از اوایل آوریل تا اواسط جولای ۱۹۹۴، بیش از هشتصد هزار نفر از اعضای قوم توتسی (Tutsi) و اعضای میانهروِ قوم هوتو (Hutu) توسط اکثریت قومیِ هوتوها به قتل رسیدند. نظام سیاسیِ رواندا، که در انحصار اکثریت قومی هوتوها قرار داشت، از ترس اینکه مبادا در پی جنبش دموکراسیخواه و جنگ داخلی، از اریکه قدرت به زیر کشیده شود، دست به قتل عام گسترده توتسیها و همچنین هوتوهای میانهرو زد. بهانه این قتل عام را سقوط هواپیمای حامل رییسجمهور وقت رواندا، ژووِنال هابیاریمانا (Juvenal Habyarimana)، به دست هوتوها داد.
تقریباً همه پژوهشگران بر این باورند که تقسیم جمعیت رواندا به سه قوم هوتو، توتسی و توا (Twa) به دوران پیشااستعماری این کشور بازمیگردد. با این حال، درباره ریشه تشدید این اختلافات، یا به عبارتی ریشه هویتیابیِ تمایزگذارانه و انعطافناپذیر بر مبنای دستهبندیهای قومیتی، اختلاف نظر وجود دارد. دو نظریه شاخص در این رابطه وجود دارد. نظریه نخست، بر این است که در رواندای پیشااستعماری، دستهبندی هوتو، توتسی، توا اهمیت اجتماعی چندانی نداشته است. در واقع، آنچه هویتیابی و تمایزات قومیتی شدید را در رواندا پروراند، سیاستها و ایدئولوژی استعماری بوده است. اما نظریه دوم ریشه اختلافات را پیش از تسلط استعمارگران بر رواندا میجوند. به نظر باورمندان به این نظریه، در اواسط دهه ۱۸۰۰ میلادی، دادگاه مرکزی پادشاهی رواندا از تقسیمبندی جمعیت بر پایه قومیت به مثابه وسیلهای برای گسترش سلطه خود و نصب نخبگان قوم توتسی به عنوان نماینده دربار در مناطق حاشیهای، بهره برد. قابل ذکر است که حاکمیت رواندا پیش از و طیِ استعمار، در انحصار توتسیها بود. به علاوه، استعمارگران بلژیکی برای توتسیها – این اقلیت قومی – امتیازاتی قائل بودند. فیلیپ گورویچ (Phillip Gourevitch) در کتاب خود مینویسد: “در سال ۱۹۳۵، بلژیک نوعی کارت شناسایی [برای روانداییها] صادر کرد که بر هر فرد با عنوان توتسی، هوتو، توا، یا خنثی برچسب میزد. در حالی که پیش از این برای برخی هوتوهای ثروتمند امکان داشت که به توتسی افتخاری بدل شوند، این کارت شناساییها مانع هرگونه تحرک میان طبقات شد.”
نوشتههای مرتبط
جماعت هوتوهای رواندا در سال ۱۹۵۹ انقلاب کردند، شمار فراوانی از توتسیها را کشتند. آنان در نهایت در سال ۱۹۶۲ دولت مستقلی تحت سلطه خود تشکیل دادند و کنترل رواندا را در دست گرفتند. در سال ۱۹۹۰، جبهه میهنپرستان رواندا (Rwanda Patriotic Front)، به رهبری توتسیها، جنگ داخلی در کشور به راه انداخت تا قدرت را برای قوم توتسی بازپس بگیرد.
در ششم آوریل ۱۹۹۴، هواپیمای حامل روسای جمهور رواندا و بروندی، مورد حمله موشکهای زمین به هوا قرار گرفت. سرنشینان همگی کشته شدند. یاران رییسجمهور رواندا، جبهه میهنپرستان را مسئول این واقعه اعلام کردند؛ در حالی که بسیاری دیگر بر این باور بودند که سربازان نزدیک به رییسجمهور این حمله را ترتیب دادهاند. پس از این واقعه، هوتوهای تندرو خواهان کشتار توتسیهای سراسر رواندا شدند. آنان به تشکیل نیروهای شبه نظامی و مسلح کردن هوتوها با قمه و شمشیر پرداختند. در روزهای نخستین نسلکشی، گارد ریاستجمهوری، نخستوزیر رواندا – یک هوتوی میانهرو – و ده تن از محافظین بلژیکی او را به قتل رساندند. جوخههای مرگ همچنین کسانی را که به نظر میرسید با جبهه میهنپرستان همدلی داشته باشند، از جمله رهبران حزب لیبرال (متشکل از توتسیها) و حزب چند قومیتیِ سوسیال دموکرات و همینطور فعالان مدنی را ترور کردند. اینها همگی نشانگر این است که نسلکشی، بیش از آنکه به طور خودجوش از میان مردم برآمده باشد، حاصل سازماندهی، برنامهریزی و مدیریتِ نظامی-تشکیلاتی دقیق بوده است. دولت موقت رواندا، با استفاده از زبان دفاع از خود، از مردم خواست تا دسیسهچینان کشور را ریشهکن کنند. سرانجام در طول سه ماه، سه هزار تن از مردم رواندا به قتل رسیدند. در روز هفدهم جولای، جبهه میهنپرستان رواندا، که سیزده روز پیشتر احیا شده بود، با درهمشکستن آخرین سنگرهای حکومت، قدرت را در دست گرفت و نسلکشی پایان یافت.
از نکات قابل ذکر درباره نسلکشی رواندا، بیعملیِ مثالزدنی جامعه بینالمللی است. جامعه بینالمللی مطلقاً نتوانست در راستای توقف این کشتار بیرحمانه اقدامی صورت دهد. دلایل کلی این بیعملی را، به تبعیت از دُمینیک ماریتز (Dominique Maritz)، میتوان نگاهی نادرست به تنشهای آفریقا و خصلت بوروکراتیک سازمان ملل دانست. با این حال، ماریتز در مقالهای با عنوان «نسلکشی رواندا: شکست جامعه بینالمللی؟» چند دلیل ویژه و مهم برای این امر برمیشمارد: در سال ۱۹۹۳، بالگردهای آمریکایی در سومالی شکستی فضاحتبار را متحمل شدند. تمامی تفنگداران آمریکاییِ مأمور در این عملیات، کشته شدند. “سایه سومالی” مانع از آن میشد که نهادهای نظامی بینالمللی در مداخلهای دیگر شرکت جویند. به علاوه، علت دیگر عبارت بود از منافع ملی. ایالات متحده از آنجاییکه در نجات روانداییها منفعت ملیاش را نمیدید، از مداخله دوری جست. فرانسه نیز که اقدامات جبهه میهنپرستان را دسیسه انگلیسیزبان میدانست و حامی هوتوهای فرانسویزبان بود، برای نجات جان مردم رواندا وارد عمل نشد. از سویی دیگر، به باور ماریتز، فقدان پوشش رسانهایِ نسلکشی موجب عدم انتقال وضعیت قربانیان به جامعه جهانی شد. با این حال، بازیگران اصلی این جریان – آمریکا، فرانسه و بلژیک – اطلاعات کافی درباره آنچه در رواندا میگذشت در اختیار داشتند. به قول ایروین کوتلر (Irwin Cotler)، در مقالهاش برای یادبود فاجعه رواندا، “هیچکس نمیتواند بگوید نمیدانستیم؛ ما میدانستیم ولی عمل نکردیم”. علاوه بر این، تخلیه سریع خارجیان مقیم رواندا و همینطور ورود نیروهای فرانسه – که به باور بسیاری نه به منظور توقف نسلکشی، بلکه برای جلوگیری از قدرتگیری جبهه میهنپرستان بود – نشان میدهد که قدرتهای خارجی توان و ظرفیت مداخله نیز داشتند. ماریتز خاطر نشان میکند که تصدیق شکست جامعه بینالمللی در توقف نسلکشی رواندا باید گام اول در تضمین عدم وقوع چنین فجایعی در نقاط دیگر دنیا باشد. با این وجود، پرسش مهمی که ماریتز مطرح نمیکند و پاسخگویی به آن بررسی دقیقتر و حوصله بیشتری میطلبد این است که آیا نهادی متشکل از دولتهای ملی که هر یک برای تأمین منافع ملی خود در آن عضویت دارند، ذاتاً قادر است جلوی چنین جنایاتی را بگیرد و در هنگام وقوع، آن را متوقف کند؟
منابع
کتاب
Longman, Timothy (2005), “Rwanda”, in Encyclopedia of Genocide and Crimes against Humanity (3 vols), edited by Dinah L. Shelton, New York: Macmillan, pp. 925-933
Gourevitch, Phillip (2000), We Wish to Inform You That Tomorrow We Will Be Killed With Our Families: Stories From Rwanda, Pan Macmillan
مقالات و یادداشتهای اینترنتی
صفحه نسلکشی رواندا در وبسایت موزه هولوکاست هوستون:
http://www.hmh.org/la_Genocide_Rwanda.shtml
مقاله دُمینیک ماریتز:
Maritz, Dominique, “Rwandan Genocide: Failure of the International Community”: http://www.e-ir.info/2012/04/07/rwandan-genocide-failure-of-the-international-community
مقاله ایروین کوتلر:
Cotler, Irwin, “Remembering Rwandan Genocide”: http://www.pressdisplay.com/pressdisplay/viewer.aspx
از ویکیپدیای انگلیسی:
http://en.wikipedia.org/wiki/Rwandan_Genocide
http://en.wikipedia.org/wiki/Rwanda
این مطلب در چارچوب همکاری سایت انسانشناسی و فرهنگ و روزنامه اعتماد انتشار مییابد.