یکشنبه ۱۹ اسفندماه ۱۳۸۶ در انجمن جامعهشناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در ادامه بررسی فیلمهای مستند فیلم “هدف: خبرنگار” ساخته مازیار بهاری به نمایش درآمد. پس از نمایش فیلم مازیار بهاری، ناصرفکوهی و مهرداد اسکویی با بررسی فیلم به سوالات پاسخ دادند.
فیلمسازی در بحران
نوشتههای مرتبط
بحران در فرهنگ لغات آشفتگی و تغییر حالت معنا شده است، بلایای طبیعی مانند سیل، زلزله، طوفان…. یا رویدادهای ایجاد شده توسط انسان نظیر جنگ، انقلاب، آشوب،… وقایعی هستند که منشا آشفتگیها و تغییر حالتها یا همان بروز بحرانها در زندگی افرادبه شمار میآیند. اگر چه سپری شدن زندگی در ثبات و آرامش و مشخص بودن آینده، خواست تمام افراد، شعار احزاب و حتی درونمایه ادیان است اما در نقطه مقابل و به گونهای متناقض به تصویر کشیدن آشفتگیها و زندگیهای دگرگون شده در بحران همواره موضوعی مورد توجه بودهاست.
در ارتباط میان حوزه بحران و خبرنگاری و مستندسازی باید توجه داشت که میان شیوه به تصویر کشیدن بلایای طبیعی و حوادث ناگوار اجتماعی تفاوت وجود دارد.
مستندسازی در زمان وقوع حوادث طبیعی
بلایای طبیعی یا رویارویی انسان و طبیعت اگر در گذشته به عنوان وقایع اجتناب ناپذیر و آزمایش الهی برای سنجش و مجازات افراد از شناخته میشدند، اما امروزه با تسلط هر چه بیشتر انسان بر طبیعت و قدرت تکنولوژی در پیشبینی و کاهش آسیبها، خبرنگاران و مستندسازان برای جلب کمکهای مردمی و ارائه سندی از نتایج تلخ و ناگوار ناکارآمدی سیستمهای دولتی به ثبت پیامدهای چنین بحران میپردازند.
به تصویر کشیدن پیامدهای بلایای طبیعی به معنای ثبت ویرانیهای فیزیکی و شوک، خشم و اندوه بازماندگان به دلیل از دست دادن عزیران و از بین رفتن تمام چیزهایی که به زندگی آنها معنا میدادهاست. مستندسازان در تلاش برای به تصویر کشیدن نابودی زندگی این افراد که تنها در چند لحظه رخ دادهاست، از نظر عاطفی بسیار صدمه میبینند اما به صورت مستقیم و همزمان با افراد بحران را تجربه نمیکنند و این نقطه تفاوت مستند سازی در هنگام وقوع بلایای طبیعی و و بحرانهایی انسانساخت مانند جنگ است.
مستندسازی در جنگ
جنگ هولناک ترین بحران ایجاد شده به دست انسان است زیرا با رویارویی انسانها با یکدیگر دیگر نمیتوان طبیعت را مقصر دانست، بلکه جنگ با تمام دهشتناکی خود متوجه انسان است. افراد سرزمینی که مورد حمله قرار میگیرند و حتی نیروهای مهاجم هر لحظه در ترس دائمی به سر میبرند و کالبد انسانی به صورت مستقیم و بدون هیچ آگاهی قبلی در معرض نابودی است که همین حضور قاطعانه مرگ واکنشهای رفتاری متفاوتی به دنبال دارد.
تصاویر گرفته شده از جنگ همواره مورد توجه بوده است: تصاویر اجساد، بدنهای تکهتکه شده، تجاوز، غارت نسلکشی و حتی صحبتهای افراد از چنین تجربیاتی هشداری برای همه است از وقایعی که ممکن است برای هر کدام از انسانها رخ دهد.
مستندسازان جنگی
جنگ رخدادی است که در چند لحظه یا چند ساعت روی نمیدهد بلکه روزها، ماهها و حتی سالها به طول میانجامد و این به معنای حضور خبرنگار در متن درگیریها است. در جنگ خبرنگاران به صورت مستقیم و تا حدود زیادی مشابه مردم سرزمین جنگ زده در معرض مرگ هستند.(با این تفاوت که آنها امکان ترک کشور را دارند و همین حضور آنان را ارزشمندتر میکند)
مازیار بهاری مستندساز ایران برای به تصویر کشیدن خشونت گسترده ناشی از جنگ عراق تصمیم گرفت تا تاثیر این خشونت را بر خبرنگاران بررسی کند.
جنگ عراق
حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ نقطه شروعی برای عادی شدن خشونت بود، زیرا وحشت گسترده از روی دادن حملات تروریستی مشابه به مجوزی برای حضور پررنگ نیروهای نظامی در زندگی روزمره مردم بسیاری از مناطق جهان تبدیل شد.
حمله نیروهای آمریکایی به عراق در سال ۲۰۰۳ باعث به وجود آمدن شکل جدیدی از جنگ شد. تا پیش از جنگ عراق نیز جنگ نشاندهنده خشونت و سویه تاریک شخصیت انسانها بود اما جنگ عراق به اعمال خشونتآمیز در جنگ مشروعیت بیشتری بخشید.
نیروهای آمریکا در سال ۲۰۰۳ با اعلام این که عراق در دوران حکومت صدام حسین به سلاحهای کشتار جمعی دست یافته است به این کشور حمله کردن، عراق تصرف و صدام حسین دستگیر و زندانی شد، اما نه تنها هیچ تسلیحاتی کشف نشد بلکه عراق با تبدیل شدن به مکانی امن برای پیدایش و حضور نیروهای تروریستی، آتش در گیریها در خاورمیانه یعنی کانون بحران جهان را شعلهورتر کرد.
در هر جنگی مردم آن سرزمین با یکی از طرفین درگیر هستند اما در عراق با رشد روزافزون نیروهای مسلح که هویت آنها ناشناخته است هر فردی همزمان میتواند: تروریست، دوست آمریکاییها و یا نیروی رقیب باشد در چنین بدبینیگستردهای بهترین راه حذف هر فرد مظنون است زیرا در وحشت بهتر میتوان حکومت کرد. در این میان خبرنگاران نیز برای نخستین بار در جنگ عراق به صورت گسترده مورد حمله قرار گرفتند.
انگیزههای انسانی: محرک حضور در شرایط بحرانی
خبرنگاری در شرایط بحرانی نشاندهنده تمایل قلبی، به خطر انداختن خود نیست. مازیار بهاری با بیان این مطلب عنوان کرد که کار در شرایط بحرانی به معنای علاقهمندی به بحران یا تجربه هیجان نیست. پرداختن به امر خبرنگاریدر چنین شرایطی بیش از هرچیز نشاندهنده تعهد به نفس اطلاع رسانی است.
خبرنگاران، عکاسان و مستندسازان با رفتن به سرزمینهایی که تنش بر زندگی روزمره حاکم است فجایع انسانی را به تصویر میکشند تا به وظیفه انسانی خود عمل کنند. بنا به گفته یکی از خبرنگاران در فیلم آنها با قرار گرفتن در موقعیتهای انسانی دردناک و خروج از آمار که تنها تعداد کشتهشدگان را نشان میدهد قادر هستند تا پیامدهای هولناک خشونت را بر جسم و روح افراد نشان دهند و با ایجاد حساسیت و هشدار دادن تا آنجا که میتوانند از چنین وقایعی جلوگیری کنند.
چگونگی اطلاع رسانی در شرایط بحرانی
مستند “هدف: خبرنگار” به سراغ خبرنگارانی میرود که هر یک به شکلی در جنگ عراق آسیب دیدهاند. این خبرنگاران به حوزه جغرافیایی گستردهای تعلق دارند: ایران، خاورمیانه، اروپا، آمریکا و حتی خود عراق. تعلق داشتن به حوزه جغرافیای جهان اسلام و عرب حضور خبرنگاران در میان مردم و جلب اعتماد آنان را تسهیل میکند. یکی از خبرنگاران زنی مصریالاصل است که با زبان و فرهنگ عراق آشنایی کامل دارد و برای حضور در میان مردم حجاب و پوشش زنان بومی عراق را انتخاب میکند. داشتن خاستگاه مشترک اگر چه کار را تسهیل میکند، اما کار در چنین شرایطی بیش از هر چیز مستلزم شناخت تاریخی و اجتماعی از این کشور است. به ویژه در عراق که تنوع قومی و زبانی و دینی گسترده تنوع گروههای درگیر را نیز سبب شده است.
خطرات و آسیبها بر روی خبرنگاران
فیلم با تصویری از خود مازیار بهاری شروع میشود. وی با بیان این مطلب که خبرنگاری هر روز در عراق دشوارتر میشود در حقیقت وضعیت خود را توضیح میدهد. وضعیتی که برخلاف تصور عمومی از حرکت آزادانه یک خبرنگار در میان مردم است. مازیار بهاری در ماشینی است که توسط دو ماشین دیگر نیز حمایت میشود و محافظانی از وی حمایت میکنند در چنین شرایطی حتی استفاده از دوربین فیلمبرداری نیز میتواند خطرناک باشد و وی باید حدس بزند که اتومبیل یا افرادی که به وی نزدیک میشوند به چه گروهی تعلق دارند تا دوربین عکاسی خود را بالا بگیرد یا مخفی کند. تمامی این فشارهای روحی که کیفیت اطلاعرسانی را تحتالشعاع قرار میدهد باید هزینه خبرنگاری در عراق را نیز افزود که عملا سبب میشود تا این حرفه تنها برای خبرنگاران حرفهای و تحت حمایت موسسات اطلاع رسانی بزرگ دنیا امکانپذیر باشد.
این تنها بخشی از مشکلاتی است که بر سر راه خبر رسانی در عراق وجود دارد. بخشی از فیلم به یک خبرنگار آمریکایی میپردازد که مدتی توسط یکی از گروههای مسلح در عراق به نام انصارالسلام ترکمن به گروگان گرفته میشود وی در این مدت به اتهام جاسوسی شکنجه و تهدید به مرگ میشود تا جایی که آرزوی مرگ میکند وی اگر چه به طور ناگهانی آزاد میشود اما وحشت از بروز اتفاق مشابه و از دست دادن زندگی در کنار نگرانی که در طی این مدت خانواده وی تحمل کردهاند باعث شد که تا مدتها به عراق نیاید و تنها زمانی به این کشور بازگشت که ارتش آمریکا از وی خواست تا بازگویی واقعه برای سربازان آمریکایی آنها را به نحوه کار گروگانگیران آشنا کند.
بخش دیگری از فیلم به زندگی یک خبرنگار زن مصریالاصل میپردازد و علاوه بر نشان دادن وحشت وی از خطراتی که وی را تهدید میکند به زندگی همکار عراقی وی میپردازد که همسر خبرنگار و یکی از فرزندان خود را در جریان حمله نیروهی تروریستی از دست میدهد این خبرنگار زن دیگر هرگز به عراق برنمیگردد.
مستند “هدف: خبرنگار” به صورت موازی این وقایع و خودگوییهای خبرنگاران دیگری را نیز نقل میکند مانند خبرنگار زن ایتالیایی که پس از آزادی از دست گروگانگیران خودروی حامل وی مورد حمله نیروهای آمریکایی قرار میگیرد و محافظ وی کشته میشود.
اما چرا خبرنگاران در جنگ عراق این چنین از هر سو مورد حمله قرار گرفتهاند؟
خبرنگاران در این جنگ از جانب تمامی نیروهای درگیر احساس خطر میکنند این احساس خطر شاید به احساس خطر نیروهای درگیر از قدرت خبرنگاران باشد زیرا هر کدام به دلایل متفاوتی یا میخواهند از انتشار حقایق جلوگیری کنند یا میخواهند از وحشت ایجاد شده در جهان بیشتر استفاده کنند.
اگر نیروهای آمریکایی نه تنها به هیچ تسلیحات کشتار جمعی در عراق دست نیافتهاند بلکه اوضاع این کشور روز به روز وخیمتر میشود و آنها در کنترل و بهبود شرایط ناتوان هستند.
تروریستها نیز دلایل خاص خود را دارند به نظر میرسد که آنها به قدرت تاثیرگذاری رسانههای جمعی پی بردهاند زیرا آنها از قربانیان خود فیلمهای ویدویی تهیه میکنند و تصاویر وحشتزده آنان را به صورت گسترده بر روی اینترنت قرار میدهند. هدف آنان بردن این جنگ از طریق ایجاد وحشت است.
پیامدهای ایجاد فشار بر روی خبرنگاران در جنگ عراق ماهیت خبرنگاری را در این جنگ تغییر داد زیرا خبرنگاران برای تهیه گزارش و حفظ جان خود یا مجبور به صرف هزینههای بسیار هستند یا باید تحتالحمایه بودن توسط نیروهای آمریکایی را بپذیرند و در هر دو صورت اخبار به دست آمده و منتشر شده قادر به نمایش تمامی واقعیت نیست. خبرنگارانی که با نیروهای آمریکایی حرکت میکنند تنها فادر به پوشش آن چیزی هستند که نظامیان آمریکایی به آن ها نشان میدهند.
فیلم تاثیرات جنگ عراق بر روی جریان اطلاع رسانی را از زبان خبرنگاران نقل میکند و از این طریق به احساسات آنها نیز میپردازد.
خبرنگارانی که در عراق به فعالیت میپردازند احساسات متفاوتی را تجربه میکنند وحشت از مرگ به حدی در میان آنها بالا است که در جایی از فیلم خبرنگار مصری میگوید که خبرنگاران زمانی که در کنار یکدیگر هستند کابوسهای خود از چگونگی مرگ وحشتناک خود برای یکدیگر تعریف میکنند. اما وحشت از مرگ تنها احساسی نیست که آنها تجربه میکنند بسیاری از آنان نگران از دست دادن دوستان و اعضای خانواده خود هستند و مهمتر از همه احساس گناه آنان است. احساس گناه به خاطر زنده بودن. اگر چه این خبرنگاران در مقابل خشونت تسلیم نشدهاند و با وجود نزدیکی همیشگی مرگ در عراق باقی ماندهاند تا تنها نیروهای باشند که منافع مردم عراق را میخواهند اما به دلیل تنها بودن در این جریان خود را ناتوان از تاثیرگذاری به شکل مطلوب میدانند.