجا بازدید میکنند.[۶] براند در «کیمیای سعادت غزالی: یک اثر ناشناخته؟» نکاتی دقیق و مشخص از این میراث فارسی ارائه میدهد. او ضمن بیان اعتقاد خود مبنی بر آنکه باید به این کتاب به عنوان اثری بیش از خلاصه احیاء علوم الدین نگاه شود، مطالب و احتمالاتی در بحث عدم انتساب آن به غزالی، بویژه از آن جهت که به زبانی مغایر با زبان دیگر آثار غزالی نوشته شده، ارائه میدهد.[۷]
در توضیح بیشتر این ویژگی بجاست از سرویراستار خبره کتاب، پروفسور رابرت هیلن براند، از اساتید و پژوهشگران هنر اسلامی در دانشگاه ادینبرگ در اسکاتلند یاد کرد که به طور ویژه به مطالعه و پژوهش در زمینه هنر، معماری و پیکرنگاری اسلامی با تأکید بر حوزه ایران و دمشق علاقهمند است.[۸] او که دانشآموخته دانشگاههای کمبریج و آکسفورد است، علاوه بر آنکه از سال ۱۹۷۱ در گروه هنرهای زیبای دانشگاه ادینبرگ و دیگر مراکز و مؤسسات آموزشی به تدریس مشغول بوده، تألیفات متعددی نیز از خود به جای گذاشته است.[۹] پروفسور هیلن براند با همکاری اندرو چارلز پیکاک، خاورشناس و پژوهشگر تاریخ و متخصص در حوزه اسلام، ایران و خاورمیانه[۱۰] و فیروزه عبداللهاوا، متخصص زبان و ادبیات فارسی، هنر و فلسفه اسلامی و نیز تاریخ ایران و کشورهای اسلامی[۱۱] در یکی از تلاشهای اخیر خود سرویراستاری این کتاب را بر عهده داشته است.
در ادامه، برای بیان اهمیت این مجموعه، بجاست از جایگاه مطالب آن در سیر تاریخی متون فرهنگی، سیاسی و اجتماعی ایرانِ تاریخی یاد کرد؛ به طوری که نمیتوان از سهم حیاتی این کتاب در مطالعات تاریخ، ادبیات و نگارگری ایرانی بویژه در حوزههایی که تاکنون پژوهش چندانی درباره آن انجام نشده، چشم پوشید. وجود نوشتارهایی در شاخهها و گرایشهای بدیع در مطالعات تاریخنگاری و ادبی، ارائه اطلاعات جدید از شعر و نثر فارسی، معرفی برخی عناصر سنتهای فرهنگی ایران بزرگ در طول قرون گذشته، روشنگریهایی در سبکها و انواع مختلف هنر شامل مینیاتورکاری در کتاب و فلزات و ظروف سفالی از برجستگیهای محتوایی کمنظیر این اثر است. برای مثال ارائه تحلیلی از نامه ارزشمند ارسالی از سوی آخرین سلطان کرمانی سلجوقی به اتابک آذربایجان، به قلم دیوید دوراند گودی[۱۲] موضوعی است که در بررسیهای تاریخی کمتر بدان پرداخته شده است. سلطان سلجوقی در این نامه از اتابک آذربایجان استمداد و از درخواست می نماید تا هرچه زودتر یاریهای نظامی خویش را به سوی او رهسپار کرده و در نجات تاج و تختش بکوشد. همچنین در این خصوص میتوان از مقالهای با عنوان « نصره الفترهی عمادالدین اصفهانی، سیاستهای سلجوقان و خاستگاههای ایوبی» از چارلز پیکاک[۱۳] یاد کرد. نصره الفتره یکی از مهمترین متون برجسته تاریخی مغفول است که توسط ادیب قرن ششم، عمادالدین اصفهانی در سالهای پایانی این سده و در قلمروِ دولت ایوبی نوشته شده است. این کتاب که به دوره سلجوقی تعلق دارد، با سبکی بلاغی که نثر انشانویسی را به تصویر می کشد، به نوع ادبی مقامه اختصاص دارد.
علاوه بر نوشتارهای ناظر به زمینه های پژوهشی بدیع در این کتاب، میتوان از نوع نگاه خاص و جدید برخی مؤلفان آن به موضوعاتی اشاره کرد که در اصل چندان تازگی ندارند. مثلاً در مباحث مربوط به تاریخ و تاریخنگاری در سدههای میانه اسلامی، ماریا سابتلنی در «بین افسانههای فارسی و دینداری سامانی: مباحثی درباره کیومرث در تاریخ بلعمی»[۱۴] به تاریخ بلعمی به منزله متنی که نگاهی فراتر از یک ترجمه را فرامیطلبد، نگریسته و از اهمیت آن به لحاظ برخورداری از سبک متمایز و روایتمدارانه و نیز نمایانکننده آداب حکمرانی و سیاست مذهبی در حکومت سامانیان سخن میگوید.
نکته سوم درخصوص این مجموعه، نبود تمرکز جدّی بر موضوع، دوره یا جغرافیایی خاص در گردآوری و تنظیم نوشتارهاست. این ویژگی هرچند ممکن است گاه ناپسند آید، موجب شده بررسیهای فرهنگی و تاریخی محتوای کتاب، از سویی گستره وسیعی را از دوره اول اسلامی و عصر فردوسی تا عصر مغول، تیمور، صفویه، زند و قاجار و از سویی موضوعات متنوعی را از اسطوره شناسی، تاریخ، تاریخنگاری، شعر، نقاشی و برخی زمینههای دیگر میراث فرهنگی پارسی در مناطق مختلف ایران بزرگ و حتی گاه یونان شامل شود.
همچنین بجاست از ناپایبندی ویراستاران و مؤلفان کتاب به حفظ قالب، صورت و حجمی خاص در ارائه مقالات یاد کرد. چنانکه در این مجموعه میتوان یادداشتی کوتاه و دو صفحه ای را در کنار مقالاتی درازدامن یافت. بهرهگیری از تصاویری متعدد از بناهای تاریخی و نقوش هنری رنگی و غیررنگی در تکمله و ضمیمه متن مقالات، از دیگر اختصاصات کتاب است که جلوهای زیبا بدان بخشیده است.
در پایانِ ذکرِ برخی مشخصات این مجموعه، بجاست علاوه بر مطالب یاد شده، از دقت در ارجاعات و توانمندی نگارندگان در ارائه اطلاعات دقیق کتابشناختی یاد کرد. این رویکرد کتابشناسانه تا جایی در این مجموعه بروز یافته که چند مقاله آن، سراسر به ارائه اطلاعات منابع شناسایی شده یا نقد آنها اختصاص یافته است. برای مثال «متون تاریخی فارسی و غیرفارسی نوشته شده در عصر امپراطوری مغول» موضوع مقاله ای جداگانه در این اثر است که از اهمیت منبعشناسی به عنوان گام اول پژوهش در میان ایرانشناسان خبر میدهد. در این نوشتار، دیوید مورگان پس از ارائه نتایج بررسیهای خود، از وجود تعداد بیشتر منابع در موضوع تاریخ مغول به زبان فارسی و چینی، نسبت به سایر زبانها میگوید. همچنین با نگاهی دوباره به منابع اصلی گزارشهای کشتار مغول، نکاتی درباره آثار ابن اثیر، عبداللطیف بغدادی، ابن لباد و شهابالدین محمد نسوی متذکر میشود.
حال پس از بیان مختصری از ویژگی های این اثر، نگاهی گذرا بر محتوای آن خالی از لطف نیست. در قسمت ابتدایی کتاب، پس از ارائه فهرستهای کاملی از مطالب، نام مشارکتکنندگان، تصاویر، جدول، تقدیر و نیز کتابشناسی مفصلی از آثار پروفسور چارلز ملویل اعم از مقالات و کتب (از ۱۹۷۷ تا ۲۰۱۲) نوشتاری مختصر با موضوع معرفی ملویل و فعالیتهای ایران شناسی و تاریخپژوهانه او بویژه در آغاز تحقیقاتش در دانشگاه پمبروک کمبریج به قلم میخائیل کوزینسکی[۱۵] به چشم میخورد.
تقسیمبندی محتوای اصلی این کتاب در سه فصل کلی ۱. مطالعاتی درباره تاریخ و تاریخنگاری، ۲. مطالعاتی درباره ادبیات فارسی، ۳. فارسی و هنر اسلامی صورت گرفته است. هر یک از این فصلها نیز بخشهای دیگری در بر دارد که نوشتارهایی با لحاظ تقسیم های موضوعی جزئیتر در آن گرد آمده اند.
در فصل اول درخصوص «مطالعاتی درباره تاریخ و تاریخنگاری»، بیست و دو نوشتار ذیل محورهای موضوعی ایران و دنیای باستان، تاریخ و تاریخنگاری در کشورهای اسلامی در دورههای اولیه اسلامی، ایران در زمان مغولان و همسایگانش، کوچ نشینها و اقوام بدوی، حاکمان و مورخین پس از عصر مغول و دیدگاههای انگلیسی درباره ایران قاجار گنجانده شده است.
در این فصل که رویکرد تاریخنگرانه و تاریخنگارانه در مقالات آن غلبه دارد، مباحث جدید و متنوعی درباره تاریخ ایران از دوره باستان تا عصر قاجار یافت میشود. گستره جغرافیایی و تاریخی مباحث این فصل را در هر سه دوره پیش از اسلام، سدههای میانه اسلامی و عصر معاصر، میتوان در مقالات آن بازشناخت. «دو لقب پادشاهان ساسانی موجود در مجمل التواریخ و القصص»[۱۶] اولین نوشتار این مجموعه است که به قلم تورج دریایی و به اختصار، متون کهن فارسی را به لحاظ در برداشتن برخی اطلاعات از ایران دوره پهلوی، شایسته کاوش و بررسی های جدّی دانسته است. برای نمونه در این نوشتار به ظرفیت پژوهشی مجمل التواریخ والقصص در پی بازجست ریشه های زبانی، تاریخی و اجتماعی القاب و عناوین پادشاهان ساسانی اشاره و به طور خاص از اهمیت کنکاشهای زبانی و تاریخی برای روشن شدن برخی گمشدهه ای تاریخی ایران پهلوی در خصوص دو لقب شهبانوان دربار ساسانی، پوراندخت (هجیر) و آزرمیدخت (خورشید) سخن گفته شده است.
مقالهای دیگر در این فصل به ذکر «آگاهیهای تاریخی جوینی» از بتریک فوربز مانز[۱۷] اختصاص دارد. مانز در این نوشتار، به پیروی از چارلز ملویل که معتقد است جوینی هرچند بنا به مأموریت دولتی و اشتغال در دستگاه سیاسی، ناگزیر به بیان تاریخ مغولان بوده اما خود به شیوههایی هنرمندانه از انعکاس برخی مطالب برای درک خوانندگان در لایهای زیرین کوتاهی نکرده، سعی دارد برخی نکات را که جوینی در لابهلای متن خود از کشتارها و قساوتهای حکمرانان مغول در سالهای اولیه به ودیعه گذاشته، به نحوی روشنتر به نمایش گذارد.
در فصل دوم با عنوان کلّیِ «مطالعاتی درباره ادبیات فارسی» شش نوشتار با موضوعاتی بکر و تازه در دو محور کلّی فرهنگ ادبی در جهان فارسی زبانها و نظریه و تمرین ابیات فارسی گردآوری شده که کمتر میتوان به موضوعاتی شبیه به آن در پژوهشهای دیگر اشاره کرد. برای مثال باربارا برند در نوشتاری با عنوان «مروارید بدل خاتم: ترجمه ابیات فارسی به ابیات انگلیسی»[۱۸] به جستاری در ترجمه اشعار فارسی به اشعار انگلیسی پرداخته است. این سنّت که در آغاز با ابتکار سر ویلیام جونز (وفات: ۱۷۹۴) آغاز شده، توانسته ترک شیراز حافظ را به نظم و از ورای پرده آراسته مزین قرن هیجدهم، در مقابل دیدگان خواننده غربی به تصویر کشد. بابارا برند روند ترجمه نظم به نظم را اگر چه کُند و محتاج به تلاش بیشتر، اما همچنان لازم و پرثمر ارزیابی میکند و در پایان نمونهه ایی از ابیات سه شاعر بزرگ پارسیگو، رودکی، سعدی و حافظ را همراه با ترجمه های مقابل آنها ارائه میکند. برای مثال ترجمه دو بیت آغازین این غزل سعدی از باربارا برند از قرار زیر است:
ای ساروان آهسته ران کارام جانم می رود
وان دل که با خود داشتم با دلستانم می رود
من مانده ام مهجور از او بیچاره و رنجور ازو
گویی که نیشی دور ازو در استخوانم می رود
Oh, leader stay, leave not today, take not my spirit’s peace away
For that heart that I thought was mine, wends with my ravisher away.
Here I remain disconsolate, in torment and in misery,
Say that the sting of love for her into my bones has found a way
فصل سوم «فارسی و هنر اسلامی» نیز بر یازده مقاله با دو محور اصلی جلوههایی از مذهب و هنرورزی های مربوط به کتب و تصویرسازی های غیردینی اشتمال دارد. این بخش نیز با حفظ همان خصوصیت گستردگی قلمروی جغرافیایی، دورهای و و موضوعی که پیشتر بیان شد، با نگاهی نو و جزئینگر به برخی جلوههای هنری و مغفول میراث فرهنگی جهان اسلام بویژه ایران میپردازد. برای مثال لیلا دیبا در «بازاندیشی درباره نقاشیهای فارسی: سیلسیای سلطان محمد و رشد هنر جلدسازی مصور و لاکی رنگ در قرن شانزدهم»[۱۹] ضمن اشارهای به تاریخ نقاشی در ایران، از رشد هنر نقاشی و خطاطی در عصر صفویه در پی اقدامات شاه طهماسب در این خصوص سخن گفته و بهدقت از برخی هنرمندان، فرشها و قالیچهها، مجموعهها و آلبوم های خطاطی و نقاشی، موزهها و نیز کتابخانه هایی که در آنها آثاری از نگارگریهای ایرانیان به جای مانده یاد میکند. در همین زمینه و به منزله تکمله ای بر این موضوع، مقاله ساسان بابایی با نظری بر جلوه دیگری از هنرورزیهای دوره صفوی، به چشم میخورد که در آن کوزه های سفالی این دوره در موزه دانشگاه قاهره مورد بررسی قرار گرفته است. [۲۰]
در مجموع این کتاب از حیث برخورداری از مطالب متنوع در قلمروی گسترده از فرهنگ ایرانی، اقبال به عرصه های پژوهشی جدید و نیز اطلاعات کتابشناختی قابل توجه، میتواند به عنوان یک متن اصلی، مورد مطالعه و مراجعه دانشجویان و اساتید حوزه تاریخ ایران، ادبیات فارسی و هنرهای اسلامی در جهان قرار گیرد.[۲۱]
پی نوشتها:
[*] دکترای زبان و ادبیات فارسی؛ پژوهشگر گروه ایرانشناسی و اسلامشناسی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران
.[۱] Charles Melville؛ برای اطلاعات بیشتر درباره او، ر.ک: صفحه اختصاصی او در دانشگاه کمبریج: http://cambridge.academia.edu/CharlesMelville
[۲] . برای اطلاعات بیشتر، رک: http://www.iranheritage.org/
[۳]. برای اطلاع بیشتر، رک همین اثر:
Recent contributions to the history of the early Ghaznavids and Seljuqs” , by C. Edmund Bosworth, pp.46-51 ”
[۴] . برای اطلاعات بیشتر، رک همین اثر:
“Idris ‘Imad al-Din and medival Ismaili historiography” by Farhad Daftary, pp.52-58
[۵] . برای اطلاعات بیشتر، رک همین اثر:
“A note on form and substance in classical Persian poetry”, by Homa Katouzian, pp. 269-277
[۶]. برای اطلاعات بیشتر، رک همین اثر:
“The changing face of an Iranian sacred place , the Takht-i Sulayman”, by Josef Wiesehöfer, pp. 15-25
[۷] . برای اطلاعات بیشتر، رک همین اثر:
“The Kimiya-yi sa’adat (The Alchemy of Happiness) of al-Ghazali: a misunderstood work?”, by Carole Hillenbrand, pp. 59-69
[۸] . Robert Hillenbrand؛ برای اطلاعات بیشتر درباره او، رک: وب سایت اختصاصی او در دانشگاه ادین برگ:
http://www.ed.ac.uk/schools-departments/literatures-languages-cultures/islamic-middle-eastern/people/r-hillenbrand
[۹] . برخی از مهمترین آثار او به ترتیب انتشار عبارتاند از:
– Imperial Images in Persian Painting, Scottish Arts Council Press, 1982
– Islamic Art and Architecture (The World of Art), Thames & Hudson, 1999
-Islamic Architecture: Form, Function, and Meaning, Columbia University, 2004
– Studies in the Islamic Arts of the Book, Pindar Press, 2012
او همچنین به تازگی تألیف Studies in the Islamic Decorative Arts را به پایان برده که قرار است به زودی توسط Pindar Press منتشر و روانه بازار شود.
[۱۰] . Andrew Charles Spencer Peacock؛ برای اطلاعات بیشتر درباره او رک: وب سایت شخصی او در دانشگاه اندروز:
https://risweb.st-andrews.ac.uk/portal/da/persons/andrew-charles-spencer-peacock(50e01242-0d30-4f15-86f6-10e1c1f6b541).html
[۱۱] . Firuza Abdullaeva؛ برای اطلاعات بیشتر درباره او رک: وب سایت شخصی او در دانشگاه کمبریج:
https://cambridge.academia.edu/FiruzaMelville
[۱۲] . “Help me if you can! An analysis of a letter sent by the last Seljuq sultan of Kirman” , by David Durand-Guédy, pp. 70-77
[۱۳] . “Imad al-Din al-Isfahani’s Nusrat al-fatra, Seljuq politics and Ayyubid origins”, by A.C.S Peacock, pp.78-91
[۱۴] . “Between Persian legend and Samanid orthodoxy: accounts aboute Gayumarth in Balami’s Tarikhnama” , by Maria Subtelny, pp. 33-45
[۱۵]. Charles Melville and Persian Pembroke, by Michael Kuczynski, pp.3-6
[۱۶]. On the epithets of the two sasanian kings in the Mujmal- al-tavarikh wa-l-qisas, Touraj Daryaee, pp.11-14
[۱۷] . “Juvayni’s historical consciousness” by Betrice Forbes Mans, pp.114-119
[۱۸] . “Stringing replica pearls: translation of Persian verse into verse”, by Barbara Brend, pp. 278-296
[۱۹] . Rethinking Persian painting: the Silsila of Soltan Mohammad and the rise of sixteenth-century pictorial lacquer binding”, by Layla S.Diba
[۲۰] . ”Delicate displays: on a Safavid ceramic bottle in the Museum of Cairo University”, by Sussan Babaie, pp. 375-380
[۲۱] . این کتاب در مخزن ایرانشناسی و اسلامشناسیِ کتابخانه ملّی به شماره کتابشناسی ملّی ۳۵۱۶۴۸۹ موجود است.
پرونده ی«شاهنامه» در انسان شناسی و فرهنگ
http://www.anthropology.ir/node/3739
این مطلب در چارچوب همکاری مشترک انسان شناسیو فرهنگ و مجله «جهان کتاب» منتشر می شود.