نوشته ی : اولیویه پیو، خبرنگار
ترجمه حوا بختیاری
نوشتههای مرتبط
بر خلاف سناریویی که از دهه ها پیش طراحی شده بود، این بار فرانسه بلافاصله انتخاب رئیس جمهور گابن در ٣١ روز اوت گذشته را به رسمیت نشناخت . این انتخابات مورد اعتراض قرار گرفته و در پی آن شورش و آشوب هایی شکل گرفت . مسئله این نیست که آقای بونگو بتواند بر سر قدرت باقی بماند یا نه .امروز شاهد برهه جدیدی در تاریخ این کشور کوچک آفریقای مرکزی هستیم که نمادی از فرانس آفریک ، ( نفوذ فرانسه در کشورهای آفریقایی فرانسه زبان) متزلزل می باشد .
« انتخابات را برای شکست خوردن تدارک نمی بینند » این عبارت آشنا برای مردم گابن را به آقای عمر بونگو نسبت می دهند که رهبری کشور را از سال ١٩۶٧ تا ٢٠٠٩ به عهده داشت و اکنون با طنین کاملا خاصی در لیبرویل به گوش می رسد . بحران پسا انتخابات که ازروز٣١ اوت ٢٠١۶آغاز شد ، باز آفرینی تمام عیاری از بحران هایی بود که گابن را از سال ١٩٩٠ و از زمان استقرار چند حزبی ، برانگیخته و به آتش می کشید . با این تفاوت مهم و قابل ملاحظه که این بار : اتحادیه اروپا، فرانسه و سازمان ملل متحد، بلافاصله بر محترم شمردن «شفافیت» نتایج شمارش آرا تاکید کرده و به این ترتیب سکوتی که در جریان انتخابات سال ٢٠٠٩ (١) سنگینی کرده بود ،را کنار گذاشتند . در آن زمان جانشینی عمر بونگو فقید، پیش کسوت روسای جمهور آفریقا و دوست بزرگ فرانسه در دستور کار قرار داشت . اعلام خبر پیروزی آقای علی بونگو فورا با انتقاد شدید اپوزیسیون مواجه شد که به افشا ی تقلب در شمارش آرا پرداخت . نظرهیات نظارت بین المللی ( اتحادیه اروپا، اتحادیه آفریقا، سازمان بین المللی فرانکوفونی) تظاهرات و راهپیمایی های سرکوب شده ، شکایات ارجاع شده به دادگاه قانون اساسی و … هیچ نتیجه ای نداشت . فرزند احتمالی (٢) جانشین پدر شد، تحت توجهات خیر خواهانه رئیس جمهور وقت فرانسه ،آقای نیکولا سارکوزی که قبل از اعلام نظر دادگاه قانون اساسی به دوستش تبریک و تهنیت گفت .
شمارش آرا با نتیجه رسمی ٧٩،۴١% در جریان تنها یک دور،آقای بونگو را رسما از دو رقیب خود آقایان پی یر مامبوندو با (۶۴،٢۵% )و آندره امبا اوبامه با (٣٣،٢۵ %) پیش انداخت. پس از آن، چندین تحقیق و بررسی از دستکاری و تقلب در شمارش آرا پرده برداشت . در برنامه مستندی که از کانال دو تلویزیون فرانسه در دسامبر ٢٠١٠ پخش شد، آقای میشل دوبن کرس، مشاور سابق رئیس جمهور ژاک شیراک در امور آفریقا بر این تعبیر(٣) صحه گذاشت.چند ماه بعد ، در فوریه ٢٠١١، سایت ویکی لیکس این مسئله را تائید کرد، در تلگرامی که در نوامبر ٢٠٠٩ ، سفیر ایالات متحده در پاریس ، آقای شارل ریوکن به وزیر امور خارجه خانم هیلاری کلینتون ارسال کرد، آمده بود: « اکتبر٢٠٠٩، علی بونگو با تغییر نتایج شمارش آرا ، خود را رئیس جمهور خواند .» خانم کلینتون هم فورا به باراک اوباما توصیه کرد که پیروزی آقای بونگو (۴) را در انتخابات به رسمیت نشناسد . اقدامی بی نتیجه؛ چون رئیس جمهور امریکا همتای خود را در سال ٢٠١١ پذیرفت . روز ١۶ ژانویه در برنامه ای درکانال ٢ فرانسه، نخست وزیر آقای مانوئل والس، سهوا یا از روی بی توجهی اظهار داشت که آقای بونگو در سال ٢٠٠٩ آن طور که می بایست انتخاب نشده …
میزان مشارکت ٩٣،٩٩ درصدی
در سال ٢٠١۶ ، نتایج شهرستان Haut Ogooue، سرزمین آبا اجدادی خانواده بونگو دوباره بحث برانگیز شد : ۴۶،٩۵ % رای دهندگان به رئیس جمهور منتخب رای داده بودند ، با میزان مشارکتی بالغ بر ٩٣،٩٩ % به این معنا که تنها ۵٠ نفر از مجموع ٧١٧١۴ نفر ثبت نام شده در رای گیری شرکت نکرده بودند ! آیا این شهرستان طرفدارمسلم خاندان بونگو است؟ به گفته ی خانم کلر- ه که شغل آزاد دارد و در گابن فردی شناخته شده است(۵) « باید به این افسانه خاتمه داد ، ابدا این طور نیست: علی پشتیبانی که پدرش ازآن بهره مند بود ، را ندارد »
پس چرا این منطقه این قدر مورد توجه قرار گرفته؟ به تفسیر اقای گوستاو- د ، روزنامه نگار گابنی، فعال در پرونده های تحقیق و تفحص، « علی از نتایج آرا در هشت شهرستان دیگر غافلگیر شد. با وجود تنظیمات فریب کارانه ای که صورت گرفت، اختلاف آرا به نفع کاندیدای اپوزیسیون ژان پینگ، فاحش بود – نزدیک به شصت هزار رای؛ حکومت مجبور شد تقلب و دستکاری در آرا را در Haut Ogooue متمرکز کند تا کمبود آرا خود را جبران کرده و با اختلاف کمی جلو بیافتد .» این کار این قدر با شتابزدگی صورت گرفت و این قدر آشکار بود که گریبان خودشان راگرفت . این منطقه بخش مهمی از ٢٩٧ صورت جلسه تنظیم شده را به خود اختصاص داده و ناظرانی نیز به محل فرستاده شدند، به گفته ی آقای پیر-پ وکیل مشهور گابنی در لیبرویل، «هیات نظارت اتحادیه اروپا نمی تواند از این موضوع چشم پوشی کند ، این مسئله فقط کمی زمان می برد ».
این حقوق دان گابنی که از طرف اپوزیسیون عهده دار فرجام خواهی از دادگاه قانون اساسی شده ، با این پرونده به خوبی آشناست .« هیات اروپایی نظارت انتخابات در گابن به واسطه ی قراردادش موظف است به حاکمیت گابن و موازین آن احترام بگذارد .اما در جایی از گزارش مقدماتی اش که صحبت از ناهنجاری و تقلب شده ، این بار به علی بونگو هشدار داده .» با این وجود آیا سناریو ی سال ٢٠٠٩ در شرف تکرار شدن نیست؟ به تفسیر آقای میشل – ک ، کارمند عالی رتبه سابق دولت که هنوز به خانواده بونگونزدیک است : «خیر! گابن سال ٢٠١۶ شبیه سال ٢٠٠٩ نیست . بدون شک، رئیس دادگاه قانون اساسی خانم ماری مادلن امبورانسیو ، کماکان تحت سلطه و نفوذ قدرت است، اما جامعه تغییر کرده . علی از قابلیت های پدرش برخوردار نیست . او طی چند سال، سیستم متمرکز ، واحد و متحد پدرش را به یک سیستم چپاولگر موروثی تبدیل کرد و عزم تغییر را به شدت در مردم گابن بر انگیخت .»
رژیم آقای بونگو درجریان دوگانه ی تداوم وگسیختگی ثبت شده ، این دو گرایش به طرز عجیبی به بحران سیاسی موجود دامن زده اند . نخست موضوع تداوم، به دلیل این که رفاه و رونق جمهوری گابن بر استراتژی عایدی حاصل از رانت ، بنا شده که از زمان استقلال کشور در سال ١٩۶٠ تا به حال تغییر نکرده : اقتصاد کشور به طور کامل برتولید و صادرات منابع طبیعی استوار است . جغرافی دان آقای رولان پورتیه، پروفسور برجسته دانشگاه پاریس ١ پانتئون – سوربن(۶) یادآور شده : « در دوران استعمار چوب های قیمتی اوکومه بود که عایدی کشور ومنطقه افریقا استوایی فرانسوی را در مجموع تامین می کرد. بعد از آن مواد دیگری مانند منگنز ، اورانیم و البته نفت به آن افزوده شد .» در سال ١٩٧۵ گابن به سازمان کشورهای صادر کننده نفت (اوپک) پیوست . برای تسهیل این عضویت ، رئیس جمهور آلبر برناربونگو نام اسلامی ال حاج عمر بونگو را برای خود برگزید . دوران خوش یمن و پر رونقی از آن پس به روی اقتصاد کشور گشوده شد تحت عنوان« دوازده افتخار آفرین» که تا زمان بحران نفتی سال ١٩٨۵ ادامه داشت ، بعد کشور مجددا یک دوران شکوفایی از اواخر سال های ١٩٩٠ تا ٢٠١۴ را تجربه کرد .
پس از بهره برداری از منابع چوب ( ٨٠ درصد سرزمین پوشیده از جنگل است) «چرخه معادن» جانشین آن شد و بعد نفت . استخراج و تولید نفت که از ٢۵٠ هزار بشکه در روز در سال ١٩٧۵، آغاز شد،در اوج تولید در سال ١٩٩٧ به ( ٣۵٠ هزار بشکه در روز یعنی ۵،١٨ میلیون تن در سال) رسید . در آن موقع ، گابن به مثابه «امارات منطقه استوایی» شمرده می شد . با جمعیت اندک ٨،١ میلیون نفردر سال ٢٠١٣، امورات دولت از عایدی رانتی تامین می شد که با افت و خیز بهای مواد اولیه در نوسان بود . آقای رولان پورتیه اضافه می کند که : در قلب این مکانیسم «شرکت های بزرگ به ویژه فرانسوی در بخش های مختلف (چوب، نفت و اورانیم ) فعال بودند و دولت گابن به طور نظام مندی ٢٠ درصد سهام این شرکت ها را می خرید. این امرحدود چهار دهه تامین کننده ی میلیارد ها فرانک CFA و منشا ثروت اندوزی نخبگان در قدرت بود، عایدی رانتی حاصل از مواد اولیه به شکل محدود و جانبی در اقتصاد کشور سرمایه گذاری می شد . به گفته ی آقای توماس آتنگا(٧)، کارشناس علوم سیاسی:« دولت رانتیر گابن سال ها از طریق چپاول منابع به نفع طبقه حاکمش عمل می کرد » در اطراف آن « کاپیتالیسم انگلی رشد کرد و اجازه نداد شرایط زندگی مردم بهبود یابد».
گابن که مدت ها نماد «فرانس افریک » بوداز دولتی متمرکز برخوردار شد که راس آن عمر بونگو مخترع شیوه ی بود که با خلافکاری و کسب پول مفت، درآمد را با زیرکی بین مناطق و اقوام مختلف و نیروهای سیاسی کشور دوباره توزیع می کرد .این تقسیم ( ناقص و محدود) از عایدی رانت از منطقی پیروی می کرد که امروزه به خوبی شناخته شده . ازمجاری رسمی – از طریق « پاکت پول هایی» که به نزدیکان حکومت وبه شبکه مقامات محلی می پرداخت – واز راه های غیر رسمی- از طریق هدایا ی فردی «رئیس جمهور – رهبر» به فراخور بحران های موجود در (دانشگاه ها، بیمارستان ها و …) واز طریق شبکه ی متشکل از معشوقه های رئیس جمهور و اطرافیانش . آقای رولان پورتیه یادآور می شود : « در یک دوران، کل محله هایی در لیبرویل از این گشاده دستی ها بهره می بردند که به دستور نخبگان حاکم تعیین می شد . این ساختار دولتی بر پایه « عایدی رانتی و فساد» توسط دانشگاهیان متعدد فرانسوی و امریکایی (٨) به دقت مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته .
نفرین نفت
از سال ٢٠٠٩ که علی بونگو وارث خاندان بونگو شده، تغییر مشخصی در تشکیلات دقیقی که پدرش بنا کرد به وجود نیاورده . به تفسیر آقای رولان پورتیه :« در اساس، دولت گابن و اقتصاد آن راه تداوم را در پیش گرفته» .به عنوان مثال خانم ماری مادلن امبورانتسو(Marie Madeleine Mborantsuo)، معشوقه سابق عمر بونگو فقید ، رئیس دیوان قانون اساسی( مرجع ذی صلاح که در سال ١٩٩١ و همزمان با استقرار چند حزبی در گابن تاسیس شد ) بیش از بیست سال است که تصدی این مقام کلیدی را به عهده دارد …
در زمینه اقتصادی در سال ٢٠٠٩ ، آقای بونگو خود را برای شرکت در رای گیری از همشهریانش کاندید کرد و« طرح استراتژیک بلند پروازانه گابن رو به رشد » را ارائه داد PSGE)) که حول محور صنعتی کردن و مدیریت پایدار منابع استوار بود .این طرح که قرار بود افق های جدیدی را به روی این کشور بگشاید با اراده ی بسیاری از رهبران آفریقایی که دستیابی به رشد و توسعه را در گرو ادغام پیروزمندانه در عرصه ی جهانی شدن می دیدند ، همخوانی داشت. این امر هم چنین از احکام نهاد های بین المللی ( بانک جهانی ، صندوق بین المللی پول) تبعیت می کرد ، همان مراجعی که در سال های ١٩٩٠،طرح های تنظیم ساختاری را تحمیل کرده بودند . PSGE امکان شکل گرفتن چند ابتکار و نوآوری را فراهم کرد . به عنوان مثال در بخش چوب، شرکت های خارجی را مجبور کرد تنه در ختان را قبل از صادرات آماده کنند(بریدن شاخه و برگ و چوب ها) . به این ترتیب کارخانه ی مبل سازی شکل گرفت و عزمی برای مدیریت ارزش افزوده حاصل از تبدیل صنعتی در منطقه به وجود آمد . در بخش کشاورزی و صنایع غذایی نیزسرمایه گذاری هایی در جهت توسعه ی کشتزارهای درخت نخل به منظور روغن گیری و کائوچو صورت گرفت .اما بعد از هفت سال در قدرت بودن هیچ کدام از این ابتکار عمل ها موفق نشدند وزن عایدی رانتی نفت را محدود کرده و کشور را از وابستگی غذایی بیرون بیاورند (٨٠ درصد مواد خوراکی وارداتی هستند) – تصویری مشخص از «بیماری هلندی» که اقتصاد های وابسته به مواد اولیه را گرفتار و مبتلا می کند (٩) .
در عمل تنها مورد گسیختگی حائز اهمیت،از بابت تغییر در بهای نفت به وجود آمد . بدون شک گابن در سال ٢٠١۶ هنوز چهارمین تولید کننده طلای سیاه در کشورهای جنوب افریقا ، بعد از نیجریه آنگولا و جمهوری کنگو به شمار می آید. اما این ثروت اساسی برای دولت (٧٠ درصد صادرات، ٢٠ درصد تولید ناخالص داخلی و ۴٠ درصد درآمد و بودجه کشور ) بعد از شوک اقتصادی در تابستان ٢٠١۴ از بین رفت . بعد از این که قیمت نفت دو سال قبل از مرز ١٠٠ دلار گذشت، قیمت هر بشکه در سال ٢٠١۶ به زیر۴٠ دلار رسید . نتیجه این که : بدهی دولتی به شدت افزایش یافت و بودجه و سرمایه گذاری ها را زیر فشار شدیدی برد .این تغییر شرایط Port- Gentil مرکز اقتصادی کشور را در تنگنا گذاشت . طی یک سال،بازیگران شبکه نفتی (توتال ، شل، والکو و..) و Schlumberger, Addax Petrolium Satram,etc)) پیمانکاران فرعی یک دفعه سرمایه گذاری هایشان را قطع کرده و برخی از سایت ها را بسته و تعداد زیادی از کارگران را اخراج کردند .به گفته ی سازمان ملی کارکنان نفت در طی ١٨ ماه نزدیک به ۴٠٠٠ شغل ( در جمعیت ١۴٠ هزار نفره) یا به شکل موقت درآمده یا از بین رفته اند. وارونگی و تغییری از این دست که به گفته ی بانک جهانی به بخش هایی مانند بخش کشاورزی- صنایع غذایی ، ساخت و ساز ، چوب و حمل و نقل ضربه زده و می تواند به سرعت در بطن جامعه (١٠) تاثیر بگذارد .
چون دولت رانتیر وچپاول گر سهم روزمره وکوچکی را به شهروندان اختصاص می دهد کوچک ترین اختلال می تواند منجر به بروز مشکلات و مصائب اجتماعی شود.
اگر درآمد سرانه این کشور را در صدر کشورهای آفریقایی قرار داده که – با محاسبه قدرت خرید، تولید ناخالص داخلی برای هر نفراز ١۵١٠٠ دلار در سال ٢٠٠٩ به٢٠١٠٠ دلار در اوایل سال ٢٠١۵ رسیده – در مورد شاخص رشد و توسعه انسانی ، این کشور به رده ی١١٢ جهان سقوط کرده که در برگیرنده ی معیارهای اجتماعی مانند دسترسی به درمان یا آموزش می باشد. بیش از نیمی از مردم گابن امروزه زیر خط فقر زندگی می کنند .
تلفیق این فاکتورها –تداوم و پایداری دولت رانتیر، فساد ، تنزل و افت شدید اقتصادی و اجتماعی- ژرفا و شدت بحران سیاسی را که اواخر ماه اوت سر باز کرده را توضیح می دهد. طی سال های گذشته ، زندگی روزمره در پایتخت و همین طور در اکثر شهر ها( ٨۵ درصد جمعیت کشور در مناطق شهری زندگی می کنند )به حدی تنزل کرده که بافت اجتماعی در حال از هم پاشیدن است . سیاهه ی مشکلات و آسیب های روزمره مردم گابن هم شامل فقیر شدن جوانان بیکار (٣٠ درصد جمعیت فعال بیکار است که ۶٠ درصد آن را جوانان تشکیل می دهند )، بازداشت و دستگیری های سریع در جریان تظاهرات دانشجویی یا سندیکایی ( که از ژانویه ٢٠١۶ افزایش یافته)، سخت شدن دسترسی به درمان و بهداشت (٣٠٠از این پس هزار فرانک CFA حدود ۴۵٠ اورو به عنوان وثیقه برای پذیرش در بیمارستان دریافت می کنند ) نارسایی و ضعف خدمات رسانی در بخش های دولتی، قطع مداوم برق …
این ها جنبه هایی از خشونت است که اعمال می شود « اقدامات فیزیکی » که تهاجمات روحی و سلب صلاحیت اجتماعی را به بار می آورد که در برگیرنده فشارها و اعمال خشونت باری است که به دستور دولت ونمایندگانش (١١) به اجرا گذاشته می شوند . این تندی و بد رفتاری در افراطی گری نهفته دربخشی از فرهنگ hip-hop یافت می شود که در سال های ١٩٩٠ مورد قبول وتوجه جوانان بود. روزنامه نگار گابنی آقای گوستاو- د می گوید : « در حال حاضر اکثر اعضای اپوزیسیون در لیبرویل نگران جانشان هستند» . نیروهای سرکوبگر علی بونگو«مزدوران نقاب داری » را برای انجام کارهای پست و فرومایه گماشته اند . روز ٨ سپتامبرآقای ژان پینگ مخالف رژیم تصمیم گرفت بالاخره تقاضای فرجامی را تسلیم دادگاه عالی کشور کند ، آقای پیر – پ ، وکیل چنین توضیح می دهد :« من به خوبی با رموز این نهاد آشنایی دارم ، مثل همیشه ظواهر دموکراسی در گابن حفظ شدند. ما این دادگاه وهم چنین کمیسیون ملی انتخابات مستقل و دائمی(Cenap) را داریم :دو نهادی که می بایست شفافیت و احترام به قانون را تضمین کنند اما کمی که دقیق می شویم با چهره واقعی اولیای امور روبرو می شویم : آن ها کاملا جذب قدرت شده اند . به همین دلیل نزدیکان ژان پینگ برای طرح شکایت تردید داشتند ».
با مرور ترکیب دیوان عالی کشور (نه قاضی که سه نفرشان توسط رئیس جمهور تعیین شده، سه نفر توسط رئیس مجلس سنا و سه نفر توسط رئیس مجلس شورا ملی ، دونفر از نزدیکان خاندان بونگو ) و داستان دیوان قانون اساسی (خانم رئیس برای چهارمین بار تصدی دوره هفت ساله ای! را به عهده گرفت ) یقینی شکل می گیرد: تکیه و تمایل این نهاد همیشه به قدرت بوده. دهه هاست که دولت گابن مردم را به بازی سایه ها عادت داده که در آن هر رازی هم به خوبی حفظ شده و هم این که همه از آن مطلعند .
بسیج خیابانی
یک تفاوت بزرگ، انتخابات سال ٢٠١۶ و ٢٠٠٩را متمایز می کند : بسیج مردم، انجمن ها ، سندیکاها … . مردم که مطمئن بودند آرای شان در انتخابات ٢٠٠٩ «دزدیده» شده بسیج شدند ، دلگرم از وقایعی که بیرون از مرز ها اتفاق افتاده : موج «بهار عربی » سال ٢٠١١ و سرنگونی رژیم های خودکامه ، شکست آقای سارکوزی در انتخابات ریاست جمهوری فرانسه ٢٠١٢ و به خصوص سرنگونی قدرت استبدادی آقای بلز کمپائوره در بورکینا فاسو در سال ٢٠١۴ (١٢) . بعد از تحریم انتخابات مجلس توسط اپوزیسیون در سال ٢٠١١ ، چندین سازمان برای ایجاد رفرم های سیاسی و اصلاح نهادهای دولتی،شکل گرفت . به عنوان مثال از سال ٢٠١٢ جنبش « این طور بس است !» شکل گرفته و هدفش راتشکیل دولتی بهتر و شفافیت در انتخابات سال ٢٠١۶ تعیین کرده . با تلاش مستمر و لابی گری با مقامات فرانسوی و بین المللی از طریق برگزاری کنفرانس های متعدد در پاریس و استراسبورگ به معرفی دیدگاه خود پرداخته. این سازمان به دفعات – مانند سایر جنبش های مدنی – در مورد ریسک بالای تقلب در آستانه انتخابات هشدار داده بود . این چنین رئیس جمهور آقای فرانسوا اولاند به مجرد رسیدن به قدرت در ماه اوت ٢٠١٢ سند «خروج از بحران» را دریافت کرد . انصراف کاندیداهای مختلف به نفع لیست واحدی که توسط آقای ژان پینگ ارائه شده بود، آخرین مرحله از استراتژی آینده نگرانه بود. این بسیج سیاسی و حقوقی برای شکستن ترکیب دارودسته ی بونگو کافی خواهد بود ؟ بدون شک آقای بونگو،وزیر دفاع سابق ( ١٩٩٩ – ٢٠٠۴) می تواند روی وفاداری ارتش و پلیسش حساب کند . اما این یگان و سپاه منظم و سازمان دهی شده نیز فشارهای اجتماعی و خانوادگی را متحمل می شود .
آقای بلز کامپائوره ، این مسئله را در سال ٢٠١۴ تجربه کرد، درست مثل زین العابدین بن علی در تونس در سال ٢٠١١ . در خصوص پشتیبانی و حمایت های خارجی ، رئیس جمهور منتخب از متحدین و هم پیمایان قابل اعتماد اندکی در قاره برخوردار است . به ویژه ، و برخلاف سناریو سال ٢٠٠٩ ، پاریس واشنگتن ، استراسبورگ و آدیس آبابا، ( مقر اتحادیه آفریقا) به طور رسمی از بروز برخی « نابهنجاری و تخلفات » در جریان انتخابات ابراز تاسف کردند و خواستارمراعات «شفافیت» با شمارش مجدد آرا ، صندوق به صندوق و در حضور ناظران بین المللی شدند .
پاریس، ١٨ سپتامبر ٢٠١۶، آقای پیر – پ ، وکیل ، حملات اخیر حکومت بر علیه بارزترین فرد اپوزسیسون را تفسیر می کند :« آن ها نفهمیده اند که هیچ کس تصور واهی در مورد پینگ و برنامه اش در صورت به قدرت رسیدن ، ندارد. کسی فراموش نکرده که او یکی از اعضای قدیمی دارو دسته ی بونگوست . اما پشت پرچم اوست که امکان سرنگونی خاندان بونگو وجود دارد و این مهم ترین مسئله است ». ناگهان آقای وکیل به صحبت رادیو گوش فرا داده و دقیق می شود.خبر این که در جریان دیدار از پایتخت فرانسه آقای Moundounga ، وزیر دادگستری گابن که اخیرا استعفاداده ( روز ۶ سپتامبر استعفایش را اعلام کرد) در مصاحبه با رادیو بین المللی فرانسهRFI از ترس و نگرانی برای جانش صحبت می کند . او به افشای سرکوب سیاسی و سو قصدهایی که در گابن بر علیه اش ترتیب داده شده بود می پردازد.
آقای پیر – پ ، می گوید :« تاریخ در حرکت است ». این بار مردم گابن نخواهد گذاشت انتخاباتشان را تصاحب و قبضه کنند. اگر فرجام های حقوقی و نهاد های بین المللی نظارت نتوانند بونگو را به پذیرفتن شکست وادارند، مردم گابن حکم شان را در خیابان ها صادر خواهند کرد . باید دید به چه قیمتی .
(١)
Lire Philippe Leymarie ‘’ Au Gabon , Ali Bongo joue avec le feu ‘’ , Defense en ligne, 31 aout 2009 .
http;//blog.mondediplo.net
(٢)
Depuis les annees 2000, la filiationde M Ali bongo fait polemique : est – il bien le filsd’ Omar Bongo ou bien un enfant adopte au Biafra dans les annees 1950 ? L’enjeu est de taille puisque la naissanceau Gabon conditionne le droit de se presenter a une election .
(٣)
Le film de Patrick Benquet, Francafrique : 50 annees sous le sceau du secret, Infrarouge 2011.
(۴)
Regis Marzin, Gabon , du coup d’etat electoralde 2009 au depart anticipe d’Ali Bongo ? blog regard excentrique 2 janvier 2015 .
(۵)
Pour des raisons de securite , certains de nos interlocuteurs ont souhaite conserver l’anonymat.
(۶)
Auteur notamment de l’ouvrage Le Gabon, these d’etat publiee a l’Harmattan , Paris 1989 .
(٧)
Thomas Atenga ,Gabon ,apprendre a vivre sans petrole ,Politique Africaine, n 92 Paris decembre 2003.
(٨)
Douglas A YatesThe Rentier State in Africa: Oil Rent Dependency and Neocolonialism in the Republic of Gabon, Africa World Press, New Jersey 1996 .
(٩)
Bertrand Feutemio: Le Gabon , un pays si riche… mais tres pauvre, Publibook, Paris 2008 .
(١٠)
Banque Mondial, Gabon vue d’ensemble ,2016
(١١)
Alice Aterianus Owanga,Mebiam Zomo, Joseph Tonda , La violence de la vie quotidienne a Libreville .Antropologie prospective, Louvain la Neuve,a paraitre en octobre 2016.
(١٢)
David commeillas, Coup de balai citoyen au Burkina fasso . Le Monde Diplomatique avril 2015 .
لوموند دیپلماتیک اکتبر ۲۰۱۶
انسان شناسی و فرهنگ ناشر رسمی این مجله در ایران است