هدف مقاله حاضر بررسی رقص از دیدگاه انسانشناختی با تاکید بر ارتباط میان عناصر حرکتی رقص و نظامهای معنایی است؛ گرایشی که سعی در بررسی رقص در زمینه فرهنگی آن و فهم رقص بنا بر جامعه تولیدکننده دارد. رقص یاللی از کهنترین و رایجترین رقصهای قومی در آذربایجان است که به اشکال بسیار متنوعی اجرا میشود. روششناسی ما در بررسی رقص یاللی الگوی هفت مرحلهای گرترید کیوراث است؛ بر این اساس، فنون پژوهش شامل مشاهده، ثبت گرافیکی، مقولهبندی شکلِ ساختاری و حرکات و تحلیل فرهنگی معنای ساختار و حرکت در رقص یاللی است. هدف اصلی مقاله، بررسی مشخصههای حرکتی رقص یاللی و رمزگشایی معنایی آنها در بافت فرهنگ آذربایجانی بوده است. بنابراین بررسی ما، از دیدگاه انسانشناسی هنر، در حوزه شکل و محتوا قرار میگیرد. شکل ساختاری رقص یاللی دایره و حرکت خاص آن، چرخش، نشاندهنده بخشی از مناسک خورشید و حرکات اصلی آن، اعمال مناسک شمنی را بازنمایی میکند. بررسی انسانشناختی رقص یاللی، ما را به فهم ابعاد مناسکی فرهنگ آذربایجان رهنمون میکند.
برای دیدن ادامه مطلب کلیک کنید:
نوشتههای مرتبط