یافتن کار متناسب با تجربه و یا با رشتۀ تحصیلی مهاجران یکی از سدهای به سختی نفوذپذیری است که بر سر راه مهاجران قرار دارد. پی آمدهای بیکاری مهاجران باتجربه و دانش آموخته همۀ ارکان زندگی در غربت مهاجر را در بر می¬گیرد و غالبا آسیبهای جبران ناپذیری را باعث است. آمار رسمی خود کشور کانادا هم نشان می دهد که زمان و چگونگی گذر از این سد هم بنا به سه سنجۀ سرزمین مادری مهاجر و استانهای کانادا و رشتۀ کاری مهاجر تغییر می¬کند. برای نمونه، بنا به داده¬های آماری سال ۲۰۰۸، ۲۷.۱ درصد مهاجران آفریقای شمالی (که بیشتر آنها فرانسه زبان هم هستند) در کبک بیکار بوده اند، درصد بیکاری همین گروه از مهاجران در کل استان انتاریو ۱۹.۷ بوده که رقم بالایی است. در کل کشور کانادا نیز این تفاوت چشمگیر است؛ بنا به آمار رسمی درصد بیکاری در جمعیت فعال (سنین میان ۱۵ تا ۵۴ سال) و زادۀ کانادا در سال ۲۰۰۷ تنها ۴.۶ درصد بوده است و نزد مهاجرین آسیایی (و خاورمیانه ای ها) ۱۱.۲ درصد. در مورد ایرانیان مهاجر نیز بد نیست بدانیم که درصد بیکاری زنان ایرانی ۱۱.۹ درصد و درصد بیکاری مردان ۸.۴ درصد این گروه مهاجر بوده است. در همین سال آماری تنها ۶.۳ درصد از کل زنان فعال کانادا و ۷ درصد از کل مردان کانادا بیکار بوده اند. در زمینه های کاری هم برای نمونه اشاره شود که در سال ۲۰۰۹ در کبک ۹۴ جایگاه پزشک رزیدنت در نظام پزشکی خالی ماند با این که ۱۳۰ پزشک مهاجر شرایط قانونی ورود به نظام پزشکی کبک را کسب کرده بودند.
برای خواندن این مطلب به صورت پی دی اف در زیر کلیک کنید
نوشته‌های مرتبط
