ترجمه و تلخیص محسن حافظیان
در دوران ما، در آغاز این قرن ۲۱، موج مهاجرت جهانی شدهاست و تقریبا تمامی کشورهای جهان را، از دور و از نزدیک، چه بعنوان مبدا مهاجرت و چه به عنوان مقصد مهاجرت و یا توامان، در بر میگیرد. این پدیده جهانی شده برآمد تحولاتی است که در این ۲۰ سال گذشته اتفاق افتاده و درهم تنیده شدهاند. وضع موجود را آمارهای زیر بهتر نشان میدهد. امروزه ۲۰۰ میلیون نفر مهاجر در دنیا وجود دارد که ۳% کل جمعیت دنیاست. در سال ۲۰۰۵ بنا به آمار سازمان ملل، ۱۹۱ میلیون نفر مهاجر در کل دنیا وجود داشتهاست که از این جمعیت ۱۱۵ میلیون نفر در کشورهای صنعتی و ۷۵ میلیون نفر در دیگر کشورها بسر میبرند.(۱) در همین سال ۲۰۰۵ توزیع مهاجرین درقارههای مقصد مهاجرت به این شرح بودهاست:۳۴% در اروپا، ۲۳% در آمریکای شمالی، ۲۸% در آسیا، ۹% در آفریقا و ۴% در آمریکای لاتین و کارائیب.
نوشتههای مرتبط
در کنار کشورهایی که بنیاد جمعیتیشان را مهاجرین قرون گذشته تشکیل دادهاند، دیگر کشورهایی هم هستند که بنا به شرایط سیاسی و اجتماعی ویژهای به گروه کشورهای مهاجرپذیر پیوستهاند- (هرچند خود این کشورها مبداء برخی از مهاجرتهایند) از جمله کشورهای اطراف خلیج فارس، اسرائیل، اردن، سنگاپور، لوگزامبورگ و سوئیس. در کشورهای استرالیا و عربی سعودی مهاجرین یک پنجم جمعیت را تشکیل میدهند.این را هم بد نیست بدانیم که جریان مهاجرت میان کشورهای در حال توسعه بسیار گستردهتر از جریان مهاجرین این کشورها به سوی کشورهای صنعتیاست. در سال ۲۰۰۵، ۸۰ درصد مهاجرت به کشورهای در حال توسعه از دیگر کشورهای در حال توسعه بودهاست.در همین دوران مهاجرین کشورهای در حال توسعه در کشورهای صنعتی تنها ۵۴ درصد کل مهاجرین را تشکیل میدادهاند.
در سطح جهانی مهاجرین به دستههای زیر تقسیم میشوند:
۱. مهاجرت برای استقرار دائم. کشورهای استرالیا، کانادا، آمریکا و نیوزلاند در این زمینه مهاجرپذیرند و به مهاجرین خود اجازه اقامت دائم میدهند.
۲. پیوستن به اعضا خانواده، تواناییهای حرفهای و علمی و پناهندگی سیاسی و اجتماعی محورهای عمده پذیرفتن مهاجر مهاجرت به این کشورهاست.(۲) مهاجرت نیروی کار با قراردادهای موقتی، گذراندن دوران کارآموزی، کارگران فصلی و یا مهاجرت سرمایه گذاران شرکتهای چند ملیتی. در اروپا از سال ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۵ شمار این مهاجران از ۴/۶ میلیون به ۶/۹ میلیون رسیدهاست. جمعیت کل مهاجرین در اروپا در همین سال ۲۰ میلیون نفر بودهاست.
۳. مهاجرت دانشجویی- درکشورهای صنعتی در سال ۲۰۰۰ شمار این مهاجران به ۲ میلیون نفر رسیدهاست.
۴. پناهندگان سیاسی- شمار این مهاجرین از ۵/۱۸ میلیون نفر در سال ۱۹۹۰ به ۵/۱۳ میلیون نفر در سال ۲۰۰۵ رسیدهاست. کشورهای در حال توسعه ۵/۱۰ میلیون از این جمعیت را در خود جای میدهند.
۵. مهاجرین غیرقانونی
دلایل و علل مهاجرت هم در سطح جهانی بدین قرارند:
۱. رسانههای جمعی و به ویژه تلویزیون که تصویری از رفاه غربی و مصرف و آزادی و دستمزدهای بالا را از خلل فیلمها تبلیغ میکنند و به رویاهای بینندگانشان دامن میزنند. این رویاها را گاه مهاجرینی که به کشورهایشان برمیگردند هم با نشان دادن علائم رفاه و شادکامی تقویت میکنند.
۲. پیوندهای خانوادگی، اقتصادی فرهنگی و مذهبی که به مانند فراخوانی در کشورهای مقصد مهاجرت کارکرد دارند و در جابجاییها تاثیر گذارند.
۳. توسعه سریع اقتصادی به رشد طبقهای منجر میشود که نه برای فرار از تهیدستی بلکه برای رفتن به قطب اقتصادی و اجتماعی آرمانی شدهاش دست به مهاجرت میزنند. بخشی ازاین مهاجران تحصیل کردهاند و به دنبال پیدا کردن زمینه مناسبتری برای رشد خود میگردند.
۴. د.دگرگونی سیستمهای سیاسیای به مانند روسیه و چین که دست شهروندان خود را برای مهاجرت و خروج از کشور باز میگذارند.(۳) پناهندگی سیاسی و اجتماعی که برای حفظ جان فرد مورد خطر در سرزمین مادریاش صورت میپذیرد. ناگفته نماند که سیل پناهندگی سیاسی در جهان که در سالهای ۱۹۹۰ اوج گرفته بود فروکش نمودهاست.
۵. وجود فضاهای تبادل کالا و رفت و آمد آزاد میان کشورها. نمونههای آن اتحاد اروپاست و بازار کشورهای شمالی. طبعا در این مورد جابجایی مهاجرین و استقرارشان از کشورهای فقیرتر به سوی کشورهای غنیتر صورت میگیرد، مثلا از کشورهای اروپای شرقی به سوی کشورهای اروپای غربی و یا در شکل غیرقانونی آن از سوی کشورهای آفریقایی به سوی کشورهایی چون ایتالیا و اسپانیا که در نزدیکی جغرافیایی قرار دارند.
۶. به همه اینها باید هزینههای رو به کاهش جابجاییهای مهاجرتیو پیامدهای جهانیسازی را هم در نظر گرفت که مهاجرت را پدیدهای دست یافتنی برای بسیاری کردهاست.
گرایشهای نوین
مهاجرت از تغیراتی که هم در کشورهای مبدا و هم در کشورهای مقصد اتفاق میافتد تاثیر میپذیرد.
امروزه از چرخه مهاجرت گفتگو میشود. در این چرخه بسیاری از مهاجرین تمایل دارند که میان سرزمین مادری و سرزمین مقصد مهاجرت رفت و آمد کنند و در هر دوی آنها فعال باشند. امکان ورود و خروج قانونی افراددارای ملیتهای دوگانه این کار را آسان کردهاست. مسئله دیگر، تغییراتی است که در سیاستهای مهاجرت دیده میشود و در گفتار حکومتها؛ چراکه درآمد مهاجرین در کشورهای توسعه یافته صنعتی به منبعی برای سرمایهگذاری در کشور مبدا مهاجرت تبدیل شدهاست.
بنا به آمار بانک جهانی، میزان این سرمایهگذاریها از ۱۰۲ میلیارد دلار در سال ۱۹۹۵ به ۲۳۲ میلیارد دلار در سال ۲۰۰۵ رسیدهاست. کشورهای مقصد مهاجرت در تلاشاند که با کشورهای مبدا مهاجرت برای سرمایهگذاری همکاری کنند و کشورهای مقصد نیز به فکر افتادهاند که مهاجرت شهروندانشان را سامانی ببخشند. دلیل آن هم آشکار است؛ در کشوری مانند فیلپین که از هر ۱۱ نفر یک نفر مهاجرت کردهاست، مبلغ ۱۴ میلیارد یورو در سال ۲۰۰۵ از سوی فیلیپینهای مهاجر به حساب خانوادههایشان واریز شدهاست. در گزارش سازمان ملل در شورای عمومی ۱۴ و ۱۵ اکتبر سال ۲۰۰۶ از منافع ممکن و دو جانبه کشورهای مبدا و مقصد مهاجرت گفتگو شدهاست: انتقال دانش و فنون، انتقال ارز، آمیختگی فرهنگی و عرضه نیروی کار. روال قانونی کردن مهاجرت در سطح جهان، بعد از تصویب کنفرانس جهانی نیروی کار مهاجر، آغاز شدهاست و اگر مهاجرت آیندهای داشتهباشد در درون همکاریهای دولتهای کشورهای مهاجرپذیرتر و مبدا مهاجرت به نتیجه مطلوب خواهد رسید.
* مقاله موجود به نام (Un Monde en migrations) در سال ۲۰۰۷ توسط مرکز تحلیلهای استراتژیک فرانسه به چاپ رسیدهاست. نویسنده مقاله خانم کاترینویتلدوواندن
(Catherine Wihtol de Wenden) میباشد که از اعضاء مرکز پژوهشهای علمی فرانسه(CNRS) میباشد.
۱- رشد شمار مهاجران از رشد شمار جمعیت در جهان سریعتر بودهاست. بین سالهای ۱۹۹۰-۱۹۸۵ جمعیت دنیا رشدی ۱.۷ درصدی داشتهاست وشمار مهاجرین رشدی ۲.۵۹ درصدی.
۲- در اروپا، مهاجرت به نام «پیوستن به اعضا خانواده» بخش مهمی از این پدیده را در بر میگیرد.در فرانسه در سالهای ۲۰۰۲-۱۹۹۹ حدود ۷۰ درصد مهاجران به این گروه تعلق داشتهاند. حمایتهای دولتی، امکانات و خدمات کم و بیش ارزان پزشکی در اروپا انگیزههای بسیاری برای مهاجرت ایجاد میکنند. رفرمهای لیبرالیستی که دولتهای اروپایی- بویژه فرانسه- در پیش گرفتهاند، از شمار این مهاجران خواهد کاست.
۳- هر چند که محدودیتهای که کشورهای مهاجرپذیر برای شهروندان کشورهای دارای سیاستهای «نامطلوب» هنوز وجود دارد با این حال مهاجرت از این کشورها تداوم خود را حفظ کردهاست.
این مطلب نخستین بار در منبع زیر منتشر شده و مترجم آن را برای تجدید انتشار در اختیار انسان شناسی و فرهنگ قرار داده است.
http://www.etebarmagazine.com
دکتر محسن حافظیان پژوهشگر گروه ایران شناسی دانشگاه کونکوردیا کانادا است.
mohsen.hafezian@yahoo.fr