انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

پاور پوینت : طرحواره های فرهنگی

این پاورپینت مربوط به طرحواره های فرهنگی(cultural schemas) است و با مقدمه ای آغاز می شود و به اختصار بیانگر این هست که مفهوم طرحواره‌های فرهنگی در انسان شناسی شناختی، همانند سایر مفاهیم موجود در این علم میان‌رشته‌ای، از سایر علوم به‌خصوص روان‌شناسی و زبان‌شناسی گرفته شده است.طرحواره فرهنگی ، برداشت های ذهنی افراد از امور گوناگون و اطراف زندگی آنان است که در هر فرهنگ و خرده فرهنگی متفاوت است .

فرهنگ ها در جوامع مختلف ، متفاوت و متنوع هستند و حتی در داخل یک جامعه هم فرهنگ های متفاوتی وجود دارد و نمی توان جامعه ای را یافت که فرهنگ یکسان و یکنواختی را داشته باشد؛ آنچه حائز اهمیت می باشد، این است که طرحواره های فرهنگی نیز همانندِ فرهنگ ها بسیار متنوع اند و طرحواره های فرهنگی که برداشت های ذهنی افراد هستند در جوامع متفاوت و مشابه ، یکسان نیستند.

در پاورپینت به تاریخچه شکل گیری نظریه طرحواره های فرهنگی اشاره شده است و ابتدا بیان می شود که طرحواره های فرهنگی از فلسفه آغاز شدند و سپس نظریه طرحواره های فرهنگی وارد مطالعات انسان شناسی می شود . نظریه طرحواره فرهنگی ممکن است یک نظریه نسبتاً جدید باشد اما آن یک مفهوم جدید نیست . قدمت ایده گسترش طرحواره ها به مثابه انواع ایده در ذهن به افلاطون بر می گردد .(همچنین نگاه کنید به طرحواره و طرحواره( روانشناسی) . در قرن ۱۹ ، فیلسوف آلمانی ایمانوئل کانت ، این ایده را توسعه داد که تجارب هر فردی در حافظه به شکل مفاهیم خیلی منظم جمع شده است . در سال ۱۹۲۰ کار پیاژه بررسی کردن طرحواره در نوزادان است . در سال ۱۹۳۰ بارتلت حافظه را برای طرحواره تست کرد . از سال ۱۹۷۰ تا سال ۱۹۹۰ بسیاری از محققان بارهایی را از مدارک بدست آوردند که نشان می دهد که رفتار مردم عمیقاً نسبت به آنچه که در مغزشان ذخیره می کنند ، تعبیه شده است .

مفهوم‌سازی و تعریف دوباره فرهنگ با استفاده از نظریه طرحواره‌ها شاید اقدامی پیش‌پا افتاده به‌نظر آید ولی واقعیت آن است که این حرکت نظریه جدیدی از فرهنگ را وارد انسان‌شناسی شناختی کرد و انسان شناسان را به تأمل و تفکر درباره دانش فرهنگی در مفهوم شناختی آن واداشت و آنها را با این پرسش مواجه کرد که وقتی افراد دانش مشترکی را کسب یا به‌کار می‌گیرند در ذهن آنها چه می‌گذرد. به‌نظر می‌رسد که به دلیل ماهیت انطباق و سازگاری انسان با محیط اطراف خود است که تعداد زیادی از این طرحواره‌های فرهنگی مشترک هستند. به‌گفته کویین(۲۰۱۱) اولین کسی که اصطلاح طرحواره فرهنگی را در کارهای خود به‌کار گرفت رونالد کاسون Ronald Casson (1980) بود.بعد از ورود بحث طرحواره های فرهنگی در انسان شناسی ، ارتباط بین انسان شناسان شناختی و ارتباط گرایان رخ می دهد و افرادی در این زمینه پیشتاز بوده اند عبارت اند از : موریک بلوچ ، کلودیا استرواس و روی دی‌اندرادی ، کویین و ادورادهاچینز .

طرحواره های فرهنگی انواع و اقسام متفاوتی دارند و این تنوع طرحواره ها در هر فرهنگی متفاوت است و در این پاورپینت تعداد محدودی از انوع طرحواره ها را نشان می دهد .

طرحواره‌های رویدادی (events Schemas )

طرحواره های نقشی role schemas) )

طرحواره های تصوری( image schemas )

طرحواره های گزاره‌ای (Proposition schemas )

و طرحواره های احساس (( emotion schemasبیان می شود .

طرحواره‌های رویدادی از تجربه ما در رویدادهای معین انتزاع می‌شوند.در ذهن افراد یک جامعه معمولاً طرحواره‌های کم و بیش مشابهی از رویدادی مانند “مراسم جشن عروسی” وجود دارند. در طرحواره های رویدادی، طرحواره های دیگری نیز قرار دارد مثلاً در طرحواره جشن عروسی، طرحواره های دیگری چون غذای عروسی ، آداب و رسوم خاص، موسیقی و … وجود دارد.

نیشیدا (H. Nishida )(758:1999) خاطر نشان می‌کند که طرحواره‌های نقشی دربردارنده دانشی از نقش های اجتماعی هستند و مجموعه ای از رفتارهایی را نشان می دهند که افراد در موقعیت اجتماعی خاص از خود بروز می دهند. مثلاً افراد که داری یک نقش یکسانی هستند،مثل خواهر یا برادر ، در فرهنگ های مختلف ، تصورات متفاوتی از آنان می شود و یکسان نیست.

طرحواره‌های تصوری‌ طرحواره‌هایی هستند که ساختارهایی را برای مفهوم‌سازی‌های معین فراهم می‌کنند. پالمر(۱۹۹۶: ۶۶) در تعریف این دسته از طرحواره‌ها می‌نویسد:”طرحواره‌های حاصل از انتزاع‌های میانی(یعنی بین تصورات ذهنی و گزاره‌های انتزاعی) که به‌صورت تصویرهای شمایلی در ذهن افراد بازنمایانده می‌شوند، و به‌طور مستقیم با تجربه‌های فیزیکی یا اجتماعی در ارتباط هستند را طرحواره‌های تصوری گویند”.

طرحواره‌های گزاره‌ای را می‌توان انتزاعی از مدل‌های فکری و رفتاری دانست. این طرحواره‌ها مفاهیم و روابطی که بین آنها برقرار است را مشخص می‌کنند. اگر این طرحواره ها در زبان تجلی پیدا بکنند ، می توان به فرهنگ و جهان بینی گویشوران آن زبان دست یافت.

طرحواره های احساس نیز بیانگر این هستند که مفاهیم احساسی و عاطفی می‌توانند نمونه‌ای از طرحواره‌های معین باشند. عواطف و احساسات پیکره‌های پیچیده‌ای از تصورات هدف‌مندی هستند که بر سناریوها و حالات و احساسات حکمفرما هستند.

و در پایان می توان ذکر کرد که بین طرحواره و تجارب زندگی رابطه مستقیمی وجود دارد و طرحواره ها از تجارب زندگی انتزاع می شوند . طرحواره های فرهنگی دانشی ایستا نیست و پویا است و به طرق گوناگون بین اعضای یک گروه فرهنگی توزیع شده اند. طرحواره های فرهنگی انسان را قادر می سازد تا تصویرسازی از وقایع در ذهن شکل بگیرد و درنتیجه فهم امور آسان می شود .

برای مشاهده پاورپوینت در زیر کلیک کنید :

۱۸۶۸۴