انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

واژه‌های عبری در زبان قصابی

گفت‌وگو با مصطفی طبیب

ذاکر اهل بیت

 

مصطفی طبیب، قصاب است و به قول خودش ذاکر اهل بیت که از راه و بیراهه‌های بسیار گذشته تا به آن‌چه خودش شاهراه می‌داند رسیده است. در یکی از قدیمی‌ترین محله‌های تهران کار می‌کند و زندگی. قصاب است و شکسته‌بندی هم می‌کند. محض رضای خدا. اهل محل به صداقت‌اش باور دارند و از محله‌های بالای شهر هم مشتری دارد. هم قصابی اش و هم تجربه اش در جا انداختن دست و پای آسیب دیده.

می‌گوید با هر فرقه‌ای رفاقت کرده و حشرونشر داشته و به همین دلیل با زبان‌های صنفی مختلف آشناست از زبان قصابی که زبان مخفی حرفه‌ای اوست تا زبان زرگری و مرغی و … قرارمان در قصابی‌اش بود. جایی که تقریبا تمام روز آن‌جاست و در کنجی روی صندلی نشسته است و امور قصابی را همکارش می‌گرداند و در همان کنج دو ساعتی با هم حرف زدیم. درباره زبان‌های صنفی که اگر چیزی از آن‌ها مانده باشد. در یاد و خاطره مردم قدیمی جنوب شهر است مردانی که در اعماق به دنیا آمده‌اند و رشد کرده‌اند و باعث تأسف است البته که در مراکز دانشگاهی، کم‌تر کسی چیزی درباره این زبان‌ها می‌داند زبان هایی که هر کدام، گوشه‌ای از فرهنگ این سرزمین را نشانمان می‌دهد.

می پرسم شما زبان مطربی می‌دانید؟

می گوید، ای… تا حدی و شروع می کند به گفتن بعضی کلمات و اصطلاحات زبان مطربی و می گوید: خیلی از اصطلاحات این زبان و حتی زبان قصابی از زبان عبری آمده یا تقلید شده، در قدیم پارچه فروش‌های دوره گرد عموما یهودی بودند که بین خودشان زبان خاصی داشتند که وقتی با هم حرف می‌زدند مشتری متوجه نشود از طرف دیگر مرکز مطرب‌ها در حوالی چهارراه سیروس بود و دکان‌هایی داشتند به اسم بنگاه شادمانی و هر کس جشن و مراسمی داشت به آنجا مراجعه می‌کرد و می‌گفت چه جور برنامه‌ای می‌خواهد برایش جور می‌کردند. محل کار این‌ها نزدیک بود به محله‌ای که یهودی‌ها در آن ساکن بودند و به دلیل مراوداتی که با هم داشتند خیلی از کلمات عبری را یاد می‌گرفتند و همین کلمات که برای مسلمان‌ها ناآشنا بود به صورت اصطلاحات وارد زبان مطربی شد.

نمونه‌ای دارید مثال بزنید؟
بله مثلا اصطلاحاتی که حرف «ش» در آن‌ها تکرار می‌شود بیشتر از زبان عبری گرفته یا تقلید شده البته این نظر من است، شاید هم درست نباشد.

بعضی‌ها می‌گویند مداحان هم زبان مخفی دارند که شبیه زبان مطربی است درست است؟
من با مداحان زیادی حشر و نشر دارم. خودم هم ذاکر اهل بیتم و بعضی اصطلاحات زبان مخفی ما همان اصطلاحات زبان مطربی است. مثلا «نَشِت» به معنی پول. مشترک است و خیلی اصطلاحات دیگر.

شما زبان زرگری هم بلدید؟
تهرانی‌های قدیمی تقریبا همه زبان زرگری بلدند. زبان مرغی هم بلدند. اما این زبان‌ها دیگر فراموش شده است، دنیا عوض شده حالا جوان‌ها اصطلاحات خاص خودشان را دارند که ما نمی‌فهمیم. اما به هر حال این‌ها جزو فرهنگ این مملکت است باید یک جوری حفظ شود. شاید ارزش ادبی نداشته باشد اما هر کدام از آن‌ها نشان دهنده شرایط خاصی است که آن زبان به وجود آمده به نظر من این‌ها را باید حفظ کرد.
زبان مطربی
شلیمه واشون شد؟ (پولو گرفتی؟) shalime- Vashon- shod
الوی (حرف نزن) Elevi
زبان قصابی
ورسکنه (گوشت) Vayaskane
خس (استخوان) khas
گروکی (دمبه) groki
پیشرو (گردن) pishro
سیونه (پول، بز) «سیونه روش نرو (پول ازش نگیر)» sione
آجری (خوب، آدم خوب) Ajori
یه بیر آجریه (این آدم خوبه)
سسه (آدم بد) sase
دم بر نیار (حرف نزن) Dam Bar nayav
یه بیر یارو ( آن آدم- آدم) YeBir
زن- حیوان ماده – گوشت Dolak
پاشت = این جا – پیش تر Pashet
چکید = اومد Chekid
دولک چکید پاشت؟ زنه اومد این‌جا؟
فراخ = گوشت گاو Ferakh
چپش (بز نر جوان) Chapesh
سمبه‌کی (پاچه گوسفند) sombiki
یه سوار پاچه (۴ تا پاچه)/ یه زین (۴ تا پاچه گاو)
درازگوش (مأمور)
این مطلب در همکاری با مجله آزما منتشر می شود .