صفحه اول سایت را که نگاه میکنی تنوع مطالب آن گیجکننده و جذاب است: دربالای صفحه تصویری است از پاریس ماه مه ۱۹۶۸٫ پیرزنی چتر به دست و عینک تیره به چشم در پیشزمینه تصویر و اتوموبیلهای سوخته روی هم انباشته و چند رهگذر در پسزمینه. عنوان مطلب: بینالملل نوع بشر. (بعد از بینالمللهای سوسیالیستی بینالملل نوع بشر؟ باید خواند). مطالب بعدی: مفاهیم کلیدی در مطالعات شهری (رشتهای تازه که مفاهیم کلیدی خود را پیدا کرده است. تهران خودمان را هم بخواهیم بشناسیم، این مفاهیم میتوانند کمک کنند). گفتوگو با مهمانان نوروزی گوهردشت کرج در اصفهان (رویداد سادهای مانند سفر نوروزی نیز میتواند موضوع بررسی علمی باشد)، تزهایی درباره گی دوبور (من که از گی دبور زیاد سر در نمیآورم. شاید این مقاله بتواند کمکی بکند). گفتوگو با ناصر فکوهی درباره نوروز و هویت ملّی (مطمئنم باید از زاویه بکری به موضوع نگریسته باشد). گشایش صفحه انسانشناسی جنگ، مرگ و فاجعه (مرگ تنها یک پدیده بیولوژیکی زیستشناختی نیست).
صحبت از سایت “انسانشناسی و فرهنگ” ( anthropology.ir ) است با مدیریت دکتر ناصر فکوهی که علاوه بر فعالیتهای دانشگاهیاش حضوری فعال در عرصه مطبوعات دارد. گوناگونی مطالب سایت بیش از اینهاست. سایت نزدیک نود بخش یا شاخه دارد. این شاخهها موضوعاتی مانند دیاسپورای ایرانی، انسانشناسی صدا و موسیقی، بدن، باستانشناسی و تاریخ فرهنگی را در بر میگیرند. بیش از نیمی از شاخهها به فرهنگهای کشورها و اقوام و شهرها اختصاص دارد. از فرهنگ ژاپنی و ایتالیایی و فرانسوی بگیر تا فرهنگ کردی و بلوچی و آذری و ارمنی و آشوری و یهودی تا فرهنگ کویر و کاشان و اصفهان و شیراز. نفس کنار هم آمدن عناوین همین بخشها پیامی را به بازدیدکننده سایت منتقل میکند و او را متوجه تنوع فرهنگهایی میکند که یا در واقع درکنار هم زندگی میکنند بدون اینکه یکدیگر را بشناسند، یا اگرچه به لحاظ جغرافیایی از ما دورند، امّا ما اثرشان را بر زندگی و فرهنگ خودمان احساس میکنیم. هرگز از خود پرسیدهاید که آشوریها کیستند، مولفههای فرهنگیشان چیست و تعاملشان با فرهنگ عمومی جامعه چگونه است. صفحه نخست سایت انسانشناسی و فرهنگ به ما وعده میدهد به این پرسشها و پرسشهای مشابه درباره سایر فرهنگها پاسخ دهد.
نوشتههای مرتبط
البته وقتی روی این عنوانها کلیک میکنی و به سراغ اصل مقالات میروی، گاهی پاسخی میگیری و گاهی نه. چه بسیار نوشتههایی که از سطح یک گزارش یا یادداشت روزنامهای متوسط فراتر نمیروند. باید به این کاستیها پرداخت و دلایل زیربنایی آنها را یافت. یکی از این دلایل مسلماً کمبود امکانات مالی و نیروی انسانی است. دکتر فکوهی توانسته است با تلاشی ستودنی تعدادی از دانشجویان رشتههای علوم انسانی را درگیر کار سایت کند. امّا میدانیم گرداندن سایت یا هر فعالیت دیگری با نیروهای داوطلب محدودیتهای خود را دارد. منتها من فکر میکنم مسأله به کمبود امکانات ختم نمیشود و یک نوع نگرش کمیتگرا (ارجحیت دادن به حجم مطالب به بهای اُفت کیفی) نیز در کار است. همه اینها میتواند موضوع نوشته یا جلسه جداگانهای باشد. نکته مهم ــ فعلاً ــ عوض کردن دستور کار است. انتقال این پیام که تقریباً همه وجوه زندگی آدمی وجه فرهنگی دارد. مسائلی مانند مرگ، درد، بدن، فجایع طبیعی و تقریباً همه چیز وجهی فرهنگی دارد و میتواند موضوع علوم انسانی قرار بگیرد و بررسی غیرایدئولوژیک و غیرسیاسی قرار بگیرد.
تعریف انسانشناسی آن طور که در واژهنامه آنلاین خود سایت آمده است این است: دانش شناخت انسان در تمام ابعاد جسمانی، فرهنگی (از جمله ابعاد روان شناختی و اجتماعی)، زبان شناختی و باستان شناختی او از طریق یک روششناسی جامعگرا و ژرفنگر مبتنی بر ترکیبی از حضور در میدان و تحلیل نظری موضوع مورد مطالعه. با این تعریف، انسانشناسی همان روشی است که برخی از تخصصها، از جمله مستندسازان، به شدّت به آن نیازمندند. مستندساز نیز کسی است که به همه حوزهها سرک میکشد و یافتههای انسانشناسی در آن حوزه بخصوص میتوانند به او در شناخت موضوعش کمک کنند و از این منظر این سایت انسانشناسی و فرهنگ به درد او میخورد. امّا سایت بخش مخصوص سینمای مستند و عکس مستند نیز دارد، چرا که خود انسانشناسی از عکس و فیلم نیز به عنوان وسائل تحقیق استفاده میکند.
این نوشته را با جملهای به پایان میبریم که بر سردَر سایت نوشته شده است: انسانشناسی علمیترین رشته علوم انسانی و انسانیترین رشته در علوم است (اریک وُلف)
سایت انسانشناسی و فرهنگ دو هفته پیش شروع ششمین سال فعالیتش را جشن گرفت. امیدواریم سالهای سال کارش ادامه پیدا کند و ما نیز از مطالبش بهره ببریم.
روبرت صافاریان، نویسنده، مترجم و پژوهشگر مستقل، سردبیر دو هفته نامه ارمنی هویس و و مدیر صفحه فرهنگ ارمنی انسان شناسی و فرهنگ است.