استوارت هال، جامعهشناس و نظریهپرداز برجستهی مطالعات فرهنگی، و از سردبیران بنیانگذار نیو لفت ریویو، ۱۰ فوریه ۲۰۱۴ در سن ۸۲ سالگی پس از جدال با سرطان درگذشت. هال نخستین فردی بود که واژهی «تاچریسم» را بر سر زبانها انداخت و در تمام این سالها کوشید با وجوه تماماً مخرب نولیبرالیسم بریتانیایی به عنوان هارترین الگوی نولیبرالیسم در سطح عمل و نظر مبارزه کند. یکی از آخرین تلاشهای او و همکارانش (دورین میسی و مایکل راستین) در قالب مجلهی «Soundings» بود که سعی داشته و دارند «مانیفست کیلبرن» خود را به عنوان فراخوانی عمومی جهت پیوستن به مبارزه علیه نولیبرالیسم جهانی کنند. اهمیت پروژهی «مانیفست کیلبرن» از آن روست که هال و دیگر همکارانش در صدد آنند تا به واسطهی پرداختن به اقتصاد سیاسی نولیبرال بریتانیا تأثیر ویرانگر آن را بر همهی وجوه زندگی اجتماعی مدرن برملا سازند و نمونهای از آنچه را «بدیل سوسیالیستی» نام گرفته، ولو در عرصهی فرهنگ و نظریهی فرهنگی و پیوند آن با سیاست، به دست دهند. در همین راستا، تا کنون سه شماره از مجلهی «ساندینگز» (شمارههای ۵۳، ۵۴ و ۵۵ این نشریه در بهار، تابستان و زمستان سال ۲۰۱۳) اختصاصاً با محور همین مباحث انتشار یافتهاند: شمارهی ۵۳ با عنوان «پس از نولیبرالیسم؟»؛ شمارهی ۵۴ با عنوان «امید و تجربه» و شمارهی ۵۵ با عنوان «ارزشها بهمثابهی کالا» که یکی از آخرین مقالات هال نیز با نام «نولیبرالیسم عقل سلیم» یا عقل سلیم نولیبرال در آن حضور دارد.
آنچه در این یادداشت به اختصار و به بهانهی درگذشت استوارت هال بر آن تأکید داریم و معتقدیم باید همواره به آن عنایت داشت، توجه به میراث پراهمیت او و نسلی از مارکسیستهای انگلیسی در شکلگیری اُرگانها و ژورنالهای آکادمیک چپ به عنوان مراجع اصلی اندیشهها و تحلیلها و نظرورزیهای سوسیالیستی است. بهطور مثال، مجلهی نیو لفت ریویو (NLR) که امروز ۵۴ سال از زمان پیدایش آن میگذارد، به رغم تمام تحولات درونیاش، یکی از معتبرترین ژورنالهای اندیشهی چپ آکادمیک در سرتاسر جهان محسوب میشود. ژورنالی که البته صرفاً محدود به تولید متن برای مشتی متخصص نبوده و در خلال سال-های فعالیت خود همواره سعی داشته در ارتباط مستقیم با کارگران، مردم عادی، دانشجویان و غیره باشد و برنامهها و سخنرانیهای بیشماری هم از بدو پیدایشش ترتیب داده است. به گفتهی هال در سرمقالهی شماره-ی نخست NLR در ژانویهی ۱۹۶۰: «ما باید به شهرها و شهرکها، دانشگاهها و کالجهای فنی، باشگاههای جوانان و شعبات اتحادیههای کارگری برویم و از آنها سوسیالیست بسازیم.» (۱) ژورنال نیو لفت ریویو در بدو شکلگیری خود حاصل تلاش افرادی چون استوارت هال، ای. پی. تامپسون، ریموند ویلیامز و غیره در قالب دو سنت مارکسیسم انگلیسی پیشاپیش موجود بود که در ادامه مختصراً به آنها اشاره میکنیم.
نوشتههای مرتبط
استوارت مکفِیل هال، متفکر اهل جامائیکا به تاریخ سوم فوریهی ۱۹۳۲ در شهر کینگستون در خانوادهای طبقه متوسطی دیده به جهان گشود. او در ۱۹۵۱ با کسب بورسیهای از کالج مرتون در دانشگاه آکسفورد راهی انگلستان شد و مدرک فوق لیسانس خود را از آنجا گرفت. وی که پیشتر با اندیشههای مارکس آشنایی یافته بود و به عنوان یک سیاهپوست همواره مسئلهی ناسیونالیسم و مبارزهی ضداستعماری / ضد امپریالیستی برایش معنایی جدی داشت، با فعالیت گروههای چپ آشنا شد و بعدها با همکاری دو گروه از مارکسیستهای منتقد استالینیسم و تصرف مجارستان در سال ۱۹۶۰ مجلهی نیو لفت ریویو را بنیان گذاشتند. مجلهای که بنا به گفتهی خود هال در سرمقالهی نخستین شمارهاش، «تکامل دو مجلهی پیشاپیش موجودِ دانشگاهها و لفت ریویو و نیو ریزِنر» بود. در آن زمان، دو گروه مارکسیست انگلیسی عمده حول دو نشریهی مذکور فعالیت میکردند: نخست، حلقهی نشریهی نیو ریزِنر که پیرامون افرادی چون ادوارد تامپسون، جان سَویل، کریستوفر هیل و اریک هابزبام شکل گرفته بود که غالباً سابقهی فعالیت حزبی داشتند و خود را «ژورنال اپوزیسیون کمونیستی دموکراتیک» مینامیدند. و دوم، عمدتاً دانشجویان نسل دههی ۱۹۵۰ که گرایشات «حزبی» در میانشان کمتر دیده میشد و شخصی چون هال به گفتهی خودش در مقالهی «حیات و زمانهی فِرست نیو لفت» (۲۰۱۰) به آن تعلق داشت. هال در سرمقالهی شمارهی نخست NLR عنوان میکند که دغدغهی اصلی دستاندرکاران این ژورنال، نقد سیاست به میانجی فرهنگ و برساختن انگارهای نوین از امر سیاسی و مقاومت (سیاسی/فرهنگی) است. بنا به گفتهی هال: «هدف به میان کشیدن سینما یا فرهنگ نوجوانان در NLR این نیست که به نحوی شیک نشان دهیم که با زمانه میسازیم. این موارد مستقیماً مربوط به مقاومت خلاقانه-ی مردمی میشوند که مجبورند تحت لوای سرمایهداری زیست کنند. امروز تجربهی ما از زندگی به نحوی شگفتآور چندپاره است. رسالت سوسیالیسم آن است که مردم را در همان جایی ببیند که تأثر، آسیب، اجبار و انزجار به سراغشان میآید.» (۲) آنچه در نیمهی دههی ۵۰ و ابتدای دههی ۶۰ میلادی در پرتوی دگرگونی ساختار طبقاتی جامعهی بریتانیا رو به گسترش داشت، پیدایش سبک زندگی جدید در میان جوانان، اَشکال نوین زندگی شهری، اهمیت فزایندهی مصرف در زندگی روزمره، تضعیف هویتهای اجتماعی پیشین و مواردی از همین دست بود. بیسبب نیست که مباحث مرتبط با مطالعهی میانرشتهای «فرهنگ»، یا آنچه در سال ۱۹۶۴ رسماً با نام «مطالعات فرهنگی» به آکادمی راه یافت، نخست از بین پژوهشگران و متفکران بریتانیایی از جمله استوارت هال سر بلند کرد.
از این مورد که بگذریم، به رغم تمام کاستیها و نقدهای مربوطه، تداوم و کار پیگیرانهی نقد وجوه گوناگون سرمایهداری، بهویژه نولیبرالیسم، از جانب نشریات چپ سنت مارکسیسم انگلیسی یکی از دستاورهای گران-بهای اندیشهی چپ معاصر و به نوعی اعتبار آن بوده است. آنچه را میتوان به عنوان میراث مارکسیسم انگلیسی (دستکم در عرصهی ژورنالهای تحلیلی) شناسایی کرد، آشکارا در پاراگراف پایانی مانیفست کیلبرن: چالش ما با تفوق نولیبرالی از زبان هال بیان شده است: «همه ما که مخالف روش کنونی هستیم، خواه داخل یا خارج از سیاستهای حزب، یا سایر سازمانها، باید نوآوری داشته باشیم. ما باید به ایجاد اختلال در خِرد عامیانه کنونی حمله بریم و تصوراتی را به چالش بکشیم که گفتمان سیاسی قرن بیست و یکم ما را سازماندهی میکنند. امیدواریم مانیفست ما، آغازگر گفتوگو با نسل جدیدی باشد که به واسطه تجارب سیاسی گوناگون شکل گرفته است. اکنون زمان چالش با واقعیت جدیدِ نئولیبرالیسم و ایجاد یک جهش است، نه تن در دادن به آن.» (۳)
استوارت هال در زمانی از دنیا رفت که ۵۵ شماره از ژورنال «ساندینگز» و ۸۴ شماره از «نیو لفت ریویو» به ترتیب در بازهای ۱۴ و ۵۴ ساله منتشر شدهاند و او نقشی مهم در این میان ایفا کرده است.
یادداشتها
۱. New Left Review, Editorial, I/1, January-February 1960, page 2.
۲. Ibid, 1.
۳.روزنامه شرق، شماره ۱۷۲۱، (۱۱/۲/۹۲)، صفحه ۱۱ (اندیشه)
* این مطلب در چهارچوب همکاری «انسانشناسی و فرهنگ» با روزنامه «شرق» در تاریخ یکشنبه، ۲۷ بهمن ۱۳۹۲ انتشار یافت.
از همین نویسنده و مترجم:
مانیفست کیلبرن: چالش ما با تفوق نولیبرال / استوارت هال: http://anthropology.ir/node/17724
ویژه نامه ی «هشتمین سالگرد انسان شناسی و فرهنگ»
http://www.anthropology.ir/node/21139