با جمعیتی جوان و فرهیخته که به آوردگاه جهانی شدن پرتاب شده
ویتنام رویای دومین کارگاه جهان شدن را در سر دارد
نوشتههای مرتبط
نوشته:مارتین بولار
Martine Bulard
فرستاده ویژه لوموند دیپلوماتیک
برگردان: منوچهر مرزبانیان
در گذار کمتر از چهل سال، مردم ویتنام بهبود اوضاع زندگی خود را به چشم دیده اند. گرسنگی از میان برخاسته، جوانان از طریق شبکه های اجتماعی از آخرین تحولات جهان باخبرند، خانواده ها سریال های ساخته کره جنوبی و ژاپن را تماشا می کنند. اما اوضاع و احوال کار همچنان طاقت فرسا باقی مانده و اقتصاد بیش از پیش به خارج وابسته گشته است. بیم آن می رود که امید دولت برای ایجاد پیوند تجاری ویژه با ایالات متحده به سرخوردگی بیانجامد.
آقای ”نگوین وان تی ین“، پنجاه ساله ای چابک با موهای سیاه بر پیشانی ریخته، و چشمانی که برق می زند، از کسانی است که حزب کمونیست ویتنام با اشاره به ”هو شی مین“ قهرمان جنگ استقلال و بنیان گذار جمهوری دموکراتیک ویتنام آنها را «سربازان عمو ”هو“ در جبهه اقتصاد می خواند». او با مشتریان شرکت های چند ملیتی مانند شرکت آمریکایی Gap“، شرکت ژاپنی ” Uniqlo“، شرکت اسپانیایی” Zara“ نبرد را در جبهه پوشاک پیش می برد … و از اینهمه به خود می بالد.
در یکی از این کارگاه هایی به دیدار او رفتیم که تا کشتزارهای پیرامونی در حومه بزرگ ”بک جیانگ نک“ دامن گسترده اند. این کارگاه با ماشین یک ساعت و نیم از ”هانوی“ پایتخت کشور فاصله دارد. در چهار ردیف آشیانه های دراز، ماشین ها و کارگران ــ اکثرا زن ــ فشرده در هم مشغول کاربودند. در ساختمانی کمی از مرکز دور افتاده دفاتر محقری جای دارند. محرابی برای پرستش ”پریان خاک و بخت“*، را می یابیم. نظیر این محراب را در تمام بنگاه هایی یافتیم که به دیدارشان شتافتیم، کمابیش پر ابهت، یا در محوطه بیرونی، مانند این، یا در درون، زیر سقف تالارهای کارگاه. گاه، در آنجا عود می سوزانند.
تا همین ده سال پیش، BGGC فقط صاحب یک کارخانه بود که بیش از ۳۵۰ تن را به کار نمی گماشت. این وضع بنگاه پیش از خصوصی سازی بود، واژه ای که هرگز به زبان نمی آورند. نه در اینجا و نه در هیچ جای دیگر. مردم از گزینه «اشتراکی کردن»، «ترویج سهامداری» وگاه حتی از «ملی کردن» سخن به میان می آورند. استعاره شگفتی برای نشان دادن این که بنگاه هایی که به بخش خصوصی سپرده شده اند دیگر متعلق به دولت نیستند بلکه به دستمزد بگیران تعلق دارند، که در خرید سهام (اگر قادر به خرید آنها باشند) اولویت داشته اند، و نیز گشوده به روی تمام کسانی است «که بخواهند» سهامدار شوند. به شهادت رسمی بنگاه ها، اینک «بنگاهای تولیدی اموال مشترک همه ویتنامی ها» شده اند. اگر در ابتدا اشتراک اموال می تواست منصفانه به چشم آید، برخورداران از سرمایه اجتماعی و منابع مالی، از همان بدو ورود حصه شیر را برای خود خریدند. دستکم بنگاه با پنج کارخانه، چهارده هزار تن حقوق گیران و کتابچه ای سرشار از ثبت سفارش رونق یافته است.
پیش از این، در زمان دولتی کردنی فراگیر، سفارش ها از کمیته خلق و اداره تجارت، تحت رهبری حزب سر می رسیدند. از سال ۱۹۸۷، چنانکه در اینجا می گویند با «اقتصاد بازار با سمت گیری رو به سوسیالیسم»، حالا مارک های بزرگ و معروف غرب خود همه چیز را، از طرح لباس گرفته تا دکمه های آن و نخی که آنرا می دوزد در دست دارند؛ که تحمیل قیمت نیز جزو اختیارات آنهاست. آقای ”نگوین وان تی ین“ خشنود از اینکه از چنبره «یوغ دولتی و کاغذ بازی هایش» رهیده، درس اخلاق اش به ضرب المثل «پول به چنگ می آوریم.» ارجاع می داد.
همه تجربیات برونرفت از سیستم کهنه هم به همین اندازه موفقیت آمبز نبوده است. وکیل و نماینده مشهوری که می خواست ناشناس بماند با اطمینان می گفت که «اغلب گروه های دولتی بزرگ، خواه ” سهامدار“ یا غیر آن، ضرر می دهند.» سیر حرفه ای این کادر بلند پایه پیشین دولت، که اینک دفتر وکالت تخصصی بزرگی را در حقوق کسب و کار اداره می کند با تحول ویتنام کاملا دمساز بوده است. البته از هنگام راه اندازی سیاست موسوم به «نو آوری» در سال ۱۹۸۶، بنگاه های اقتصادی چون Vingroup سری میان سرها درآوردند ــ که مدیر عامل آن یگانه ویتنامی، در رتبه اول فهرست طولانی ثروتمندان میلیارد دلاری مجله آمریکایی Forbes است ــ که همراه یا نفر اول شرکت تلفن Viettel یا صاحب گروه لبنیاتی Vinamilk در همان فهرست جای گرفته. اما اینها ثروت های خودرا مدیون اوضاع و احوال خاصی هستند. شخص اول از مزایده های دولتی و مزایای ارضی بیرون ازهنجارهای قانونی و دسترسی به ماهواره ها، بهره های هنگفتی برده بود؛ دومی به ارتش تعلق دارد و از مزیتی در استفاده از ماهواره ها و طول موج ها برخوردار بوده؛ و گروه های خارجی از جمله صندوقی در سنگاپور، صاحبان شرکت سوم اند.
سرمایه گذاران رقابت میان هانوی و پکن را دستاویز کرده اند
دیگران فقط توانستند آرام و بی سرو صدا ضمن پرهیز از کنترل دولت، و با نمایاندن ضررهای هنگفت،ــ به تصریح وکیل یادشده « آمیزه ای از بی کفاینی و فساد » ــ بنگاهای خود را به روی سرمایه گذارن بگشایند. خیره کننده ترین نمونه آن PetroVietnam بود که چندین مدیر آن در پی ضررهای کمر شکن و خاصه خرجی ها ی فاش شده ناچار کناره گرفتند. زیرا چنین می نماید که دولتی که آقای ”نگوین پو ترونگ“ دبیرکل حزب هدایت می کند، بر آن است که به جنگی بی امان علیه فسادی بر خیزد، که در پایه های زندگی روزمره ویتنامی ها خلل انداخته و نهایتا اقتصادی را شکننده ساخته که بیش از پیش به پیشواز تحرک سرمابه ها می رود. وکیل فرانسوی زبان با اطمینان می گفت، «برکه ابلیس»**. اما حالا دیگر اقیانوسی شده است چشم به راه آنها.» اقیانوس متلاطم داد و ستد آزاد و رقابتی بی ترحم.
صابون آن به تن بنگاه نساجی BGGC هم خورده است. مدیر عامل بنگاه که می بایستی از سر و ته همه چیز بزند، بدون آنکه به درستی بگوید منظورش از «همه چیز» چیست شهادت می داد که: «برای فشار آوردن برای کاهش هزینه، برخی از مشتریان عمده دیگر ویتنام را به هراس معامله خود با چین و بر عکس می انداحتند». بدینسان، شرک Uniqlo موقتا عرضه کالاهای خود در امپراتوری میانه را به سود پیمانکاری در ویتنام در سطح ثابتی نگهداشته. Lever Style یکی از عرضه کنندگان مارک ژاپنی از تعداد کارکنان چینی خود تا یک سوم کاسته و قرار است ۴۰ ٪ فروش خود را تا سال ۲۰۲۰ در این سوی مرز تولید کند، درحالیکه شش سال پیش اصلا در اینجا حضوری نداشت (۱). از آغاز این دهه، مارک های مشهور و پیمان کاران آنها رفته رفته سرزمین چین را رها می کنند، نظیر شرکت تایوانی Pou Chen (نایک، آدیداس، پوما، لاکوست …) که بیش از ۲ میلیارذ دلار در مجموعه صنایعی سرمایه گذاشته است که ”هوشی مین ویل“ (”سایگون“ سابق) را در برگرفته اند.
ادامه مطلب را در لینک رو به رو مطالعه کنید.۰۲-Vietnam–Published