(عکس: محسن عبدالوهاب)
اولین جلسه پخش و نقد و بررسی فیلم مستند در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در مکان انجمن جامعه شناسی ایران برگزار شد. این سلسله جلسات پخش فیلم مستند در اولین نشست خود میزبان محسن عبدالوهاب کارگردان فیلم « همسران حاج عباس»بود. فیلم مزبور برنده جایزه «گرگ نقره ای» از جشنواره فیلم مستندآمستردام ( IDFA ) هلند در سال ۲۰۰۱ است. محسن عبدالوهاب دانش آموخته رشته تدوین از دانشکده صدا و سیما است . او فعالیت سینمایی خود را از سال ۱۳۵۹ با تدوین فیلم های مستند و داستانی کوتاه آغاز کرد. وی تا کنون ۲۳ فیلم کوتاه مستند و مستند – داستانی در زمینه های فرهنگی و صنعتی ساخته که برخی از آن ها در زمینه مستند بدین شرح است : مستند داستانی «لاخ مزار» محصول سال ۱۳۷۹ برنده جایزه بهترین متن تحقیقی و فیلمنامه از جشنواره “رشد” ایران در سال ۱۳۷۹ و دیپلم افتخار بهترین فیلم مستند از جشنواره ” یادگار ” ایران در سال ۱۳۸۱ و برنده جایزه مخصوص از جشنواره ” دین در دنیای امروز ” ایتالیا در سال ۲۰۰۰ ؛ مستند «جویندگان کار در۲ نما» محصول سال ۷۹- ۱۳۷۰ برنده جایزه ویژه هیئت داوران جشنواره فیلم مستند” کیش ” ایران در سال ۱۳۸۰ . تجربه وی در زمینه ساخت فیلم بلند سینمایی در سال های اخیر دو فیلم «خون بازی» و «گیلانه» که محصول کار مشترک با رخشان بنی اعتماد می باشد را نیز در کارنامه وی قرار داده است.
نوشتههای مرتبط
جلسه نمایش این فیلم با حضور محسن عبدالوهاب (کارگردان فیلم)، مهرداد اسکویی (فیلمساز و پژوهشگر سینمای مستند)و ناصر فکوهی (انسانشناس و استاد دانشگاه تهران)، در سالن انجمن جامعهشناسی دانشکده برگزار شد. متن این گزارش با توجه به پرسش و پاسخهای جلسه تنظیم شده است. قابل ذکر است که با توجه به دور بودن حوزههای مختلف علم و در این جا جدایی دو حوزه انسانشناسی و مستندسازی گرایش بین رشتهای فیلم اتنوگرافیک (به عنوان یکی از مهمترین ابزارها، برای ثبت و گسترش یافتههایی انسانشناسی) نیز بسیار ناشناخته است و در این جلسه به عنوان یکی از نقاط شروع برای تعامل میان این دو حوزه بسیاری از نکات ابهام مورد پرسش قرار گرفت و در نتیجه به درون مایه فیلم که در بررسی انسانشناسی فیلم باید مورد توجه باشد کمتر پرداخته شد.
۱ـ فیلم مستند
فیلم مستند وقایع را آن گونه که هستند به تصویر میکشد و به این ترتیب از سینمای داستانی متمایز میشود اما همین تلاش برای به تصویر کشیدن واقعیت باعث تقسیم فیلم مستند به انواع گوناگون میشود. زیرا واقعیت به اشکال مختلف دیده، تفسیر و به کار گرفته میشود. تفاوت در پرداختن به واقعیت موجب تفاوت در شیوه روایت، بعد اخلاقی، رابطه با فرد یا گروه مورد مطالعه… میشود و سبکهای مختلف فیلم مستند را به وجود میآورد.
ـ فرایند ساخت فیلم مستند
تولید فیلم مستند سه عامل را در کنار یکدیگر قرار میدهد: فیلمساز/ پژوهشگر، موضوع/ بازیگر و ابزار. در حقیقت مستند ساز مانند پژوهشگری است که که به جای نوشتن متن با ابزار دوربین و با حضور خود فرد یا گروه مورد مطالعه به ثبت و تحلیل دادههای خود میپردازد. قرار گرفتن این سه عامل در کنار یکدیگر باعث به برجسته شدن مسایلی مانند اخلاق مستند، شیوه روایت، نقش فیلمنامه، رعایت احترام به خردهفرهنگها… میشود به این ترتیب ساخت فیلم مستند به همراه ایجاد چالشهایی است که تمامی آنها در ارتباط با یکدیگر و تاثیر گذار برهم هستند.
ـ ضرورت پژوهش/ جلب اعتماد گروه
تهیه فیلم از یک منسک، خرده فرهنگ ، فضا (حتی در این جا مانند زندگی دو زن سالمند..) نیازمند پژوهش در تمامی جنبهها است، اما نباید پژوهش را به منزله کسب صرف دادهها در ارتباط با موضوع دانست بلکه پژوهش در مرحله اول باید با هدف نزدیک شدن به گروه و جلب اعتماد آنان باشد. مهمترین نکته در این جا احترام به فرهنگ فرد یا گروه مورد مطالعه است که با این ترتیب نه تنها یافتههای به دست آمده عمق بیشتری دارند بلکه گروه نیز با اعتماد به پژوهشگر به وی اجازه ورد به لایههای درونی زندگی خود را میدهند.
ـ شیوه روایت/ نقش فیلم نامه
بعد از پژوهش و برقراری رابطه متقابل مبتنی بر احترام و اعتماد زمانی که پژوهشگر میخواهد با استفاده از ابزار دوربین به ثبت و تحلیل یافتههای پژوهش بپردازد و در این جا مسئله فیلمنامه یا چگونگی روایت اهمیت مییابد. اگر چه پژوهشگر قبل از شروع فیلمبرداری سرفصلهای آن چه را که میخواهد روایت کند، تعین میکند اما در این که در به تصویر کشیدن واقعیت جاری تا چه اندازه باید بر مبنای یک طرح از پیش تعین شده ( توالی فرایند در ذهن فیلم ساز ) حرکت کرد، مورد اختلاف است زیرا استفاده از فیلمنامه مزایا و معایبی را به دنبال دارد.
نوشتن فیلمنامه همراه با پیشبینی تمام جزییات یا به عبارت دیگر با خارج شدن دوربین از حالت زنده دیگر امکان ثبت بسیاری از لحظههای زندگی روزمره که حاوی اطلاعات ارزشمندی هستند، از بین میرود.
اما نوشتن یک فیلمنامه نسبتا دقیق به معنی ارائه اطلاعات به دست آمده از یک پژوهش جامع، عمیق و طولانی مدت بر اساس یک توالی انتخاب شده از سوی فیلمساز باعث جذابیت فیلم مستند میشود.
ـ اخلاق مستند/ نقش موضوع در اثر تولید شده
میزان اجازه ورود به حریم خصوصی افراد گذشته از آن که تابع نوع رابطه فرد یا گروه مورد بررسی با پژوهشگر است بحث اخلاق در انسانشناسی را مطرح میکند، اخلاق انسانشناسی در مورد فیلم اتنوگرافیک اهمیت بیشتری پیدا میکند زیرا در این جا با انتشار اطلاعات زندگی شخصی افراد در مقیاس بسیار گستردهتری مواجه هستیم.در این جا با این سوال روبهرو میشویم که سهم فرد یا گروه مورد مطالعه در اثر تولید شده تا چه اندازه است و آیا آنها بعد از اتمام کار اجازه تغییر اثر تولید شده را دارند یا خیر؟
ـ ابزار فیلم برداری
دوربین فیلمبرداری تنها یک ابزار خنثی برای ثبت وقایع نیست بلکه همچون هر واقعیت فیزیکی دیگر بر روابط انسانی تاثیر می گذارد و تاثیر میپذیرد. تاثیر دوربین بر بر افراد به حجم وسیله و رابطه آنها با فیلمساز بستگی دارد.
هر اندازه شناخت دوجانبه و عمیقتر باشد دوربین به عنوان وسیلهای همراه یکی از طرفین عادیتر جلوه میکند.
دوربین و وسایل همراه آن با اشغال فضای زیادی در زندگی روزمره افراد ، نظم جاری وقایع را برهم میزند که تصنعی بودن رفتار افراد را به دنبال دارد. البته با ورود دوربینها کوچک دیجیتالی این مشکل تا حد زیادی برطرف شده است
.
۲ـ درون مایه فیلم همسران حاج عباس
فیلم به زندگی مشترک دو بیوه بعد از گذشت ۲۵ سال از مرگ همسر آنان میپردازد. پرداخت ظریف و هوشمندانه از وقایع عادی به حدی است که امکان مشابهسازی آن با زندگی روزمره وجود دارد.
ـ چند همسری/ رابطه سلطه:
چند همسری به معنای نظام پدرسالاری و قدرت انتخاب مردان است. در فیلم همسران حاج عباس مرد پس از بچه دار نشدن از ازدواج اول با بیوه فرزند مردهای ازدواج میکند که با بچه دار نشدن از این ازدواج متوجه میشود که این مسئله به خود وی باز میگردد. مبری دانستن مرد از ناتوانی جسمانی، امکان انتخاب یک همسر دیگر، ناتوانی زنان در ترک همسر با وجود قرار گرفتن در موقعیت مشابه با وی، اجبار زنان به ادامه زندگی به رغم دانستن عدم امکان بچهدار شدن.. از موارد نشاندهنده این سلطه هستند.
اما سلطه تنها از سوی مردان بر زنان اعمال نمیشود بلکه در میان خود زنان نیز وجود دارد. همسر اول به دلیل زیبایی و موقعیت خانوادگی بالا (داشتن سواد) کاملا در موقعیت بالاتری نسبت به زن دوم که یک بیوه و از موقعیت خانوادگی پایینتری است قرار میگیرد. همین مسئله بیوه بودن نیز عاملی است که شانس زنان را در ازدواج کاهش میدهد. شاید بچهدار شدن میتوانست موقعیت زن دوم را بهبود ببخشد اما رخ ندان چنین امری موقعیت وی را تا حد یک خدمتکار و انجامدهنده امور خانه کاهش داد.
همسر اول در زمان تعریف جریان ازدواج دوم همسرش از وی به بدی یاد نمی کند و حتی با دعا خواندن برای وی تعلق خاطر خود را به مرد نشان میدهد، و به شکل متناقضی همسر دوم را در این مسئله مقصر میداند به طوری که با وجود گذشت ۲۵ سال از مرگ مرد با تحقیر و تکبر با وی برخود می کند.
درونی شدن این رابطه سلطه خود را به ویژه در آنجا نشان میدهد که با وجود ناتوانی زن اول در حرکت و وابستگس کامل وی به همسر دوم، وی لحظهای در موقعیت برتر خود شک نمیکند و همسر دوم نیز با انجام کارهای خانه و اطاعت از دستورات وی این سلطه را کاملا میپذیرد.
این برتری حتی در جایابی فضایی دو زن در خانه مشخص است به شکلی که محل سکونت زن اول در سطح بالاتری نسبت به محل سکونت زن دوم قرار دارد به شکلی که میتواند از پنجره به کارهای وی نظارت کند و در یحک گفتگوی یک نفره به عیب جویی و دستور دادن بپردازد.
ـ سالمندی/ تنهایی/ حمایت روانی ـ اجتماعی
گذشته از لایه بیرونی فیلم فیلم مسئله سالمندی و نیاز متقابل افراد به یکدیگر را نیز به خوبی به تصویر میکشد.
فیلم در یکی از شهرهای اطراف قزوین رخ میدهد. دور بودن از سبک زندگی شهرهای کلان خود را در معماری خانه، وسایل تفریحی و روابط با همسایگان نشان میدهد.
معماری خانه همان طور که گفته شد در شکل سنتی است و همین شکل سنتی در خدمت تداوم رابطه سلطه قرار میگیرد (البته قرار داشتن آشپزخانه در زیرزمین فرصتی برای شیطنت و سرپیچی از دستورات زن اول را برای زن دوم فراهم میکند)
این دو زن بدون داشتن فرزند و به دور از اقوام خود که در تهران زندگی میکنند، ریتم زندگی کندی را در قزوین تجربه میکنند و گویی در جهان خود زندگی میکنند البته این کندی زندگی برای زن اول به دلیل ناتوانی در حرکت بیشتر مشخص است. تلویزیون خانه که در اتاق زن اول قرار دارد خراب است و تنها تفریح آنان آمدن زن همسایه و پسر وی و یا آمدن یک نوازنده پیر و ناتوان است.
اما این دور بودن از شهرهای بزرگ شاید در مجموع به نفع آنان باشد زیرا در شبکه حمایت اجتماعی سنتی قرار میگیرند. به این ترتیب که کندی سرعت زندگی این امکان را به زن همسایه میدهد که نیازهای روزانه خارج از خانه آنها را برطرف کند، با گفتگو فضای خانه را شادابتر کند در زمان بیماری به کمک آنها بیاد تا جایی که شب را در بیمارستان در کنار زن اول میگذراند و پسربچه خود را به خانه زنان می فرستد تا همسر دوم شب را تنها نباشد.
رابطه این دو زن را شاید بتوان ترکیبی از تحقیر و محبت دانست زیرا با وجود تمام اختلافات و تفاوتها هر دو آنها به این مسئله آگاهی دارند که تنها هستند و در مواقع اضطراری به کمک یکدیگر نیز وابستهاند این مسایل به علاوه عائت به یکدیگر و شناخت کامل خصوصیات یکدیگر در طول ۲۵ سال زندگی تنها با یکدیگر آنان را به یکدیگر وابسته کردهاست .
جلسه بعدی نمایش فیلم مستند روز یکشنبه ۱۹ اسفند( از ساعت ۱۲:۳۰ تا ۱۴) با نمایش دو فیلم «نقاشی کن، و دیگر هیچ» و « هنر تخریب» از مازیار بهاری با شرکت کارگردان فیلم، مهرداد اسکویی و ناصر فکوهی در همین محل اجرا خواهد شد.