جامعهشناسی و بحران منابع طبیعی تجدیدشونده در ایران
زند رضوی، سیامک (۱۳۸۹)، جامعهشناسی و بحران منابع طبیعی تجدیدشونده در ایران (پژوهش عملی مشارکتی با اجتماعات محلی در حوزه گوشگ و سیاهکو، استان کرمان)، تهران: نشره قطره.
نوشتههای مرتبط
موقعیت مطالعات زیستمحیطی با رویکرد فرهنگی و اجتماعی در چند دهه اخیر به دلیل بحرانهای زیستمحیطی بسیار دگرگون شده و ارتقاء یافته است. علوم سیاسی، اقتصادی، روانشناسی و نیز گرایشهای مختلف علوم اجتماعی کوشیدهاند تا دلایل آسیبهایی مانند گرمایش جهانی، خشکسالی و بحران انرژی را شناسایی و برای حل پیامدهای آنها نظیر کمبود مواد غذایی، مهاجرتهای زیستمحیطی، گسترش فقر و تنشهای سیاسی و اجتماعی راهکارهایی ارائه کنند. در این میان علوم اجتماعی و به ویژه انسانشناسی بیشتر بر روی جوامع بومی/ محلی تمرکز یافتهاند که از یکسو شیوه تعامل آنان با زیستبوم به دلیل تغییر ساختارهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی تغییر یافته است و این جوامع برخلاف تصور عمومی به یکی از بزرگترین گروههای تخریبکننده طبیعت تبدیل شدهاند و از سوی دیگر آسیبهای زیستمحیطی موقعیت این جوامع را با تشدید فقر، شیوع بیماریهای عفونی، آوارگی و نیز درگیری بر سر دستیابی به منابع طبیعی را بسیار شکننده ساخته است.
پژوهشهای فرهنگی در خصوص مسائل زیستمحیطی تلفیقی از نگرش کلان منطقه و جهان محور و رویکرد میانرشتهای با تمرکز بر زیستبومهای محلی است. این خاصگرایی و عامگرایی همزمان منجر به تولید حجم انبوهی دادهها، مفاهیم و راهکارهایی شده است که غالبا ساختارهای مسلط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی را ه شدت مورد انتقاد قرار میدهند.
سهم علوم اجتماعی ایران در پرداختن به محیطزیست بر اساس ممسائل و مفاهیم جدید بسیار اندک است. به بیان دیگر کمتر متنی را میتوان یاغت که انحصارا موقعیت کنونی محیطزیست ایران را با رویکرد جامعهشناختی یا انسانشناسی مورد بررسی قرار داده باشد.
کتاب “جامعهشناسی و بحران منابع طبیعی تجدیدشونده در ایران” یکی از معدود متون تولیدشده با این ویژگی است.
سیامک زندرضوی در پیشگفتار این مسئله را مطرح میکند که تجربیات میدانی وی در میان جنگلنشینان شمال ایران و جامعه عشایری غرب کشور پرسشهایی را در خصوص چگونگی مصرف منابع طبیعی توسط مردم محلی به وجود آورده است. تلاش برای پاسخگویی به این سوالها بر اساس دانش اجتماعی پایه اصلی نگارش کتاب جامعهشناسی و بحران منابع طبیعی تجدیدشونده در ایران محسوب میشوند.
نویسنده کتاب ابتدا نظریههای دلایل تخریب محیطزیست توسط جوامع محلی را مطرح میکند. چگونه افزایش جمعیت، تغییر شیوههای فناورانه ارتباط با طبیعت و نیز مصرف منابع طبیعی محلی توسط جامعه بزرگتر (ملت) میتواند آسیبهای زیستمحیطی را سبب شود. فصول بعدی کتاب نیز تجربیات میدانی نویسنده و نیز دادههای پژوهشی موجود را با همین رویکرد و به ویژه با تاکید بر ایران مورد تحلیل و بررسی میکند.
پیشگفتار
فصل اول: مقدمه
فصل دوم: مبانی نظری و تجربی پژوهش
چارچوب نظری اول/ مرور پژوهشهای انجامشده بر پایه چارچوب نظری اول/ پژوهشهای مبتنی بر چارچوب نظری اول (تجربیات خارج از ایران)/ جایگاه مشارکت مردمان محلی در مدیریت منابع طبیعی در هندوستان/ ….
فصل سوم: چارچوب روششناسی پژوهش
روششناسی سطح کلان/ روشهای جمعآوری داده/ محدودیتهای روششناسی سطح کلان/روششناسی سطح میانه/ روش تحقق عملی جامعهگرا/….
فصل چهارم: جایگاه دولتع ساختارهای اجتماعی و اقتصادی، اشکال نهادی حضور مردم محلی دز حفظ و بهرهبرداری از منابع طبیعی
تعریف مفاهیم/ بررسی مقایسهای دیدگاههای مرتبط با نهادهای حقوق دارایی و دسترسی به مناع طبیعی تجدید شونده قبل از دده ۱۳۴۰ شمسی/ بررسی مقایسهای دیدگاههای مرتبط با سازمان اقتصادی و اجتماعی ایلات و عشایر در ایران/ فرایند تاریخی بهرهبرداری از منابع طبیعی تجدیدشونده در ایران و جایگاه ایلات و عشایر دولت در آن/…
فصل پنجم: جایگاه دولت، ساختارهای اجتماعی- اقتصادی جامعه
تعریف مفاهیم/ اقدامات تعیینکننده دولت در عرصه چگونگی حفظ و بهرهبرداری از منابع طبیعی/ ملی کردن مراتع/ اصلاحات ارضی/ گسترش ادارات دولتی/ گسترش روحیه یارانه خواهی/….
فصل ششم: مطالعه موردی در شهرستان بافت و حوزه ابخیز گوشک و سیاهکوه
فصل هفتم: نتیجهگیری و پیشنهادات